کاپیتان آمریکایی :
سرباز زمستانی Captain America: The winter soldier
نجات بشریت توسط یک امریکایی: مفهومی که تقریبا بدون استثنا در تمام فیلمهای ابرقهرمانی هالیوود مطرح می شود.
کارگردانان: انتونی روسو، جو روسو
نویسندگان: کریستوفر مارکز، استفن مک فیلی
بازیگران: کریس ایوانز، اسکارلت جوهانسون، ساموئل ال. جکسون
کمپانی سازنده: والت دیزنی
(کاپیتان آمریکایی: سرباز زمستانی(، نام فیلمی ابر قهرمانی است که بر پایه شخصیت کاپیتان آمریکایی کتابهای مارول کامیکس و به کارگردانی برادران روسو ساخته شده است. این فیلم از جمله پرفروشترین فیلمهای امریکا در سال 2014 بوده است که در هفته اول اکران خود در آمریکای شمالی، به فروش رکوردشکن 96.2 میلیون دلار دست پیدا کرد و مجموع فروش جهانی خود را پس از 10 روز به 303.3 میلیون دلار رساندو درهفته آخر اکران به فروشی بالغ بر 250میلیون دلار دست یافت.
خلاصه داستان: کاپیتان آمریکایی دوباره بازگشته است تا ظاهرا با بدها و قلدرها مبارزه کند. استیو راجرز "کاپیتان امریکایی" این بار با ناتاشا رومانوف (اسكارلت جوهانسون) معروف به "بيوه سياه" از ديگر اعضاي سازمان شيلد، سازمان امنیتی موجود در فیلم " و "سم ویلسون "همراه ميشود تا راز توطئه موجود در شیلد را کشف کند او نهایتا به سرنخ هایی دست مییابد و به قاتلی روسی "باكي بارنز" میرسد که در نسخه اول فیلم از دوستان راجرز به حساب می آمده است و حالا او "کاپیتان امریکایی" باید با این سرباز زمستانی که اهل روسیه است، مبارزه کند. مبارزه خوبی علیه بدی!
پیشینه فیلم: این فیلم در واقع نسخه دوم کاپیتان امریکایی به حساب می آید. در نسخه اول فیلم" کاپیتان آمریکا: نخستین انتقامجو" ، استیو راجرز (کاپیتان امریکایی ) که فردی معمولی است به خاطر عشق و علاقه شدیدش به خدمت به کشور توسط دانشمندی به نام "ابراهام آرسکین" مورد آزمایش قرار گرفته و به فردی تنومند با قدرتهای خاص تبدیل می شود. او سپس برعلیه دشمنی نازی که در واقع دشمن مردم به حساب می آید مبارزه میکند.
درون مایه اصلی فیلم :
- کاپیتان امریکایی : نماینده کشور امریکا
در این فیلم برعکس بعضی دیگر از فیلمهای هالیوود،القائات و سمبل ها خیلی به وضوح به مخاطب ارائه شده است .عملا شما با یک قهرمان مواجهید با سپر و لباسی به شکل پرچم کشور امریکا .سپری که قدرت های ویژه ای دارد.همین شکل ظاهری ،آشکارا قهرمان بودن کشور امریکا را تبلیغ می کند.
- نجات بشریت توسط یک امریکایی:
مفهومی که تقریبا بدون استثنا در تمام فیلمهای ابرقهرمانی هالیوود مطرح می شود.
- معرفی دشمن متناسب با فضای سیاسی موجود :
"من نمیخواهم کسی را بکشم، من با قلدرها و بدها مخالفم و برایم مهم نیست از کجا هستند."این دیالوگ کاپیتان امریکایی در نسخه اول فیلم است که به وضوح چند نکته را مطرح می کند :اول اینکه امریکایی ها قهرمانان بشر دوستی هستند که قطعا در جبهه خوبی قرار دارند و هرجا بدی باشد با آن به مبارزه می پردازند در واقع همان برعکس نشان دادن تروریسم. دومین نکته اینجاست که این قهرمان تنها یک دشمن ثابت ندارد، به اقتضا زمان و مکان با هر آدم بدی به مبارزه بر می خیزد. حال این دشمن بد گاهی یک نازی است که مهمترین جرم او یهودی کشی به حساب می آید و گاهی یک فرد روسی."برهیچکس پوشیده نیست که امریکا در سالهای اخیر با کشور روسیه بر سر بعضی مسائل سیاسی منطقه ای به چالش برخورده است (حمایت روسیه از سوریه، مساله اوکراین، وتو شدن بسیاری از تصمیمات امریکا در قبال سوریه و سایر کشورهای خاورمیانه توسط روسیه)و همین چالش ها، رویکرد رسانههای این کشور را نیز نسبت به روسیه تغییر داده است. پس آنها باید این دشمن را برای مردمشان کاملا تعریف کرده و و از طرف دیگر آنها را برای مبارزه احتمالی آماده کنند."
