به گزارش گلستان 24، مدتهاست که سند دانشگاه اسلامی از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی تدوین شده و به تصویب رسیده است. حال سؤال اینجاست که وزارت علوم، تحقیقات و فناوری تاکنون در راستای تحقق این سند چه اقداماتی را به انجام رسانیده است؟ اندیشکدهی برهان با انتشار مجدد فایل پیدیاف این سند مهم در مطلب پیش رو و مطالبی که در آینده منتشر خواهد شد، به بررسی و تبیین این سند مهم پرداخته است.
علی جعفری؛ سالهاست که علما و نخبگان متعهد میگویند و مینویسند که دانشگاههای ما اسلامی نیست. در پس این سخن، «بایدی» نهفته است و آن این است که دانشگاههای ما باید اسلامی باشد. این «باید اسلامی باشد» و آن «اسلامی نیست» نشان از واقعیتی انکارنشدنی دارد. آری، واقعیت این است که حال دانشگاههای ما خوب نیست. اما چاره چیست؟ پس از درک این واقعیت تلخ است که یک سؤال بزرگ در برابر ما قرار میگیرد: دانشگاه ما چگونه باید باشد و دانشگاه اسلامی چگونه دانشگاهی است؟ پاسخ به این سؤال کلیدی، شاید کلید حل مشکلات جامعهی دانشگاهی ما باشد. اما پاسخ به این سؤال و سپس حل مسائل و مشکلات دانشگاههای ما، خود با چالشهای زیادی روبهروست. اول اینکه دولت و جامعهی ایران تا به امروز دانشگاهی بهواقع اسلامی به خود ندیده است و به همین علت، تجربهی عملی و الگویی مشخص در دست نیست. از طرف دیگر، حضور جدی و پررنگ سکولارها و لیبرالهای مسلمان در دانشگاهها، خود مشکلی دیگر و سدی جدی در مقابل روند اسلامی شدن دانشگاههاست. این اساتید و نیروهای انسانی، با باور و ارزشهای غیراسلامی، بهشدت در برابر هرگونه تغییر و پیشرفت در جهت اسلامی شدن مقاومت میکنند و بیش از اینکه دغدغهی اسلامی شدن دانشگاهها را داشته باشند، سودای غربیتر شدن را در سر میپرورانند.
اینها همه خود نشانههای یک مشکل عمیقتر و ریشهایتر است و آن فقدان نرمافزار اسلامی و وجود یک نظام آموزشی بیمار است. نظام آموزشی که باید انسان متعهد در تراز تمدن اسلامی تولید کند، به مولد انسانهای غربزده و غربگرا با باورهای ضداسلامی و بعضاً ضد جمهوری اسلامی تبدیل شده است.
این همه، تنها بخشی از مشکلات فعلی نظام دانشگاهی غیراسلامی ماست که میتوان به آن، فقر تئوری جامع در خصوص علوم انسانی اسلامی و علوم اسلامی و همچنین فقدان ارادهی جدی در جهت اسلامی شدن دانشگاهها را اضافه کرد. حال فرض کنید با این همه مشکل شکلی، ماهیتی، نرمافزاری و سختافزاری، بخواهیم با حرف و شعار و بخشنامه و آییننامه دانشگاهها را اسلامی کنیم که بیشک امری است محال و این باور غلط بیش از آنکه دانشگاهها را اسلامی کند، به این عقیدهی سکولارها دامن میزند که «اساساً ایجاد دانشگاه اسلامی و علوم اسلامی غیرممکن است.» نتیجهی این رویکرد شعاری و سطحی نیز چیزی بیش از «دانشگاه آزاد اسلامی» نخواهد بود. دانشگاهی که نامش اسلامی است، اما در عمل، الگویی پر از تناقض و ضعف است.
با این همه، نه حق داریم ناامید باشیم و نه میتوان دست روی دست گذاشت و اندک تلاشهای موجود در پیمودن این راه سخت و طولانی را نادیده گرفت. یکی از تلاشهای مهم و اولیه در این مسیر، تدوین و تصویب «سند دانشگاه اسلامی» در شورای عالی انقلاب فرهنگی است که تنها سند نسبتاً جامع و لازمالاجرای موجود محسوب میشود. از آنجا که پیش از هرچیز نیازمند دست یافتن به تعریفی از دانشگاه اسلامی هستیم، ابتدا با توجه به بیانات امام و رهبری، به بررسی شاخص و اهداف و رسالتهای دانشگاه اسلامی میپردازیم و در مقالات بعدی، به بررسی سایر اصول، راهبردها و الزامات اجرایی این سند خواهیم پرداخت.
