جای خالی فرهنگ اصیل ایرانی در حوزه مد و لباس
نابسامانیهای حوزه مد و لباس و بیتوجهی وزارت ارشاد/رشد مد و لباس با فرهنگ غربی در سایه غفلت مسئولان فرهنگی
در جهت تثبیت نگره های نفوذ یافته در نگاه آدمیان می توان موارد متعددی را عنوان ساخت که از جمله رشد شبکه ها و آثار مغایر با فرهنگ ایرانی و افزایش دسترسی به رسانه ها و فضاهای اینترنتی است
به گزارش گلستان24، در یک نگاه کلی و جامع نگر، مُدگرایی را می توان ناشی از عوامل و زیرساخت های تاریخی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و روان شناختی دانست. از طرفی مدگرایی، فرزند دیگری از جهان مدرنیته می باشد که در فرآیند تغییر ساختارهای فکری در برابر سنت و شیوه متمایزی از مواجهه با رفتار و پوشش قرار گرفته است. کمبود محبت، تزلزل شخصیت و فقدان هویت و لبریز شدن تبلیغات رسانه ای از علل گرایش به مد می باشد. در این زمینه گسترش وسایل ارتباط جمعی بویژه ماهواره و فناوری های جدید رایانه ای باعث شده که جوانان با جوامع و فرهنگ های گوناگون ارتباط برقرار کنند.
در طبقه بندی جامعه شناسان، مصرف گرایی در جامعه را می توان به گزینه هایی چون ثروت، قدرت و پرستیژ متصل دانست که گزاره هایی تاثیرگذار در گرایش به دریچه مد پسندی می توانند باشند و در طبقه بندی افراد بالادستی، پایین و متوسط جامعه این معیارها تاثیرگذار بوده اند. پرستیژ؛ واژه ای است که تفاسیر مختلفی بر آن صورت یافته و انواع نگره های متفاوتی که نسبت به اعتباری بودن این عنوان صورت یافته است، آن را به شیوه و نوع پوشش مندی هدایت ساخته است. از این رو در فرهنگ تعریف شده جامعه به اشتباه فردی را که دارای مدل متمایزی در ظاهر باشد به عنوان قالبی قابل شان و منزلت در نظر می گیرند!
در جهت تثبیت نگره های نفوذ یافته در نگاه آدمیان می توان موارد متعددی را عنوان ساخت که از جمله رشد شبکه ها و آثار مغایر با فرهنگ ایرانی و افزایش دسترسی به رسانه ها و فضاهای اینترنتی است که میزان بالای مصرف رسانه های دیداری و شنیداری در ایران به عنوان یکی از مهم ترین دلایل تغییر تفکر و نحوه زیست ایرانیان قابل توجه مسئولان تصمیم گیرنده فرهنگی می باشد. از این جهت ظهور تکنولوژیهای نوین ارتباطی در چند سال اخیر، بسیاری از کارکردهای خانواده را دچار اختلال کرده است تحولاتی که خود منشاء بروز دگرگونی های عمیق و اساسی در نوع روابط و ارزش های خانوادگی هستند.
آن چه در فرمایشات اخیر مقام معظم رهبری درباره نحوه زیست و گرایشات منحرفانه نسبت به مدگرایی آمده است، نشانگر عمق اهمیت به این بخش از فرهنگ زندگی است که متاسفانه بارها مورد بی توجهی مسئولان امر قرار گرفته است و فعالیت های چندان موثری در این سال ها در جهت مقابله با انواع هجوم های رخ داده در عرصه پوشش صورت نیافته است. رهبر فرزانه انقلاب در آخرین اشارات خود درباره روش برخورد با الگوی مصرف که در دیدار صورت یافته به مناسبت هفته معلم بوده است، عنوان کردند: « صرف کالاهای خارجی و قاچاق دهها و صدها میلیاردی کالاهای لوکس، نمونه هایی از الگوی مصرف غلط در کشور است که باید اصلاح شوند و یکی از زیرساخت های اصلی برای اصلاح آنها، فرهنگ سازی در نسل جوان است.» از این رو آسیب شناسی عدم پیشرفت در سبک زندگی مساله ای مهم و اساسی در میان برنامه ریزی صاحبان فرهنگ و هنر می باشد و بدین منظور لازم است که مبناهای مختلفی را به کار گرفت و در این خصوص نیاز به استفاده از تفکر و تجربه صاحبان اندیشه در حوزه های مختلف می باشد.
