گفتگو با «سیدعلی صدرینیا»، کارگردان مجموعه کلیپ طنز «دکتر سلام»
در زمان انتخابات ریاستجمهوری 3 تا 5 میلیون نفر «دکتر سلام» را میدیدند/ «داستانهای آقا محمد جواد» در سری جدید «دکتر سلام»/ پخش مستند «چشم در برابر چشم» با موضوع اسیدپاشی در پنجمین «جشنواره عمار»
به گزارش گلستان 24:امروز دیگر کسی نمیتواند منکر رشد قابل توجه آثار فیلمسازان، مستندسازان و انیمیشنسازان انقلابی و دغدغهمند کشور شود. افرادی که به خاطر سن و سالشان هنوز در ابتدای راه هستند، اما با این وجود، همگان را به آیندهی سینما و مستند کشور امیدوار کردهاند.
به گزارش رجانیوز، همین کیفیت رو به رشد آثار این نسل جدید فیلم و مستند و انیمیشنسازی، ما را برآن داشت که با کارگردانان این آثار، گفتگوهایی را ترتیب دهیم تا شاید مخاطبان و مسئولین بیش از قبل، با این هنرمندان جوان آشنا شوند. به خصوص آنکه مقام معظم رهبری راهبرد اصلی سالی را که به نام فرهنگ مزین شده است، «تقویت جناح مومن فرهنگی» اعلام کردهاند.
به سراغ «سید علی صدرینیا» کارگردان مجموعه کلیپ طنز «دکتر سلام»رفتیم. مجموعهای که در زمان انتخابات ریاستجمهوری سال 92 سروصدای زیادی به پا کرد و بازخوردهای فراوانی را در بین خواص و نخبگان سیاسی و رسانهای کشور در پیداشت. اگر میخواهید از بازخورد «دکتر سلام» در بین مسئولان کشور و عوام مردم اطلاع پیدا کنید و از تغییرات سری جدید این مجموعه آگاه شوید، خواندن مصاحبه با این کارگردان جوان را از دست ندهید.
از «حسابداری» تا «مدریت رسانه»
آقای «صدرینیا» تحصیلات دانشگاهی شما در چه حوزهای است؟
من متولد سال 69 هستم. در مقطع کارشناسی در رشتهی حسابداری «دانشگاه تهران» تحصیل کردم. اما تقریبا از سال دوم دانشگاه متوجه شدم که به این رشته علاقهای ندارم و علاقهی من در حوزهی دیگری است. برای همین در مقطع کارشناسی ارشد تغییر رشته دادم و هماکنون مشغول تحصیل در رشتهی مدیریت رسانه دانشگاه «علامه طباطبائی» هستم.
نام «دانشگاه تهران» بر رشتهی مورد علاقهام چربید
پس شما هم اسیر انتخاب رشتهی غلط در دوران کارشناسی شدید.
ببینید انتخاب رشتهی کارشناسی خیلی دقیق نیست. معمولا دانشآموزان بر اساس بازارکار و حرف اطرافیان انتخاب رشته میکنند. من هم به فیزیک علاقه داشتم و میخواستم رشتهی مهندسی مکانیک بخوانم. حتی در دانشگاه «علوم تحقیقات» این رشته را هم قبول شدم و تا سه روز قبل از ثبتنام دانشگاه تصمیم جدی داشتم که به «علوم تحقیقات» بروم. اما در نهایت نام «دانشگاه تهران» بر رشتهی مورد علاقهام چربید. در ادامه، فعالیت دانشجویی باعث شد که به رشتهی «مدیریت رسانه» علاقه پیداکنم.
شما ورودی سال 87 «دانشگاه تهران» هستید؟
بله
بعد از فتنه فهمیدم دیگر وسط ایستادن معنا ندارد
پس فضای ناآرام دانشگاه در زمان فتنه را کاملا درک کردید. شما هم پس از دیدن این فضا احساس کردید که در حوزهی رسانهای ضعف داریم و به این سمت متمایل شدید؟ چون عدهای معتقدند از برکات مهم فتنه این بود که ما نقاط ضعفمان در حوزهی رسانه را به خوبی شناختیم.
