دوفیلم براساس دوداستان واقعی

در سال ۲۰۱۴ دو فیلم بر اساس دو داستان واقعی ساخته می‌شود. یکی بر اساس زندگی «کریس کایل» مرگبارترین تک‌تیرانداز تاریخ آمریکا و دیگری «گری وب» خبرنگار افشاگر کالیفرنیایی. اما چه اتفاقی می‌افتد که یکی قهرمان می‌شود و دیگری به حاشیه می‌رود؟

تمجید از «کریس کایل»، بی‌محلی به «گری وب»

گلستان 24 ، سالانه صدها فیلم در صنعت هالیوود ساخته می‌شود و این غول عظیم سینمایی، میلیاردها دلار هزینه می‌کند تا مروج فرهنگ آمریکایی و توجیه‌گر سیاست‌های مغرضانه و مستبدانه آمریکایی ـ صهیونیستی باشد. از این رو، هر فیلمی که در آمریکا مخالف با این سیاست ساخته شود، نباید امیدی به دیده‌شدن و تسخیر گیشه داشته باشد.

یکی از این فیلم‌‌ها،‌ «پیغام‌رسان را بکش» است، درامی شخصیت‌محور و مبتنی بر واقعیت که شباهت‌های بسیاری با «تک‌تیرانداز آمریکایی»‌ دارد اما بر خلاف آن موفقیتی کسب نکرد. در حالی که از حیث نمره و رتبه در سایت‌های معتبر سینمایی نظیر metacritic، IMDB، rottentomatoes و ... اختلاف چندانی میان دو اثر وجود ندارد (این در حالی است که بودجه ساخت فیلم پیغام‌رسان را بکش فقط 5 میلیون دلار یعنی هشت برابر کمتر از تک‌تیرانداز آمریکایی است).

در پایان هر دو فیلم نیز تصاویری مستند از هر دو شخصیت نمایش داده می‌شود. شاید مقایسه داستان این دو فیلم دلیل موفقیت یکی و ناکامی دیگری را بهتر نشان دهد.

 

* قهرمان‌پروری در «تک‌تیرانداز آمریکایی»

فیلم سینمایی «تک‌تیرانداز آمریکایی» داستان زندگی کریس کایل (کریستوفر اسکات کایل) یک کابوی جوان است که به یگان ویژه نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا می‌پیوندد و طی چهار بار حضور در عراق به دلیل کشتن 255 نفر، بارها مدال افتخار دریافت می‌کند. اگرچه پنتاگون (وزارت دفاع آمریکا) 160 مورد از کشتارهای کایل را تأیید کرده است، با این حال او همچنان به عنوان مرگبارترین تک‌تیرانداز تاریخ نیروهای مسلح ایالات متحده محسوب می‌شود.

سرانجام این ماشین کشتار پس از 10 سال خدمت در نیروی دریایی آمریکا، در سال 2009 از آن جدا می‌شود و در سال 2013 هنگام کمک به یکی از آسیب‌دیدگان روحی از جنگ کشته می‌شود. او یک سال قبل از مرگ، کتاب خاطرات خود را تحت عنوان «American Sniper: The Autobiography of the Most Lethal Sniper in U.S. Military History» منتشر می‌کند. این کتاب تاکنون یک میلیون و دویست هزار نسخه (اعم از مکتوب و نرم‌افزاری) فروخته که 700 هزار نسخه آن مربوط به سال 2015 است و از این حیث، کتاب رکورددار سال جاری میلادی به شمار می‌رود.

فیلم تک‌تیرانداز آمریکایی از روی همین کتاب و توسط کلینت ایستوود 85 ساله ساخته شده است و طی آن چهره‌‌ای قهرمان، فداکار و انسان‌دوست از ماشین کشتار آمریکا به نمایش گذاشته می‌شود. در حالی که فیلم اقتباسیِ ایستوود به حقایق وفادار نبوده و داستان را هر جا که خواسته تغییر داده است. به عنوان نمونه،‌ در اواخر فیلم وقتی مارک لی (همرزم کریس کایل) کشته می‌شود، مادر لی آخرین نامه او را می‌خواند، نامه‌ای انتقادآمیز درباره جنگ، به همین دلیل کایل دلیل مرگ لی را همین رویگردانی از جنگ می‌داند. در صورتی که در واقعیت نامه لی چنین محتوایی ندارد (اینجا را ببینید)، از آن بدتر اینکه فیلم صرفاً به همزادپنداری با کایل می‌پردازد و قربانیان را نادیده می‌گیرد، حتی دلیل پیوستن کایل به جنگ عراق را حادثه 11 سپتامبر بیان می‌کند، در حالی که این حادثه دلیل جنگ عراق نبود، اما این یک دلیل خوب برای ترویج ایده مسلمان‌‌آزاری و مسلمان‌کشی است. موضوعی که با سیاست‌های آمریکایی همخوانی دارد. به همین دلیل به صورت گسترده تبلیغ می‌شود، در شش بخش در جوایز اسکار نامزد می‌شود (در یک بخش جایزه می‌گیرد) و به فروشی بالای 430 میلیون دلار دست می‌یابد.

