تلاش برای خصوصی سازی یا خودی سازی؟!
نقش بی رنگ فرهنگ و هنر در «لایحه برنامه ششم توسعه»/ اشاره به امنیت در لایحه و نبود امنیت در اجرا!
کلی گویی و اشاره اجمالی به برنامه هایی چون حفظ «کرامت و حقوق انسانی»، دست یابی به «هویت و انسجام ملی» و «ارتقاء جایگاه و منزلت اصحاب فرهنگ و نخبگان و پیشکسوتان فرهنگ و هنر کشور» آن چنان که در ماده 23 «لایحه ششم توسعه» آمده است، اشاراتی بیگانه نسبت به حقیقت عملکردی دولت در این سال ها است
به گزارش گلستان24، هنگامی که «لایحه برنامه ششم توسعه» در ابتدا دارای ضعف هایی در چینش برنامه ها و عدم اعلام جزئیات بود، دست اندرکاران دولتی در تلاش برای اصلاح لایحه برآمدند و در نهایت چندی پیش متن نهایی «لایحه برنامه ششم توسعه» تقدیم مجلس شد، اما در بررسی این لایحه و علیرغم انتظارات برخی در خصوص توجه حداقلی دولت تدبیر و امید نسبت به مقوله مهم فرهنگ و هنر نه تنها این حوزه مهم در نگاه برنامه ریزان این لایحه نقش قابل توجهی نیافت بلکه با مشاهده اجمالی این برنامه که دارای 35 ماده می باشد، می توان به ضرس قاطع عنوان کرد که نگره نادیدگی دولتمردان نسبت به موضوع فرهنگ و هنر در این سال های اخیر به روشنی در این برنامه هم پیداست، هنگامی که تنها در یک ماده و آن هم به شکلی کمرنگ و نگره ای ناگزیر! اشاراتی به حوزه فرهنگ و هنر شده و هم به شکلی کاملا فرمالیته نسبت به این حوزه برخورد شده است. در واقع نگاه منفعلانه دولت نسبت به عرصه بسیار مهم فرهنگ و هنر و عدم ارزش نهادن به این عرصه فراخ که در سال های روی کارآمدن دولت یازدهم به اشکال مختلف بروز یافته است، حال در برنامه ششم توسعه به شکلی مکتوب قابل استناد می باشد. از این حیث راه دوری خواهد بود انتظار فرهنگیان از دولتمردانی که به دنبال نگاهی خنثی نسبت به اتفاقات فرهنگی و هنری بوده اند.
در بررسی نقش فرهنگ و هنر در «لایحه ششم توسعه» باید به وجود کلی گویی و نبود بسترهای لازم کاربردی در این برنامه اشاره کرد، چنان که تنها در ماده 23 این لایحه اشاره به مقاوم سازی و بسترسازی فعالیت های فرهنگی و حمایت از محصولات فرهنگی شده است. اما اگر به همین اشاره کوتاه دولت نسبت به مساله فرهنگی نگاهی نزدیک تر بیفکنیم، خواهیم دید که نه تنها بسترهای فکری و فرهنگی در مقاوم سازی و توسعه بخش های مختلف فرهنگی در راستای افق سند چشم انداز وجود ندارد بلکه با توجه به کنار هم قرار دادن عملکرد نهادهای فرهنگی در این 3 سال اخیر نمی توان امیدی به دولت امید داشت!
از سویی هنگامی که حمایت از تولیدات فرهنگی از سوی اهالی برنامه ریز دولت یازدهم عنوان می شود، باید به روشنی مشخص شود که چه محصولی مدنظر می باشد. آیا حمایت از آثار و هنرمندانی که قبله ای رو به غرب داشته و با آثارشان در پی ترویج نگره غربی هستند، جزو این دسته حمایتی قرار می گیرد؟ آیا حضور رئیس سازمان سینمایی در لوکیشن فیلمسازی فتنه گر در راستای همین بند حمایتی مسئولان برنامه ریز دولت است؟! آیا نادیدگی هنرمندان انقلابی در عرصه های مختلف سینما، تئاتر، موسیقی و تجسمی که منجر به خانه نشینی آن ها در دوران روی کارآمدن این دولت شده است را هم باید جزئی از همین ماده قانونی دانست؟! و هزاران سوالی که نشان می دهد این ماده و اصولا هر نوع برنامه های ارائه شده توسط دولت فرجامی بن بست برای هنرمندان انقلابی و بستری خوش برای ستیزه جویان با هنر انقلابی خواهد داشت! البته اشاره تلویحی و باری به هر جهتی در این ماده با گنجاندن این نکته که باید برنامه هایی در حفظ و ارتقاء ارزشهای اسلامی، ملی و انقلابی رخ دهد را هم ملاحظه کردیم اما خوب می دانیم که این واژه ها به شکلی عملی در کنار هم قرار نخواهد گرفت و در اجرا ترکیب متناقضی به خود می گیرد.
آن چه پیداست دولت باید در رویکردی شفاف و طی برنامه ای مدون آن چه را در فکر و آمال بدان وابسته است را برای همگان افشا سازد وگرنه کلی گویی و اشاره اجمالی به برنامه هایی چون حفظ «کرامت و حقوق انسانی»، دست یابی به «هویت و انسجام ملی» و «ارتقاء جایگاه و منزلت اصحاب فرهنگ و نخبگان و پیشکسوتان فرهنگ و هنر کشور» آن چنان که در ماده 23 «لایحه ششم توسعه» آمده است، اشاراتی بیگانه نسبت به حقیقت عملکردی دولت در این سال ها است و بسیاری از اهالی فرهنگ و هنر در اشاراتی بسیار به این مساله پرداختند که در این مدت نه کرامتی حفظ شده و نه هویتی از هنر باقی مانده و نه حمایتی از تفکرات مختلف هنری و هنرمندان مستقل و آزادمنش رخ داده است. درباره جایگاه اصحاب فرهنگ و هنر و رسانه هم که همه چیز هویدای شرایط است و منزلت را فاصله ای بسیار با چنین احوالی است.
در 2 بند ماده 23 «لایحه ششم توسعه» به وظایف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و در یک بند نیز اشاره به شرایط حق پرداخت برنامه های ورزشی صدا و سیما توسط وزارت و جوانان شده است. جالب این جا است که در یکی از بندهای این ماده درباره ایجاد همکاری میان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با صدا و سیما در شرایطی منعکس شده که مسئولان رسانه ملی بارها به عدم پرداخت منابع مالی از طرف دولت به تلویزیون تنها به دلیل عدم تبلیغات بسیار درباره برنامه های دولتی گلایه داشته اند و حال در این برنامه وزرای دولت مکلف شدند با همکاری با نهادهایی چون صدا و سیما شرایط فعالیت بخش خصوصی در عرصه فرهنگ و هنر را فراهم سازند. همان بخشی که به ظاهر خصوصی است اما تجربه خصوصی سازی در کشورمان نشان داده که منظور از خصوصی سازی همان ایجاد شرایط برای فعالیت خودی ها است! در ماده 24 این لایحه نیز اشاراتی به مساله احیای بناهای تاریخی و فرهنگی شده که اخبار سال های اخیر بیشتر در راستای ویرانی آن ها بوده است؛ در مسیر ویران شدن فرهنگی که روز به روز از ارزش های حقیقی این سرزمین فاصله گرفته و به سمت نگاهی بیگانه می رود!
ارسال نظر