یادداشت علی قزلسوفلو بر یک جشنواره؛
جشنوارهی افسوسهای شعر گلستان
نخستین جشنواره “گلستان شعر” که پنجشنبه هفته گذشته در تالار فخرالدین اسعد گرگانی برگزار شد، نقدهایی به همراه داشت. این نقدها هم به نحوه برگزاری این جشنواره و هم به نحوه انتخاب آثار و افراد برگزیده برمیگشت. در این میان علی قزلسوفلو شاعر و ترانه سرای جوان گنبدی، تندترین نقدها را داشت. در ادامه مطلب ارسالی وی برای این رسانه را میخوانید که در آن به صورت تفصیلی انتقادات و نظرات خود را منعکس کرده است
به گزارش گلستان24، نخستین جشنواره “گلستان شعر” که پنجشنبه هفته گذشته در تالار فخرالدین اسعد گرگانی برگزار شد، نقدهایی به همراه داشت. این نقدها هم به نحوه برگزاری این جشنواره و هم به نحوه انتخاب آثار و افراد برگزیده برمیگشت. در این میان علی قزلسوفلو شاعر و ترانه سرای جوان گنبدی، تندترین نقدها را داشت. در ادامه مطلب ارسالی وی برای این رسانه را میخوانید که در آن به صورت تفصیلی انتقادات و نظرات خود را منعکس کرده است :
روزهای اول شهریور ۱۳۹۴ با تماسی که از خانم طاری دشتی با من گرفته شد از طرف آقای دائمی به اتفاق آقای نادر پرندواراز مینودشت، آقای مهدی یوسفی از بندگر، آقای فرزام نیا از گرگان، دعوت شدیم به جلسه هم اندیشی درباره چگونگی برگزاری اولین جشنواره مستقل شعر استان گلستان و بعد از چند ساعت بحث و بررسی جوانب مختلف و پیش بینی حواشی احتمالی که مبتلابه هر جشنوارهای خواهد بود به این نتیجه رسیدیم که یک دبیر علمی با استقلال فکری که فارغ از سلیقه محوری و درنظر گرفتن بعد جغرافیایی انجمنهای شعر استان انتخاب شود که ایشان داوران مستقل در هر بخش (کلاسیک، سپید، ترانه) از سطح استان را انتخاب کرده و طبق روال همه جشنوارههای متعارف و رسمی به شرکت کنندگان اعلام کنند تا شاعران استان با شناخت از صلاحیت ادبی داور هر بخش با اشتیاق هر چه بیشتر در این جشنواره شرکت کنند و به کلیه شرکت کنندگان گواهی حضور در جشنواره با امضا مدیرکل شعر وزرات ارشاد اعطا گردد.
اما متاسفانه تفکر منفی بافی که پشت این جشنواره بود مسیر منطقی و متعارف جشنواره را عوض کرد و به سمت دیگری برد.
قبل از انتخاب دبیر علمی، دبیر اجرایی و داوران شایسته که قابل قبول جامعه شعر استان باشند پوستر جشنواره منتشر و در شبکههای مختلف اجتماعی به سرعت پخش شد و مخالفان جشنواره با اعلان بیانیههای مختلف در خصوص تحریم جشنواره، ترور شخصیت داوران احتمالی و دبیر علمی احتمالی جشنواره اعلام وجود کردند و شاعران استان را دعوت به عدم شرکت در جشنواره نمودند.
طبق صحبتهای قبلی خانم طاری دشتی که قرار شد از هر شهر یک داور در هیأت داوران حضور داشته باشد به بنده در بخش ترانه از طرف خود ایشان پیشنهاد شد لیکن با ترور شخصیت یکی از افرادی که چند روز قبل جشنواره در محافل مختلف خود را حائز مقام برتر دانست، به بنده اعلام شد که دبیر علمی جشنواره رزومه شما را قبول نکرده در حالی که هنوز دبیر علمی جشنواره انتخاب نشده بود و چند روز بعد به بهانه حضور چند داور خارج از استان که به چهرههای چندان سرشناسی نبودند، داستان داور شایسته داخل استانی به پایان رسید.
