نگاههای ناسالم در فیلمهای جشنواره فجر/
تاملی در چرایی و چگونگی جشنواره جهانی فجر/دلایل عدم استقبال از فیلمهای جشنواره فجر
پس از پایان اتمسفر جشنواره فرصتی است تا در گامی اساسی تر مورد کنکاش قرار دهیم این موضوع را که اصولا برپایی این جشنواره با توجه به محدودیت های فرهنگی کشورمان که انتخاب آثار باید در راستای چارچوبی مشخص قرار گیرد، تا چه حد قابل قبول و همخوان و اثربخش برای مخاطب ایرانی به خصوص نسل جوان و دانشجو خواهد بود
به گزارش گلستان24، جشنواره جهانی فیلم فجر در حالی به پایان سی و چهارمین ایستگاه خود رسید که جدا از وضعیت فنی آثار منتخب باید نگاهی ریشه ای تر به چگونگی و چرایی برگزاری این جشنواره در مجال پیش رو صورت داد. در واقع پس از پایان اتمسفر جشنواره فرصتی است تا در گامی اساسی تر مورد کنکاش قرار دهیم این موضوع را که اصولا برپایی این جشنواره با توجه به محدودیت های فرهنگی کشورمان که انتخاب آثار باید در راستای چارچوبی مشخص قرار گیرد، تا چه حد قابل قبول و همخوان و اثربخش برای مخاطب ایرانی به خصوص نسل جوان و دانشجو خواهد بود. از این رو انتخاب آثار از دریچه فرهنگ و جهان زیست مخاطبان ایرانی مساله ای مهم می باشد که از چه مسیر و با چه نگاهی قابل ردیابی باشد. با این نگاه تحلیلی می توان به نقد و تامل درآورد آثار این دوره از جشنواره جهانی فجر و اصولا نگاهی که باید برای انتخاب این گونه آثار وجود داشته باشد.
در ابتدای امر لازم است به عنوان فردی که عمده آثار این دوره از جشنواره را تماشا کرده و ساعات بسیاری را حتی تا نیمه های شب در سالن های سینما «چهارسو» گذراندم، از دریچه روایتی صادقانه به چگونگی اجرای نسبتا مناسب این دوره و سطح کیفی قابل توجه آثار این دوره به لحاظ سینمایی نسبت به دوره های گذشته و به خصوص جشنواره ملی فجر اشاره داشته باشم که برخلاف اخبار برخی رسانه ها با استقبال نسبی مخاطبان هم همراه بود که این مساله لزوم برگزاری جشنواره ای بین المللی و اصولا اکران و نمایش آثار خارجی قابل تامل برای مخاطبان ایرانی را تاکید می دارد. آثاری که جدا از فرم روایی و خلاقیت بصری دارای موضوعات و نگاهی ناسالم برای مخاطبان معتقد ما هم نباشند.
اما پرسش نخست که اصولا راه کنکاش در چرخه انتخاب و برگزاری جشنواره جهانی فجر را روشن می کند، این می باشد که بهتر آن است تا سینمای ما به سمت کدام کشور و با چه نگرشی برای انتخاب آثاری نزدیک به فرهنگ و نگاه مردمان این سرزمین نزدیک شود؟ آن چه پیدا است مساله مفقوده در برپایی هر رویدادی در این مملکت نبود چارچوبی مشخص و تفکری هدفمند برای راهبرد مسیری روشن بوده است و این مساله باعث گردیده که معجونی از آثار ناراستا با هر نوع نگاه طبقه بندی شده ای در چرخه جشنواره های مختلف به دیده ها بنشیند.
