شاهدان عینی و روایتهای جعلی
شایعه در فضای مجازی؛ دروازه بی دروازه بان
شایعه در وضعیتهای«ناهنجار» جامعه بیشتر بهوقوع میپیوندد و بهویژه در زمانهای بحرانی(مثل زمان جنگ)، حالتی به مراتب حادتر به خود میگیرد.
شایعه، بحران امروز نیست. انتشار پیام غیرواقعی همیشه ممکن بوده است. در گذشته این اتفاق به طور غیررسمی و معمولا دهان به دهان منتقل میشد، اما با گسترش رسانههای جمعی و در عصر ما رسانههای اجتماعی این موضوع سرعت بیشتری یافته و ابعاد تازهتری به خود گرفته است.
البته با تمام تحولات رسانهای، شیوههای قدیمیتر هنوز فعال هستند و شاید رانندههای تاکسی از مهمترین منابع شایعات باشند.
به گزارش گلستان 24 ، شایعه در وضعیتهای«ناهنجار» جامعه بیشتر بهوقوع میپیوندد و بهویژه در زمانهای بحرانی(مثل زمان جنگ)، حالتی به مراتب حادتر به خود میگیرد.
یکی از عواملی که به گسترش شایعه کمک بسیار میکند، عدم دسترسی به منابع موثق در کسب خبر است، آن هم در مواقعی که افراد بیش از گذشته احساس نیاز به خبر میکنند.
اندیشمندان ارتباطات میگویند که شایعه محصول دو عامل است: علاقه مردم به موضوع و میزان ابهام آن.
عوامل ایجاد شایعات:
شایعات همیشه به طور عمد توزیع نمیشوند بلکه در بسیاری از موارد به دلیل عدم دقت در نقل قول یا عدم توجه به جدی یا طنز بودن نوشته و یا در انتقال مطالب از رسانهای به رسانه دیگر دچار تحریف و تغییر میشوند.
در فضای مجازی به دلیل گسترش ابزارهای اطلاعرسانی، موج گسترش شایعات نیز بیشتر و سریعتر به حرکت میفتد. به خصوص با ایجاد شبکههای اجتماعی این روند سرعت بیشتری یافته است. ضمن آن که به دلیل تغییر در منابع رسانهها (از خبرنگاران به شهروندان) راه ورود خطا به رسانهها افزوده شده است.
به عنوان مثال در بسیاری از رسانهها، صفحات و اکانتهای شبکههای اجتماعی که در بسیاری از آنها جعل هویتها پررنگ است منبع خبررسانی محسوب می شوند. درحالی که بسیاری از آنها در نقل وقایع، نه به حقیقت وفادار میمانند و نه به دقت عمل میکنند.
شاهدان عینی و روایتهای جعلی
با گسترش رسانههای اجتماعی، یکی از عواملی که اخبار را مستند جلوه میدهد ادعای حضور در حاشیه یک واقعه مهم است. مثلا یک تصادف، یا درگیری یا انتخابات یا... حال اگر کسی ادعا کند من خودم به طور مستقیم در یک حادثه یا واقعه حضور داشتهام، شاید بتواند حرف غیرواقعیاش را به کرسی بنشاند. کمتر ابزاری میتواند اینگونه ادعاها را رد کند. چون:«او خودش در صحنه بوده و دیده!» از همین ابزار برای انتشار بزرگترین دروغها در فضای مجازی و بالاخص شبکههای اجتماعی استفاده شده است. مثل همان حمله تانکها به مردم در جریان وقایع سال 88.
