به قلم محسن رایجی:
چرا ترکمان کردید شهدا...
چه سخت است زندگی بدون شما در این دنیایی که هرثانیه به نابودی نزدیک تر میشود،چه سخت است علمداری این علم سنگین وقتی تمام باد ها در جهت مخالف اند،
گلستان24 گزارش می دهد:
چرا ترکمان کردید شهدا؟…
البته قبول دارم ادامه دهنده ای خوبی برایت نبودهایم، میدانم تمام قول و قرارهایمان را فراموش کردهایم. میدانم این روزها کارمان تنها آزرده خاطر کردن شماست. میدانم…
چه سخت است زندگی بدون شما در این دنیایی که هرثانیه به نابودی نزدیک تر میشود،چه سخت است علمداری این علم سنگین وقتی تمام باد ها در جهت مخالف اند،
هرگاه به وظیفه ی سنگینمان می اندیشم آرزو می کنم ای کاش کنارمان بودید و دیدن روی ماه شما تلخی سختیهای این مسیر پر و پیچ و خم را به کاممان شیرین می کرد.
ما همه شرمنده ایم به خاطر تمام عهد شکنیهایمان، به خاطر تمام کوتاهیهایمان. ما را ببخشید اگر گاه ،خواسته و ناخواسته دل شما را شکستیم. ما را ببخشید اگر قطره ای اشک بر صورت پسر فاطمه جاری ساختیم، ما را ببخشید به خاطر تمام کارهای کرده و نکرده مان شهدا…
ببخشید اگر راحت چشم بر روی تمام سختیها و مظلومیتها و گریههای شبانه ی شما بستیم، بدون توجه به این که شما تمام این عذابها را به خاطر ما تحمل کردید، بدون این که برای حفظ سرمایه عظیمی که شما در راهش جان دادید کوچک ترین تلاشی بکنیم.ببخشید اگر مسئولیت حفظ این دین را به دوش ما گذاشتید شهدا…
سال هاست که کم کم به فراموشی می روید ،اما غافل از این که در حفظ یادگاریهایتان بکوشیم، گویا فراموششان کردیم،گویا تمام سختیهای شما برای حفظشان را از یاد بردیم.
بی تفاوتی دیگر تا چه حد؟
گویا دیگر تاب مقابله با این افکار پوچ و بی پایه را نداریم اصلا این مسئولین کجا و شماها کجا شهدا…
آنها چه می فهمند بندگی چیست که حال بخواهند شماها را بفهمند، آنها چه می دانند عشق چیست، آزادی چیست، پرواز و رهایی چه معنایی دارد که حال بخواهند حجاب را بفهمند و آزادی را برای ما تفسیر کنند.
آنها چه می فهمند اصالت چیست که حال بخواهند تجددشان را به رخ ما بکشند.
انتظاری بیش از این هم نمی توان از آنها داشت شهدا…
و اما دل شکسته ی شما و روی سیاه ما شهدا…
ببخشید که آنچه می بینی همه بازخورد افکار و سخنان و برنامههای آنهاست.
ببخشید که ما تنها حرف می زنیم و در عمل…
کوتاهی امثال ما را در حفظ و نشر و تفسیر درست گرانبهاترین یادگاریتان ببخشید شهدا…
ببخشید که در حفظ دیگر یادگاریهایتان نیز کاهل بوده ایم.
ادعا می کنیم شیعه علی (ع) هستیم اما دریغ از لحظه ای که یادتان را در زندگیمان جاری سازیم.ادعا می کنیم که الگویمان هستید اما دریغ از ثانیه ای زندگی مانند شما، دریغ از درنگی تامل در هدف از آفرینشمان، هدف از بودنمان.
اما این آخر کار نیست شهدا،امید هنوز در رگ های ما در جریان است،هم چنان منتظر حضرت حجت(ع) هستیم،امام زمان(ع) را در این راه تنها نمی گذاریم.
برایمان دعا کنید شهدا...
نویسنده: محسن رائیجی
سلام
احسنت عالی بود