یک جایزه و هزاران حرف و حدیث؛
نوبل و آرمانهای که به حاشیه رفتند!
جوایز نوبل در سطوح متفاوت به دانشمندان، مخترعین، ادبا، هنرمندان و ... تقدیم میشود تا هم از نظر مادی و معنوی، انگیزهساز باشند و هم بهترین اثر را در هر رشته به علاقهمندان معرفی کنند.
به گزارش گلستان24، معروفترین و معتبرترین جایزهای که در سطح جهان به دانشمندان مختلف تعلق میگیرد، جایزه نوبل است. «آلفرد نوبل» خودش شیمیدان بود و مخترع «دینامیت» کارخانهای هم داشت و اهل سوئد بود. وصیتنامهاش با آدمهای دیگر فرق داشت. او مایملکش را بین وراثش تقسیم نکرد، خرج کارهای خیریه هم نکرد، «نوبل» در وصیتنامهاش نوشت: «کلیه داراییهای نقدشدنی اینجانب باید صرف امور زیر شود: «این سرمایه باید توسط مجریان وصیتنامه اینجانب، برای خرید اوراق بهادار مطمئن سرمایهگذاری شود تا از سود آن هر ساله به افرادی که در سالهای آینده به حال بشریت بهترین بهرهها را به ارمغان میآورند جوایزی اعطا شود. سود حاصل از سرمایه مذکور باید به پنج قسمت مساوی تقسیم شده و به پنج مورد زیر اختصاص یابد: یک قسمت به شخصی که به مهمترین کشف یا اختراع در زمینه فیزیک دست زده باشد؛ یک قسمت به شخصی که به مهمترین کشف یا پیشرفت در زمینه شیمی دست زده باشد؛ یک قسمت به شخصی که به مهمترین کشف در زمینه فیزیولوژی یا پزشکی دست زده باشد؛ یک قسمت به شخصی که در عرصه ادبیات باارزشترین اثر را با گرایشی آرمانگرایانه خلق کرده باشد؛ و یک قسمت به شخصی که برای ایجاد برادری در میان ملتها و انحلال یا کاهش نیروهای نظامی یا برگزاری یا حمایت از همایشهای صلحطلبانه بزرگترین و بهترین کار را انجام میدهد»
تا ثریا میرود دیوار کج
لابد متوجه شدید که نوبل میخواسته آدمهایی که دنیا را جای بهتری میکنند، تشویق و معرفی شوند، حتی بعد از مرگش و به وسیلهی ثروتش. اما میگویند چون با یک دانشمند ریاضی خصومت شخصی داشته، در لیست جوایزش به ریاضیدانها اهمیتی نداده!
به هر حال پنج سال بعد از مرگ نوبل، بنیاد نوبل تأسیس شد و اولین جایزه خود را در سال 1901 اهدا کرد. از آن سال تا به امروز جوایز زیادی در رشتههای مورد نظر «نوبل» به دانشمندان زیادی اهدا شده. اما «نوبل» همیشه محلی برای شگفتزدگی و حیرت جهانیان بوده است، خاصه در بخش «صلح»! وقتی «شیمون پرز» از اسرائیل را در سال 1944 برنده جایزه صلح دانستند در حالی که هرگز «مهاتما گاندی» را که بارها نامزد دریافت این جایزه شده بود، انتخاب نکردند، معلوم شد که اعضای آکادمی نوبل به چه سمتی متمایلند. تعجببرانگیزتر جایزه سال 2003 نوبل به «شیرین عبادی» از ایران بود که امروز دیگر همه میدانند تا چه حد «عبادی» لیاقت دریافت این نشان را داشته است!! بعدتر در سال 2009 باراک اوباما برنده جایزه صلح نوبل شد و این لیست خندهدار و متناقض را تکمیل کرد. به نظر میرسد بنیاد نوبل به ویژه در بخش صلح روز به روز اعتبار خود را بیش از قبل از دست میدهد. امروز دیگر همه میدانند که تا چه اندازه این جایزه جانبدارانه است و چه اهدافی را دنبال میکند.
