ویژه نامه شهادت اما رضا (ع)

آن وقتی که حضرت به امامت رسیدند، دوستان و نزدیکان و علاقمندان حضرت می‌گفتند که: علیّ‌بن‌موسی در این فضا چه کار می‌تواند انجام بدهد - این فضای شدّت اختناقِ هارونی که در روایت دارد که می‌گفتند: وَ سَیفُ هارونَ تَقطُرُ دَما؛ خون میچکد از شمشیر هارون.

آمـــــــــدم ای شـــــــاه پنــــــاهـــــم بـــــده...
ای امام الرئوف! همراه با کبوتران حرمت محزون و گریان دل را به دور بارگاه تو پر مى دهیم تا با زمزمه ملائک همراه شویم. سلام بر تو که مهربانی هایت از شمار زائران انبوهت بسیار بیشتر است. امروز، سلام اشکبار ما با سوختن «اباصلت» همراه شده است. سلام بر تو ای معصوم هشتم! کوچه های طوس، هنوز بوی عطرآگین تو را می دهد و آوای غریب ملایک هنوز در طواف حریم کبریایی ات به گوش می رسند. حنجره نورانى‌ات، جرعه نوش سم ستم سیه‌دلان مى شود و طنین هق هق زائرانت تا قیامت، گلوى سوخته ات را یاد مى کند.
 
 
 
 
 
 
 
 

شهادت امام رضا-دعبل خزاعی.mp۴ | دانلود فیلم 

 
***
 
بخشی از سخنان حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در باره دوران حیات امام رضا علیه‌السلام | انسان ۲۵۰ ساله
 
امام رضا علیه‌السلام و بیداری در برابر دشمن
 
 

.:اشکال در بارگذاری پخش کننده:.

آیت الله العظمی امام خامنه ای-انسان ۲۵۰ساله- امام رضا(ع).mp۳ | دانلود فایل
 
 
 به گزارش گلستان24، عمر مبارک امام رضا (سلام‌الله‌علیه) تقریباً پنجاه و پنج سال بوده است - یعنی از سال ۱۴۸ که سال شهادت امام صادق (علیه‌السّلام) است تا سال ۲۰۳ - تمام زندگی این بزرگوار با همه‌ی این عظمتها و عمقها و ابعاد گوناگونی که میشود برای آن ذکر کرد و تصویر کرد، در همین مدّت عمر نسبتاً کوتاه انجام گرفته است. از این مدّت پنجاه و پنج سال، نزدیک به بیست سال - تقریباً نوزده سال - مدّت امامت این بزرگوار است؛ امّا همین مدّت کوتاه را که ملاحظه میکنید، تأثیری که در واقعیّت دنیای اسلام گذاشت و به گسترش و عمقی که به معنای حقیقیِ اسلام و پیوستن به اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) و آشنا شدن با مکتب این بزرگواران انجامید، یک داستان عجیبی است، یک دریای عمیقی است. آن وقتی که حضرت به امامت رسیدند، دوستان و نزدیکان و علاقه‌مندان حضرت میگفتند که: علیّ‌بن‌موسی در این فضا چه کار میتواند انجام بدهد - این فضای شدّت اختناقِ هارونی که در روایت دارد که میگفتند: وَ سَیفُ هارونَ تَقطُرُ دَما؛ خون میچکد از شمشیر هارون - این جوان در این شرایط، در ادامه‌ی جهاد امامان شیعه و در مسئولیّت عظیمی که برعهده‌اش است، میخواهد چه بکند؟ این اولِ امامت علیّ‌بن‌موسی‌الرّضا (علیه‌السّلام) است. بعد از این نوزده سال یا بیست سال که پایان دوران امامت و شهادت علیّ‌بن‌موسی‌الرّضا است، وقتی شما نگاه میکنید، می‌بینید که همان تفکّر ولایت اهل‌بیت و پیوستگی به خاندان پیغمبر آن‌چنان گسترشی در دنیای اسلام پیدا کرده که دستگاه ظالم و دیکتاتور بنی‌عبّاس از مواجهه‌ی با آن عاجز است؛ این را علیّ‌بن‌موسی‌الرّضا انجام داده.
 