فتنه باعث شد که بسیاری به حوزهی رسانه گرایش پیدا کنند. اما برکت فتنه برای من بیشتر از این بود. در سال اول دانشجویی تمایل نداشتم که به صورت جدی به تشکلهای دانشجویی ورود پیدا کنم. با اینکه تا پیش از این و در مقاطع قبلی تحصیلیام اتفاقا خیلی فعالیت تشکلی داشتم؛ اما دو سه سالی بود که با خودم دچار چالش بودم و فکر میکردم که برای تاثیرگذار بودن بر اطرافیان بهتر است بصورت خیلی نشاندار عضو تشکلی نباشم. از این مدل احساسات شبه روشنفکریای که بعضا برای امثال ما پیش میآید. بخاطر همین هم با وجود اینکه با برخی از تشکل های دانشگاه در حد یادداشت نوشتن برای نشریات و فعالیتهای اینچنینی همکاری میکردم، اما این همکاری خیلی جدی و منسجم نبود. فتنه که اتفاق افتاد هر چقدر دو دو تا چهارتا کردم دیدم اینطور نمیشود. احساس کردم یا باید در جبههی حق بود و یا باطل. دیگر وسط ایستادن معنا ندارد. دلیلش هم روشن بود. بر خلاف چیزهای کلیشهای که در فیلمهای تلویزیونی نمایش میدهد، افرادی که در دورهی فتنه باعث التهاب در کشور شدند، از فضا نیامده بودند. بلکه خواهر و برادران خود ما بودند. در دانشگاه هم همین طور؛ کسانیکه در ایجاد التهاب در دانشگاهها دخیل بودند هم مریخی نبودند، همین دانشجویان همکلاسی و همدانشگاهی خودمان بودند که بعضا از رفقایمان هم محسوب میشدند. اما مثلا یکدفعه بعد از انتخابات دیدیم که همین دوستان چگونه سعی بر هم زدن آرامش دانشگاه و لغو امتحانات داشتند. خیلی از اتفاقات و حرفها و جریانسازیهایشان هم نشان میداد که چقدر سازماندهی شده دارند این فضا را ایجاد می کنند؛ این وسط بسیاری از دانشجوها هم از سر بیاطلاعی از واقعیت اتفاقات، دنبالهروی این جریان میشدند؛ یعنی جریان باطل با صدای بلند حرف ناحقش را میگفت و فضا را ملتهب میکرد و بهره خودش را می برد؛ اینجا بود که احساس کردم دیگر یا باید طرف حق بود یا طرف باطل؛ وسط ایستادن هیچ کمکی به جریان حق نمیکند. لذا فتنه در اینکه من از یک چالش درونی به یک تصمیم برای رفتن در سمت حق برسم کاملا موثر و تاثیرگذار بود. که بروزش در آن مقطع تصمیم من برای فعالیت جدی در تشکلهای دانشجویی بود.
ساخت مجموعه کلیپ «سنقر نامه»، اولین ورود ما به عرصهی ساخت کلیپهای طنز بود
وقتی وارد تشکل شدید، فعالیت عمدهی شما در چه حوزهای بود؟ از همان ابتدا به سراغ ساخت آثار تصویری رفتید؟
یکی از کارهایی که در فضای تشکلی دانشجویی میکردم، ساختن کلیپهای تصویری برای مراسمات مختلف بود. اما مهمترین فعالیت در این حوزه به اردوی جهادی سال 89 در شهر «سنقر» استان «کرمانشاه» بر میگردد. در آن اردو بنده معاونت فرهنگی را بر عهده داشتم. گروههای مختلفی در این اردو زحمت میکشیدند. از گروههای پزشکی گرفته تا گروههای عمرانی و آموزشی و فرهنگی. ما از صبح تا عصرکه بچهها مشغول کار میشدند از آنها فیلمبرداری میکردیم. بعد، از عصر تا شب فیلمها را تدوین میکردیم. همین کار باعث تولید یک مجموعهی طنز با نام «سنقر نامه» شد که هر شب در اردو پخش میشد. بسیاری از بچههای اردو با این که خسته بودند، صبر میکردند تا این کلیپ را ببینند و بعد بخوابند. خلاصه این مجموعه تبدیل به یک ابتکار رسانهای درون اردویی شده بود. در حقیقت ساخت همان مجموعه کلیپ «سنقر نامه» که بردش تنها به اندازه یک اردو بود، به نوعی اولین ورود ما به عرصهی ساخت کلیپهای طنز بود.
ساخت مجموعه کلیپ مناسبتی برای دانشگاهها به عنوان اولین فعالیت در «خبرگزاری دانشجو»
به قول خودتان برد «سنقر نامه» در حد یک اردو بود. معمولا اکثر فعالیتهای دانشجویی هم در خود دانشگاه تاثیرگذارند که البته تاثیر کمی نیست و به هیچ عنوان فعالیت بیارزشی محسوب نمیشود. شما از چه زمانی تصمیم گرفتید که فرای فعالیتهای دانشجویی کاری انجام بدهید؟
از اسفند ماه سال 89 همکاریم را با «خبرگزاری دانشجو» آغاز کردم. از همان ابتدا هم در بخش صوت و تصویر فعال بودم. در اولین اقدام جدی شروع به ساخت چندین کلیپ مناسبتی برای دانشگاهها کردیم. چرا که یکی از چیزهایی که اکثر تشکلهای دانشجویی در برنامه های مختلف درگیرش هستند، تولید و پخش کلیپهای مرتبط با فضای روز و متناسب با مناسبت برنامه است. مثلا کلیپ هایی برای 16 آذر و 13 آبان و سایر مناسبتها. به همین منظور در ابتدای فعالیت در «خبرگزاری دانشجو» هدفمان ساخت این کلیپهای مناسبتی و ارائهی آن به دانشجویان دانشگاههای مختلف برای استفاده در برنامه هایشان بود.