نکته جالب توجه اینجاست که این فرد روسی زمانی از دوستان راجرز یا همان کاپیتان امریکایی به حساب می آمده است که حالا به دشمن مبدل شده است.
- تبدیل شدن یک فرد معمولی به قهرمان:
نکته مشترک در بسیاری از فیلمهای ابر قهرمانی هالیوود ،همین معمولی بودن آدم هاست.شما در مرد عنکبوتی هم با یک فرد معمولی و حتی گاها ضعیف الجثه مواجهید که براثر یک اتفاق (نیش عنکبوت )به فردی قدرتمند تبدیل می شود.در این فیلم هم (البته در نسخه اول آن) فرد بسیاری معمولی ای به نام "استیو راجرز" با انجام آزمایش دکتر ابراهام آرسکین به فردی تنومند و قدرتمند تبدیل می شود. همین معمولی بودن کمک می کند تا مخاطب بهتر با شخصیت همزاد پنداری کند و باور کند که او نیز میتواند به قهرمانی قدرتمند برای نجات کشورش تبدیل شود.
- قهرمان سازی و ایجاد چنین فرهنگی دربین امریکایی ها:
این فیلم هم مثل سایر فیلمهای ابر قهرمانی هالیوود، سعی دارد حس وطن پرستی و قهرمانی را دربین مردم امریکا به ویژه نوجوانان ترویج کند، استیو راجرز یک آدم معمولی است علی رغم ابتلایش به بیماری آسم همه تلاشش را به کار میبندد تا جذب ارتش امریکا شود و از این طریق به کشورش خدمت کند. او عاشقانه در این راه تلاش میکند چندین بار امتحان میدهد اما هربار مردود میشود اما او بازهم به واسطه شوق بسیارش به خدمت به وطن، در امتحانات بعدی شرکت میکند.
- معرفی الگو:
تواناییهای بالای کاپیتان امریکایی، نوجوان را به الگو برداری از او تشویق میکند پس رفته رفته تلاش میکند خودش را به او شبیهتر کند، در نتیجه باید برای دفاع از کشورش جانانه بایستد و مبارزه کند و از هیچ خطری نهراسد.
- راحت بخوابید که ما بیداریم:
القا امنیت ما قدرتمندیم و هیچکس آسیبی به شما نمیرساند. مخاطب اصلی این فیلم را در واقع میتوان قشر نوجوان دانست که درسنی قرار دارند که این گونه فیلمهای قهرمان محور و البته اکشن و هیجانی آنها را به خوبی به سوی خود جذب میکند. قدرت و پیروزی کاپیتانی که سمبل کشور امریکاست به راحتی حس امنیت را در وجود نوجوانان امریکایی ایجاد میکند. این در حالیست که وجود حس امنیت در بین مردم، از خود امنیت مهمتر است.
چند نکته :
- این قهرمان از همه خواسته ها و آرزو های خودش برای نجات مردم و خدمت به کشورش می گذرد.
- او به مشروبات الکلی حساسیت دارد ومشروب قدرتش را کاهش می دهد.
- این قهرمان، تا حدود زیادی اخلاق محور معرفی میشود، یعنی تنها به یک نفر علاقه داشته و پای همان علاقه هم میایستد.
- در واقع سازندگان فیلم با ظرافت موانع اسطوره شدن را به تصویر کشیده اند تا نیروهای آینده کشورشان از آنها دوری کنند که از آن جمله میتوان به مشروبات الکلی و روابط غیراخلاقی متعدد اشاره کرد.
ارسال نظر