سنت های جالب خواستگاری و عروسی در بین قوم ترکمن
استان گلستان مجموعه ای یک میلیون و 800 هزار نفری از اقوام و مذاهب مختلف ایرانی است که هر یک با آداب، رسوم و سنت های خود رنگین کمان زیبایی را تشکیل داده اند و در کمال آرامش و هم افزایی برای توسعه این استان زیبا تلاش می کنند.
به گزارش گلستان24،این اقوام در زمینه تشکیل زندگی و ازدواج، جشن عروسی، آیین های دینی و مذهبی، مراسم سوگواری و حتی نوع پوشش آداب و سنت های مخصوص به خود را دارند که نسل به نسل از گذشتگان انتقال یافته و به مردان و زنان امروزی رسیده است.
ترکمن ها از جمله اقوام ساکن در این استان شمالی کشور بوده که با جمعیتی در حدود یک سوم جمعیت گلستان بیشتر در شهرستان های گنبدکاووس، آق قلا، گمیشان، بندرترکمن و مراوه تپه زندگی می کنند.
یکی از آداب قوم ترکمن که سعی می شود در این گزارش به صورت خلاصه به آن پرداخته شود، مراسم عروسی بوده که همچون دیگر اقوام ایرانی مراحل مختلفی از خواستگاری، نامزدی، عقد و جشن عروسی را در بر دارد.
* ثوزآتماق
در این مرحله، پسری، دختری را برای زندگی مشترک خود می پسندد و بعد دختر و خانواده او تحقیق می کند و در ادامه چند تن از بانوان فامیل نزدیک پسر که بیشتر مادر، خواهر، عمه و یا خاله او هستند به خانه خانواده دختر می روند.
سرگروه خواستگار در خانه خانواده دختر پس از پذیرایی شدن، می گویند که «گلمه دیکدن خبر آل دییپ دیرلار» (خوب، بفرمایید، چه خبر؟) و صاحب خانه با شنیدن خبر خواستگاری با خنده می گوید: «اگر خدا قسمت کند، انشاءالله، اما اجازه بدهید ما هم تحقیق کنیم» و برای برای جواب دادن فرصت می خواهد.
* ثوزآلماق
بعد از اولین مرحله خانواده دختر کار تحقیق را شروع می کند، مدت این تحقیق ممکن است چند هفته یا چند ماه طول بکشد و نماینده خانواده پسر هر از چندگاهی نظر خانواده دختر را جویا می شود و سرانجام در صورت رسیدن به جواب مثبت به خانواده پسر مژده می دهد و می گوید: «ثوزیمی آلدیلار» سخنم یعنی سخن خواستگاری پذیرفته شد.
اعلام قبولی از طرف خانواده دختر «ثوزآلماق» گفته می شود و در این مرحله تاریخ آشنایی مقدماتی نیز تعیین می گردد.
* قاپی آچماق
در ادامه مرحله آشنایی مقدماتی مادر، خواهر زن، زن عمو ها و زن برادر های داماد با اعضای خانواده عروس است، خانواده داماد با شیرینی به خانواده پدری عروس می روند و پس از آشنا شدن تاریخ بله برون و نامزدی پسر و دختر مشخص می شود.
* دوزدادشماق
دوزدادشماق یعنی نان و نمک یکدیگر را خوردن و به عبارتی نمک گیر شدن بوده و به عبارتی مرحله مقدماتی نامزدی بوده که بدون حضور دختر و پسر برگزار می شود.
در این مرحله فقط زن های دو خانواده شرکت دارند و طرف داماد هدایایی را که برای عروس آینده آورده است، تقدیم می کند.
این هدایا می تواند شامل یک تخته روسری ترکمنی به نام «یایلیق»، یک تخته روسری گلدار به نام چارقد، یک قواره پارچه پیراهنی، دو ظرف نان روغنی به نام های «قاتلاما و بشمه» باشد.
خانواده دختر نیز بخشی از نان های روغنی را به عنوان تبرک بین حاضرین تقسیم می کند، این مراسم با کف زدن و شادی کردن همراه است و تاریخ مرحله نامزدی رسمی دختر و پسر نیز اعلام می شود.
