عیادت اعضای بسیج رسانه گلستان از والده سردارشهید طاهری+ زندگینامه

به گزارش گلستان 24،  به مناسبت سالروز 21 دیماه سالروز شهادت غلامرضا رهبر در عملیات کربلای 5 که روز قشر بسیج رسانه نامگذاری شده اعضای بسیج رسانه استان گلستان از والده سردارشهید محمد طاهر طاهری که جزو شهدای رسانه استان گلستان می باشد عیادت کردند .

این دیدار عصر امروز 20 دیماه برگزار شد و در این مراسم حجت الاسلام والمسلمین سید محسن طاهری ضمن خوش آمدگویی ، به بیان خصوصیات شهید و سیره وی پرداخت .

در این مراسم عبدالحسینی مدیر کل صدا وسیمای استان گلستان ، منصوری رضی رئیس شورای بسیج رسانه استان ، محمد علی طالع زاری معاون بنیاد شهید گلستان، علی محمد جعفری مسئول بسیج رسانه استان ، سید مهدی حسینی از پژواک سخن ، عبدالقیوم شکاری از ترکمن سیسی ، رشیدی از جام گلستان ، بشارت نیاز از خبرنگاران استان ، کاویانی از صدا و سیمای گلستان ، محمد آذری مدیر مسئول هفته نامه گلستان نو ، هانی حسام مدیر مسئول بهار گلستان ، جواد عموزاد خلیلی روابط عمومی بسیج رسانه استان حضور داشتند .

در پایان این مراسم والده مکرم سردار شهید محمد طاهر طاهری گرگان از ابراز لطف اهالی رسانه گلستان تشکر و برای آنها آرزوی موفقیت کرد .

سردار شهید محمد طاهر طاهری فرزند آیت الله سید حبیب الله طاهری گرگانی مسئول عقیدتی سیاسی لشکر 5 نصر خراسان بود که در عملیات خیبر مفقودالاثر و به شهادت رسید .

آشنایی با زندگی نامه سردار شهید محمد طاهر طاهری:

سردار شهيد سيد محمدطاهر طاهري" هزاران برگ دست نوشته دارد، در خط مقدم، معراف، علوم ديني، از دوران طلبگي اش، هم مي جنگيد، هم کلاس قرآن و معارف داشت...

خلاصه بگويم، بزرگي بود، مرد خيلي بزرگ،عارف بود و عاشق، به محرم و نامحرم بسيار مقيد بود، زير هيچ يک از برگ هاي دفترش هرگز نامي از خودش ننوشته، از خانواده ائي که کلهوم کوچک و بزرگشان، همه روحاني اند. و اهل تقوا، ولايت مدار، آيت الله طاهري، پدر آقا سيد محمدطاهر شهيد" هم جانباز بود، هم مجتهد، حوزه علميه امام صادق حاصل سال ها رنج آيت الله طاهري بود.
 
شهيد سيد محمدطاهر طاهري براي ادامه درس حوزوي عازم مشهد مي شوند، در خراسان، مدتي بعد از همان جا به جبهه اعزام مي شوند، مي شود"مسئول عقيدتي سياسي، لشکر پنج نصر خراسان، از يک خانواده ولايت مدار... آيت الله طاهري در چند دوره مداوم. نماينده مجلس خبرگان رهبري از گلستان بودند. هر ساله با پاي پياده به ديدار آقا علي ابن موسي الرضا مي شتافت، تمام طول مسير را پياده طي مي کرد با اينکه سن بالائي بيش از هفتاد سال داشتند.

هر سال پياده عازم مشهد مقدس مي شدند. آيت الله طاهري توسط منافقين يک بار ترور شدن. مي گويند: آقا سيد محمد طاهر  و پدر بزرگوارشان، با پاي پياده به کربلا مي رفتند" آن وقت ها که سيد محمد خرد سال بودند، قاطري داشتند" هر چه مي گفتند"سيد محمد طاهر" خسته مي شوي"سوار شو سيد محمدطاهر مي گفت: ديگر چه سفري؟ چه عشقي؟ مي خواهم رنج ببرم" عاشقي يعني سيد محمدطاهر" همه چيز دست در دست هم داده است. از نامش که طيب و طاهر است. از تقوايش، خلوص، ايمان، گذشت.  از زندگي بسيار ساده و بي آلايش، در ميدان جنگ، قبل اينکه يک رزمنده باشد، يک عارف بود، عابد بود، سجاد بود. همه چيز در او جمع بود.
 
 آقا سيد محمدطاهر شهيد را خراساني ها خوب مي شناسند. گلستاني ها کمتر" در جبهه ها رو در رو با عراقي ها حرف مي زد، با بلندگو، پشت خاکريز، سيد محمد طاهر شهيد، زبان عرب را بهتر از عراقي ها مسلط بود، سربازان عراقي را دعوت به اسلام مي کرد"در دست نوشته هاي زيادي که در خط مقدم جنگ دارد، در عمليات خيبر آخرين برگ دفترش را که نوشت، عازم عمليات شد....

شهيد شوشتري، از همرزمان و از رفقاي نزديک شهيد آقا سيد محمد در خاطراتش مي گفت: وسط معرکه جنگ، سيد محمد، جعبه هاي مهمات را حمل مي کرد، جوري که هيچ کس جرات سربلند کردن را نداشت، با قامت بلندش مي دويد، مي گفت: هر کجا که نوبت آدم برسد، فرقي ندارد.

تو سنگر باشي، يا وسط آسمان، هر کجا... با اينکه مسئول عقيدتي لشکر پنج نصر بود، خودش را هيچ وقت از رزمندگان جدا نکرد، وسط معرکه، هم روحاني بودند، هم رزمنده که سلاح مي گرفت مي جنگيد" سادگي، اخلاص، تقوا... و اين گونه نيز شد" مظلومانه شهيد و گمنام شد... رفت و بال کشيد به آسمان....

در خيبر مفقود شد... شهيد گمنام...

شهيد گمنام يعني مظلوميت/ اين گونه هم شد....