1. اهمیت دانشگاه
امام خمینی (ره) دانشگاه را مبدأ تحولات و منشأ سعادت و شقاوت ملت میدانستند و معتقد بودند که دانشگاهها سرنوشت ملت را مشخص میکنند. تعبیر «در رأس امور بودن» نشاندهندهی اوج اهمیت دانشگاه در قاموس فکری ایشان است. از همین رو، رهبر معظم انقلاب میفرماید: «ما میتوانیم بهصورت قاطع ادعا کنیم که در نظر رهبری کبیر فقید ما، مسئلهی دانشگاهها، جزء مسائل تراز اول برای انقلاب و کشور بوده است.»1 از همین رو، امام خمینی در خصوص اهمیت دانشگاه اینگونه میفرمایند:
- منشأ همهی سعادتها، مادی و معنوی از دانشگاه است.
- دانشگاه مبدأ همهی تحولات است.
- از دانشگاه باید سرنوشت یک ملت تعیین بشود.
- دانشگاه در رأس امور است و تقدیر یک کشور و مقدرات کشور بسته به وجود آن است.2
2. ضرورت اسلامی شدن دانشگاهها
از منظر امام (ره)، اسلامی شدن در کنار تربیت اسلامی، منجر به پیشرفت کشور خواهد شد. نکتهی حائز اهمیت در اندیشهی امام این است که ایشان معتقدند حتی روند اسلامی شدن کشور، منوط به اسلامی شدن دانشگاههاست.
- ما که میگوییم دانشگاه باید از بنیان تغییر بکند و تغییرات بنیادی داشته باشد و اسلامی باشد، نه این است که فقط علوم اسلامی را در آنجا تدریس کنند.
- دانشگاهها باید تغییر بنیانی کند و باید از نو ساخته بشود که جوانان ما را تربیت کنند به تربیت اسلامی. اگر تحصیل علم میکنند، در کنار آن، تربیت اسلامی باشد.
- باید دانشگاه اسلامی بشود تا علومی که در دانشگاه تحصیل میشود، در راه ملت و در راه تقویت ملت و با احتیاج ملت همراه باشد.
- عزیزان من، تا موقعی که دانشگاه اسلامی نشود، این کشور اسلامی نخواهد شد.3
رهبری انقلاب نیز معتقدند اسلامی شدن دانشگاهها از ضروریترین امور کشور است. از طرف دیگر، ایشان اسلامی شدن را نه یک امر شعاری، بلکه مسئلهای عمیق و بنیادی تلقی میکنند. ایشان معتقدند اسلامی شدن دانشگاهها را باید با شجاعت و صراحت عنوان نمود.
- در زمینهی اسلامی کردن دانشگاهها، اعتقاد من این است که هرچه ما در این زمینه کار کنیم، زیاد نیست.
- توقع ما از دانشگاههای کشور و مرکز علم کشور این است که اگر یک جوان کماعتقاد لاابالی وارد دانشگاه شد، در حالی از دانشگاه بیرون بیاید که عمیقاً متدین و دارای تعهد دینی و اخلاق دینی است. توقع ما از دانشگاه این است.
- اسلامی کردن دانشگاهها یک معنای عمیق و وسیع و جامعی دارد و به اعتقاد من، از نان شب برای دانشگاهها واجبتر است!
- محیط دانشگاه را انقلابی و اسلامی کنید. محیط دانشگاه باید به جهتگیری اسلامی برگردد.
- برادران عزیز! دانشگاه اسلامی نیست، باید اسلامی بشود و این نمیشود مگر با یک تحول عمیق، بنیادی، دلسوزانه، بلندمدت، برنامهریزیشده و همهجانبه از سوی شما.
- امروز کشور به دانشگاهی که حقیقتاً اسلامی باشد، نیازمند است.
- از اینکه شما بگویید ما میخواهیم دانشگاه اسلامی باشد، خجالت نکشید و نترسید.4
3. دانشگاه اسلامی
یکی از شاخصهای دانشگاه اسلامی تأمین «استقلال» کشور است. این استقلال یعنی رهایی از قیدوبندها و شاخصهای غربی و وارداتی. به تعبیری، امام (ره) به دنبال ارائهی تعریفی بومی از دانشگاه اسلامی بودند. دانشگاهی که علم و دانش آن، نه با شاخصهای غربی، که با شاخصها و نیازهای بومی سنجیده شوند.
- معنی اسلامی شدن دانشگاه این است که استقلال پیدا کند و خودش را از غرب جدا کند.