* آداماق
در آداماق نیز بانوان دو خانواده شرکت داشته و بزرگتر خانواده داماد نخی باریک و سیاه و سفید را که به هم تابیده اند به گردن دختر می آویزد، این نخ را «آلاجایوپ» گفته و نشانه یکی شدن دو شخصیت متضاد یعنی پسر و دختر است و نیز نشانه توافق آنها برای زندگی مشترک با حذف تضادهای رفتاری می باشد.
بعد از این مرحله دختر را «آداقلی» یعنی دختری که نامزد دارد، می گویند.
* مال کثشمک
برای اجرای این مرحله، طرف داماد به طرف عروس خبر می دهد که در فلان روز یا فلان شب برای تعیین میزان مهریه با چند تن از نزدیکان خود که معمولا پدر یا برادر بزرگ او هستند، خواهند آمد.
خانواده عروس نیز چند تن از نزدیکان خود را خبر می دهد در این مجلس پس از پذیرایی با شیرینی و میوه از قصد و نیت مهمانان سوال می شود، آنها نیز قصد خود را آگاهی از میزان مهریه بیان می کنند.
در این مرحله دو طرف بر روی رقم مهریه صحبت کرده و سرانجام به وجه غالب در بین مردم رضایت می دهند، وجه مهریه در روز عروس کِشان و یا چند روز یا چند هفته قبل البته همراه با عقد رسمی به صورت نقد به خانواده عروس پرداخت می شود.
* قودابولماق
مرحله قودابولماق یا خنچه بردن و مرحله دوم نامزدی گفته می شود که براساس آن یک یا چند روز و گاهی چند هفته قبل از جشن عروسی عده ای از زنان خانواده داماد با قرار قبلی برای اجرای مرحله دوم نامزدی به خانه پدر عروس آینده خود می روند و با این عمل قرابت سببی را صورتی رسمی تر می دهند.
در این روز خانواده داماد هدایایی به عروس و خانواده او اهدا می کنند که شامل دوازده عدد مجمه (سینی) بوده و در هریک چهار قرص نان قاتلاما است و به وسیله یکی از زنان فامیل حمل می شود.
همچنین چهار عدد کله قند، دؤش (قسمتی از گوشت سینه و راسته گوسفند است که به شکل مثلث از بدن گوسفند جدا می شود و معمولا به وسیله زن برادر داماد حمل می شود)، گوشواره و گردن بند طلا (این هدیه معمولا به وسیله بزرگترین عروس خانواده داماد، تقدیم می شود)، ساعت مچی، و هدایایی از قبیل روسری، چارقد، کفش، پارچه پیراهنی و حلقه نامزدی اهدا می شود.
* اوربا یایراتماق
یک روز قبل از مراسم قودابولماق، مادر داماد جشن کوچکی با حضور زنان فامیل و همسایه ها ترتیب می دهد و از آن ها می خواهد تا او را در پختن نان روغنی قاتلاما یاری دهند، در این جشن که آن را «اوربا یایراتماق» می نامند، یکی آرد را الک می کند، یکی دیگ بزرگ چدنی را بار می گذارد، یکی آرد را خمیر می کند، یکی خمیر را به صورت ورقه های نازک و مدور در می آورد، یکی این ورقه ها را به صورت چند لایه روی هم می گذارد، یکی لابه لای ورقه های خمیر ، روغن می مالد و به عبارتی همه کمک کرده و خمیر را می پزند و در نهایت دوازده عدد قرص نان قاتلاما را برای بردن به خانه عروس، کنار می گذارند و تعدادی نیز بین زنان حاضر به عنوان تبرک تقسیم می شود.
* ثاغت بل لِ مک
«ثاغت بل لِ مک» مراسم مختصری است که در خانه پدری عروس برگزار می شود و در آن زنان دو خانواده که بیشتر مادر، خواهر، زن برادر عروس و زن برادر داماد هستند تاریخ و روز عروسی را تعیین می کنند و این روز حتما باید یکی از روزهای سعد باشد.