اگر ما فکر میکردیم که کار ما مشابه «صرفا جهت اطلاع» است، قطعا به سراغ ساختش نمیرفتیم
کم کم بحث را به سمت «دکتر سلام» ببریم. فکر و ایدهی ساخت این مجموعهی طنز از کجا آمد؟ آیا قبول دارید کار شما شبیه «صرفا جهت اطلاع» تلویزیون است؟
از دی و بهمن سال 91 طرح «دکتر سلام» را مطرح کردیم. میخواستیم یک کلیپ طنز شبه «صرفا جهت اطلاع» بسازیم و در آن اخبار هفته را به صورت طنز مرور کنیم. البته از ابتدا میدانستیم که کار ما تمایزات بارزی با «صرفا جهت اطلاع» دارد. متاسفانه برخی از بچههای حوزهی انقلاب که میخواهند در حوزهی کار تصویری فعالیت کنند، به این نکته توجه نمیکنند که اثرشان چه تفاوتی با سایر آثار مشابه دارد. برای همین میبینیم که موازیکاری در این حوزه زیاد است و برخی اثری را تولید میکنند که مشابه آن ده کار دیگر هم ساخته شده. برای همین اگر ما فکر میکردیم که کار ما مشابه «صرفا جهت اطلاع» است، قطعا به سراغ ساختش نمیرفتیم.
ما محدودیتهای صداوسیما را نداشتیم و دست ما برای تولید یک کلیپ بسیار باز بود
تمایزات شما با «صرفا جهت اطلاع» در چه بود؟
اول اینکه نگاه کل تیم ما به کار یک نگاه کاملا دانشجویی بود. بدین معنا که کاملا مستقل عمل میکردیم و به هیچ جناح و گروهی وابستگی نداشتیم. یک چهارچوبی برای خودمان تعیین کردیم که آن هم گفتمان انقلاب اسلامی و دیدگاههای مقام معظم رهبری بود و می خواستیم داخل آن چهارچوب حرکت کنیم. پس نگاه ما به هیچ عنوان قبیلهگرایی نبود. تفاوت دوم این بود که در کل کار جسارت دانشجویی را حفظ کنیم. تمایز سوم این بود که ما محدودیتهای صداوسیما را نداشتیم و دست ما برای تولید یک کلیپ بسیار باز بود. و اما آخرین فرق ما با «صرفا جهت اطلاع» این بود که ما نمیخواستیم صرفا به بیان اخبار به صورت بپردازیم و عبور کنیم. بلکه قصد داشتیم برای اخبار بسیار مهم کشور تحلیل هم ارائه دهیم.
چهار قسمت ابتدایی «دکتر سلام» حداقل در 250 دانشگاه اکران شد
پس طرح اولیهی شما به هیچ عنوان مربوط به انتخابات ریاستجمهوری 92 نبود. در حالیکه خیلیها متصور بودند که مجموعهی «دکتر سلام» صرفا انتخاباتی است و بعد از آن ادامه پیدا نخواهد کرد.
شروع ساخت «دکتر سلام» با انتخابات سال92 همراه شد. برای همین خیلیها تصور کردند که این مجموعه یک مجموعهی انتخاباتی است. نظراتی هم بین خودمان مطرح شد که بعد از انتخابات و در اوج خداحافظی کنیم که این اتفاق نیفتاد. البته ما هم با توجه به فضای آن روزها تمام تلاشمان را کردیم که به شور انتخاباتی در دانشگاهها کمک کنیم. خدا را شکر این اتفاق هم افتاد. بعد از ساخت چهار قسمت ما یک آمار کلی گرفتیم و متوجه شدیم این چهار قسمت حداقل در 250 دانشگاه پخش شده است. برای خود ما هم عجیب بود و انتظار نداشتیم که «دکتر سلام» اینقدر دیده شود. آمار بازدیدها از این کلیپ هم با آمار بازدید سایر بخشها و اخبار خبرگزاری کاملا متفاوت بود. برای همین ما هم در کارمان خیلی جدیتر شدیم.
