بابک حمیدیان: به بازی در فیلم چ افتخار میکنم

سال پانزدهم قرن بیست و یک هم فرا رسید، روشنفکران چپ رویکرد حذفی و چماقداری هنری خود را کنار نگذاشتند/ پرکار ترین بازیگر جشنواره فیلم فجر با «آنها» نیست

مرا مواخذه میکنند که چرا نقش شهید وصالی را بازی کرده ام

 به گزارش گلستان 24: بابک حمیدیان هم بعد از سکوت یکساله اش پرده از فشارهای جریان محفلی در سینما به ی و توهین به کارهایش پرده برداشت.

محمدرضا کردلو، در یادداشتی به بهانه گلایه بابک حمیدیان از جریان به اصطلاح روشنفکری نوشت:

بابک حمیدیان در بیانی اعتراضی گفت: سال گذشته از سوی برخی افراد به اصطلاح روشنفکر و چپ گرا توهین های زیادی به من صورت گرفت و همه جا مرا مورد مواخذه قرار می دادند که چرا در فیلم های ارزشی ایفای نقش کرده ام این در حالی است که من همچنان به بازی در نقش افرادی چون شهید اصغر وصالی افتخار می‌کنم.

پرکار ترین بازیگر جشنواره فیلم فجر که به خاطر کار با برخی کارگردانهای ارزشی مورد مواخذه و تهدید قرار گرفته است در ادامه می گوید: هجمه کنندگان به من باید بدانند اگر هریک از کارگرانانی که سال گذشته با آن ها همکاری داشتم حتی همین الان هم از من دعوت کنند که در کارهای جدیدشان حضور پیدا کنم با کمال میل و افتخار در کار آن ها حاضر خواهم شد.

در این میان مطالعه رفتار جریان چماقدار در سینما در چند سال اخیر و مشاهده نوع مواجهه آنان با کارگردان ها و بازیگرانی که کارهایی برخلاف میل آن ها انجام می دهند، نتایجی را به دست می دهد که با هیچ یک از شعارهای این جریان تطبیق ندارد. آزادی که اصلی ترین مفهوم در میان روشنفکری است از سوی این جماعت به اسارت برده شده است. به قول شاعر الغرض معنی آزادی اگر این باشد، وقت آن است بگوییم اسارت آزاد.

بابک حمیدیان اگرچه اولین قربانی این جماعت نبود و پیش از این بارها و بارها، از سوی گروهی از به اصطلاح انتلکتوئل افراد و اشخاصی صرفا به خاطر بعضی اظهار نظرات مورد هجوم این جماعت قرار می گرفتند، اما انتظار نمی رفت آنقدر به وی فشار بیاورند که بازیگر نقش اصغر وصالی بعد از یکسال سکوت بگوید:از آنجایی که مایل نبودم دشمنان از سکوت من به نفع خود بهره برداری نمایند و از جایی که از سال گذشته تاکنون همواره مورد هجوم تعدادی از افراد جریان شبه روشنفکر قرار داشته ام از همین طریق  برآن شده ام تا امسال و در آستانه جشنواره فیلم فجر سکوت خود را بشکنم.

دوران سرآمدی این جریان به سرآمده است. فیلمهای پرفروش سینما حکایت از دستهای رد مردم به سینه این جماعت است. گیشه های سینمای روشنفکری از همیشه خلوت تر است و جریانی نو در سینمای کشور به راه خواهد افتاد. درروزهایی که هم سازمان سینمایی و هم معاونت هنری ارشاد دربست در خدمت این جماعت است، کاری از پیش نمی برند و مخاطبانی به تعداد انگشت های دست، آن هم از جنس خودشان پای تئاتر ها یپوچ نهلیستی شان می نشیند. سبک کارسینمایی این جماعت مورد پسند مردم نیست و فیلمها و تئاترهایشان دیده نخواهد شد. اما آنها همینطور علیه سینمای محتوا و علیه سینمای مربوط به ارزش و سینمای فرم دار حرف می زنند. این حرفها هم واکنش بابک حمیدیان را به دنبال داشت: برخی افراد باید بدانند سینما با قضاوت کردن آدم ها جلویش گرفته نمی شود و مسیری است که خودش فضایش را به وجود می آورد و حرف آدم ها در آن به یادگار نمی ماند.

