گفت و گوی تفصیلی گلستان 24، با ابوالفضل محمودزاده:
خواهش می کنم کمی برای این مردم دل بسوزانید
برخی از مسئولین بزرگوار ما، فقط به فکر منافع خود هستند. اصلا به دنیا و آخرت مردم بدبخت زاغه نشین، کارگر و کسانی که برای این انقلاب خون داده اند فکر نمی کنند.
ابوالفضل محمود زاده، فعال فرهنگی شهرستان گرگان، در مصاحبه اختصاصی با گلستان 24، درباره خود ، اعتقادات و فعالیت هایش می گوید:
1. لطفا خودتون رو برای ما معرفی کنید:
ابوالفضل محمودزاده هستم. 26 بهار را تجربه کردم و طلبه سطح دو حوزه علمیه قم هستم که در حال حاضر در مدرسه علمیه رضویه گرگان تحصیل می کنم. اکثرعمرم را در بسیج و سپاه و هیات گذراندم و به این گذر عمر افتخار میکنم .
دوران درس کلاسیک را با دیپلم فنی رشته مکانیک به پایان رساندم و بعد از مدرسه و قبل از حوزه آموزش سربازی را در نیروی هوایی ارتش هم تجربه کردم ، از 19 سالگی ازدواج کردم و در حال حاضر دو فرزند دارم.
همزمان با تحصیل سعی کردم هر کاری که به درد زندگی خودم و مردم بخورد را یاد بگیرم. مثلا دوره های طب سنتی ، کامپیوتر ، مسائل نظامی ، انواع حرفه ها و ... که البته در دوران تبلیغم خیلی استفاده شد را فرا گرفتم.
.2چی شد که به عرصه فرهنگ قدم گذاشتید؟
از ده سالگی مسئول کتابخانه پایگاه محل زندگیمان شدم و به تدریج مسئولیت فرهنگی پایگاه و مسئولیت های دیگر را به عهده داشتم تا اینکه به سپاه راه یافتم و مسئولیت های فرهنگی، عقیدتی ، آموزشی و البته آموزش های خاص مثل مربیگری عمومی و تخصصی نظامی که منتج به کلاسداری و ارتباط مستقیم با جوان ها شد را انجام دادم.
البته علاقه به تحصیل به حوزه ، تبلیغ و کار فرهنگی از قبل وجود داشت ولی همراهی با افراد مومن و انقلابی همچون حجت الاسلام گنجی ، حاج احمد کوچکزایی، حاج مجید جاهدی و...کمک و تشویق خوبی برای آغاز راه و کار فرهنگی بود.
اما معتقدم چند سالی هست که دیگر کار فرهنگی انجام نمیدهم. از بیانات امام خامنه ای عزیز کاملا مشهود است که ما در یک جنگ تمام عیار فرهنگی قرار داریم. این اعتقاد تمام فعالیت هایم را تغییر داده است.
.3چه کارهای فرهنگی در سطح استان انجام دادید؟
برای خودم، استان مان را به عنوان یک زمین جنگی، جوان ها و رفقای خودم را مواضع استراتژیکی که مورد تهاجم دشمن قرار گرفته، خودم را یک سرباز مطیع و ناچیز رهبری و اسلحه ام را ایمان ، کتاب ها ، لپ تاپ و گوشی موبایلم فرض کرده ام. معتقدم که اگر جز این باشد ضرر کرده ام !!!
پنج جبهه برای خودم تعریف کردم. خودم ، خانواده ام ، بچه های محله ام ، مردم شهرو استان خودم ، همه اهالی فضای مجازی ...
برای جبهه خودم که یک جبهه اعتقادیست فقط پرهیز از خط قرمزهای خدا رو تمرین می کنم البته کار سختی است ولی میتوانم. هیات ، مسجد، زندگی با شهدا و همراهی با دردهای مردم ، خیلی توی سختی های زندگی به دادم رسیدند.
در جبهه خانواده با احادیثی که از کتاب هایی مثل حلیه المتقین و مفاتیح الحیات مشغول جهادم و به تمام مسائل و ارتباطات زناشویی ، پدر فرزندی و خدمت به خانواده ام به چشم عبادت نگاه می کنم و همیشه در فکر این آیه شریفه هستم که در آن خداوند می فرماید خودتان و خانوادتان را از آتش حفظ کنید. این فکر را راه حل خیلی از مشکلات خانوادگی رفقای هم سن خودم می دانم .
در جبهه سوم زیر بیرق اهل بیت و در خط مقدم هیات مان با دوستانم زندگی می کنیم . فقط به مراسم هیات بسنده نکردیم. سعی من این است که با آن ها زندگی کنم. در تفریحات (مثل کوهنوردی صبح های جمعه و استخر و باشگاه ورزشی و ...) و شادی ها و غم ها و ... . معتقدم که این کار بعنوان سیره اهل بیت و علما بهترین راه برای انسان سازی است.