در زمان انتخابات ریاستجمهوری 3 تا 5 میلیون نفر «دکتر سلام» را میدیدند
آماری دارید از اینکه ویژه برنامهی انتخاباتی «دکتر سلام» را چند نفر میدیدند؟
زمان انتخابات، هر قسمت «دکتر سلام» از سایت «خبرگزاری دانشجو» حدود 100هزار بار دانلود میشد. از آنجایی که این کلیپ در سایر سایتهای خبری و خبرگزاریها و سایتهای تصویری مثل «آپارات» هم منتشر میشد، در مجموع آمار دانلود از سایتها به حدود 500هزار مرتبه میرسید. با توجه به این که «دکتر سلام» در دانشگاهها اکران میشد و در منازل هم افراد مختلفی این مجموعه را اکران خانگی میکردند، پیشبینی ما این بود که این اثر را 3 تا 5 میلیون نفر میبینند. نکتهی حائز اهمیت دیگر این بود که جمعیت نخبگانی کشور مخاطبان اصلی ما بودند. یعنی تمام فعالین دانشجویی و رسانهای و همچنین نخبگان سیاسی آثار ما را میدیدند.
آقای «باقری لنکرانی» گفتند در یک قسمت به من تذکری داده بودید که تذکر کاملا بهجایی بود
در این که اکثر فعالین دانشجویی این مجموعه را در زمان انتخابات میدیدند شکی نیست. اما از کجا متوجه شدید که خواص سیاسی هم «دکتر سلام» میبینند؟ بازخورد خاصی در این مورد گرفتید؟
خب به هر حال ما بازخوردهای متعددی از سیاسیون در آن مقطع میگرفتیم. مثلا یکی از اطرافیان دکتر «حدادعادل» می گفت ما هر دانشگاهی برای سخنرانی رفتیم، ابتدا کلیپ «دکتر سلام» را پخش میکنند و بعد برنامه آغاز می شود. اطرافیان سایر کاندیداها هم میگفتند که مهندس فلانی یا دکتر فلانی کارهای شما را دنبال میکند. یا آقای «باقری لنکرانی» هم چندی پیش میگفتند که من در زمان انتخابات، «دکترسلام» را پیگیری میکردم و در یک قسمت به من تذکری داده بودید که تذکر کاملا بهجایی بود. آقای «روحالله حسینیان» هم بعد از اینکه در قسمت چهارم به عنوان دکترترین دکتر هفته انتخاب شدند، با سایت شما مصاحبه کردند و گفتند مباحث مطرح شده در «دکترسلام» خلاف واقع است. این بازخوردها تا همین الآن هم ادامه دارد. مثلا بسیاری از شخصیتهای سیاسی فرهنگی کشور امسال در نمایشگاه مطبوعات یا نمایشگاه رسانههای دیجیتال انقلاب اسلامی به ما بازخورهایی از کار میدادند که این در درجهی اول نشان از دیده شدن کار در این سطح دارد. مثلا از وزیر ارشاد و مشاورین رسانهای رییس جمهور تا نمایندگان مجلس نظراتشان را منتقل کردند. این بازخورها و دیده شدن کار در این حجم از یک طرف هم برای ما بسیار مسئولیتآور است. مثلا ما در قسمتهای انتخاباتی سر آیتم به آیتم هر قسمت در اتاق فکرمان ساعتها بحث میکردیم. گاهی بحثهای ما بر سر استفاده و یا عدم استفاده از یک کلمه بود. همین الان هم همینطور و با همین دقت و حساسیت برخی از آیتمهای «دکتر سلام» قبل از پخش، حذف میشوند.
آیتمی که برای آقای «هاشمی رفسنجانی» ساختیم را به خاطر فضای سنگین کشور، حذف کردیم
جسارت شما برای نمایش بسیاری از آیتمها قضاوت را در مورد اینکه شما مجبور به حذف کدام قسمتها از «دکتر سلام» شدید، سخت میکند. ف پیرامون چند نمونه از قسمتهای حذف شده توضیح میدهید؟
یکی از آیتمهای کلیپ ما استفاده از موسیقی مرتبط با یک شخصیت بود. مثلا برای «احمدینژاد» قطعهای را پخش کردیم که میگفت: «من بهترین و بدترین روزهای عمرم با تو بود ...». قصد داشتیم برای آقای «هاشمی رفسنجانی» هم کار مشابهی را انجام دهیم. ایشان وقتی برای کاندیداتوری در انتخابات ثبتنام کردند، در کنفرانس خبری شرکت نکردند. اطرافیان ایشان گفتند که حاجآقا خسته بودند. ما هم یک موسیقی که کاملا در این فضا ساخته شده بود را آماده کردیم و آیتم جذابی را ساختیم. اما قبل از اینکه این قسمت را منتشر کنیم آقای هاشمی توسط شورای نگهبان رد صلاحیت شدند و فضای سنگینی در کشور حاکم شد. یک اشتباه رسانهای باعث میشد که آرامش کشور به هم بریزد. با این که این آیتم خیلی خوب از آب در آمده بود آن را کنار گذاشتیم.
