فتنههای قبل از ظهور از زبان امیرالمومنین(ع)
حضرت امیر (ع) در نهجالبلاغه شریف، ضمن بیانی درباره فتنه قبل از ظهور میفرماید: آگاه باشید؛ آیندهای در کار است و به زودی آیندهای خواهد آمد با حوادثی که شما آنها را نمیشناسید و خبر از آنها ندارید.
به گزارش گلستان24،آیتالله سیدمحمد ضیاءآبادی از اساتید برجسته اخلاق در شهر تهران است. در ادامه پای سخنان این مفسر قرآن کریم مینشینیم:
خداوند متعال، نگهبان و مهیمن عالم است و هرگز کلید هدم اساس خلقت را به دست بشر طاغی نمیدهد. بلکه وقتی چنین وضع و حالی پیش آمد در آن موقع است که فرمان ظهور با هرالنور صادر میشود و حضرت نیر اعظم، نیروی معدل اقوم، ولی زمان، صاحب دوران، بزرگ فرمانده عالم امکان، امام حجهبنالحسن المهدی (عج) به اذن خدا از پرده استتار بیرون میآید، تکیه به دیوار کعبه داده، میفرماید:
«بَقِیَّةُ اللّهِ خَیْرٌ لَّکُمْ إِن کُنتُم مُّؤْمِنِینَ»
«انا بقیةالله؛ البیعة لله، اسمعوا و اطیعوا»؛
«ای مردم، من بقیهالله و آخرین ذخیره خدا هستم، پرچم من هم پرچم بیعت با خداست، بشنوید و اطاعت کنید».
دست به سینه این عالم در حال سقوط میگذارد و مستقیمش میکند.
«ذَا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزَالَهَا وَأَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقَالَهَا وَقَالَ الْإِنْسَانُ مَا لَهَا»؛
آن انسان کامل، به این عالم در حال زلزال و اضطراب نهیب میزند که آرام باش!تنها او میداند که چگونه این شتر مست مهار دریده از کوره در رفته را مهارش کند و آرامش سازد.
«یَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ جَوْراً»؛
فتنه قبل از ظهور از زبان مولای متقیان حضرت علی (ع)
حضرت امیر (ع) در نهجالبلاغه شریف، ضمن بیانی درباره فتنه قبل از ظهور میفرماید:
«حَتّى تَقُومَ الْحَرْبُ بِکُمْ عَلى ساق، بادِیاً نَواجِذُها، مَمْلُوءَةً اَخْلافُها، حُلْواً رَضاعُها، عَلْقَماً عاقِبَتُها»؛
«تا اینکه جنگ، به [آیندگان از] شما رو آورد به طوری که [مانند حیوان درنده خشمآلود] دندانهایش را آشکار کند [و جداً آماده نابود کردن همه شود] دارای پستانهای پر از شیر [و شربت مرگ] نوشیدن شیر آن [در ابتدا به کام دستاندرکاران میدان جنگ] شیرین است و در آخر کار، تلخ و دردناک است».
«اَلا وَ فى غَد ـ وَسَیَأْتى غَدٌ بِما لاتَعْرِفُونَ»؛
«آگاه باشید؛ آیندهای در کار است و به زودی آیندهای خواهد آمد با حوادثی که شما آنها را نمیشناسید [و خبر از آنها ندارید].
اما آن روز که به این حد رسید:
«یَأْخُذُ الْوالى مِنْ غَیْرِها عُمّالَها عَلى مَساوى اَعْمالِها»؛
«حاکمی از غیر طایفه پادشاهان [یعنی، ولی الله اعظم (عج) کارگردانان جنگ را به بدی اعمالشان بازخواست میکند [و آنها را به کیفر اعمالشان میرساند]».
سپس او بر عالم مسلط میشود:
«وَ تُخْرِجُ لَهُ الاَْرْضُ اَفالیذَ کَبِدِها»؛
«زمین پارههای جگر خود را در اختیار او میگذارد».
«وَ تُلْقى اِلَیْهِ سِلْماً مَقالیدَها»؛
«تمام کلیدهای [خزائن] خود را به آن بزرگوار تسلیم میکند».
«فَیُریکُمْ کَیْفَ عَدْلُ السِّیرَةِ»؛
«پس او عدالت در روش مملکتداری را به شما ارائه میکند».
«وَ یُحْیى مَیِّتَ الْکِتابِ وَالسُّنَّةِ»؛
«و قوانین متروک کتاب و سنت را زنده میکند».
مکرر عرض شده است آن که قرآن و سنت را میمیراند ما هستیم! و گر نه کفار که با قرآن و سنت کاری ندارند. این ما هستیم که احیاناً آیه و حدیث را مطابق با رأی خود معنا کرده و رأی خود را بر قرآن و سنت تحمیل میکنیم!
و لذا او که میآید:
«یَعْطِفُ الْهَوى عَلَى الْهُدى اِذا عَطَفُوا الْهُدى عَلَى الْهَوى»؛
«هوای نفس را به هدایت و رستگاری برمیگرداند در زمانی که مردم، هدایت را به هوای نفس تبدیل کرده باشند».
«وَ یَعْطِفُ الرَّأْىَ عَلَى الْقُرْآنِ اِذا عَطَفُوا الْقُرْآنَ عَلَى الرَّأْىِ»؛
«و رأی را به قرآن برمیگرداند در زمانی که مردم، قرآن را به رأی و اندیشه خود مبدل کرده باشند».
از حضرت امام باقر (ع) منقول است:
«إِذَا قَامَ قَائِمُنَا وَضَعَ اللَّهُ یَدَهُ عَلَى رُءُوسِ الْعِبَادِ فَجَمَعَ بِهَا عُقُولَهُمْ وَ کَمَلَتْ بِهِ احلامهم»؛
«وقتی قائم ما قیام کند، خدا دست خود را بر سر بندگان میگذارد و عقلهای آنها را متمرکز و کامل میسازد».
حضرت امام صادق (ع) میفرماید:
«إِنَّ قائِمَنا إِذا قامَ مَدَّ اللهُ عَزَّ وَجَلَّ لِشِیعَتِنا فِی أَسْماعِهِمْ وَ وَ أَبْصارِهِمْ یُکلِّمَهُمْ فَیَسْمَعُونَ وَ یَنْظُرُونَ إِلَیْهِ وَهُوَ فِی مَکانِهِ»؛
«قائم ما وقتی قیام کند، خداوند به چشم و گوش شیعیان ما آن چنان نیرو میدهد ... که سخن قائم را میشنوند و شخص او را میبینند در حالی که او در مکان خودش [که کنار کعبه است] قرار دارد».
«إِنَّ الْمُؤْمِنَ فِی زَمانِ الْقائِمِ وَ هوَ بِالْمَشْرِقِ لَیَری أَخاهُ الَّذی فِی المَغْرِب وَ کذا الَّذیِ فِی الْمَغْرِبِ یَری أَخاهُ الَّذیِ فِی الْمَشْرِقِ»؛
همچنین شخصی که در مشرق است و دیگری که در مغرب است همدیگر را میبینند.
گذشتگان این مطلب را تعبداً قبول میکردند وگرنه برای آنان قابل باور نبود که یکی در مشرق و دیگری در مغرب باشد و با هم سخن بگویند و یکدیگر را ببینند و امروز برای ما یک امر عادی شده است، در صورتی که امامان (ع) از چهارده قرن قبل خبر دادهاند که در آینده چنین خواهد شد.
منبع:فارس
ارسال نظر