چگونه دخترم را تربیت کنم؟
اگر یک خانواده مقید، بخواهد به تربیت دخترش اهتمام ورزد از کجا باید شروع کند؟ از چه الگوهای مدونی باید تبعیت کند؟ چگونه نحوه پوشش مناسب و پیروی از دستوارات دین را به او آموزش دهد؟ چگونه به پرسشهای زمانه که ذهن هر دختری را مشغول میسازد پاسخ مناسب دهد؟
به گزارش گلستان 24، تربیت عبارت است از فعالیتی منظم و مستمر، در جهت کمک به رشد جسمانی، شناختی، اخلاقی، اجتماعی، عاطفی و در کل پرورش و شکوفایی استعدادهای متربی، به گونه ای که نتیجه آن در شخصیت متربی، به ویژه در رفتارهای او ظاهر خواهد شد که طی آن استعداد های بالقوه متربی به بالفعل مبدل گردد.
منظور از دختر در فرهنگ ما :
شایان ذکر است که دختر در فرهنگ ما در سه معنا مستعمل است
اول: دختر در برابر والدین (که همه دختران تا پایان عمر فرزند والدینشان هستند)
دوم: معنای دوم محوریت جنس دختر در برابر جنس پسر می باشد که از نظر هویت جنسی در مقابل پسران قرار میگیرند.
سوم:شاخصه سوم برای معنای دختر شخصیت او در مقابل زن است که در این زمینه همسردار بودن یا نبودن جنس مونث و باکره بودن یا نبودن وی قبل و بعد از ازدواج مطرح بوده و فرق دختر و زن در همین امر خلاصه می شود که انسان های مونث را قبل از ازدواج دختر می نامند که موضوع بحث ما همین تعریف سوم است.
مسئله تربیت دختران:
این روزها خانواده ها در امر تربیت کودک سه دسته اند یا غافل و بی تفاوتند و امر تربیت فکری، روحی و قلبی کودک را از وظایف خود نمی دانند و دسته ای اغلب با خشونت یا دستورات مکرر به کودکان ایشان را مجبور به تقلید از آداب و سنن مقبول و مطلوب خود می کنند اما دسته ای فرزندان و دختران خود را انسان های با شأن و مقام تلقی کرده و مسئله تربیت آگاهانه و متاملانه و عمیق، مورد اهتمام آنهاست.
جدای از دو دسته اول که مورد تأیید نیستند؛ موضوع بحث ما خانواده های دسته سوم است .
اگر یک خانواده مقید، بخواهد به تربیت دخترش اهتمام ورزد از کجا باید شروع کند؟ از چه الگوهای مدونی باید تبعیت کند؟ چگونه نحوه پوشش مناسب و پیروی از دستوارات دین را به او آموزش دهد؟ چگونه به پرسشهای زمانه که ذهن هر دختری را مشغول میسازد پاسخ مناسب دهد؟
متأسفانه به علل متفاوت (چه از حیث نظر دین شناسان و چه از نظر عرف جامعه و …) نیمی از کودکان و نوجوانان و جوانان ما در سرگشتگی و خلأ نظری و عملی سرگردانند. لذا بسیاری از دختران در پرورش هویت جنسی، ملی و دینی خود مشکل دارند و دچار مرض تقلید از این و آن میگردند. و همواره میگویند کاش پسر بودیم و لباس های پسرانه بر تن می کنند و متأسفانه روز به روز آمار دختران فراری رو به افزایش است که حداقل پیام این حرکات، کلمات و سکنات، آن است که تربیت موجود دختران رو به بن بست است و باید برای این مسئله چاره ای اندیشید!!
خانم”شاهسوند” پژوهشگری که در مورد فرار دختران تحقیق کرده است میگوید: “فرار دختران یک حادثه نیست یک فاجعه است و من پس از یکسال تحقیق در این زمینه دچار افسردگی شدم …. به نظر من علت اصلی فرار دختران ما “فقر فرهنگی” است. در مدارس ما آنقدر که به زنگ ریاضی و علوم و… اهمیت داده می شود به روشن کردن ذهن دختران در مورد خطراتی که سر راه ایشان است آگاهی داده نمی شود ….”
ارسال نظر