در دور اول جام حذفی، دکتر «سعید جلیلی» و دکتر «باقری لنکرانی» به هم خوردند
مورد دیگر این بود که به خاطر تعدد کاندیداها قبل از ردصلاحیت شورای نگهبان، تصمیم گرفتیم یک جام حذفی بین آنها برگزار کنیم. بدین صورت که دوربین را بگذاریم و نام تمام کاندیداها را بنویسیم و قرعهکشی کنیم. در این مرحله کاندیداها دو به دو با هم به رقابت میپردازند و با استفاده از حرفهایشان تحلیل می کنیم که کدامیک به دور بعدی راه پیدا میکنند. این آیتم هم بسیار جذاب و خندهدار شد. جالب بود که در همان دور اول «آقایان جلیلی» و «باقری لنکرانی» که هر دو نماینده یک جریان در انتخابات بودند به هم خوردند و از اینجور اتفاقات در سایر جریانها هم بصورت تصادفی زیاد افتاد. اما این آیتم در اتاق فکر به بحث گذاشته شد. برخی گفتند که اگر به طور اتفاقی افرادی که در این جام حذفی صوری به دور نهایی راه یافتند، با افرادی که شورای نگهبان تایید صلاحیت کرد، یکی در بیاید، این شبهه مطرح میشود که نتایج انتخابات از قبل مشخص بوده و انتخابات مهندسی شده. یعنی در این حد بحثها ریز می شد و احتمال میدادیم حتی همین برنامهی طنز هم برای بعضی ها دستمایه سوء استفاده شود. برای همین این آیتم را کنار گذاشتیم.
کل تیم سازندهی «دکتر سلام» حدود 12 نفر است
این اتاق فکری که میگویید چند نفر هستند؟ خیلیها میخواهند بدانند که تیم سازندهی مجموعه کلیپی که در زمانی کوتاه 3 تا 5 میلیون نفر مخاطب جذب میکند، چند نفر هستند؟
کل تیم سازندهی «دکتر سلام» حدود 12 نفر است. 5 نفر عضو اتاق فکر ما هستند که اکثرا جزء دانشجوهای نخبهی سیاسی و رسانهای محسوب میشوند و آنها سوژههای مهم هر هفته را پیدا میکنند و بحثهای مربوطه در مورد مدل پرداخت به سوژهها را انجام میدهند. برخی نیز کارهای فنی مثل گرافیک و تدوین و امور فنی را انجام میدهند. آقای «عباس گودرزی» از کاریکاتوریستهای خوب و متعهد کشور در هر قسمت زحمت کشیدن کاریکاتور را میکشند. دو نفر دیگر هم مسئول آرشیو ما هستند. ما برای استفاده از فیلم و سریالها در چند قسمت اول به حافظهی خودمان متوسل شدیم. اما دیدیم اینطور نمیشود. برای همین دو نفر هر هفته فیلمها و سریالها را رصد میکنند. البته بسیاری از فیلمها هم از طریق مخاطبان برای ما ارسال میشود. برخی قسمتی از یک فیلم را کات میکنند و برای ما ارسال میکنند و برخی هم به ما آدرس میدهند که مثلا در فلان قسمت فلان سریال چنین دیالوگی رد و بدل شد. مثلا در یکی از قسمتهای «دکتر سلام» قسمتی از سریال «بدون شرح ...» پخش شد که در آن آقای «کاووسی» میگفت:«اگر یتچاپون قسطهم و لا یتاپرداختون پولهم ما هم یتشاکون علی یونسکو». این قسمت را یکی از بینندگان فرستاد که آیتم خوبی هم شد و کاملا با فضای مذاکرات ما منطبق بود.
ما از طرف تمام سلایق، هم تشویق شدیم و هم مورد انتقاد و عنایت قرار گرفتیم!
پیرامون بازخوردهای خواص سیاسی کشور صحبت کردید. اما عمده ببیندگان شما مردم عادی کشور بودند. از این مخاطبان خود چه بازخوردهایی گرفتید؟
مخاطبان ما طبیعتا سلایق سیاسی متفاوتی داشتند. برای همین ما از طرف تمام سلایق هم تشویق شدیم و هم مورد انتقاد و عنایت قرار گرفتیم. چون ما سعی کردیم عدالت را در مورد تمام کاندیداها و تمامی جریانهای موجود در انتخابات رعایت کنیم و به همهشان انتقادات وارده را مطرح کنیم. در قسمت اول «دکتر سلام» آقای «احمدینژاد»، که آن روزها آقای «مشایی» را بعنوان کاندیدای مورد نظر خود مطرح میکرد، دکترترین دکتر هفته کردیم. در قسمت دوم «آقای روحانی» این مقام را کسب کردند. در قسمتهای بعد انتقاداتی را نسبت به وضعیت فرهنگی شهرداری در زمان «دکتر قالیباف» مطرح کردیم. در قسمتهای بعد، از برخی رفتارهای نادرست تعدادی از اعضای جبهه پایداری مانند آقایان «حسینیان» و «باقری لنکرانی» گفتیم. یا مثلا زمانی که «دکتر جلیلی» وارد صحنهی رقابتها شدند نقدهایی به ایشان کردیم. همینطور سایر کاندیداها مثل آقایان «رضایی» و «ولایتی» و «عارف» را هم بینصیب نگذاشتیم. همچنین سایت شما را هم چند باری نقد کردیم!