اگر چه از زمانی که فراخوان جشنواره به دست اهالی شعر استان رسید، امیدی در دلها به وجود آمد که این جشنواره میتواند نقطه عطفی در احیای همدلیها و پایان اختلافات در شعر استان باشد اما در کوتاه زمانی امیدها به یاس مفرط تبدیل گردید. زمزمه تفرقه و هوچیگریهای بیامان در شبکههای اجتماعی و مجازی بلند شد و شخصی که خود را متولی شعر و ترانه استان معرفی میکرد که البته مدارک مستند به مسئول برگزاری تحویل داده شد اما در کمال ناباوری هوچیگر معروف جزو رتبههای برتر جشنواره شد.
در اوج چند دستگیهای قبل جشنواره بنده به اتفاق همه دلسوزان شعر استان از جمله رمضان ابری، عبداله عمرانی، سید محمد علوی راد، محمد حسن زاده، شعبانعلی یازرلو، محمد زمان گلدسته، مهندس میرمهیار صابری، محمد نجفی جامعه شعر را به شرکت در جشنواره مذکور دعوت کردیم تا کرامت شعر استان در سایه شئونات اخلاقی لازمه حفظ و حراست شود.
طبق پیشبینی تقویم جشنواره روز پنجشنبه ۲۶ شهریور (به بهانه روز شعر و ادب فارسی) جشنواره با بیبرنامگی های ریز و درشت و سطح نازل کیفیت دکور و سیستم صوتی سالن و کارگاه تاریخ شعر به جای بررسی اشعار ارسالی به شکل کارگاهی و بدون حضور دبیرعلمی جشنواره لنگ لنگان شروع به کارکرد و البته در طول کارگاه مهمانان خارج از استان جشنواره به دفعات در اظهارات خود در هر فرصتی به شفاف سازی داوری میپرداخت و اذعان به این موضوع که بسیاری از اشعار کپی کاری و تقلید از قدما بوده و هیچ تالیفی صورت نگرفته است.
نکته جالب توجه این است که در کارگاه فوق از مهندس میرمهیار صابری دعوت به قرائت ترانه ارسالی به جشنواره شد که بعد از کارگاه یکی از داوران به ایشان اعلام کرد که : “چرا ترانهای به جشنواره ارسال نکردی” و شبهه عدم تحویل ترانههای مهندس میرمهیار صابری در جشنواره پیچید.
نکته جالب توجه بعدی این بود که رتبه اول و دوم شعر سپید بزرگسال به افرادی اختصاص یافت که خود از اعضای دبیرخانه جشنواره و جزو هیأت برگزاری جشنواره و از کارمندان اداره کل فرهنگ و ارشاد گلستان بودند که این مورد خود جای تعجب و تامل دارد که شخصی که مسئول جمع آوری اشعار شرکت کنندگان در جشنواره و هماهنگی بین داوران و دبیر علمی و دبیر اجرایی جشنواره بوده و همه اشعار دریافتی را ریز به ریز مطالعه، کدبندی و تحویل هیأت داوران داده است خود از مقامهای برتر جشنواره مذکور میباشد؟!!!
نکته دیگری که جای تأمل دارد این بود که دبیر محترم علمی جشنواره در قرائت بیانیه هیأت داوران نام دبیر اجرایی را در لیست داوران جشنواره اعلام کرد که این اولین بار در سطح کشور بوده که دبیر اجرایی جزو داوران هم باشد.
نکته مهم دیگری که جای سوال دارد و محل اعتراض همه ترانه سرایان استان بوده کسب مقام خواهر یکی از داوران جشنواره بود که البته اعلام شد داور مربوطه در خصوص ترانه خواهر خویش اظهار نظر نکرده و امتیازی نداده که حتی اگر این موضوع را باور کنیم باز هم این اتفاق نادرترین اتفاق در انتخاب ترانه برتر در سطح کشور میباشد.