این حرکت امام رضا (علیه‌السّلام) است؛ تا بالاخره مأمون طیّ همان قضایایی که شنیده‌اید و تکرار شده است و میدانید، احساس میکند که ناچار است علیّ‌بن‌موسی‌الرّضا (علیه‌السّلام) را - که با نیّتهای خاصّ خودش، آن بزرگوار را از مدینه کشانده بود، آورده بود، به خود نزدیک کرده بود و قصد کشتن آن بزرگوار را هم نداشت - برخلاف آنچه تدبیر کرده بود، به شهادت برساند؛ کار قضاء الهی و اراده‌ی الهی و تدبیر الهی - که پاره‌ی تن پیغمبر در این نقطه‌ی دوردست از مدینه مدفون بشود که خود این یک تدبیر الهی است، یک مهندسی الهی است - به وسیله‌ی دشمنان اهل‌بیت انجام بگیرد.
 
 کار برای اهداف بلند را این‌جوری باید انجام داد؛ نگاه به بلندمدّت را با این انگیزه‌ها، با این نیّتها، با این امیدها باید انجام داد. (دیدار فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ۱۳۹۲/۰۶/۲۶)
 
***
 
طرح گرافیکی
 
السلام علیک ایها الشمس الشموس
 
 
برای دریافت فایل در ابعاد اصلی روی آن کلیک نمایید
 
***
 
فیلم غبارروبی ضریح حرم مطهر امام رضا علیه‌السلام
 
اولین غبارروبی ضریح جدید حرم مطهر امام رضا علیه‌السلام با حضور رهبر انقلاب
 
 
 
***
 
توسل آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی با امام رضا علیه السلام در آخرین روز ماه صفر عمر شریفش
 
 
توسّل به امام رضا(علیه­ السلام)
 
ان شاء الله من امشب دو توسل دارم. یکی توسلم به امام هشتم(صلوات ­الله­ علیه) است که در روایات داریم امشب، شب شهادت حضرت است. البته خود امام هشتم هم می­داند توسلم به امام هشتم چیزی نیست که ظاهری باشد، من هرچه دارم و می­خواهم بگویم، از اینها دارم، ما هم هرچه داریم از امام هشتم داریم. امشب دائماً به این فکر می­کردم که ماه صفر تمام شد، یعنی می­شود ما را دست خالی از اینجا رد کنند؟ حالا فرض کنید ما بد باشیم، خُب بد هستیم دیگر! این قدر بدها در خانه خوب­ها رفتند و آنها هم محبت کردند؛ اگر ما خوب بودیم و به ما محبت می­کردند به نظر من زیاد مهم نبود، اگر بدها آمدند و به آنها محبت کردید، مهم است.
من می­خواهم بگویم یا علی ابن موسی الرضا ما همه اعتراف داریم که بد هستیم، اما این دیگر قابل انکار نیست که در خانه شما آمدیم، آیا می­خواهی ما را رد کنی؟ «ما هکذا الظن بکم» ما اعتقادمان به شما غیر از این است.
 