اینکه «آقای روحانی» در همان دور اول پیروز انتخابات شوند را ستادشان هم پیشبینی نمیکردند!
درست است که شما تمام کاندیداها را نقد کردید، اما فکر میکنم احتمال نمیدادید که «آقای روحانی» رای بیاورند.
رای آقای روحانی در نظرسنجیهای اولیه تنها 3درصد بود. اما ایشان در فعالیتهای تبلیغاتیشان بسیار قوی عمل کردند. مستندهای انتخاباتی دکتر روحانی با سایر کاندیداها قابل قیاس نبود. ایشان از سایر ابزار تبلیغاتی هم بهترین بهره را بردند. همچنین آقای روحانی تهدیدها را به خوبی تبدیل به فرصت کردند. چه در بحثهای هستهای که از طرف آقای «جلیلی» مطرح شد و چه در بحث کوی دانشگاه که از طرف آقای «قالیباف» مطرح شد. تقریبا برای همه قطعی بود که انتخابات به دور دوم میرود و آقای «قالیباف» به عنوان نفر اول وارد این مرحله میشود. من معتقد بودم دکتر روحانی هم به همراه دکتر قالیباف وارد دور دوم میشوند. اما اینکه ایشان در همان دور اول پیروز انتخابات شوند را ستادشان هم پیشبینی نمیکردند!
بسیاری از مخاطبانمان فکر میکردند که «دکتر سلام» بعد از انتخابات دیگر منتشر نمیشود
از بحث ویژه برنامهی انتخاباتی «دکتر سلام» بگذریم. شما توانستید مخاطبان فراوانتان را بعد از انتخابات هم حفظ کنید؟
بسیاری از مخاطبانمان فکر میکردند که «دکتر سلام» بعد از انتخابات دیگر منتشر نمیشود. همچنین در زمان انتخابات مردم بیشتری سایتهای خبری را چک میکنند. این دو عامل سبب شد که بعد از انتخابات 92 مخاطبان ما ریزش کنند. اما بعد از محرم و صفر سال گذشته که با توافقنامهی ژنو همراه شد، مخاطبان ما هم به مرور افزایش یافت. چرا که صداوسیما حرفی در این رابطه نمیزد، ولی ما نقدهایمان را تند و تیز و صریح بیان میکردیم.
ما گفتیم یا همه ما را سرکار گذاشتند و یا اینکه جمعیت زیادی در جشن یکسالگی شرکت خواهد کرد
اما جشن یکسالگی شما نشان داد که مخاطبان «دکتر سلام» علاقهی فراوانی به این مجموعه دارند. راجع به این جشن توضیح دهید.
پس از اعلام زمان جشن یکسالگی، 6000 نفر به صورت پیامکی ثبتنام کردند. ما گفتیم یا همه ما را سرکار گذاشتند و یا اینکه جمعیت زیادی شرکت خواهد کرد. باز از مردم خواستیم که اگر نمیآیند اعلام انصراف کنند. در انتها 4500 نفر اعلام آمادگی کردند که بیایند. جشن ما قرار بود در لانهی جاسوسی برگزار شود. ما هم حدود 3000 صندلی در بیرون سالن چیدیم و وسایل پخش زنده برای افراد بیرون سالن را هم فراهم کردیم. اما قبل از شروع برنامه تگرگ شدیدی گرفت و ما تقریبا مطمئن شدیم که جمعیت کمی میآید. اما حضور آن جمعیت ما را شگفتزده کرد. بسیاری از مردم همراه با خانوادههایشان از شهرستان آمدند و ما را شرمندهی خود کردند.
اگر کاریکاتوری میکشیم، دماغ فرد را بزرگ نمیکنیم، بلکه رفتار او را به شکل طنز درمیآوریم
چند انتقاد نسبت به مجموعهی «دکتر سلام» وجود دارد. اولین انتقاد اینست که شما گاهی به بهانهی طنز به تمسخر افراد میپردازید. شما خودتان این انتقاد را قبول دارید؟
مهمترین چیز برای ما آخرتمان است. برای همین از پخش آیتمی که در آن شبههای از تمسخر باشد صرفنظر میکنیم. در این زمینه دموکراسی به معنای معمولش یعنی رایگیری بر سر این موضوع در اتاق فکرمان معنا ندارد. یعنی اگر یک نفر هم بگوید که فلان آیتم بوی تمسخر می دهد، آن را کنار میگذاریم. البته گاهی به علت سرعت بالای کار برخی موارد از دستمان در رفته که بلافاصله عذرخواهی کردیم. ضمن اینکه کار ما در حوزههای علمیهی مختلف هم پخش میشود و ما از نظرات طلاب و روحانیون بزرگوار کشور هم بعضا بهرهمند میشویم و نظراتشان را در این حوزه مورد استفاده قرار میدهیم. البته ذکر این نکته هم ضروری است که ما با رفتار سیاسی و اجتماعی افراد شوخی میکنیم. یعنی اگر کاریکاتوری میکشیم، دماغ فرد را بزرگ نمیکنیم، بلکه رفتار او را به شکل طنز درمیآوریم.
