یاد بخاری هیمه ای بخیر … + عکس
وای چه حالی داهه ونه دور گتهِ مار و گت پیر و مار و پیر و وچا هنیش کاردِنهِ . آرام آرام حرف زونه، یّکه یّکه چایی خاردِنِ، صورتا گال گته، امه مارا ونه سر بنجک نون، پشته زیک، کپورکله، ماش پتی و… درست کاردنه با جان دل نوش جان کاردمی.
به گزارش گلستان24، وای چه حالی داهه ونه دور گتهِ مار و گت پیر و مار و پیر و وچا هنیش کاردِنهِ .
آرام آرام حرف زونه، یّکه یّکه چایی خاردِنِ، صورتا گال گته، امه مارا ونه سر بنجک نون، پشته زیک، کپورکله، ماش پتی و… درست کاردنه با جان دل نوش جان کاردمی.
امان از روزی که هیمه خیس بیبو، تش که نهیت کارده بمانه، ونه دی چشم کور کارده. یاد آن روزا بخیر…
بخاری هیزمی:
چه حالی میداد مادربزرگ و پدر بزرگ و مادر و پدر و بچه ها گرد بخاری هیزمی حلقه می زدند و می نشستند.
آرام آرام حرف می زدند، گاهی چای می خوردن، از گرمای بخاری هیزمی صورت ها قرمز میشد.
مادرای ما روی این بخاری بنجک نون (یک نان محلی) سوپ کله ماهی، ماش پتی (یک غذا محلی با ماش) درست می کردن که ما با دل و جان نوش جان می کردیم.
امان از روزی که هیزما خیس بودند که خوب آتش نمی گرفتند، دود تمام خانه را می گرفت، چشم آدم از دود کور می شد. یاد آن روزها بخیر…
خبرنگار رادکانا: یعقوب محمودی
ارسال نظر