هم ابن بابویه و هم شیخ مفید(رضوان ­الله­ تعالی ­علیهم) نقل می­کنند، البته خصوصیات را مختلف نقل می­کنند، بعضی­ها می­گویند امام هشتم کسالت داشت، مأمون به دیدار حضرت آمد نه اینکه حضرت آنجا برود، حالا هرکدام باشد فرقی نمی­کند، ولی مأمون قبلاً به یکی از غلام­هایش سپرده بود که ناخن­هایش را بلند کند و بعد هم زیر ناخن­هایش زهری را تعبیه کند و بعد هم دستور داد آن میوه را آوردند و گفت: این میوه را برای حضرت آماده کن. میوه­ها را آماده کرد و مأمون به حضرت گفت شما اینها را میل کنید، برایتان خوب است. حضرت امتناع کرد. در روایت دارد هرچه اصرار کرد امتناع کرد. مأمون گفت: سوگند به خدا از جایم حرکت نمی­کنم مگر اینکه شما اینها را بخورید. حضرت به زور مقداری از آن میوه را تناول کرد. مأمون بلافاصله حرکت کرد و رفت. امام هشتم هم حرکت کرد، اما دو تا حرکت می­گوید. امام هشتم وقتی از جا حرکت کرد پنجاه بار بلند شد و نشست. «یَتَمَلْمَلُ تَمَلْمُلَ السَّلِیم» امام هشتم مثل مار گزیده به خودش می‏پیچید، روکرد به اباصلت و گفت: درب خانه را ببند و کسی را راه نده. حضرت رفت و در حجره خودش خوابید. اباصلت می­گوید: من در صحن خانه ایستاده بودم یک وقت نگاه کردم دیدم نوجوانی وسط صحن خانه است که اشبه مردم به امام هشتم است. جلو رفتم گفتم: آقازاده من همه درب­ها را بسته بودم، شما از کدام در وارد شدید؟ گفت: ای اباصلت خدایی که من را در یک لحظه از مدینه به طوس آورد، از در بسته هم وارد می­کند. آمده­ام پدر مظلوم و مسموم و معصوم خودم راببینم و با او وداع کنم. می­گوید: دیدم به سوی حجره­ای که امام هشتم در آن بود رفت. من در پی او رفتم، دیدم در را باز کرد همین که وارد شد دیدم امام هشتم از جای حرکت کرد و پسر را در آغوش گرفت، پسرش را می­بوسید. وقتی من این منظره را به ذهن می­آورم، یاد حسین(علیه­السلام) می­کنم: «و رفع رأسه و ودعه فی حجره» سر علی را بلند کرد و در دامن گرفت: «و وضع خده علی خده» "بحارالأنوار، ج۴۰، ص۳۴۵" صورت به صورت علی گذاشت، اما علی با او صحبتی نکرد.
 
 توسّل به حضرت زهرا(سلام ­الله­ علیها)
 
اما توسل دوم من به کسی است که او این روزها صاحب عزا است. او هم عزادار پدر است و هم عزادار پسر است. یا زهرا، ما همه به امیدی اینجا آمده­ ایم، ماه صفر تمام شد همه متوقع هستیم. فضلت را می‏ خواهیم، عنایتت را می­خواهیم. می ­توانم این را بگویم که یقین دارم ردمان نمی­ کنید.
دارد که اسماء آب می­ریخت و علی غسل می­داد. علی(علیه­السلام) طبق وصیت زهرا(سلام­ الله ­علیها) بدن حضرت را از زیر پیراهن غسل می­ داد. پیراهن به تن زهرا بود، اما می­گویند: یک وقت علی(علیه ­السلام) از غسل دادن دست برداشت و شروع کرد های­های گریه کردن. اسماء پرسید: آقا چه شده است؟ نقل می ­کنند آقا فرمود: دستم به بازوی زهرا خورد!
 
 زهرا را غسل داد خواست کفن کند، زینب(سلام­الله­علیها) را صدا زد و گفت دخترم برو آن کافور و حنوطی را که جبراییل از بهشت آورده است بیاور. جمله­ای که از علی(علیهالسلام) نقل شده است، این است: «فَلَمَّا هَمَمْتُ أَنْ أَعْقِدَ الرِّدَاءَ نَادَیْتُ یَا أُمَّ کُلْثُومٍ یَا زَیْنَبُ یَا سُکَینَةُ یَا فِضَّةُ یَا حَسَنُ یَا حُسَیْنُ هَلُمُّوا تَزَوَّدُوا مِنْ أُمِّکُمْ فَهَذَا الْفِرَاقُ وَ اللِّقَاءُ فِی الْجَنَّه» وقتی خواست بند کفن زهرا راببندد، بچه­ های زهرا صدا زد و گفت: بیایید از مادر توشه برگیرید. بند کفن را نبست تا این بچه­ها بیایند مادر را ببینند و با مادر وداع کنند. حسن و حسین خودشان را روی سینه مادر انداختند، علی(علیه­السلام) قسم می­خورد می­گوید: یک وقت دیدم دست­های زهرا از کفن بیرون آمد، یک دست گردن حسن انداخت، یک دست گردن حسین انداخت، زهرا چنان ناله­ ای زد که منادی ندا کرد: یا علی این بچه­ ها را بردار، تمام ملائکه آسمان­ها به گریه افتادند.( ۲۹ صفر ۱۴۳۳ ه.ق)
 
***
 
صوت/ روضه شهادت امام رضا علیه‌السلام
 
روضه امام رضا علیه السلام با نوای حاج محمود کریمی
 
 

.:اشکال در بارگذاری پخش کننده:.