ترکمن های گلستان روزهای هر ماه قمری را که عدد آخر آن به 7 یا 9 ختم شود «سعد» می دانند که برای انجام اعمال نیکو در نظر گرفته می شود، این روزها را «ثاغتلی گون» می گویند.
* مرحله پیش برنامه
این بخش، رسمی جدید است و به پذیرایی دختر از دوستانش اطلاق می شود که حدود یک هفته قبل از عروسی انجام می شود.
* کارت نویسی
این بخش نیز پدیده تازه ای بوده و در این مرحله که معمولا 2 هفته قبل از جشن عروسی است داماد دوستان بسیار نزدیک خود را برای صرف شام دعوت می کند و بعد از صرف شام با همکاری مهمانان لیستی از اسامی کسانی که باید به عروسی دعوت شوند تهیه می شود و براساس آن کارت عروسی را می نویسند.
این کارت ها، حدود یک هفته قبل از جشن عروسی توزیع می شود، در قدیم که صنعت چاپ وجود نداشت، کار دعوت حضوری بود.
*مُصایب
مصایب جوانی است هم سن داماد و نزدیکترین دوست او؛ در گذشته گفته می شد که مخارج شب عروسی که شامل پذیرایی از دوستان داماد است، به عهده مصایب بوده و خانه پدری این دوست را به عنوان محل پذیرایی «مصایب جای» می گفتند.
اما امروزه داماد راساً مخارج شب عروسی را عهده دار می شود و پذیرایی از دوستان را همراه با پذیرایی پدر و مادر خود از دوستان و آشنایان در خانه ی پدری برگزار می کند.
زمان این پذیرایی شب قبل از عروسی است، در این شب بعد از صرف شام کسانی که مایل به کمک نقدی باشند مبلغ مورد نظر خود را به نماینده داماد می پردازند و او هم نام کمک کنندگان و مبلغ کمک را در دفتری ثبت می کند تا داماد در آینده جبران کند، بزرگترها رأسا به پدر و مادر داماد تقدیم می کنند.
بعد از صرف شام و جمع آوری کمک مالی مراسم جشن و سرور آغاز می شود که با ساز و آواز همراه است، این مجلس تا نیمه های شب ادامه دارد و در ضمن آن ساعت عروس کشان را که معمولا ساعت 9 یا 10 روز بعد است به مهمانان اعلام می کنند تا کسانی که مایل هستند در کاروان عروس و عروس کشان شرکت کنند.
* ب وورچی
«ب وورچی» اصطلاحا به زنی می گویند که معتمد خانواده عروس و داماد بوده، وی در گوشه ای از آلاچیق ترکمنی یا اتاق می نشیند در حالی که صندوق چوبی پیش رو دارد و ضمن تحویل گرفتن هدایای مدعوین، متقابلاً هدایایی تقدیم می کند.
* کُجه وه یا کجاوه
«کجه وه» در گذشته های دور اتاقکی بود از جنس پارچه های رنگین و معمولا چهل تکه که آن را بر روی شتر یا گاری نصب می کردند و از درون و برون می آراستند و از آن برای انتقال عروس به خانواده داماد استفاده می شد و از سقف آن زنگی از نوع جرس، شبیه ناقوس کلیسا می آویختند تا بر اثر حرکت شتر یا گاو به صدا در آید، صدای زنگ، بیانگر جشن و سرور و عروس کشان بود.
اما امروزه کجه وه اتومبیل های آخرین مدل است که به وسیله گل وگیاه و نوار های رنگین تزیین می شود و مرکب از دو دستگاه است یکی مخصوص عروس و دو تن از ینگه های (همراهان) او و دیگری مخصوص داماد و دوستانش است.
در این زمینه در کتاب نگاهی به فرهنگ مادی و معنوی ترکمن ها از «گنبد دردی اعظمی راد» آمده است:
آن زمان که کجاوه بر روی شتر بوده و عروس را به خانه داماد می آورند، یکی از خواهران داماد یا نزدیکترین زن به داماد با صدای بلند می خواند:
اؤل گلیان کجه وه اوون ثب دیدیم اجه مه
بارینگ آیدینگ دیدأمه قاراشثین گله جه مه
(آن چه می آید کجه وه است. به مادرم گفتم به کجه وه آرد بپاش/به برادرم بگویید: منتظر گلجه باش.) آرد پاشیدن به کجه وه نشانه آرزو برای سپید بختی است.
