تولدتان مبارک بانو...
به بهانه خلقت، چه هدیه ای می توان داد که در خور و شایسته باشد؟!
به گزارش گلستان 24:
تولدتان مبارک بانو...
در سالروز خجسته تولدتان، با همه رو سیاهیم عزمم را جزم کردم تا هدیه ای به شما پیش کش کنم برای تبریک.
اما چه بدهم که از نهر کوثرتان ارزشمند تر باشد بانو؟!
اصلا به بهانه خلقت، چه هدیه ای می توان داد که در خور و شایسته باشد؟!
به کسی که همه کوه ها و جنگل ها، آسمان و زمین، حتی حضرت محمد(ص) و علی(ع) هم به یمن مبارک وجود او خلق شدند.
حتی نمیدانم سر کدام قبر باید نشست و با شما سخن گفت بانو...
چادر مشکی ام را که خیلی وقت است فقط از روی عادت دنبال خودم یدک می کشمش به سر کرده ام. بلند است و سنگین.
گاهی در زیر آفتاب داغ تابستان و باران تند زمستان که به تنش شلاق می زند، خسته می شوم از وجودش و قصد می کنم رهایش کنم همان جا بماند!
شرمنده ام بانو. گاهی یادم می رود با چادرتان پشت درخانه چه به شما گذشت و خسته نشدید.....
امروز می خواهم با شما عهد ببندم که از این پس، چادرم یادگاری باشد از شما بانوی من.
هر کجا باشم، محکم روی سرم نگهش می دارم و اعتقادم خواهد شد، قول می دهم!
هدیه ام را بپذیرید بانو و برایم دعا کنید...
دختر کویر
متن جالبی بود