نوبل ادبیات
اما آنچه باعث نوشته شدن این مطلب شد، بحثی است که این روزها در محافل ادبی جهان در جریان است. انتخاب «باب دیلن» به عنوان برندهی نوبل ادبیات.... اما «باب دیلن» کیست و چرا اهداء جایزه نوبل به او تا این اندازه حاشیه ساز شده است؟
باب دیلن کیست؟
باب دیلن بیش از آنکه به عنوان یک نویسنده، شناخته شده باشد، به آهنگسازی و خوانندگی معروف است. دیلن 75 ساله، در سبک موسیقی بومی آمریکا فعالیت میکرده و بعدتر به «راک» گرایش پیدا میکند. ترانههای او اغلب اجتماعی و اعتراضی هستند. به هر حال او به عنوان یک پدیده در موسیقی آمریکا شناخته میشود اما با این همه هیچکس توقعش را نداشت و طبق گمانهزنیها شانس دیلن برای دریافت این جایزه یک به پنجاه بود. البته بنیاد نوبل به این زودی اسامی نامزدها را اعلام نمیکند که ما ببینیم دیلن با چه کسانی رقابت کرده است. برای این کار باید تا پنجاه سال دیگر صبر کنیم، چون این رسم بنیاد است که پنجاه سال بعد اسامی کاندیداها را اعلام میکند. در هر صورت دیلن که تا پیش از این جوایز مهم دیگری همچون گرمی، پولیتزر، اسکار، گلدن گلوپ و ... را هم به دست آورده، و به صدای اعتراض یک نسل در آمریکا بدل شده است، با انتخابش صدای خیلیها را درآورده است. موافقان و مخالفان زیادی درباره نوبل ادبیات امسال اظهار نظر کردهاند که البته تعداد مخالفینش بیشتر است.
بهترین چیزی که درباره اهداء نوبل به «باب دیلن» گفته شده است را لئونارد کوهن گفته که خودش آهنگساز و ترانهسرای کانادایی است، البته این نظر کوهن معلوم نیست درست که اعتراض و انتقاد است یا طرفداری و موافقت، او گفته: «به نظر من دادن این جایزه به "دیلن" مثل آویختن یک مدال روی اورست به خاطر بلندترین قله بودن است» ...
سیاست یا ادبیات
سالهای پیش این انتقاد به جایزه نوبل وارد شد که این جایزه بیش از آنکه ربطی به ادبیات داشته باشد، به سیاست مرتبط میشود. این اعتراضات زمانی که نوبل ادبیات را به «پاتریک مودیانو»ی یهودی بابت کارهای ضد نازیاش و «سواتلانا الکسیویچ» خبرنگار زن روسی که طبق آمار 65 درصد مردم روسیه هم نام او را تا به حال نشنیده بودند ـ درست در زمان ورود مستقیم روسیه به جنگ با داعش ـ داده شد، بالا گرفت. اگرچه اهداء نوبل در بیربطترین وضعیتش، سابقهای طولانی دارد، همانطور که نوبل 1953 را به «چرچیل» نخستوزیر انگلیس دادند، اما گویا امسال با دادن این جایزه به باب دیلنی که صدای اعتراض در آمریکا محسوب میشود، سعی در برگرداندن آبرو و اعتبار این جایزه دارند. با این حال باز هم انتقادهای بیشتر و متفاوتتری متوجهشان شده است.
منتقدان و معترضان
اهداء نوبل ادبیات 2016 به دیلن به قدری تعجببرانگیز بوده است که اغلب به تمسخر این انتخاب پرداختند. بیبیسی گفته است: «حالا که صحنهی رقابت وسیعتر شده، چرا به «کانی وست» خواننده رپ، نوبل ندهیم؟ یک ترانهسرای عرب گفته: ترانهسراهای زیادی در دنیا هستند که بیش از دیلن شایستهی دریافت این جایزه بودهاند» یک منتقد فرانسوی هم گفته است: «احتمالا اعضای آکادمی جایزه را به دیلن دادند چون به یاد خاطرات دوران جوانیشان افتادند»
برخی از منتقدان معتقدند که اهداء نوبل به یک آمریکایی در این برههی زمانی هیچ توجیهی ندارد و عدهی دیگر با آوردن نام «موروکامی» نویسندهی معروف ژاپنی، معترضند که چرا این آکادمی بیشتر به نویسندگان اروپایی متمایل است. البته هیچکس منکر تأثیرگذار بودن دیلن در صحنهی ترانهسرایی و خوانندگی و اجتماعی و اعتراضی بودن اشعارش نیست، بیشتر انتقادات به نوبل وارد است نه به دیلن!
دیلنی که مصاحبه نمیکند
باب دیلن تا پیش از این هم آدم مصاحبه و رسانه نبوده است، در یکی از معدود مصاحباتش درست در اوج کارهای اعتراضیاش گفته است که «صدای هیچ کس نیست» اما اینکه درباره برنده نوبل شدنش هم سکوت کرده جای تعجب دارد. او حتی بعد از تماسهای مکرر از سوی اعضای آکادمی، حاضر به پاسخگویی به تلفن و ایمیل آنها برای دعوت در جشن اعطای جوایز نشده. سارا دنیوس، دبیر آکادمی هم به گاردین گفته ما میخواستیم او را برای ضیافت شام دعوت کنیم، اما او پاسخ نداد، ما دیگر تماس نمیگیریم، اگر دلش خواست بیاید! برخی معتقدند که او با این کارش به جمع معترضین به انتخابش پیوسته است ...
ارسال نظر