و خواهر دیگری می خواند:
آق مایانینگ آغرامنی یؤل گؤتارر ان شاءالله
اؤز دوغانمینگ نازینی قیزگؤتأرر ان شاءالله
(ناز شتر سفید را که به آن کجه وه بسته اند، جاده تحمل می کند.
و ناز برادرم را عروس خانم، ان شاءالله)
* عروس کشان
در این روز، دوستان و آشنایانی که مایل به شرکت در کاروان عروس کشان هستند در ساعت مقرر در محل خانه داماد حاضر می شوند و هر یک وسیله خاص خود را دارند.
در این روز پارچه های روسری مانند یا حوله، به هر یک از شرکت کنندگان در کاروان عروس تقدیم می شود (هم از طرف خانواده داماد در شروع حرکت کاروان به سوی خانه عروس و هم از طرف خانواده عروس در زمان انتقال عروس به خانه داماد).
این کاروان مرکب از دو بخش شامل کاروان داماد مرکب از جوان ها، زن ها، دخترها و کاروان آق سقال ها یا ریش سفیدها است.
کاروان ریش سفیدها حدود نیم ساعت قبل از کاروان داماد به عزم خانه پدری عروس حرکت می کند در حالی که یکی از ریش سفیدها مبلغ مهریه را که در مراسم «مال کثشمک» توافق شده است در کیفی قرار داده تا به خانواده عروس، تقدیم کند، ریش سفیدهای طرف عروس از این گروه استقبال می کنند و آنها را بر سر سفره ای می نشانند که روی آن انواع میوه و شیرینی است.
در این مرحله ریش سفید خانواده عروس مبلغ جزئی از مهریه را به ریش سفید طرف داماد بر می گرداند تا بین کاروان ریش سفید ها، تقسیم شود.
بعد از مقدمات فوق اجازه انتقال عروس از خانه پدری به خانه داماد داده می شود و همگی مبارک باد می گویند و آخوند حاضر در مجلس برای خوش یمن شدن این وصلت آیاتی را از قرآن کریم تلاوت می کند، در این هنگام کاروان داماد هلهله کنان ورود خود را اعلام می کند و حامل هدایایی به خانواده عروس نیز است.
* آیاقدان آلماق
در گذشته وقتی زنان همراه کاروان داماد به خانه عروس رسیدند، زنان طرف عروس با گرفتن پای زنانی که حامل هدایا هستند جنگی مصلحتی بر پا می کردند که در اصطلاح «آیاقدان آلماق» خوانده می شود و با شادی و هلهله همراه بود اما امروزه این مراسم در کمتر عروس دیده می شود.
* کجه وه کؤیمز
در کشاکش مراسم آیاقدان آلماق زنی با بسته های شیرینی وارد می شود، به این بسته ها «کجه وه کؤیمز» می گویند و بیانگر این مفهوم است که عروس خانم از این وصلت راضی بوده و پشیمان نخواهد شد، در نتیجه هر دو طرف از جنگ مصلحتی دست می کشند.
بعد از این مرحله، هدایای طرف داماد و بقچه های رسیده بررسی می شود، آنگاه خانواده عروس نیز معادل همان بقچه ها (از نظر تعداد) و محتویات آنها، به بقچه های داماد اضافه می کند که در نهایت با خود عروس و همراه با جهیزیه او، به خانه داماد حمل می شود، بعد از این مراسم، از میهمانان با چکدرمه (غذای سنتی ترکمنی) پذیرایی می شود.
* دالاشماق
بعد از مراسم پذیرایی و رخصت ریش سفیدها نوبت به عروس کشان می رسد تا عروس را به خانه داماد منتقل کنند، در این مراسم، یکی از زن های طرف داماد (زن برادر او) به جانب عروس می رود، در حالی که یک قواره «چاشو» چادر شبی ابریشمین یا قرمز مجلل به دست دارد و مجادله ای لفظی و مصلحتی بین او و یکی از زنان طرف عروس روی می دهد و در پایان این مجادله ساختگی نیز مثل مراسم دیگر با شادی و هلهله به پایان می رسد پس از آن طرف داماد چاشو یا دون را بر سر عروس خانم می اندازد که نشانه پیروزی بر طرف عروس است.
