مستضعفین را سانسور می کنند!
امروز و پس از ۳ دهه از وقوع انقلاب اسلامی، وضعیت به گونه دیگری است. طی یک حرکت تدریجی و به شکلی خزنده، واژه «مستضعفین» در مجموعه واژگان رایج جامعه ایرانی رنگ باخته و به اصطلاحی فاقد مابه ازای خارجی مبدل شده و در مقابل، برای خالی نبودن عریضه، معادلهای بیوزنی همچون «آسیب پذیرها» جای آن را گرفته است.
به گزارش گلستان 24، محرومین یکی از پرکاربرد ترین واژه در ادبیات اسلام، امام و انقلاب بوده است. شاخصی که ملاک حرکت همه ساختارهای اجتماعی و سازمانی و اداری می تواند باشد! میتوان همواره از پیشرفت های فزاینده شهری و لوکس سازی چهره شهرمان بیشتر سخن بگوییم، اما شاید به دور از اصولی باشد که ما برآن عهد بستیم! متن زیر در جهت تبیین هرچه اصولی تر پیگری و پرداخت این مسأله منتشر می شود.
«مستضعف» از جمله آرمانیترین و اساسیترین واژگان رایج در ادبیات شیعی است که همواره همراه و قرین تمام نهضتهای اصلاحی و به واقع اصلیترین عامل انگیزش این نهضتها بوده است. هیچگاه شاهد حذف این معنا در فرآیند مبارزات عدالتخواهانه نبودهایم و اساساً در صورت حذف آن، پشتوانهای برای این مبارزات متصور نبوده. در آخرین نهضت عمومی از این نوع، در ایران سال ۵۷، دقیقاً همین گفتمان بود که خیزش عظیم و همهگیر ایرانیان را شکل داد و در پی آن نیز مانع بزرگ برپایی عدالت از سر راه مردم برداشته شد.
در یکی از بدیع ترین فقرات تاریخ این سرزمین، فرمانی صادر شد مبنی بر تشکیل «بسیج مستضعفین»، تا آنچه در معارف دینی به مسلمانان وعده داده شده، تحقق یابد. به واقع با این اقدام، تکلیف انقلاب اسلامی در قبال وضع موجود و موعود مشخص شد. زمانی که سخن از مستضعفین به میان میآید، لاجرم مستکبرین نیز وارد گود میشوند و جریانی دوسویه با محوریت دو گروه یاد شده شکل میگیرد که تقابل آنها از ازل تا ابد، جهتگیری تاریخ را مشخص کرده است…
امروز و پس از ۳ دهه از وقوع انقلاب اسلامی، وضعیت به گونه دیگری است. طی یک حرکت تدریجی و به شکلی خزنده، واژه «مستضعفین» در مجموعه واژگان رایج جامعه ایرانی رنگ باخته و به اصطلاحی فاقد مابه ازای خارجی مبدل شده و در مقابل، برای خالی نبودن عریضه، معادلهای بیوزنی همچون «آسیب پذیرها» جای آن را گرفته است.
اینکه دیگر هیچ ردپایی از واژگانی نظیر «مستضعف» و «فقیر» در ادبیات سیاسی و اقتصادی ایران نمیبینیم، نشان از چه دارد؟ آیا عنصر استضعاف موضوعیت خود را از دست داده؟ یا اینکه تمام مستضعفین به وضع مطلوب رسیده اند و عدالت نیز به بهترین وجهش برپا داشته شده؟
جریانی که پس از جنگ، با تفکرات اقتصادی مبتنی بر اصالت تکنیک در قلب دولت جمهوری اسلامی شکل گرفت، آشکارا به سمتی حرکت کرد که دیگر نشانی از تقابل نفسگیر «فقیر و غنی» و «مستضعف و مستکبر» وجود نداشته باشد. تکنوکراتهای حاکم بر دولت سازندگی، با سانسور فکری مردمی که از جنگ ۸ ساله رها شده بودند، واژگان تهییج کننده را حذف کردند تا در پی این اقدام، «آرامش» را به جامعه جنگ زده ایران بازگردانند. به زعم گردانندگان دولت سازندگی، دامن زدن به استعمال واژگانی همچون «مستضعفین» تنشزا بوده و درگیری های اجتماعی را گسترش می داد. پس همان بهتر که نماد استکبار –آمریکا – برجسته شده و مستکبرین داخلی در پرده قرار گیرند…
سانسور عجیب و تخدیرکننده حاکم بر فضای فکری جامعه ایران به قدری مؤثر افتاد که حتی دامن «بسیج مستضعفین» را نیز گرفت. به گونه ای که امروز تنها شاهد استعمال «بسیج» خشک و خالی هستیم و خبری از «مستضعفین» در پسِ آن نیست. ترکیب این دو واژه، حتی در نگاه انقلابیون آرمانگرا نیز نامأنوس و نامتعارف جلوه میکند و این نشان از قوت سانسور یاد شده دارد.
پاسخ به اینکه «چرا این سانسور اتفاق افتاد؟» چندان سخت نیست. کافی است در معنای ظاهری «مستضعفین» دقت کنیم. این واژه اسم مفعول است. یعنی «کسانی که ضعیف نگه داشته شده اند». وقتی کسی ضعیف نگه داشته میشود، قطعاً کسی هم هست که آنها را «ضعیف نگه داشته است»و بسیج مستضعفین یعنی قیام «ضعیف نگه داشته شدگان» برای به زیر کشیدن «ضعیف نگه دارندگان». روشن است که در این صورت، حاشیه امنی برای «ضعیف نگه دارندگان» وجود نخواهد داشت.
و اینان همواره با خیل کثیری از مبارزین و شورشگران گلاویز خواهند بود.
وقتی گفته می شود در جامعه مستضعف وجود دارد، بلافاصله این پرسش پیش میآید که پس مستکبری هم وجود دارد و او کیست؟ این نیز یک عکس العمل عقلانی است.
حال چه باید کرد؟ بهترین راه همین است که میبینیم؛ تعدیل و تحریف واژگان و از حساسیت انداختن جماعت مستضعف در قبال آنچه بر آنها روا داشته میشود.
ستیز مستضعفین و مستکبرین، مرز نمیشناسد و نمیتوان با ظاهرآرایی، انقلاب را مبدل به پدیدهای فانتزی کرد. روح انقلاب اسلامی جز بر پیشروی مستضعفین نیست و اگر این روح از کالبد انقلاب اسلامی خارج شود، هیچ توفیری با انقلاب های دنیای غرب نخواهد داشت.
«سانسور مستضفین یعنی سانسور انقلاب». و حذف مستضعفین یعنی مرگ انقلاب.
نویسنده : روح الله رشیدی
ارسال نظر