اکبر عبدی و دهنمکی دو ترکه سوار موتور 1000 تا کجا رفتند؟!
اکبر عبدی: فیلم«رسوایی» در جشنواره فیلم فجر هم بهترین فیلم از نگاه تماشاگران شده است و کلک زدند که دو فیلم دیگر را اعلام کردند. اگر میتوانید بروید یک فیلم بسازید که روی آقای دهنمکی را کم کنید. همه این حرفهایی که منتقدان میزنند به خاطر این است که عقده دارند به سینما بیایند، منتقد باید پنبه بزند.
به گزارش گلستان 24، از زمان ساخته شدن «آدم برفی» در سال1373 (که البته اکرانش به سال 76 موکول شد) تا 1385 اکبر عبدی در فیلمهای متعددی حضور یافت اما هیچ کدام از نقشهایی که بازی کرد نتوانست چندان توجه بینندگان و منتقدان را جلب کند. در این بین البته تعداد نقشهای اصلی مهمی هم که به او محول شد چندان زیاد نبود و شاخصترین آنها نقش «ناصرالدین شاه» بود در فیلم نه چندان موفق «جنگجوی پیرو» ساخته مجتبی راعی.
بعد از این افت 12 ساله بالاخره کارگردانی پیدا شد که به نوعی اکبر عبدی را در سینمای ایران به جایگاهی که در دهه 60 و اوایل دهه 70 داشت نزدیک کند. دهنمکی با ساخت «اخراجیها» در سال 1385 هر چند نقش اصلی خود را به اکبر عبدی نسپرد، اما بازی در شخصیت «بایرام» را به این کمدین کهنهکار واگذار کرد. شخصیتی که پرداخت درستی داشت و در پیشبرد داستان فیلم بسیار با اهمیت بود.
بایرام با شوخی های عمدتاً کلامی خود توانست بعد از مدتها اکبر عبدی را در قامت یک کمدین موفق احیا کند. چیزی شبیه داستان خود اخراجیها که عدهای آدم به حاشیه رانده شده را احیا میکند.
همین روند در دو قسمت بعدی اخراجیها نیز ادامه یافت و اتفاقاً در هر دو قسمت نقش اکبر عبدی مهمتر شد. البته با توجه به روند و مقتضیات دنبالهسازی سینمایی اکبر عبدی باید همان حال و هوای شخصیت را در موقعیتهای مختلف حفظ میکرد.به گزارش سینما، این تیپ بذله گوی ساده دل با لهجه آذری گویا هم رضایت مسعود دهنمکی را جلب کرد و هم تماشاگران فیلمهای او را چنین بود که بعد از سومین قسمت اخراجیها، دهنمکی سراغ پروژه دیگری رفت و اکبر عبدی را با حفظ برخی از شاخصههای کاراکتر بایرام به عنوان ایفاگر نقش اصلی فیلم «رسوایی» برگزید.
ما پنچ سال است که خدمت آقای دهنمکی هستیم. برای هنرپیشهای که 34 سال کار کمدی کرده همین بس که بیاید نقش جدی و آن هم یک روحانی را با لهجه آذری بازی کند. دهنمکی با اکبر عبدی کاری کرد که بتواند در نقش یک روحانی قرار بگیرد. بازیگر حرفهای باید مثل موم در خدمت مجسمهساز باشد. این حرفهایی که زمان نمایش فیلم در مورد آن در آوردند که فیلمفارسی است چه معنیای میدهد؟ مگر ما باید فیلم انگلیسی بسازیم که این حرفها را میزنند؟
فیلم«رسوایی» در جشنواره فیلم فجر هم بهترین فیلم از نگاه تماشاگران شده است و کلک زدند که دو فیلم دیگر را اعلام کردند. اگر میتوانید بروید یک فیلم بسازید که روی آقای دهنمکی را کم کنید. همه این حرفهایی که منتقدان میزنند به خاطر این است که عقده دارند به سینما بیایند، منتقد باید پنبه بزند. منتقدها میروند دفتر تهیه کننده و یک چلو کباب یا قیمه میخورند و آن وقت ندیده از یک فیلم تعریف میکنند.
این حرفهایی که در مورد فیلمفارسی میزنید توهین به فردین و ایرج قادری و امثال اینهاست. این حرفهها بی احترامی به این بازیگران است. جایزه جشنواره فیلم فجر نوبتی است و باید زنبیل بگذاریم تا دوباره نوبتمان شود» او حتی بابت سیمرغ نگرفتن خود در جشنواره هم داوران را نکوهش کرد: «من از همین جا به آقای فرخ نژاد تبریک میگویم. اما خیلی فیلم داشت که باید به خاطرشان جایزه میگرفت و در این فیلم کاری نکرده بود که به خاطرش سیمرغ بگیرد.
متأسفانه فارابی پولی خرج کرده بود و باید چیزی بهشان میرسید دیگر.» دهنمکی هم در همان برنامه اظهار داشت: «چهار فیلم سینمایی در خدمت ایشان بودیم . من از دوران نوجوانی به بازیهای ایشان علاقه داشتم. یکی از بهتری بازیگرهای سینمای ایران آقای عبدی است و محبوبترین بازیگر سهگانه «اخراجیها » بود. خیلیها میگفتند انتخاب ایشان برای نقش روحانی یک ریسک است، اما من و آقای اسکندری میدانستیم که آقای عبدی توانایی این را دارد که نقش جدی را بازی کند.»
این دفاع تمام قد بازیگر از کارگردان نشان میدهد که اکبر عبدی و مسعود دهنمکی به چه سطحی از تعامل و تفاهم و رفاقت رسیدهاند. به هر حال یک امر مسلم است و آن این که همکاری عبدی با دهنمکی برای او یک برهه کاری جدید را رقم زد و دوباره او را به یک بازیگر موفق در گیشه تبدیل ساخت. بازیگری که در این بین نقشهای خوب در فیلمهای نسبتاً موفقی چون «خوابم میآد» و «قندون جهیزیه» هم نصیبش شد. دهنمکی توانست اکبر عبدی را ترک موتورش بنشاند و به سمت فتح گیشهها بتازد.
منبع : مشرق
ارسال نظر