و در ادامه به مادر عروس گفته می شود که اکنون وقت آن است که با دخترت خداحافظی کنی و مادر رو به دخترش می گوید: دخترم خداحافظ، خوشبخت باشی، قدمت در خانه جدید مبارک.
بعد از خداحافظی مادر با دختر، نزدیکترین زن به عروس (خواهر یا زن برادر او ) راه را بر زنان طرف داماد می بندد و می گوید: خلعت من کو؟ و با گرفتن هدیه ای (یک قواره پارچه پیراهنی) اجازه خروج می دهد، اما در مقابل کجه وه، یکی از برادران عروس منتظر است، او نیز با گرفتن هدیه ای اجازه می دهد که کجه وه و کاروان همراه آن، بی هیچ مانعی حرکت کند.
* اوون ثپمک
وقتی که کاروان عروس به خانه داماد رسید، مادر داماد با کاسه ای آرد آن را متبرک می کند که نشانه سفیدبختی و برکت بوده و این مرحله را «اوون ثپمک» می گویند.
* پول ثچمک
پس از مراسم اوون ثپمک نزدیکان داماد بر سر عروس پول، نقل و نبات، می ریزند و گروهی نیز که معمولا مرد و از اقوام و دوستان نزدیک هستند بر یک بلندی می روند و چیزی را در اندازه توپ تنیس در بین جمعیت حاضر در صحنه می اندازند و به آورنده شیء پرتاب شده، مبلغی پول که قبلا اعلام شده می دهند.
در عروسی های امروزی این بخش کمتر دیده می شود.
* کُشتی - گورشمک
از مراسم دیگر عروسی که در گذشته های دور رسم بود کُشتی است که به آن «گورشمک» می گویند.
در مراسم کشتی شخصی که زانوی رقیب یا کتف او را به خاک برساند، برنده مسابقه است و از دست ریش سفیدان محل، جایزه می گیرد. به این جایزه 'بایراق' گفته می شود.
* اسب دوانی
یکی دیگر از مراسم دیدنی در عروسی ترکمن ها، اسب دوانی است که در گذشته های دور معمول بود و امروزه خیلی به ندرت، آن هم در روستاها و در سطحی ابتدایی برگزار می شود.
* قاپی ثاقلاماق
«قاپی یا قاپو» به معنی در و «ثاقلاماق» به معنی حراست و نگهبانی است، در طول زمانی که مراسم پول ثچمک ادامه دارد، عروس را به اتاقی می برند که به عنوان حجله در نظر گرفته شده است.
این اتاق یا «اوره گی (حجله)» می گویند و قبل از آمدن عروس، چند زن جوان از خانواده داماد در آن حور دارند و این زن ها تا زمانی که مبلغی را از ینگه های (همراهان) عروس نگیرند. اجازه ورود به آنها نمی دهند، این عمل آنها را «قاپی ثاقلاماق» می گویند.
ینگه های عروس در گذشته حداکثر 4 نفر بودند اما امروزه تعداد آنها را تا 10 یا بیشتر افزایش داده اند.
* قیچی زدن
در اتاق کناری نیز عاقد و گروهی از ریش سفیدهای طرف داماد نشسته اند تا خطبه های عقد به وسیله روحانی محل جاری شود، در طول مدتی که مراسم عقد در جریان است هیچ کس حق ندارد به دیوار این اتاق و حجله گاه تکیه کند، این مراسم با قیچی زدن 4 نفر در چهار گوشه اتاق همراه و معنی «دست و زبان بدخواهان بریده باد» است.
* وکیل
اعلام رضایت عروس و داماد برای انجام مراسم عقد در حضور عاقد صورت نمی گیرد بلکه برای هر یک نماینده ای تعیین می شود که معتمد هر دو خانواده است، این معتمد را وکیل می گویند.