قبول دارم که وزن فرهنگ در «دکتر سلام» باید بیشتر شود
انتقاد دیگری که مطرح میشود اینست که شما به مسائل سیاسی خیلی بیشتر از مسائل فرهنگی اهمیت میدهید. در حالیکه شاید اهمیت فرهنگ بیشتر از سیاست باشد.
هیچ اتفاق فرهنگی بزرگی نبوده که به آن نپردازیم. حتی در زمان انتخابات هم در یک قسمت به طور کامل به بحث فرهنگ پرداختیم و سیاستهای فرهنگی دولتهای قبلی را بررسی کردیم. حتی یک آیتم ایجابی در«دکتر سلام» با نام «پیامهای غیر بازرگانی» داریم که در آن محصولات فرهنگی را معرفی میکنیم. البته قبول دارم که وزن فرهنگ باید بیشتر شود.
در این آیتم ما صرفا به استناد کتاب خاطرات «حاج آقا» مطالب را بیان می کنیم
یکی از آیتمهای متفاوت «دکتر سلام» آیتم «خاطرات حاج آقا» است. از کجا به فکر ساخت چنین آیتمی افتادید؟
خب یکی از نکاتی که جامعه در طول سالهای گذشته نسبت به آن موضع گرفته است بحث نقل خاطرات بدون سند و مدرک از امام خمینی(ره) است. این آیتم هم در حقیقت در نکوهش این رفتار سیاسی ساخته شده است. از طرف دیگر این آیتم ابعاد طنز دیگری هم دارد. در حقیقت در این آیتم ما صرفا به استناد کتاب خاطرات «حاج آقا» مطالب را بیان می کنیم و نه جملهای را کم میکنیم و نه زیاد. بلکه مواردی را که میگوییم در کتاب نوشته شده و خود به خود طنز هست.
بدنهی اجتماعی باعث شده که خفقان دوران سازندگی از بین برود
شما انتقادات شدید و تند و تیزی را نسبت به بسیاری از مسئولین کشور وارد کردید. تا به حال به صورت رسمی از شما شکایت شده است؟
اخباری که ما منتشر میکنیم، اخبار خبرگزاریهای رسمی کشور است. حتی اگر خبری تکذیب شود به هیچ عنوان آن را مطرح نمیکنیم. پس ما هیچ خبر در گوشی و غیر رسمی را در کلیپمان نمیآوریم. همین مورد سبب شده که تا به حال شکایتی رسمی از ما نشده باشد. هر چند برخی به صورت شفاهی از ما گله کردند. ضمن اینکه شرایط کنونی کشور با دوران سازندگی کاملا متفاوت است. در آن زمان هر روزنامه و نشریهای که انتقاد میکرد فورا تعطیل میشد. اما الآن شرایط فرق کرده. چرا که جوانان فراوانی در حوزهی رسانه فعالیت میکنند و به هیچ عنوان نمیشود صدای رسانههای همهی آنان را خفه کرد. یعنی این بدنهی اجتماعی باعث شده که خفقان دوران سازندگی از بین برود. به عنوان مثال تا کنون چندین نمونه مشابه «دکتر سلام» در نقاط مختلف کشور تولید شده است. ضمن اینکه در این یکسال ظرفیت نقدپذیری مسئولان کشور بسیار بالا رفته است. به عنوان مثال در نمایشگاه مطبوعات امسال آقای «علی جنتی» در کنار کاریکاتورشان ایستادند و عکس گرفتند و زیر آن را امضا کردند. این کاریکاتور نشان میداد که ایشان با رنگ دارند کلمهی فرهنگ تابلوی «وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی» را پاک میکنند. با تمام انتقاداتی که به ایشان داریم اما این نقدپذیریشان قابل تقدیر است.