 

* افشاگری در «پیغام‌رسان را بکش»

فیلم سینمایی «پیغام‌رسان را بکش» داستان زندگی «گری استفان وب» خبرنگار روزنامه سن‌خوزه مرکوری را به تصویر می‌کشد. این فیلم نیز اقتباسی از کتابی به همین نام به قلم نیک شو و نیز کتاب «اتحاد سیاه» نوشته خود گری وب است.

حوادث فیلم اواسط دهه 1990 رخ می‌دهد، گری وب در یکی از تحقیقات خود متوجه می‌شود بین سازمان سیا و شورشیان نظامی کنترا -که علیه دولت نیکاراگوئه مبارزه می‌کردند- ارتباطاتی وجود دارد. در واقع با همکاری سازمان سیا، مواد مخدر و کوکائین به کالیفرنیا وارد می‌شد و سود حاصل از فروش آن، هزینه‌های مبارزه شورشیان کنترا را تأمین می‌کند. افشاگری او موجی از خشونت و نفرت را در جامعه ـ به ویژه سیاهپوستان ـ علیه دولت و سازمان سیا به راه می‌اندازد، به همین دلیل روز به روز فشار بر روزنامه سن‌خوزه و گری وب بیشتر می‌شود تا او ادامه ماجرا را دنبال نکند. مثل همیشه روش‌های کثیفی هم برای این کار اتخاذ می‌شود، گری درباره این موضوع می‌گوید: «میتونی زندگی هر مردی رو زیر میکروسکوپ بذاری، میتونی موشکافیش کنی و زندگی یه مرد ساده رو به یه سیرک تبدیل کنی!»

گری وب دیداری نیز با جان کالینز دارد، یک عضو سابق سیا که موقعیتی شبیه به او داشته است. کالینز می‌گوید: «اولش جذب قدرت میشی، بعد معتاد قدرت میشی، بعدش قدرت تو رو می‌بلعه». از این دست دیالگو‌های نیش‌دار و افشاگرایانه در فیلم کم نیست. جالب اینکه گزارش افشاگرایانه وب تحت عنوان «اتحاد سیاه»، موجب دیدار بی‌سابقه رئیس وقت سازمان سیا با شهروندان لس‌آنجلس جنوبی شد و یک ماه بعد نیز به استعفای او انجامید. البته این اتفاقات برای گری وب گران تمام می‌شود و او پس از افزایش فشارها و خطراتی که خانواده‌‌اش را تهدید می‌کرد، از کار خبرنگاری کنار می‌کشد و دیگر نمی‌تواند از این راه به امرار معاش بپردازد.

در سال 1998، سازمان سیا گزارشی چهارصد صفحه‌ای منتشر می‌کند و طی آن به همکاری برخی اعضا با شورشیان کنترا اعتراف می‌کند. اما رسانه‌های آمریکایی سرگرم ماجرای رسوایی رئیس‌جمهور کلینتون و مونیکا لوینسکی هستند و به این گزارش توجهی ندارند. شش سال بعد از این موضوع، جسد وب در حالی که دو تیر به سرش
شلیک شده است، در آپارتمانش پیدا می‌شود و آن را خودکشی اعلام می‌کنند. اما ساده‌لوحی است اگر کسی مرگ او را بی‌ارتباط با گزارش «اتحاد سیاه» بداند!

طبیعی است این فیلم افشاگرایانه با سیاست‌های آمریکا همخوانی ندارد و کمپانی مشهوری نیز پخش آن را برعهده نمی‌گیرد. نتیجه این می‌‌شود که فیلم فقط 2.5 میلیون دلار فروش می‌کند و در هیچ یکی از بخش‌های اسکار نیز جایزه نمی‌گیرد.

ارسال نظر

  • ساسی
    0

    یک بام و دو هوا در سینمای امریکا مشهود هست و در فیلم ارگو تابلو شده بود اما در خصوص فنی باید هر دو فیلم را ببینم و بعد نظرم بگم

آخرین اخبار