پس از این که که وکیل ها به حاضرین و ریش سفیدان معرفی شدند روحانی محل که وظیفه عقد دختر و پسر را به عهده دارد از وکیل عروس می پرسد: «شما در این محل چه کاری دارید؟»
وکیل عروس با اشاره به وکیل داماد می گوید: «از این آقا طلب دارم و باید هم اکنون طلب خود را بگیرم.»
وکیل داماد با عصبانیتی ساختگی می گوید:«من به شما بدهکار نیستم.»
سپس مجادله ای لفظی بین آن دو در می گیرد و سر انجام با وساطت ریش سفیدها و تعارف شیرینی این دعوای ساختگی فیصله می یابد و صیغه عقد جاری می شود پس از آن حاضرین از آبی می نوشند که با جاری شدن صیغه نکاح متبرک شده است و اصطلاحا «نکا ثو» می گویند.
هر چند امروزه با توجه به این که عقد دختر و پسر در دفاتر ازدواج انجام می شود در همان جا نیز صیغه عقد جاری می شود و مراسم قیچی زنی کمتر در عروسی ها انجام می شود.
* الدش دیرمک
در نخستین روز ورود عروس و بعد از پایان مراسم عقد در حضور جمعی از زنان دو طرف دست عروس را در دست داماد می گذارند در ضمن این مراسم، زنی از نزدیکان داماد اشعاری را با صدای بلند و آهنگین می خواند که متضمن مسئولیت های دو طرف (عروس و داماد) در زندگی مشترک است. از جمله خطاب به داماد خوانده می شود:
آلاجا کوینگ گیدرمه آرپا چورک ایدیرمه
توینیق لا، دپدیرمه آغیزلا، قاپدیرمه
دیه باشی، ایت دیرمه چوپرک یونگی دیت دیرمه
(پیراهن وصله دار نپوشان، نان جوین مخوران، مگذار که به آسیبی برسانند یا درشتی کنند، مگذار که شتربانی کند یا ریسنده ی پشم نامرغوب شود.)
و نیز خطاب به عروس خوانده می شود:
اوینگدن گلثه قاپارثینگ ایزنیگدن گلثه دپرئینگ
آشینگ کان دن بیشرگین قازان زوردن دوشیرگین
(با دشمن رو در رو مبارزه کن و به آدم های دو رو – که از پشت خنجر می زنند – قاطعانه پاسخ بده. در پختن غذا خسیس نباش بلکه همیشه دیگ را از مواد غذایی پرکن.)
* اوجه آش
بعد از الدش دیرمک، مراسم «اوجه آش» برگزار می شود و آن صرف چکدرمه غذای سنتی ترکمن است که با برنج و گردن گوسفند تهیه می شود و مخصوص عروس و داماد است.
در پایان این مراسم عروس و داماد مبلغی پول در داخل ظرف می گذارند که به عنوان هدیه برای آشپز باشی است.
هر چند در برخی طوایف قلب گوسفند می پزند که وظیفه پختن آن را زن برادر داماد به عهده دارد و آن را از وسط به دو قسمت تقسیم کرده و نصفی را به داماد و نصف دیگر را به عروس می دهند تا صرف کنند و عروس و داماد پس از صرف آن هدیه ای را به زن برادر داماد می دهند.
* قایتارما
فردای مراسم عروسی طبق سنتی قدیمی عروس را به خانه پدری باز می گردانند که به آن «قارینارما» می گویند، گفته می شود این بازگشت و ماندن در خانه پدر در گذشته های دور گاهی تا 2 سال طول می کشید، اما امروزه تقریبا این مراسم به بوته فراموشی سپرده شده است.
از جمله ویژگی های رسومات ترکمن ها استفاده از پارچه های بسیار زیبا و رنگارنگ بویژه در مراسم های جشن و عروسی است.
گزارش تصویری عروسی ترکمن ها در صفحه عکس ایرنا منتشر شده و خوانندگان می توانند با دیدن آن بیشتر با رسومات و خرده فرهنگ های ایرانی آشنا شوند.
منبع:ایرنا
ارسال نظر