امروز هوای مدینه عجیب نفسگیر است
میان «باب جبرائیل» تا قبرستان بقیع، گلوگاه دردناک شیعه است
داستان مدینه متفاوت است و هوا همیشه همینطور است؛ سنگین، خفه، پر از بغض...اینجا بین باب جبرائیل و باب البقیع تا دیوار قبرستان بقیع گلوگاه شیعه است، همیشه درد میکند و حتما طبیعیست.
به گزارش گلستان24،دوباره غم فاطمیه فراگیر شده است. داغی که هیچوقت شیعه را راحت نمیگذارد.
نزدیک دو سال است که هیچ ایرانی به مدینه نرفته است. غربت مدینه چیز عجیبی است مخصوصا اگر در ایام فاطمیه، حال و هوای این شهر را درک کرده باشیم.
راه رفتن در مدینه همه چیز را جلوی چشم میآورد، از مسجد مباهله و خانه رسول الله(ص) گرفته تا قبرستان بقیع، چاههای حفر شده بدست مولا علی(ع)، خانه حضرت زهرا(س) و ... چقدر خوب که دیگر باب جبرائیل، باب تشرف به حرم نبی مکرم نیست؛ مگر چند بار در روز میتوان در خانه حضرت زهرا(س) را دید و بدون اشک و روضه از آن گذشت؟ فضای مدینه سنگین است.
مدینه، کوچه؛ اینها واژههای خطرناکیست مخصوصا اگر یک «در» هم به آن اضافه شود. هوای شهر سنگین است. اینجا با دریا فاصله دارد و شرجی نیست اما هوا سنگین است. بعضی اوقات هوای همین تهران خودمان هم سنگین میشود اما یک شب جمعه که به زیارت سیدالکریم میروی هوا خوب میشود، یعنی حالت خوب میشود.
ولی داستان مدینه متفاوت است و هوا همیشه همینطور است؛ سنگین، خفه، پر از بغض...اینجا بین باب جبرائیل و باب البقیع تا دیوار قبرستان بقیع گلوگاه شیعه است، همیشه درد میکند و حتما طبیعیست.
درمانش هم همینجاست، مقابل بقیع میایستی و به امیر مدینه سلام میکنی. امیر مدینه سالهاست که ثابت است و هیچ ربطی به آل سعود و قبل و بعد از آنهم ندارد. امیر مدینه انسان کریمیست و شیعیان، اینجا همه در پناه او هستند. اما بازهم نباید از آن واژههای خطرناک در مقابلش بگویی؛ آنموقع طفل بود و کاری از سردار جمل و صفین و نهروان ساخته نبود.
مادر... و این واژه برای امیر پر از سوز است که در بدو ورود به شهر، باریکهای از این سوز در دل محبانش هم میآید؛ هوای مدینه عجیب گرفته است.
نفس کشیدن در شهری که دست مولا در آن بسته شده و آه بانوی دو سرا حضرت صدیقه طاهره(سلام الله علیها) در آن بلند شده است، باید هم برای شیعیانشان سخت و دشوار باشد.
«نفسهای سنگین و بغضآلود»؛ این کاملترین عبارت برای بیان حال و هوای مدینه است.
منبع:سراج24
ارسال نظر