مادر شهیدی که اولین شهیده کربلا شد
وهب از میدان به پشت جبهه، نزد مادر و همسرش برگشت و به مادرش گفت: «آیا از من راضی شدی؟» مادرش گفت: «تا در مقابل حسین(علیهالسلام)، فرزند پیغمبر کشته نشوی، از تو راضی نمیشوم.
به گزارش گلستان24، جوانی اهل کوفه، پدرش «عبدالله بن عمر بن جناب» کلبی و مادرش «اموهب»، دختر «عبد» بود. او با خانوادهاش به کربلا آمد و در جریان قیام امام حسین علیهالسلام پس از شهادت پدرش در روز عاشورا، در جنگ با دشمن، به تشویق مادرش به میدان رفت. اشعاری خواند و به دشمن حمله کرد، شجاعانه و دلیرانه جنگید و با رشادت تمام، عدهای را کشت.
آنگاه از میدان به پشت جبهه، نزد مادر و همسرش برگشت و به مادرش گفت: «آیا از من راضی شدی؟»مادرش گفت: «تا در مقابل حسین علیهالسلام، فرزند پیغمبر کشته نشوی، از تو راضی نمیشوم.»همسرش به او گفت: «تو را قسم میدهم که مرا بیوه نگذاری و به درد و مصیبت خود مبتلا نکنی!»
ولی مادرش گفت «ای فرزندم! در یاری حسین بن علی علیهالسلام بمان تا شفاعت جدش رسول خدا صلیالله علیه و آله و سلم در قیامت شامل حال تو شود!»
بعد از این سخنان، وهب مجددا به میدان جنگ رفت و نبردش را با دشمن و سپاه یزید شروع کرد. به گفته برخی مورخان، 19 سواره و 12 پیاده را به قتل رساند و بعد از مدتی جنگیدن، دو دستش قطع شد. مادرش جلو آمد و گفت «ای وهب! پدر و مادرم به قربانت! تا میتوانی در رکاب پسر رسول خدا بجنگ و دشمن را از فرزندان رسولالله صلیالله وعلیهوآله وسلم دور کن.»
وهب خواست مادرش را به پشت جبهه برگرداند ولی مادر حاضر نشد و گفت: «میخواهم در کنار تو در خون خود بغلطم.»
امام حسین علیهالسلام جلو آمد و برای آن زن دعا کرد و از او خواست تا به پشت جبهه برود و در کنار زنهای دیگر باشد. مادر رفت و وهب آنقدر جنگید تا به شهادت رسید.
همسر یا مادر وهب – به اختلاف تاریخ- بعد از شهادت او بیقرار شد و به میدان آمد و بر بالین او نشست و خونها را از صورت او پاک کرد. در همان موقع، شمر به غلامش، رستم، دستور داد تا با شمشیر بر فرقش بزند و او را به شهادت برساند. مادر وهب اولین زنی بود که از سپاه امام حسین علیهالسلام به شهادت رسید.
منبع: تسنیم
ارسال نظر