سید محمد حسین حسینی وبلاگ نویس

از زمانی که از معلمی بازنشسته شدم و به رانندگی اتوبوس مشغول شدم هر روز چند سوژه ناب و جدید برای نوشتن به ذهنم خطور می کند. این درحالی بود که قبلا هرگز اینگونه نبود.

با نوشتن هر روز جوانتر می شوم

گلستان 24 :  سید محمد حسین حسینی  معروف به سید احمد حسینی  یکی از نویسندگان و روزنامه نگاران بی ادعا و خوش قلم کردکویی است که سالهاست در نشریات مختلف و رسانه ها می نویسد. علاوه بر همه این از چند سال قبل برای خودش وبلاگی راه اندازی کرده که در آن نوشته هایش را برای مخاطبانش ارائه می کند. این وبلاگ نقطه عطفی در همه سالهای نویسندگی اش بود. چرا که هر روز مستقیم و بی واسطه با صدها نفر مخاطب ارتباط دارد.

 خاطراتش از سالهای تدریس و معلمی در روستاهای کردکوی در برنامه نوبت شمای مورد توجه شبکه های بین المللی  هم قرار گرفته است .

   در یکی از روزهای عید وقتی که به شهر زادگاهش آمده بود . فرصتی به دست آمد تا با ایشان از نزدیک دیدار و گفت و گویی داشته باشیم.

 سید محمد حسین حسینی وبلاگ نویس

وبلاگ نویس فرهنگی در سالهای جوانی اش سابقه بازیگری و کارگردانی نمایش و تئاتر هم داشته است . آنهم در سالهای طلایی نمایش در کردکوی با بزرگانی همچون زنده یاد فرج الله زاهدی راد وهادی نامور.

  سید محمد حسین از حال و روز این روزهایش برایمان گفت و واز hین که هرروزه برای مطالبش مخاطبان جدید و خاطرات زیبا و فراموش نشدنی خاصی اتفاق می افتد احساس جوانی و شور و شعف می کند.آرزوها و رویاهای دوران کودکی اش تحقق یافته است. چرا که با قلم و نوشتن به همه آنها رسید.  

   آقای حسینی  این روزها در تهران رانندگی اتوبوس شهری بخش خصوصی مشغول است و شبها از ساعت ده شب به بعد کار وبلاگش را انجام می دهد. از ساعت چهار صبح به بعد هم به پاسخگویی مخاطبانش می پردازد.

   قبلا من دنبال سوژه بودم الان خود سوژه ها مرا شکار می کند

از زمانی که از معلمی بازنشسته شدم و به رانندگی اتوبوس  مشغول شدم هر روز چند سوژه ناب و جدید برای نوشتن به ذهنم خطور می کند. این درحالی بود که قبلا هرگز اینگونه نبود.

سید محمد حسین حسینی درادامه این دیدار توصیه و سفارشی به جوانهای نو قلم و فعال در این عرصه کرد و گفت: اگه قراره دراین عرصه فعالیت کنند و ماندگار باشند اول اینکه در بین مردم باشند ومطالعه زیاد و همه جانبه را فراموش نکنند.

خاطره فراموش نشدنی

  این وبلاگ نویس در پایان گفته هایش به تعدادی از خاطرات خویش در طی این سالها اشاره کرد و گفت: یکی از مخاطبانم که در حال تحصیل درمقطع دکترای ادبیات است در تماسی با من اجازه خواست که از خاطراتم کتاب و فیلمنامه بنویسد.

خاطره فراموش نشدنی دیگر من هم این بود که در یکی ازنوشته هایم متذکر شده بودم که 33 سال است که بعد از ازدواجم نتوانستم به مشهد مقدس وپابوس زیارت امام رضا(ع)بروم. چند روز بعد یکی از مخاطبانم بمن مسج داد و آدرس و شماره تلفن مرا خواست .بعد از چند روز یک پیک موتوری برایم 4قطعه بلیط هواپیما به مشهد و هزینه خورد و خوراک و اقامت رایگان من و خانواده ام در مشهدرا برایم آورد وما چهار روز سفر فراموش نشدنی به اتفاق خانواده ام به مشهد را داشتیم. هنوز هم نمی دانم شخصی که این هدیه ها را فرستاد کی بود.

شایان ذکر است وبلاگ ایشان به اسم یاد داشت های پراکنده آقا معلم و به آدرس sale30.blogfa.com در دسترس همه علاقه مندان است.

 

ارسال نظر

آخرین اخبار