لزوم توجه جبهه فرهنگی انقلاب به سینمای دفاع مقدس
کفه ترازوی ادبیات دفاع مقدس سنگینتر از سینمای دفاع مقدس
ادبیات دفاع مقدس می بایست یه بازشناسی تاریخی و سیر رخدادهای حماسه آفرینی و نقش و جایگاه مردم در پیشبرد اهداف و نشانه های مقاومت بپردازد. قهرمانانی که می توانند به ما یادآوری کنند شکوه حماسه را، مشق دلدادگی را و پایبندی به ولایت را به پهنای سرخی خونی که جاری ساختند
به گزارش گلستان24،مرتضی اسماعیل دوست: پرداخت به ماهیت دفاع مقدس از زاویه نگاه فرهنگ و هنر در این هفته دفاع مقدس بسیار مناسب خواهد بود تا در خلال یادها و خاطره های به جا مانده از لابه لای کتاب ها و آرشیو تصاویر به جهان آلاله های همیشه عاشق این سرزمین نزدیک تر شویم؛ جوانانی که با خون خود موجبات حفظ و آبیاری این سرزمین را فراهم ساختند. آن چه پیدا است این بوده که نام بردن از دفاع مقدس تنها یادآوری 8 سال از دوران گرانقدر این کشور نبوده بلکه به وسعت همه ابعاد گسترده سرزمین ماه خواهد بود. آن جا که شناسنامه مردمان این دیار به مُهر حماسه زینت یافته و سند پایداری دلیرمردانی که سینه سپر کردند و مقابل دشمن متجاوز ایستادند، با افتخار در دست مان قرار دارد. حال در این سال ها بخشی از قصه های این مردان و زنان در قالب آثار مکتوب و مصور درآمده و بخشی هم براساس سهل انگاری رخ داده از سوی نویسندگان و مسئولان امر به مرز غفلت افتاده است.
از طرفی هنگامی که به مقایسه آثار تولیدی در حوزه های ادبیات و سینما بپردازیم، به طور حتم کفه ترازو با اختلاف فاحشی به سمت ادبیات دفاع مقدس خواهد رفت. چرا که در همه این سال هایی که سینما به دلایلی مختلف از جمله بهانه سرسام آور بودن هزینه ها! از نزدیک شدن به ساخت آثار دفاع مقدسی دوری می کرد، نویسندگان خاطره نگار و نگارندگان داستان های جبهه به پشت خاکریزهای خاطره رفته و از طریق اتفاقاتی واقعی، حماسه مجنون و کربلای عاشقی و انواع عملیات غرورآفرین سربازان انقلاب اسلامی را به صفحه توجه مردم رساندند و در این جا جای خالی جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی در عرصه سینمای دفاع مقدس باز مشاهده میشود تا با ورود جدیتر به این بخش، تحول اساسی ایجاد کنند.
اما باید عنوان کرد که میزان آثار منتشره در حوزه ادبیات دفاع مقدس به میزان انواع رویدادهای رخ داده در این عرصه کفایت نمی کند، در واقع در کنار همه تلاش هایی که در عرصه نقد و نظر صورت یافته و به شکل آثار و موضوعاتی ویژه به سراغ رزمندگان دفاع مقدس و خانواده های معظم شهدا رفته است اما باز هم نیاز به تلاش های بسیاری است. از سویی جدا از ضرورت توجه به تاریخ شفاهی جنگ 8 ساله ایران و عراق می توان از طریق اتفاقاتی واقعی وجهی داستان به آثار بخشید و در قالب داستان های کوتاه و رمان به انتشار بخش های مختلفی از روزهای حماسه و ایثار پرداخت. چرا که بازشناسی آن دوران پُر افتخار از دریچه های مختلفی چون صبر و فداکاری و مقاومت مردان و زنان ایرانی برای نسل های جدید کشورمان بسیار درس آموز خواهد بود تا به شناخت قهرمانان سرزمین خود رسیده و دیگر گِرد بی هویتی بر سیمای وجودشان ننشیند و یا به سراغ شخصیت های تصنعی و انواع ایسم های قلابی داخلی و خارجی نروند.
به طور حتم رشد انواع پدیده های بی ماهیتی چون تتلوئیسم در فضای توجهات جوانان امروز به دلیل فقدان آگاهی و شناخت از مردانی واقعی است که تن و روحشان به جای انواع تصاویر خالکوبی شده سهم گلوله بود و تازیانه های جنگی تحمیلی. گلوله هایی که سپر امروز زیستن مان بوده و اگر سقفی مانده و آسمانی برای تنفس به دلیل مقاومت و از خودگذشتگی آن مردان است و بس.
به طور حتم هویت این سرزمین وامدار اصالت دفاع مقدس است؛ دفاع از ارزش های اسلامی و پاسداری از حریم انقلابی که برایش مقابل طاغوت ایستادیم و به سرافرازی و قدکشیدنش خون دل ها خوردیم. از این رو ادبیات دفاع مقدس می بایست سند گویایی از این احوال باشد و به انتشار زاوایای پیدا و پنهان دورانی دست زند که هر لحظه از آن می تواند سرشار از ظرافت و زیبایی و عشق باشد. ادبیات دفاع مقدس در فرم های مختلف داستانی می بایست مبین شکوه یک ملت باشد و گنجینه پایمردی های مردانی جاودانه گردد. ادبیات دفاع مقدس می بایست با اتکاء به اندیشه راویان و تحلیل اتفاقات و پرداخت شخصیت های گمنام این عرصه در قالب هایی زیبا و با قلم بدیع و ساختاری هنرمندانه درآید و جذابیت و شوق خوانش را برای همه طیف مخاطبی فراهم سازد.
ادبیاتی که راستین است و می خواهد به بازشناسی تاریخی و سیر رخدادهای حماسه آفرینی و نقش و جایگاه مردم در پیشبرد اهداف و نشانه های مقاومت بپردازد و به شدت وامدار قهرمانانی زنده و جاوید است. قهرمانانی که می توانند به ما یادآوری کنند شکوه حماسه را، مشق دلدادگی را و پایبندی به ولایت را به پهنای سرخی خونی که جاری ساختند.
منبع:سراج24
ارسال نظر