عدم وجود دروازه بان
در رسانههای سنتی، حضور سردبیر یا مسئولیتپذیری مدیران، یا وجود یک راهنمای رفتار حرفهای باعث میشود که یک نظارت درونی بر خبرها و خروجیهای رسانه قرار گیرد تا از انتشار شایعات جلوگیری کند. اما در زمانی که هر وبلاگ یا هر اکانت و صفحه در شبکههای اجتماعی بدون نظارت دیگری منتشر میشود و مستقیماً به مخاطب میرسد، چه انتظاری میتوان داشت؟
پوشیده بودن هویت گویندگان
معلوم بودن نام نویسنده، یک عامل بازدارنده در برابر بیدقتی یا دروغ است. عموم افراد از گفتن مطالبی که از صحت آن اطمینان ندارند یا توان مسئولیت پذیری درباره آن را ندارند، پرهیز میکنند. اما در فضای مجازی هرکس میتواند با داشتن هویت غیرواقعی و بدون پذیرش مسئولیت خبر، آن را منتشر کند.
ضمن اینکه باید این موضوع را نیز در نظر داشت که افرادی هم هستند که به دلیل اعتقادات یا منافع سیاسی یا اقتصادی یا... در فضای مجازی فعالیت میکنند و از دروغگویی ابایی ندارند یا عمداً شایعهسازی میکنند تا منافع خود را پیگیری کنند.
تکثر گویندگان و تولیدکنندگان محتوا
به تعداد کاربران اینترنت و شبکهها و صاحبان وبلاگها، تولیدکننده خبر و مطلب وجود دارد.
در میان این همه محتوا در بیان یک واقعیت، وجود روایتهای غیرواقعی اجتناب ناپذیر است. گاهی به تعداد بینندگان یک اتفاق، روایتهای متفاوتی از آن واقعه منتشر میشود که منطبق با حقیقت نیست. کمی سوء نیت یا تمایل به شوخی یا اشتباه هم اگر چاشنی این روایتها شود یا به اصطلاح یک کلاغ را چهل کلاغ جلوه دهند، باید منتظر فاجعه ای نشست.
گاهی تکرار یک مطلب، آن را به عنوان یک حقیقت جا میاندازد و کم کم آن را به سند تبدیل میکند. کافی است نگاهی متخصصانه به برخی صفحات ویکیپدیا بیندازید تا بدانید چگونه برخی مطالب به دلیل تکرار به سند تبدیل شدهاند. در بسیاری موارد، سایتها و رسانههای زنجیرهای همگی به نقل از یکدیگر اقدام به انتشار مطلب میکنند. این تعدد نقل قول، برای بسیاری از مخاطبان اطمینانآور است.
سرعت بالای انتشار خبر
رسانههای مجازی و کاربران شبکهها بسیار تمایل دارند با بالا بردن سرعت انتشار خبر در رقابت با دیگران پیروز شوند. این موضوع نیز امکان بررسی دقیق صحت را غیرممکن میکند. گاهی چند ثانیه انتشار زودتر یک خبر باعث برد یک رسانه میشود و او را منبع یک خبر میکند و بسیاری از رسانهها نمیخواهند این مزیت را از دست بدهند. و گاهی همین نگاه فاجعه میآفریند!
مبارزه کاربران با شایعات
انتشار اخبار غیرواقعی آنقدر زیاد است که انتشار اشتباهات و گافهای رسانهها تبدیل به یکی از سرگرمیهای کاربران شده است.
این در برخی موارد به یک کار جدی تبدیل شده است. مثلا چند وقتی است که چند صفحه در شبکههای اجتماعی ایجاد شده که هدف خود را مبارزه با شایعات و دروغهای فضای مجازی عنوان کردهاند.
«ستاد مبارزه با چرندیات فیسبوک» نمونههایی از این شایعات را جمعآوری کرده است. شایعاتی از جمله اینکه«فارسی لهجه 23 عربی است» یا«ترکی زبان سوم جهان است» یا«صفحه اول پاسپورتهای کشورها چه چزی نوشته؟» و دهها شایعه دیگر.
همچنین سایتی با عنوان«تکذیب» با هدف جمعآوری اخبار تکذیب شده فعالیت می کند. این خبرها فقط مربوط به رسانههای دست چندم نیست، بلکه بسیاری از رسانههای اصلی نیز از این نمونه گافها میدهند که موجب تمسخر آنها میشود. سایت «گمانه» نیز چنین رویکردی را در پیش گرفته است.
ارسال نظر