حاج محمود کریمی- روضه شهادت امام رضا.mp۳ | دانلود فایل
 
***
 
با بهجت عارفان
 
آیت الله بهجت: کرامات از ضریح امام رضا بیشتر از امام حسین ظاهر می شود
 
آیت الله بهجت: حرم مطهر حضرت امام رضا ـ علیه السّلام ـ نعمت بزرگ و گرانقدرى است که در اختیار ایرانى هاست، عظمتش را خدا مى‌داند، به حدّى که امام جواد ـ علیه السّلام ـ مى فرماید: « زِیارَةُ أَبى أَفْضَلُ مِنْ زِیارَةِ الْحُسَیْنِ ـ علیه السّلام ـ؛ لأِنَّ الْحُسَیْنَ ـ علیه السّلام ـ یَزُورُهُ الْعامَّةُ وَ الْخاصَّةُ، وَ أَبى لایَزُورُهُ إِلاَّ الْخاصَّةُ. »
زیارت پدرم [امام رضا ـ علیه السّلام ـ] از زیارت امام حسین ـ علیه السّلام ـ افضل است، زیرا امام حسین ـ علیه السّلام ـ را عامّه و خاصّه زیارت مى کنند، ولى پدرم را جز خاصّه [شیعیان دوازده امامى] زیارت نمى کنند.(۱)
 
 لذا کرامات از ضریح آن حضرت بیشتر از ضریح امام حسین ـ علیه السّلام ـ ظاهر مى شود. بنابراین، ایرانى ها باید نعمت حرم حضرت امام رضا ـ علیه السّلام ـ را که زیارت آن برایشان فراهم است، مغتنم بشمارند.
 
کراماتی از حرم امام رضا علیه السلام در کلام آیت الله بهجت
 
« زیارت شما قلبی باشد. در موقع ورود اذن دخول بخواهید، اگر حال داشتید به حرم بروید. هنگامی که از حضرت رضا علیه السلام اذن دخول می طلبید و می گویید:
« أأدخل یا حجة الله: ای حجت خدا، آیا وارد شوم؟ »
 
به قلبتان مراجعه کنید و ببینید آیا تحولی در آن به وجود آمده و تغییر یافته است یا نه؟ اگر تغییر حال در شما بود، حضرت علیه السلام به شما اجازه داده است. اذن دخول حضرت سیدالشهداء علیه السلام گریه است، اگر اشک آمد امام حسین علیه السلام اذن دخول داده اند و وارد شوید.
 
اگر حال داشتید به حرم وارد شوید. اگر هیچ تغییری در دل شما بوجود نیامد و دیدید حالتان مساعد نیست، بهتر است به کار مستحبی دیگری بپردازید. سه روز روزه بگیرید و غسل کنید و بعد به حرم بروید و دوباره از حضرت اجازه ورود بخواهید.
 
زیارت امام رضا علیه السلام از زیارت امام حسین علیه السلام بالاتر است، چرا که بسیاری از مسلمانان به زیارت امام حسین علیه السلام می روند. ولی فقط شیعیان اثنی عشری به زیارت حضرت امام رضا علیه السلام می آیند.
 
بسیاری از حضرت رضا علیه السلام سؤال کردند و خواستند و جواب شنیدند، در نجف، در کربلا، در مشهد مقدس، کسی مادرش را به کول می گرفت و به حرم می برد. چیزهای عجیبی را می دید.
 
ملتفت باشید! معتقد باشید! شفا دادن الی ما شاءالله! به تحقق پیوسته. یکی از معاودین عراقی غده ای داشت و می بایستی مورد عمل جراحی قرار می گرفت. خطرناک بود، از آقا امام رضا خواست او را شفا بدهد، شب حضرت معصومه علیها السلام را در خواب دید که به وی فرمود:
 
« عده خوب می شود. احتیاج به عمل ندارد »! ارتباط خواهر و برادر را ببینید که از برادر خواسته خواهر جوابش را داده است.
 
همه زیارتنامه ها مورد تأیید هستند. زیارت جامعه کبیره را بخوانید. زیارت امین الله مهم است. قلب شما بخواند. با زبان قلب خود بخوانید. لازم نیست حوائج خود را در محضر امام علیه السلام بشمرید. حضرت علیه السلام می دانند! مبالغه در دعاها نکنید! زیارت قلبی باشد. امام رضا علیه السلام به کسی فرمودند:« از بعضی گریه ها ناراحت هستم »!
 