برپایی مستقل بخش بین الملل در جشنواره ای که می خواهد همراستا با فستیوال های بین المللی عمل کند، جای ابهامات بسیاری باقی می گذارد. البته تجربه هر کدام از برگزاری جشنواره فجر همراه با نقدها و تحلیل هایی بوده است؛ از برگزاری جشنواره ها به شکل توامان ملی و بین الملل که همه نگاه ها معطوف به بخش ملی می شد تا این 2 سال اخیر که شکلی مستقل از جشنواره به اجرا درآمده است و هر کدام جای نقد دارد. این پارادوکس وقتی تشدید می شود که از سویی تجربه برگزاری توامان بخش های داخلی و خارجی در دوره های گذشته همراه با به حاشیه رفتن آثار غیر ایرانی بوده و از سویی شکل برگزاری دوپاره در هیچ جشنواره بین المللی وجود نداشته و اصولا این نوع برگزاری از لحاظ ماهوی قابل تعقل نخواهد بود. در خصوص هر کدام از قضایا می توان مواردی را منعکس کرد و در واقع دلایلی چید که عدم استقبال مخاطبان در شکل توامان جشنواره در سال های گذشته اصولا به این برمی گردد که متاسفانه اصحاب رسانه و عمده منتقدان چندان روی خوش و مشتاق آمیزی برای تماشا و دنبال کردن سینمای جهان آن هم از نوع مهجور هنری اروپا ندارند و حتی در این 2 سال اخیر هم چندان جمعیت هراسانی که در صف های سالن های سینمای جشنواره برای تماشای فیلم باشند، به چشم نخورده است. از سویی تفکیک بخش های ملی و جشنواره چنان دورمانده از نگاهی معقولانه بوده که نمی توان تصور کرد که با چه زبان قابل توجیهی جشنواره ای بین المللی را به شکلی دوپاره برای میهمانان خارجی توصیف می کنند! مثلا آیا می توان تصور کرد که جشنواره کن به شکلی مجزا در ماه های می و جولای به تفکیک آثار فرانسوی و آثار غیر فرانسوی مورد رونمایی قرار گیرد!
از سویی انتخاب عنوان فجر که برای گرامیداشت رویداد مهمی از سپیده دم نگاهی همراستا با تحول عمیق دینی و معرفتی بوده است برای جشنواره ای که در اردیبهشت ماه برگزار می شود، چه توجیهی خواهد داشت و همانند این می ماند که مراسم نوروز را در فصلی دیگر و مثلا در تیرماه به جشن درآوریم! اگر چه آن چه پیداست دست اندرکاران فعلی سینما در چرخه دشوار شکل گرفته از سوی منتقدان به عنوان فجر وفادار مانده اند وگرنه قرار بوده است که اصلا فجری در کار نباشد! و در واقع شکل جهانی جشنواره ای با فضای فکری متمایز روی دهد و حتی در بخشی از آغاز به کار چنین مسیری، عنوان فجر در حکم صادره از سوی رئیس سازمان سینمایی برای دبیر جشنواره از عنوان افتاده بود و پس از واکنش های بسیار متعهدان به سینمای انقلاب گویی مسئولان مربوطه به اجبار عنوان فجر را به انتهای عنوان جشنواره چسباندند! و مشخص می باشد که این مساله، الصاقی نچسب به جشنواره ای با شمایلی متفاوت بوده است.
حال باید در فرصت پیش رو طی یادداشت ها و گفت و گوهایی به نقد درآورد وضعیت جشنواره ای را که به گفته مسئولان برگزاری همراه با استقبال قابل توجهی بوده است و حال می خواهد به سمتی نیکو هدایت شود و حتی قول برگزاری جشنواره ای موثرتر در دوره سی و پنجم سال آینده از سوی دبیر ابقاء شده در اختتامیه این دوره نیز اعلام شد؛ جشنواره ای که همراه با انتقاداتی است اما اصل برگزاری آن را نمی توان نادیده گرفت و البته نمی توان تنها دلخوش به تیترهای برخی رسانه ها بود که حتی رغبت نکردند فرصتی را به حضور در جشنواره اختصاص دهند!
منبع: سراج 24
ارسال نظر