افترا به مجاهدین فاطمیون برای «دریافت کارت اقامت!»
تاریخ تکرار میشود؛ نیش و کنایه منافقین و «سربازان ملکه» اینبار برای مدافعان حرم مظلوم افغان
"دریافت یخچال و تلویزیون و..." تهمتی بود که آن روز به مدافعان حریم اسلام در نبرد حق و باطل ابتدا از زبان منافقین بیرون آمد و سپس توسط حنجره های داخلی آنان دهان به دهان گشت اما هرگز جز عده ای ساده لوح، کسی باور نکرد که انسانی برای دریافت این امکانات از عزیزترین دارایی های خود اعم از پدر و مادر و همسر و فرزند و... گذشته و پای در راهی بگذارد که احتمال بازگشت از آن بسیار کمتر از احتمال جان سالم بدر بردن بود.
کمتر کسی است که فیلم "آژانس شیشهای" ساخته ابراهیم حاتمی کیا را ندیده و درباره دیالوگ های فراوان آن به فکر فرو نرفته باشد.
به گزارش گلستان24، در یکی از سکانسهای میانی فیلم، یکی از مسافران آژانس پیش عباس (جانبازی که حاج کاظم برای فراهم کردن امکانات مداوای او دست به این حرکت اعتراضی زده است) میآید و به او می گوید که همسرش ناراحتی قلبی دارد و از عباس می خواهد که اجازه بدهید ما سهم آزادیمان را بدهیم و برویم. همسر او به عباس می گوید:
«کیه که نمیدونه که شما به اندازه کافی از این جنگ غنائم بردید؟ یخچال، کولر، تلویزیون، بلیط هواپیما، حق تحصیل دانشگاه و هزار چیز دیگه که من نمیدونم. پس دیگه چی میخواید؟»
عباس با شنیدن حرف های آن زن بی تاب می شود و لنگان لنگان درب آژانس را باز می کند و با نفس نفس زدن و با لهجه مشهدی می گوید:
«بفرمایید برید! همه اونایی که فکر می کنن ما یخچال و کولر و دانشگاه گرفتیم، حالا خوشی زده زیر دل ما، بیایید برید! ما توقعی نداشتم. ما سر زمین بودم با تراکتور؛ جنگ هم که تموم شد، برگشتم سر همون زمین؛ بی تراکتور. آقاجان ما دفترچه بیمه هم نگرفتم. حالا خیلی برامون زوره. خیلی برامون زوره یه همچین تهمت هایی بزنن. یه همچین حرفایی بشنوم. خواهر با شمایم! شما سهمتون رو دادید. سهمتون همین نیش هایی بود که زدید. دست شما درد نکنه. حالا تا قلبتون از کار نیفتاده، بفرمایید برید!»
"دریافت یخچال و تلویزیون و..." تهمتی بود که آن روز به مدافعان حریم اسلام در نبرد حق علیه باطل ابتدا از زبان منافقین بیرون آمد و سپس توسط حنجرههای داخلی آنان دهان به دهان گشت، اما هرگز کسی جز عدهای ساده لوح باور نکرد که انسانی برای دریافت این امکانات از عزیزترین دارایی های خود اعم از پدر و مادر و همسر و فرزند و... گذشته و پای در راهی بگذارد که احتمال بازگشت از آن بسیار کمتر از احتمال جان سالم بدر بردن بود.
حضور مردم در تشییع پیکرهای پاک این شهدا در زمان دفاع مقدس و در سالهای پس از آن همواره نشان داد مردم عاقل تر از آن هستند که گوششان به یاوه گوییهای عدهای منافق صفت و سرباز بی جیره و مواجب و شاید هم با مستمری که از آنسوی مرزها تامین می گردید، بدهکار باشد.