یکی از بزرگان میگوید، من به دو چیز امیدوارم اولاً قرآن را با کسالت نخوانده ام. بر خلاف بعضی که قرآن را آنچنان می خوانند که گویی شاهنامه می خوانند. قرآن کریم موجودی است شبیه عترت.
 
ثانیاً در مجلس عزاداری حضرت سید الشهداء گریه کرده ام.
 
حضرت آیت الله العظمی بروجردی رحمه الله مبتلا به درد چشم شدند، فرمودند: « در روز عاشورا مقداری از گِلِ پیشانی عزاداری امام حسین علیه السلام را بر چشمان خود مالیدم، دیگر در عمرم مبتلا به درد چشم نشدم واز عینک هم استفاده نکردم!
 
پس از حادثه بمب گذاری در حرم مطهر حضرت رضا علیه السلام حضرت به خواب کسی آمدند، سؤال شد.
 
« در آن زمان شما کجا بودید؟ فرمودند: « کربلا بودم »
 
این جمله دو معنی دارد:
 
معنی اول اینکه حضرت رضا علیه السلام آن روز به کربلا رفته بودند.
 
معنی دوم یعنی این حادثه در کربلا هم تکرار شده است. دشمنان به صحن امام حسین علیه السلام ریختند و ضریح را خراب کردند و در آن جا آتش روشن کردند!
 
کسی وارد حرم حضرت رضا علیه السلام شد، متوجه شد سیدی نورانی در جلوی او مشغول خواندن زیارتنامه می باشد، نزدیک او شد و متوجه شد که ایشان اسامی معصومین - سلام الله علیهم - را یک یک با سلام ذکر می فرمایند. هنگامی که به نام مبارک امام زمان ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ رسیدند سکوت کردند! آن کس متوجه شد که آن سید بزرگوار خود مولایمان امام زمان- سلام الله علیه و ارواحنا له الفداء- می باشد.
 
درهمین حرم حضرت رضا علیه السلام چه کراماتی مشاهده شده است. کسی در رؤیا دید که به حرم حضرت رضا علیه السلام مشرف شده و متوجه شد که گنبد حرم شکافته شد و حضرت عیسی و حضرت مریم علیهما السلام از آنجا وارد حرم شدند. تختی گذاشتند و آن دو بر آن نشستند و حضرت رضا علیه السلام را زیارت کردند.
روز بعد آن کس در بیداری به حرم مشرف گردید. ناگهان متوجه شد حرم کاملاً خلوت می باشد! حضرت عیسی و حضرت مریم علیهما السلام از گنبد وارد حرم شدند و بر تختی نشستند و حضرت رضا علیه السلام را زیارت کردند. زیارت نامه می خواندند. همین زیارت نامه معمولی را می خواندند! پس از خواندن زیارتنامه از همان بالای گنبد برگشتند. دوباره وضع عادی شد و قیل و قال شروع گردید حال آیا حضرت رضا علیه السلام وفات کرده است؟
 
حرف آخر اینکه: عمل کنیم به هر چه می دانیم. احتیاط کنیم در آنچه خوب نمی دانیم. با عصای احتیاط حرکت کنیم. »
 
۱. نقل به معنا از روایت. ر.ک: کافى، ج ۴، ص ۵۸۴؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۵۸۲؛ تهذیب، ج ۶، ص ۸۴؛ وسائل الشیعة، ج ۱۴، ص ۵۶۲؛ بحار الانوار، ج ۹۹، ص ۳۸؛ عیون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۲۶۱؛ کامل الزیارات، ص۳۰۶.
 
