حضرت زینب (س) در حفظ حجاب و عفت آنگونه بودند که یحیی، که در زمان امیرالمؤمنین(ع) مدتی طولانی در مدینه از همسایگان زینب کبری(س) بوده است به خداوند متعال سوگند می‌خورد که حتی شَبَحی از این بانوی مکرمه را نیز ندیده و صدایی از ایشان نشنیده است!

بصیرت حضرت زینب(س) در تحریم و هجوم دشمن

به گزارش گلستان 24، حضرت زینب (س)  در حفظ حجاب و عفت آنگونه بودند که یحیی، که در زمان امیرالمؤمنین(ع) مدتی طولانی در مدینه از همسایگان زینب کبری(س) بوده است به خداوند متعال سوگند می‌خورد که حتی شَبَحی از این بانوی مکرمه را نیز ندیده و صدایی از ایشان نشنیده است! در این روایت تاریخی نکته ظریفی بخوبی هویداست که مادر ایشان حضرت فاطمه(س) نیز روزی که رسول گرامی اسلام ازایشان پرسیدند«بهترین چیز برای زن چیست؟» فرمودند: «هیچ چیز برای زن بهتر از این نیست که هیچ مردی را نبیند و هیچ مردی نیز او را نبیند.» بنابراین می بینیم که تعریف حضرت از حفظ حیا و عفت همان است که مادرشان در نظر داشتند.

بانویی با چنین کرامات و خصایلی در ماه محرم در کربلا شاهد شهادت برادر و پسران و عزیزانش است. صبر در اینجا معنی پیدا می کند که حضرت زینب (س) با حفظ عفت و حجاب خویش برای برادرش عزاداری می کند. اما سخت تر از آن این است که این بانوی بزرگوار بعد از دیدن چنین صحنه های دردناکی تازه اساراتش شروع می شود و پای پیاده 40 منزل را در تیر رس نگاه نامحرمان طی می کند و البته محافظ کودکان هم می باشد و به آنها هم دلداری می دهد.

تحمل چنین رنج و مصائبی برای حضرت بسیار سخت است اما لحظه از حجاب حضرت کاسته نمی شود و همچنان با وقار تمام مسیر را طی می کند. خستگی راه، بی تابی کودکان، داغ عزیز دیدن، شنیدن ناسزا و بی احترامی از سوی لشکریان یزید و بسیاری عوامل دیگر هیچکدام زینب را از قله عفاف پایین نمی آورد.

تا جایی که این بانوی گرامی خطبه خوانی هم می کند و علاوه بر تحمل فراوانی که از خود نشان می دهد به صبر کردن تنها اکتفا نمی کند و در چند مسیر اسارت خطبه خوانی میکنند و مردمی که در خواب بودند و پیرو یزید بودند را از طلمی که به برادرش و شهدای کربلا شد آگاه می کند.

حضرت در خطبه هایشان برای مردم بازگو می کنند که چه جفایی در حق ولایت شد. ولایتی که از آن برادرش بود و نه تنها سلب شد که او را به شهادت هم رساندند. دیدن این بانو و اسرای دیگر در طی مسیر باعث روشنگری و پیام رسانی قیام کربلا شد. به راستی که کربلا در کربلا می ماند اگر زینب نبود.

اما اکنون چه می شود که عده ای پس از گذشت سی و اندی انقلاب که راحتی و امنیت را تجربه می کنند از موضع انقلابی خود عقب نشینی کرده و گول دسیسه های دشمن را می خورند. براستی انقلابی ماندن بسیار سخت است چون سختی های مسیر نیاز به روزشنگری دارند و اگر انسان خودش گمراه بشود دیگر نه تنها بصیرت افزایی و روشنگری نمی تواند بکند، بلکه دیگران را گمراه هم می کند. این مسیر طولانی بسیار شبیه به تحمل 40 منزل اسرات از سوی حضرت زینب(س) است.

ایشان که سایه شان را هم هیچوقت مرد همسایه ندید حالا در مجلس کوفه ایشان را مورد اهانت قرار می دهند و ابن زیاد برای تحقیر کردن وی می گوید: «نظرت در باره کاری که خدا با برادرت کرد چیست؟» و پاسخ بی درنگ حضرت زینب چقدر کوبنده است که می گوید: «جز زیبایی چیزی ندیدم»

گویا این جمله رمز کربلا و قیام عاشوراست. در اوج سختی جسمانی و روحی شاید هیچ کس انتظار شنیدن چنین جمله ای را از سوی ایشان نداشت. اما بصیرت حضرت که در طول مسیر هم مشخص است اینجا هم بر افتخارات قیام کربلا می افزاید.

مسیر سخت است و طولانی و در تمام این مدت بصیرت و روشنگری های حضرت زینب(س) اسارت را تبدیل به پیکی برای رساندن پیام کربلا می کند.

 

ارسال نظر

آخرین اخبار