- اگر دانشگاه واقعاً اسلامی باشد، یعنی در کنار تحصیلات، تهذیب و تعهد نیز باشد، میتواند کشور را نجات بدهد.5
رهبری انقلاب نیز در ادامهی تعریف امام از استقلال دانشگاهها، دانشگاه مستقل را دانشگاه مفید و مولد علوم اسلامی میدانند. ایشان بر ضرورت همراهی تعهد، تخصص، تحصیل و تهذیب تأکید دارند و دانشگاه اسلامی را با این معیارها میسنجند. پس دانشگاه بدون هریک از این معیارها، دانشگاه اسلامی نخواهد بود. از منظر معظمله، در دانشگاه اسلامی علم نه تنها شأنیت دارد، بلکه قدسیت دارد. ایشان از بُعد عرفانی، علم را نور میدانند و از این رو، دانشگاه اسلامی را محلی برای رشد درجات معنوی و عرفانی میدانند، نه محلی صرف برای تحصیل علم محض. ایشان بهنوعی دانشگاه را معبد و میعادگاه مؤمنان خداجو میدانند؛ مؤمنانی که میخواهند از طریق کسب علم، به کمال و درجات عالی برسند.
- دانشگاه اسلامی، دانشگاهی است مستقل، مولد، مفید و مهذب.
- عجین بودن دانشگاه با فرهنگ اسلامی بهمنظور تهذیب دانش و دانشمند و فراگیرنده و فرادهنده، ضرورتی اجتنابناپذیر است.
- بهطور کلی، تحول اسلامی دانشگاه بایستی در کلیهی مراتب و شئون دانشگاه (دانشجو، استاد و ساختار آموزشی) باشد.
- دانشگاه اسلامی، علم و ایمان، علم و معنویت، علم و اخلاق را با هم همراه میکند. علم را میآموزد و جهتگیری علم را از اخلاق و ایمان میگیرد... سلاح علم با راهبری ایمان، اهداف متعالی را دستیافتنی مینماید.
- دانشگاه اسلامی دانشگاهی است که در آن، در کنار علم، فرهنگ و تزکیه و اخلاق و معنویت هم لازم است. در این هیچ شبهه نکنید.
- دانشگاه اسلامی، محل تجلی عشقورزی به علم و علمآموزی عاشقانه و مؤمنانه است. در دانشگاه اسلامی علم نور است و دنبال علم رفتن، قدسیت دارد و برخورداری از ایمان، انگیزه، شور مقدس، رفتار اسلامی و علمآموزی مؤمنانه است.
- باید دین، وجه غالب باشد. معنای اسلامی بودن دانشگاه هم همین است؛ متدین بودن دانشگاه یعنی دانشگاهی که بتواند علم را در خود بجوشاند؛ همچنانکه اسلام یک روز در بین مردم این حالت را به وجود آورد، در حالی که با علم، هیچ رابطهای نداشتند.6
4. شاخصهای دانشگاه اسلامی
امام (ره) هدف و غایت چرخهی دانشگاه و تحصیل را «انسانسازی» میدانند و غیر از این فرآیند، هرچه باشد غیراسلامی است. به عقیدهی ایشان، اگر همهی اجزای دانشگاه اسلامی درست کار کند، قطعاً منجر به تولید «انسان» خواهد شد.
- دانشگاه کارخانهی انسانسازی است.
- دانشگاه باید مرکز درست کردن انسان باشد.
- ما انقلاب دانشگاه را از محصولش باید بفهمیم، اگر انشاءالله بعد از چند سالی دیگر محصول، محصولی شد انسانی، محصولی شد اسلامی، محصولی شد برای کشور خودشان زحمت میکشند و کار میکنند، میفهمیم تحول پیدا شده.
- اسلامی شدن دانشگاه بدون اسلامی شدن عناصر مختلف آن، میسر نیست.7
از منظر رهبر انقلاب شاخصهای دانشگاه اسلامی به این شرح است:
- اگر بخواهیم دانشگاه علمی بشود، باید اسلامی بشود. از شاخصههای اسلامی شدن، علمی شدن و عمیق شدن است، خودباور بودن استاد و دانشجوست، اتکا به نفس داشتن استاد و دانشجوست.
- مدیریتها باید برای اسلام در دانشگاهها اصالت قائل شوند و روشها و روابط باید صد درصد اسلامی باشد و مدیر و دانشجو و استاد رعایت احکام اسلامی را بکنند.
