یک مواجهه با دور تند از تناقض گویی های مدعیان گفت و گو و آزادی بیان/تب تند مدعیان آزادی از مواجهه با نگاه های مردمی

به گزارش گلستان24،  در هفته گذشته خبر موفقیت فیلم «مشتری» در جشنواره شصت و نهم فستیوال کن که با کسب جوایز بهترین فیلمنامه برای اصغر فرهادی و بهترین بازیگر مرد برای شهاب حسینی همراه بود، فضای رسانه های مکتوب و مجازی و شبکه های اجتماعی را به خود مشغول داشت که ضمن مسرت بخش بودن خبر موفقیت ایرانیان در سطح جهانی و فارغ از ابعاد تحلیلی اثر که هنوز به تماشایش ننشسته ایم، لازم است این مساله مورد تحلیل و تامل از زاویه ای دیگر قرار گیرد.

قضیه از این جا ناشی می شود که بعد از کسب جایزه فوق توسط شهاب حسینی، بازیگر مردمی کشورمان که همراه با تیترها و عکس های نشریات اصلاح طلب و سنجاق کردن جایزه کن به مواردی حاشیه ای مانند پسابرجام بوده است، لازم است نکاتی از رفتارهای تناقض آمیز تاریخی توسط مدعیان آزادی بیان و رنگین نمایان حوزه فرهنگ و هنر جهت یادآوری به میان آید و بدین منظور لازم است سوار بر قطار زمان شویم و همراه با هم سری به اتفاقات رخ داده در سال های اخیر با نقش آفرینی جریان پُرهیاهوی رسانه های اصلاح طلب داشته باشیم تا تفاوت میان امروز شیفتگی و دیروز رخ داده توسط معرکه گیران فریبکار آزادی نسبت به هنرمندی چون شهاب حسینی عیان شود.

1-  تیرماه سال 1389 است و در اوج اتفاقات رنگی جریانی منحرف قرار شده تا 350 نفر از هنرمندان و فرهیختگان به دیدار مقام معظم رهبری بروند؛ افرادی چون فرج ‌الله سلحشور، محمدرضا ورزی، محمدحسین لطیفی، مسعود جعفری جوزانی، ابوالقاسم طالبی، سید ضیاء الدین درّی، داوود میرباقری. و یکی از میهمانان نیز همین دلبر امروز رسانه های مدعی آزادی؛ شهاب حسینی است که طی سخنانی کوتاه با رهبر معظم انقلاب به بیان دغدغه هایی ارزشمند پرداخت و این سخنان همراه شد با نقش آفرینی شهاب در نقش شهید اسطوره ای آسمان ها؛ عباس بابایی در سریال «شوق پرواز» و از این رو اوج توهین ها نسبت به این هنرمند با ایجاد کمپین «من از شهاب حسینی متنفرم» در شبکه های اجتماعی رخ داد. گناه حسینی از دید خواب زدگان مسیر اخلاق دیدار با رهبری بود و حضور در سریالی تلویزیونی و از این رو هر گونه توهین و تهدید را نسبت به این هنرمند به خود جایز شمردند!

هر چند شهاب حسینی با تقدیم جایزه اش به همسر شهید بابایی -که جا دارد به دلیل این که این همسر فداکار به تازگی فوت کردند، یادی از ایشان در این یادداشت داشته باشم- رگ گردن بی خردان را برجسته تر ساخت! حسینی عنوان کرده بود که از همسر شهید بابایی شنیده است که موضوع ساخت فیلم در خصوص این شهید از سال 1373 مد نظر رهبر معظم انقلاب بوده است و شهاب ایفای این نقش را یک امانت الهی می دانست که به او محول شده است. حسینی در دیدار با رهبری، هنرمندان را «سربازان فرهنگی» دانست و با یادی از «سربازان رزمنده» در باب هویت سخن گفت و بعدها بدون واهمه از رسانه های دروغین آزادی، به سراغ جانبازان آسایشگاه «ثارالله» رفت و عکس یادگاری گرفت و در پویش شهدای غواص با عنوان «پیامی آورده اند» شرکت کرد.

2- در دیدار رخ داده در تیرماه سال 1389 براساس برنامه ریزی 9 نفر به ایراد سخنرانی نزد رهبری پرداختند که پروانه معصومی یکی از آن ها بود که در ابتدای سخن با ارادت ورزی عنوان کرد که با تب 39 درجه، خود را به دیدار رهبری رسانده است و فردای آن روز انواع هجمه ها و توهین ها و پرداخت به حال و گذشته بازیگر بی حاشیه سینمای ایران توسط همان بی خردان به شکلی افسار گسیخته صورت یافت!

3- فیلم «قلاده‌های طلا» که به بررسی حوادث پس از انتخابات ۸۸ می پرداخت به اکران درآمد و امین حیایی و علیرام نورایی که بازیگران اصلی آن بودند تنها به جرم بازی در این فیلم سینمایی با انواع تهدیدها و حملات و گفتارهای توهین آمیز همان مدعیان هنر و اندیشه روبرو شده و با الفاظ رکیکی بدرقه شدند!

4- به طور حتم از این گونه رفتارها بسیار رخ داده و باز هم خواهد افتاد که یکی از مواردی که با آن برخورد کردم، هنگامی بود که پس از اکران فیلم «چ»، گفت و گویی را با بابک حمیدیان صورت دادم و او گلایه هایی بسیار از بایکوت بسیاری از افراد به دلیل بازی اش در این اثر و در نقش شهید وصالی داشت. البته این نوع برخورد برایم مساله ای غریب نبوده است و این روزها هم که هنگامه قاضیانی به دلیل ایفای نقش همسر شهید در فیلم «دلبری» سکوت اختیار کرده است، باز هم احتمال رخ دادن چنین اتفاقات شومی به دست گمراهان اندیشه و هنر و مدعیان آزادی و گفت و گو خواهد بود.

منبع: سراج24