منبع: مرکز تنظیم و نشر آثار آیت الله العظمی بهجت
 
***
 
فیلم: شعر خوانی/ مدح حضرت امام موسی ابن جعفر علیه‌السلام و حضرت امام رضا علیه‌السلام 
 
شعرخوانی آقای حسین رستمی در محضر رهبر معظم انقلاب اسلامی
 
 

 

 
 
بنویس که هرچه نامه دادم نرسید
بنویس که یک نفر به دادم نرسید
 
بنویس قرار من و او هفته بعد
این جمعه که هرچه ایستادم نرسید
 
***
 
خانه‌های آن کسانی می‌خورد در، بیشتر
که به سائل می‌دهند از هرچه بهتر بیشتر
 
عرض حاجت می‌کنم آن‌جا که صاحب‌خانه‌اش
پاسخ یک می‌دهد با ده برابر بیشتر
 
گاه‌گاهی که به درگاه کریمی می‌روم
راه می‌پویم نه با پا، بلکه با سر، بیشتر
 
زیر دِین چارده معصومم اما گردنم
زیر دِین حضرت موسَی‌بن‌جعفر بیشتر
 
گردنم در زیر دیِن آن امامی هست که
داده در ایران ما طوبای او بر، بیشتر
 
آن امامی که «فداکِ» گفتنش رو به قم است
با سلامش می‌کند قم را معطر بیشتر
 
قم همان شهری که هم یک ماه دارد بر زمین
همچنین از آسمان دارد چل اختر بیشتر
 
قصد این بار قصیده از برادر گفتن است
ورنه می‌گفتم از این معصومه‌ خواهر بیشتر
 
من برایش مصرعی می‌گویم و رد می‌شوم
لطف باباهاست معمولاً به دختر بیشتر
 
عازم مشهد شدم تا با تو درد دل کنم
بودنم را می‌کنم این‌گونه باور بیشتر
 
مرقدت ضرب‌المثل‌های مرا تغییر داد
هرکه بامش بیش، برفش... نه! کبوتر، بیشتر
 
چار فصل مشهد از عطر گلاب آکنده است
این چنین یعنی سه فصل از شهر قمصر بیشتر
 
پیش تو شاه و گدا یکسان‌ترند از هر کجا
این حرم دیگر ندارد حرف کمتر، بیشتر
 
ای که راه انداختی امروز و فردای مرا!
چشم‌ بر راه تو هستم روز آخر بیشتر
 
از غلامان شما هم می‌شود دنیا گرفت
من نیازت دارم آقا روز محشر بیشتر
 
بر تمام اهل بیت خویش حسّاسی ولی
جان زهرا(س) چون شنیدم که به مادر بیشتر...
 
بیشترهایی که گفتم از تو خیلی کمترند...
 
***
 
بیان کراماتی از امام رضا علیه السلام توسط آیت الله مصباح یزدی
 
امام رضا (ع) و شفای کسی که چشم نداشت!
 
نمونه‌ای از قضایای خاص و عینی، قضیه‌ای است که جناب آقای سید اسحاق حسینی که از اساتید فاضل حوزه و دانشگاه هستند درباره معجزه‌ای از امام رضا علیه‌السلام نقل کرده‌اند.
 
ایشان می‌گوید: «به امید دیدن معجزه‌ای از امام رضا علیه‌السلام بار سفر به مشهد مقدس را بستم و شبی تا صبح در کنار بیمارانی که برای گرفتن شفا دخیل بسته بودند نشستم. نابینایی را زیر نظر گرفتم که حتی عضو چشم را هم نداشت. در دل از حضرت خواستم که او را شفا دهد تا معجزه‌ای بزرگ را از ایشان به چشم خود ببینم. سرانجام نزدیکی‌های صبح با چشم خود دیدم که گویا صورت او را نقاشی می‌کنند. شکافی در محل اندام چشم پیدا شد و کم‌کم چشمی نمایان شد! صیحه‌ای کشیدم و از هوش رفتم.»
 
اثر دیدن چنین منظره‌ای، حتی شنیدن داستان آن، بسیار فراتر از این است که بنده به طور کلی بگویم: حضرت رضا علیه‌السلام تاکنون ده‌ها کور را شفا داده‌اند. «یقین» در اصطلاح خاص، چنین علمی است که در اثر تماس با واقعیت عینی در انسان به وجود می‌آید و منشأ اثر می‌شود. چنین علمی موجب تقویت ایمان می‌شود. ما به صورت کلی می‌دانیم که خداوند رازق است و به برخی به غیر حساب روزی می‌دهد (وَ اللّهُ یَرْزُقُ مَن یَشَاء بِغَیْرِ حِسَابٍ) اما اگر جایی ببینیم که خداوند به کسی بدون وسایل ظاهری روزی می‌دهد آن گونه که به مریم روزی می‌داد، اثر دیگری در وجود ما خواهد گذاشت.
 