- در دانشگاه اسلامی، علم ارزش است، تهذیب نفس و تقویت بنیانهای اخلاقی ارزش است، علمآموزی مؤمنانه ارزش است، تعهد به اسلام و انقلاب و خدمت به مردم ارزش است.
- در دانشگاه اسلامی، علم ارزش است و دوست داشته میشود و آن را با نیت خالص و برای خدا دنبال میکنند.
- استاد باید واقعاً احساس غرور ملی و غیرت دینی کند و سرشار از عشق به اسلام و انقلاب، غرور ملی، دینی و روحیهی خدمت باشد.
- از جمله شئون دانشگاه اسلامی، نور بودن علم و قدسیت آن است.8
5. رسالتهای دانشگاه اسلامی از منظر رهبر معظم انقلاب:
- رسالت اصلی دانشگاه علم است، منتها باید به مسئلهی فرهنگ، نگاه مدبرانه داشت.
- مادامی که دانشگاه پرورشگاه متخصصان مسلمان و متعهد نباشد، دانشگاه مطلوب انقلاب نخواهد بود.
- در دانشگاه به مسئلهی فرهنگ خیلی باید پرداخت و به آن در داخل محیط دانشگاه اهمیت داد. البته امام (ره) هدف اصلی مراکز آموزشی را انسانسازی میدانست. بنابراین دانشگاه اسلامی باید در کنار توزیع و تولید دانش و تأمین نیروی ماهر، مرکز تعلیموتربیت و پرورش انسانها باشد.
- متدین کردن جوانهای دانشجو باید وجههی همتتان در آموزش عالی باشد.9
6. کارکردهای دانشگاه اسلامی از منظر رهبر معظم انقلاب:
- میدانید ملتها، خصال ملی دارند... ما این روحیهی شور و شوق را، میل به تحقیق را، کنجکاوی را، خسته نشدن و پیگیری کردن را باید در ملتمان به وجود آوریم. این روحیه کم است، نیست... کار جمعی هم جزء خصال ملی ما نیست. این یک نقص ملی است در ما. این را باید درست کرد. این کار، کار دانشگاه است. باید به مسئلهی فرهنگ هم بپردازد.
- ما میتوانیم این جوان را صبور، قانع، مایل به کار، مایل به تحقیقات، اهل کار جمعی، اهل اغماض، اهل انصاف، اهل وقتشناسی، اهل وجدان کاری تربیت کنیم.
- دانشجویان و دانشآموزان باید فریضهی آموزش علم را با کسب مهارت و تجربه توأم سازند.10
نتیجهگیری
از برآیند بیانات امام (ره) و رهبر معظم انقلاب میتوان اهمیت، ضرورت، شاخصها، رسالتها و کارکردهای دانشگاه اسلامی را شناخت. شناخت این مؤلفهها از این جهت مهم است که در پیمودن روند اسلامی شدن دانشگاهها، میدانیم که باید به چه چیزی برسیم و هرگز نباید به کمتر از آن راضی شویم. از سوی دیگر، میتوانیم وضعیت فعلی دانشگاهها و «آنچه هست» را با «آنچه باید باشد» مقایسه کنیم و در مسیر اصلاح و انقلاب فرهنگی، از این شاخصها مدد بجوییم.
در نگاه امام و رهبری، دانشگاه مبدأ تحولات، انسانساز و مولد است. دانشگاه اسلامی، دانشگاهی مستقل از غرب و مولد علم اسلامی است. دانشگاه اسلامی تربیتکنندهی انسان مسلمان است. در دانشگاه اسلامی، علم و ایمان توأمان است. دانشگاه اسلامی محل عشقورزی مؤمنانه در جهت کمال است. دانشگاه اسلامی، دانشگاهی است که همهی اجزا آن، از ساختار تا متون درسی و دانشجو و استاد، همه اسلامی هستند. چنین دانشگاهی است که منجر به پیشرفت و تعالی کشور و جامعه خواهد شد.
چنین دانشگاهی رسالتی بس بزرگ دارد و آن ایجاد «تمدن نوین اسلامی» است. اگر در دانشگاههای ما، علم، عمل، دیانت، تقوا و نگاه تقدسی به علم رایج شود، میتوان انتظار داشت کارکردها و خروجیهای آن نیز اسلامی باشد. اگر نه، ادارهی دانشگاهها به سبک فعلی و بهدور از نگاه تقدسی به علم و نگاه متعهدانه به آرمانهای انقلاب، کارکردی جز پرورش مسلمانهای سکولار و مخل اهداف عالی انقلاب نخواهد داشت. *
ارسال نظر