در آسیب شناسی بی هویتی حوزه مد و لباس که غافل از ماهیت اسلامی و ایرانی است باید به نکاتی قابل توجه چشم دوخت و کار را به افرادی دغدغه مند و نه پُرهیاهو سپرد که هم کاربلد باشند و هم توانا در اجرایی کردن اهداف تعیین شده و یکی از آن ها توجه به طراحانی خوش ذوق است که از ظرافت های هنرمندانه ایرانی بهره برده و به جای کپی برداری از طرح های خارجی به دنبال نشانه های اصیل این مرز و بوم باشند. در این میان بحث کاربردی بودن لباسها در جامعه اسلامی ـ ایرانی ما باید مورد توجه قرار گیرد. در عرصه تولید هم نبود حمایت های لازم باعث شده که حتی در بخش های مانتو و مقنعه که مختص مردمان ما می باشد دل به تولیدات خارجی ببندیم! در این میان عدم وجود ساختاری مشخص در صنعت پوشاک و نبود مرجعی متخصص و قدرتمند برای حفظ و احیای فرهنگ و هنر اسلامی-ایرانی به این عرصه ضربه زده و موجب هجوم تفکرات پوششی بیگانه نزد مردم شده است که باید اهتمامی ویژه در این خصوص هر چه زودتر صورت گیرد.
استفاده از ظرفیت های تولید داخلی و بهره گیری از طراحان خلاق ایرانی مسیری روشن در توجه به الگوهای هویت مند پوشش ایرانی و دور شدن از الگوهای نامناسب غربی است. البته متاسفانه در رسانه های مختلف، عزمی جدی برای فرهنگ سازی تولید ملی دیده نمی شود. سایت ها و خبرگزاری ها بیشتر به مسائل حاشیه ای نظیر مباحث سیاسی، اخبار دلار و سکه و مسائل حاشیه ای تمرکز دارند و رسانه ملی نیز با وجود آنکه برنامه های مختلفی در باب حمایت از تولید ملی تهیه می کند، اما در فرهنگ سازی آن برای مردم بسیار ضعیف عمل کرده و حتی برخی از فیلم ها و سریال ها که به نشان دادن زندگی افراد ثروتمند می پردازند، با نشان دادن مصرف کالاهای لوکس و تجملی و بعضا غیرایرانی، مردم را تشویق به مصرف چنین کالاهایی می کنند. این مساله وقتی به شکلی حادتر قابل تهدید می شود که با توجه به فضای متفاوت رخ داده در عرصه سیاسی قرار است بسیاری از برندهای خارجی مانند شرکت ایتالیایی «پیکوادرو» در ایران دفاتر خود را گشایش دهند و این نشانه ای از نفوذ بیشتر کمپانی های مارک دار خارجی و تاخت و تازشان در بازارهای داخلی و ایجاد فضایی بازتر برای دسترسی مردمان ایران به برندها و در واقع رسیدن به الگوهای غیر ایرانی است.
البته توجه به زیبایی در نحوه پوشش مساله ای کاملا مغایر با توسل به انواع نگرش های بی فرهنگی مدگرایی است و اسلام به عنوان دینی کمال یافته از زیبایی بارها سفارش به حفظ پاکیزگی و توجه به ظواهری آراسته کرده است. از این رو انسان مسلمانی که در سرزمینی اسلامی با اعتقادات ارزشمند ریشه داری از نگره ایرانی زیست می کند باید بتواند به تفکیک درستی از زیباپرستی تا زیبا گزینی دست یابد. نگاهی مطلوب و درجه بندی شده از متر و معیار زیباگزینی به جای برده شدن در میان انوع برندها و مارک های فریبنده و گاه دورمانده از اصالت که نیاز به تفکری قابل و ارزنده دارد. مسیری که با کمک افراد آگاه و وجود الگوهایی ارزشمند در بازار کالاهای ایرانی هموار خواهد شد و در این جهت لازم است از حرف به عمل درآییم و نگاهی دغدغه مند به مساله مد و پوشش داشته باشیم.
ارسال نظر