سال گذشته در همین روزها بود که با انتشار خبر کشف پیکرهای مطهر 175 شهید غواص و نحوه شهادت مظلومانه آنها، واکنشهای تکاندهنده اقشار مختلف مردم و حضور آنها در مراسم تشییع این دُردانههای به میهن بازگشته در تهران یکی از به یادماندنیترین حوادث انقلاب را رقم زده و تقدیر و تحسین رهبر انقلاب را برانگیختند، نشان داد که این ملّت بزرگ، وفادار، آگاه، مسئولیّتپذیر خطاب لطیف الهی را به درستی شناخته و در هنگام نیاز پاسخ میگوید و خود را تا همیشه مدیون این مشعلداران توحید دانسته و از هر فرصتی برای برافراشتن پرچم یادهای عزیز و گرانبها و ذخیرههای معنوی ملّت با شکوهی هر چه تمامتر استفاده می کنند.
اما این روزها که نبردی مقدس در دفاع از حریم اهل بیت در آنسوی مرزها به راه افتاده و سپاه عاشورائیان در شام فارغ از هیاهوی تعلق به کدام ملیت و کشور همچون بنیان مرصوص، سد راه تفاله های عبری-عربی شده و جانشان را به لب رسانده اند، ادامه دهندگان راه منافقین با نقابی جدید برای تخریب آنها به شگرد قدیمی خود روی آورده اند.
در این میان که شیرمردان غریبی از دیار افغانستان دوشادوش دیگر سرافرازان سپاه اسلام در هیئت "لشگر فاطمیون" حماسهها آفریده و نشان دادند که در در راه دفاع از اسلام مرزهای جغرافیائی معنایی ندارد، هم قطاران داعش در لندن که بجای "اسلحه"، "قلم" در دست گرفته اند، غضبناک و آشفته برای انتقام گیری از مقصر بر باد رفتن تمام سرمایه گذاری های خود در از میان برداشتن جبهه مقاومت در سوریه، آنها را آماج نیش و تهمت های خود قرار می دهند.
"کارت اقامت به رنگ خون"، "اتباع افغانی مقیم ایران در ازای دریافت پول به سوریه میروند"، "ثبتنام رسمی فرزندان در مدرسه" و صدها تیتر اینچنینی امروز علیه مدافعان حرم بر روی خروجی رسانههایی قرار گرفته است که روزگاری نیز برای حمایت از صدام حسین هدف رزمندگان ایرانی حاضر در جبهههای هشت سال دفاع مقدس را دریافت "تلویزیون و یخچال" معرفی میکردند!
اما چه شباهتی میان حامیان دیروز و امروز صدام حسین و داعش وجود دارد که هرگاه سیلیهای محکم از سربازان جبهه جهانی مستضعفین در میانه نبرد می خورند، به دروغ پراکنی و ایراد سخنانی می پردازند که حتی خودشان نیز آن را باور نداشته و تنها مستندات خود را نیز "بر اساس شنیدهها" تنظیم می کنند؟
گرچه انتظار اینکه بردگان رسانهای اربابان داعش بتوانند مفهوم "دفاع از حرم و جان دادن در راه خدا" را با عقول مادی و زندگی سراسر غرق در لذات حیوانی خود درک کنند، قطعا انتظار بیهوده ای است اما مگر میتوان همچون "عباس ابن علی" مدافع حرم بود و چون او از جان خود در راه دوست نگذشت؟
مگر نه این است که در اذن دخول به حرم آن شاه شمشاد قدان، با زمزمه "قتل الله امة قتلکم بالایدی و الالسن" قاتلان آن حضرت با شمشیر و نیش زبان را لعن می کنیم، پس چه باک که پیروان امروز عباس پیش از کشته شدن به دست فرزندان یزید در سوریه، با زخم زبان هم قطاران آنها در لندن کشته شده باشد؟
حضور گسترده امت انقلابی در تشییع مدافعان حرم لشگر فاطمیون در سراسر کشور و برپائی مجالس یادبود نشان داده است که مردم قدردان این مدافعان حریم اسلام بوده و پیام رهبر معظم انقلاب از دیدار با خانوادههای این شهدا را دریافت کرده و اجازه نخواهند داد که یاوه گویی های منافقین جدید خللی در بنیان مرصوص جبهه جهانی مستضعفین ایجاد کند.
اهل افغان شدم آقا چو به میدان دیدم
رخ نهادی به رخ خونی افغانیها(1)
------------------------------------------
1) تک بیت از یک غزل احمد بابائی شاعر آئینی کشورمان در وصف شهدای مدافع حرم
منبع: رجانیوز
ارسال نظر