Babak_Hamidian

روزی به خاطر اینکه بازیگری در یک فیلم سینمایی دفاع مقدسی بازی کرده تهدید می شود، روز دیگر خواننده ای صرفا به خاطر درآغوش گرفتن رییس جمهوری که آنها دوستش ندارند آزار می بیند و دخترش در دانشگاه هتک حرمت می شود. دیگری را به خاطر اینکه در حضور رهبری صحبت کرده است، بایکوت می کنند و چون با بی اقبالی مردم نسبت به خود مواجه می شوند، نسخه  غیر مجاز پرفروش ترین فیلم تاریخ سینمای ایران را روی پیاده روها پهن می کنند تا مگر از فروشش کم کنند که البته بازهم نمی شود.

و این قصه همینطور ادامه دارد. سبکهای نخ نمای این جماعت که توان حضور در رقابت برای دیده شدن در اذهان مردم را ندارند هر روز علیه بازیگر و هنرمند و چهره ای ادامه دارد.

مدتی پیش یکی را به خاطر اظهار ارادت به رهبری با چوب زدند. به او گفته اند:«سینمای ایران جای زنانی چون تو نیست»!شب تولد پسرش شیشه های ماشینش را شکسته اند.

چوب و چوب کشی و چماقداری البته از طایفه مدعی روشنفکری مسبوق به سابقه است؛ همین ها بودند که سال 88 مدعی نه صد هزار و دویست هزار و یک میلیون که مدعی شدند در انتخابات 11 میلیون تقلب شدند، برخی از همین کارگردانها در تجمع های غیر قانونی ارازل اوباش که اتوبوسها و بانک ها را به آتش می کشیدند، حضور پیدا کردند. همینها در جشن خانه سینما آرزو کردند، نظام برچیده شود. همینها به منتقدانشان گفتند:«خر»!. همینها بودند که بدون مجوز فیلم ساختند و رفتند در ینگه دنیا گفتند:«در ایران آزادی نیست!؟»

«مردم بریزند تو خیابونها» همانقدر زننده است که یکی بگوید: «منتقدان من خر هستند».  اینها عباراتی است که از دهان مدعیان روشنفکری بیرون آمده است.

حاتمی کیا را به خاطر اینکه پیام تاثیر گذار امام را درآخر فیلمش و دقیقا درست در جای خودش آورده، تکفیر می کنند. در سایتهاشان مریلا زارعی را به خاطر بازی در فیلمهای دفاع مقدسی و احترام به مادران شهدا، تخریب می کنند. علیه شهاب حسینی، پروانه معصومی و...به خاطر صحبت کردن درحضور رهبری در فیس بوک صفحه می سازند.

امین حیایی و شریفی نیا را به خاطر اینکه در فیلم ابولقاسم طالبی و مسعود ده نمکی بازی کرده اند، بایکوت می کنند. فیلمهای ده نمکی را به بازار سیاه می فرستند، برای اینکه نفروشد(که اتفاق بازهم بیشتر از فیلمهای آنها می فروشد). لعیا زنگنه را به خاطر بردن اسم حضرت زهرا س و احترام به ایشان مورد بی حرمتی قرار می دهند. و خیلی های دیگر را همینطور آماج توهین های خود می کنند و با سیاه لشکر های قلمی و با چماقهایی از جنس های  کلیک و dislike، آنچنان بر اعصاب و روان هنرمندان متعهد می کوبند که خدا می داند.

همین منطق فکری در یکی از آخرین کنش های خود، علیه مستندی دانشجویی، لشکری از توهین ها را به صف کرده اند.

حالا هم جشنواره عمار فرا رسیده است. مردم بسیاری خیلی خیلی خیلی بیشتر از جشنواره فجر فیلمهای عمار را می بینند. فیلمهایی که جریا روشنفکری غرب زده بازهم آنها را تخریب خواهند کرد. و این قصه ادامه دارد.

ارسال نظر

آخرین اخبار