بزرگترین مشکل جشنواره که دبیر محترم علمی در حضور آقای جاجرمی (شاعر پیشکسوت گنبدی)، محمد مهدی اورسجی (شاعر گرگانی)، بنده و حمید عرب عامری (شاعر پیشکسوت مینودشتی و مجری محترم مراسم) بدان اذعان داشتند این بود که نتیجه داوری تا قبل از مراسم اختتامیه به دست ایشان نرسیده و در واقع ایشان اصلاً اظهارنظر خاصی نکرده و از داوران در خصوص امتیازاتی که دادهاند هیچ توضیحی نخواسته و داوران از نمرههایی که به اشعار و ترانههایی که سلیقه محور انتخاب کردهاند دفاعی ننمودند که این مورد هم جای تعجب دارد.
متاسفانه در این جشنواره نه تنها اشعار و ترانههای فنی، دارای وجه شاعرانگی انتخاب نگردید بلکه اشعار و ترانههایی با مشکلات فنی و ساختاری اساسی برگزیده شد که به جرأت و جسارت میتوانم بگویم که اشعار سپید، کلاسیک و ترانههایی که بنا بر سلیقه محوریهای برخی افراد در هیأت اجرایی از دور رقابت حذف شد قویترین، فنی ترین، نوآورترین و خلاق ترین، بدیع ترین اشعار و ترانهها بوده و بنده در این خصوص از دبیر علمی جشنواره که خودشان از شاعران قدیمی و نوآور و مولف و تحصیلکرده و متشخص دعوت مینمایم که ترانههایی از مهندس میرمهیار صابری، علی قزل سوفلو (خودم)، سرکار خانم مینا سراوانی، سرکار خانم هنگامه خان بیکی و اشعاری از آقایان محمد حسن زاده، صادق حاجتمند، محمد نجفی، سید محمد علوی راد، رمضان ابری را با اشعار و ترانههای به اصطلاح برگزیده در یک جلسه رسمی در حضور بازرس رسمی ارشاد و دو شاعر پیشکسوت خارج از استان که بنده حاضرم با هزینه شخصی خودم از ایشان دعوت به حضور کنم مقایسه فنی و ساختاری و ارزشی از لحاظ بار ادبی مقایسه و مجدداً امتیازدهی کنند تا متوجه اشتباهات سهوی و یا سلیقه محوریهای اعمال شده در حذف شاعران و ترانه سرایانی که باب میل نبودهاند به جای حذف اشعار و ترانه ها گردیده و جلوی این سلیقه محوری ها و چند دستگی ها در شعر استان توسط مدیرکل محترم اداره فرهنگ و ارشاد گلستان که خود ایشان علاقه جدی به شعر و ترانه استان داشته و دلسوزترین شخص در اداره کل فرهنگ و ارشاد نسبت به شاعران و ترانه سرایان میباشند گرفته شده و آبروی رفتهی شعر و ترانه استان را به جامعه شعر و ترانه استان که بعد از جشنواره سرخورده، دلخور، بی اعتماد به ارشاد شدهاند را برگردانند. در غیر این صورت این دلخوری و حق کشی مسلم در چنین جشنوارهای دیگر شوقی برای شرکت در هیچ شاعری در استان نگذاشته است. ضمن این که اگر اداره محترم و ارشاد گامی در این راستا برندارد بدین معنی است که این داستان صحت داشته و دیگر حرفی برای گفتن باقی نمیماند.
در پایان از طرف خودم و جامعه شعر گلستان مجدداً احترام و خسته نباشید مکرر را به دبیر محترم علمی جشنواره و مدیرکل گرامی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی استان گلستان اعلام مینمایم و لازم میدانم از حراست محترم اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان در خصوص قول مساعد در راستای رسیدگی به شکایت معترضین و منتقدین به جشنواره تشکر و قدردانی نمایم.
علی قزل سوفلو، شاگرد کوچک شعر و ترانه گلستان
/ سلام گنبد
ارسال نظر