استفاده از تجربه دیگران
 
حصول علمی یقینی که ناشی از تجربه شخصی باشد، نه تحلیل‌های کلی عقلی و شرعی، بسیار محدود است. اما انسان می‌تواند از تجربیات دیگران هم استفاده کند. قضایایی یقینی از این نوع، حتی اگر آنها را برای انسان نقل کنند، بسیار مؤثرند.
 
داستانی از شیخ حسنعلی نخودکی
 
مرحوم آیت‌الله‌العظمی اراکی رضوان‌الله‌علیه شب‌ها در مدرسه فیضیه نماز جماعت می‌خواندند. وقتی از مدرسه فیضیه بیرون می‌آمدند مقید بودند در صحن، بالای سر قبری فاتحه بخوانند. یکی از دوستان از ایشان علت این تقید را پرسیده بود. ایشان فرموده بودند: «این شخص بر من حق بزرگی دارد. او در محضر آیت‌الله سید محمد تقی خوانساری رضوان‌الله‌علیه داستانی نقل کرد که بر ایمان من افزوده شد. من وظیفه خودم می‌دانم که هر شب برای او فاتحه بخوانم. این شخص نقل کرد: مرحوم شیخ حسنعلی نخودکی در مشهد بودند که می‌شنوند برادرشان از دنیا رفته است. بسیار متأثر می‌شوند و چون وی حق زیادی بر گردن مرحوم شیخ داشته‌ ایشان تصمیم می‌گیرند به او خدمتی کنند. شیخ می‌گوید: به دلم گذشت که از امام رضا صلوات‌الله‌علیه درخواست کنم که تفضلی بفرمایند و امشب به قم تشریف ببرند و سفارش برادر مرا که در آن‌جا دفن شده است به خواهرشان حضرت معصومه سلام‌الله‌علیها بفرمایند. به حرم رفتم و این درخواست را از حضرت کردم. صبح شخصی آمد و گفت: خوابی دیده‌ام؛ اگر ممکن است تعبیر آن را برای من بگویید. خواب دیدم که می‌خواهم به زیارت حضرت رضا صلوات‌الله‌علیه در حرم مشرف شوم ولی به من گفتند: حضرت به قم تشریف برده‌اند تا سفارش برادر شیخ حسنعلی را به حضرت معصومه سلام‌الله‌علیها بفرمایند. ایشان گریه افتاده بود و فهمیده بود درخواستی که از امام رضا علیه‌السلام کرده تحقق پیدا کرده است.»
 
شاید حکمت این‌که خدای متعال در قرآن کریم بسیاری از داستان‌ها را با اسم و مشخصات ذکر می‌کند این است ‌که اثر بیشتری در روح شنونده داشته باشد. مثلا داستان اصحاب کهف را با جزئیات آن نقل می‌کند که چند سال به خواب رفتند، سگی که همراه آن‌ها بود کجا و چگونه خوابیده بود (وَ کَلْبُهُم بَاسِطٌ ذِرَاعَیْهِ بِالْوَصِیدِ) و ... .
 
***
 
صوت/ مرثیه سرایی
 
شهادت حضرت امام علی ابن موسی الرضا المرتضی علیه‌السلام
 
 

.:اشکال در بارگذاری پخش کننده:.

صلوات خاصه امام رضا-میثم مطیعی.mp۳ | دانلود فایل

 

.:اشکال در بارگذاری پخش کننده:.

حاج سعید حدادیان - روضه شهادت امام رضا.mp۳ | دانلود فایل

 

.:اشکال در بارگذاری پخش کننده:.

روضه خوانی میثم مطیعی- شهادت امام رضا.mp۳ | دانلود فایل

 

.:اشکال در بارگذاری پخش کننده:.

حاج سعید حدادیان- نوحه شهادت امام رضا.mp۳ | دانلود فایل

 

.:اشکال در بارگذاری پخش کننده:.

حاج محمد طاهری- زمینه -شهادت امام رضا.mp۳ | دانلود فایل

 

.:اشکال در بارگذاری پخش کننده:.

سید مهدی میرداماد-واحد- شهادت امام رضا.mp۳ | دانلود فایل

 

ارسال نظر

آخرین اخبار