فردی در یکی از کشورهای عربی سوتیهای داعش را در کنار فیلمها وسریالها عربی آورده است
شما گفتید نمونههای مشابه «دکتر سلام» هم در نقاط مختلف تولید شده. این نمونهها را برای شما ارسال میکنند؟
بله. خداوند برکتی به کار ما داد که سبب شد افرد مختلفی در نقاط مختلف کشور کاری مشابه «دکتر سلام» انجام دهند. چه در سطح شهر و روستا چه در سطح دانشگاه و مدرسه. به عنوان مثال جوانان روستای «آب طویل» مجموعهای به نام «آبطویل سلام» را ساختند در آن به مشکلات روستایشان میپردازند. یکی از دانشگاهها «مهندس سلام» را ساخته. در اردوی «طرح ولایت» تعدادی از دانشجویان «اخوی سلام» را تولید کردند. اما جالبتر اینکه نسخهی عربی مشابه «دکتر سلام» هم ساخته شده. فردی در یکی از کشورهای عربی سوتیهای داعش را در کنار فیلمها وسریالها عربی آورده و آنرا به ایمیل ما ارسال کرده است. قسمتهایی از این مجموعهها را در سری جدید دکتر سلام نمایش خواهیم داد.
آیتمهای ویژهای در سری جدید اضافه شده که یکی از آنها «داستانهای آقا محمد جواد» نام دارد
شما دو ماه به خاطر ایام عزاداری محرم و صفر، قسمت جدیدی را منتشر نکردید. در سری جدید «دکتر سلام» چه آیتمهای جدیدی به جز نمایش نمونههای مشابه ساخته شده از مجموعهی شما وجود دارد؟
آیتمهای ویژهای در سری جدید اضافه شده که یکی از آنها «داستانهای آقا محمد جواد» نام دارد. این آیتم بر اساس کتاب خاطرات یکی از رجلان سیاسی کشور تولید شده است. همچنین به لحاظ محتوایی در بعضی قسمتها سراغ موضوعات پرونده ای رفتهایم. مثلا به سراغ پروندههای ویژهای مثل آقازادهها و صداوسیما و ... میرویم. در قسمتهای ابتدایی و انتخاباتی ما، 50 درصد آیتمها شوخی و 50 درصددیگر نقد بود. هر چه جلوتر رفتیم از شوخی کم کردیم و به نقد کردن افزودیم. الآن هم با اضافه کردن بخش پرونده ویژه سعی داریم که سطح اطلاعات و آگاهی مخاطبانمان را در حوزههای سیاسی و فرهنگی و .... بالا ببریم.
پخش مستند «چشم در برابرچشم» با موضوع اسیدپاشی در پنجمین «جشنواره عمار»
شما به غیر از ساخت مجموعه کلیپ طنز، در حوزهی ساخت مستندهای کاملا جدی هم فعال هستید. بعد از «گام نهایی» کار مستند دیگری ساختید؟
هر زمان که فرصتی دست بدهد به سراغ ساخت مستندهای جدی میروم. اردیبهشت ماه سال جاری مستندی به نام «گام نهایی» را ساختیم که به موضوع هستهای و توافق ژنو میپرداخت. اخیرا مستند «چشم در برابر جشم» را ساختم که به موضوع اسیدپاشی استان اصفهان میپردازد. به نظرم مستند اجتماعی خوبی از آب در آمده و حرفهای مهمی در آن زده شده است. در این مستند یک پروندهی قدیمی را هم باز کردیم. قرار است این اثر برای اولین بار در پنجمین جشنوارهی عمار پخش شود.
همه می دانن اگر اثری در راستای اهداف انقلاب نباشد، به جشنواره عمار راه پیدا نمیکند
شما برگزیدهی دورهی قبل «جشنواره عمار» هستید. این جشنواره را چگونه ارزیابی میکنید؟
مهمترین حسن «جشنواره عمار» این است که آثار افرادی را پخش میکند که تریبونی برای پخش آثارشان ندارند. این کار اعتماد به نفس فراوانی به کارگردانان این آثار تزریق میکند. این جشنواره شبکهی توزیع بسیار وسیعی دارد. ضمن این که هدفگذاری و مرزبندیهای این جشنواره و سیاستهای آن کاملا مشخص است. یعنی شما میدانید که اگر اثری تولید کنید که در راستای اهداف انقلاب نباشد، به جشنواره عمار راه پیدا نمیکند؛ حتی اگر از لحاظ فنی اثر قدرتمندی باشد. متاسفانه سایر جشنوارههای ما این چنینن نیست. یعنی وقتی یک فیلم هم در جشنواره فیلم فجر انقلاب اول میشود و هم در جشنواره اسکار، این نشان دهنده بی سیاستی ما در حوزه هدف گذاری جشنواره ها را بخوبی نشان می دهد.
نگاه ما در دکتر سلام امر به معروف و نهی از منکر مسئولان با زبان طنز است
و سخن آخر ...
نگاه ما در دکتر سلام امر به معروف و نهی از منکر مسئولان با زبان طنز است. امیدوارم مسئولان هم با این دید به مجموعه ی «دکتر سلام» نگاه کنند.
با تشکر از وقتی که در اختیار ما گذاشید
ارسال نظر