در مورد جبهه چهارم بطور مستمر با هیات ها و مساجد و موسسات بعنوان سخنران و مشاور ، همراهی با زائران و مجاوران امامزاده عبدالله گرگان بعنوان خادم و سخنران و مشاور و در اردوهای جهادی که در تابستان ها و در روستاهای محروم استان انجام می شود بعنوان خادم قرارگاه جهادی ، فعالیت تبلیغی وعمرانی دارم و فعالیتهای آموزشی در تمام رده های سنی مخصوصا بصورت تخصصی برای کودکان و نوجوانان انجام می دهیم .
اما در مورد آخرین و مهمترین جبهه (فضای مجازی) که حضرت آقا فرمودند حفظش از انقلاب هم واجبتر است هم فعالیت هایی دارم. مثلا همکاری در فصلنامه حوزه ، مدیریت وبلاگ های متعدد و فعالیت تبلیغی نرم افزاری در حوزه فضای مجازی با هدف رساندن معارف اهل بیت ، اسلام و انقلاب به اهالی این محیط ..
.4 به نظر شما چه کار های فرهنگی در استان باید انجام شود که نمی شود؟
مردم پاک و مهربان استان گلستان بهترین نعمتی هستند که خدا به ما داده است. ولی متاسفانه با اینکه رهبر ما تاکید کردند و می کنند ، مسئولین ما فقط به امر آبادانی دنیای مردم (ساختن روگذر و زیر گذر و رنگ زدن مداوم بلوارها و هرسال چند سانتیمتر بزرگتر کردن فلکه ها) توجه می کنند و از بعد روحانی و معنوی زندگی را که مایه قوام زندگی بشر است غافل می شوند. بعضا دیده میشود ضد این موضع مهم کار می شود !
من نمی گویم طبق روایات ما به آخرت توجه کنید تا دنیای شما آباد شود، حداقل دنیا و آخرت باید با هم باشد. متاسفانه اکثرمشکلات ما امروز از همین موضع بوجود می آید !
یا مثلا اگر امروز بخواهیم برای مراسمات مذهبی و انقلابی برنامه ای بگیریم و یا در سطح شهر پرچم اهل بیت نسب کنیم، متاسفانه کلی مانع جلوی راه قرار میگیرد. زیباسازی شهر آسیب می بیند و یا بودجه فرهنگی نداریم و هزاران بهانه دیگر. ولی اگر برنامه کنسرت موسیقی و ... باشد به اسم فرهنگ پشتیبانی شده و روزها و هفته ها بنرها با اسم و عکس های آنچنانی در سطح شهر نمایان می شود !
نشر فرهنگ اهل بیت ، شهدا و علما در جامعه اسلامی نسبت به ساخت و سازهای دنیایی باید در اولویت باشد و با شیوه های زیبا و به روز در متن زندگی مردم جا بگیرد. و اگرنه رفاه و آسایش و امنیت از جامعه رخت بر خواهد بست !
از طرفی روحانی ها و طلبه های ما هم باید همچون طلبه های جهادگر اول انقلاب همیشه فعال ، بروز و خالصانه آماده جهاد فرهنگی در همه عرصه ها باشند. به دروس حوزه اکتفا نکنند و مطالب مورد نیاز جوان امروز را بیاموزند و با بیان روان تحویل جامعه بدهند و در مقابل انحرافات برخیزند !
5. حمایت مسئولین در عرصه فرهنگ از شما چگونه است؟
گفتید حمایت یاد مسئولی افتادم که برای کاری در راستای مدیریت هیات به ایشان مراجعه کردم و فرمودند با دوستان هیاتی برید پیاده روی و ورزش و گزارش کار درست کنید . من بودجه اش را به شما می دهم و شما برای هیاتتان خرج کنید ...
الحمدلله تا الان روزی خور اهل بیت و خاصه امام زمان (عج) بودیم و خواهیم بود. بزرگواران همچنان قبل از انتخابات بیایند در روستاهای محروم کنار ما بایستند و یا در هیات اندکی کنار ما سینه بزنند، عکس بگیرند و ما را از دعای خیر خود محروم نکنند. همین ما را بس است.
.6 چه توصیه ای برای ارتقای سطح فرهنگ جامعه دارید؟
حقیر کوچکتر از اینم که توصیه به کسی بکنم ولی متاسفانه اگر به رفتارها، حرف ها و کشمکش های مسئولین در سایت های خبری استانمان نگاهی کنیم، یا به روستاهای محروم استان بیایید، می بینید که بعضی از بزرگواران چطور به دنبال منافع خود هستند و هیچ بفکر دنیا و آخرت مردم مستضعف ، زاغه نشین ها ، کارگرها و کسانی که برای این انقلاب خون دادند، هرسال به عنوان وظیفه با تظاهرات و راهپیمایی ها در تحکم این حرکت نقش ایفا می کنند و همچنان صبورانه پشت انقلاب ایستاده اند نیستند !!!
از همه اساتید ، علما ، مسئولین و خادمین به این انقلاب و نظام مقدس عاجزانه خواهش می کنم مقداری برای این مردم دل بسوزانند و بفکر دین و دنیای مردم زیردست خود باشند. این حرف را من از اساتید خود ، امام راحل و رهبری عزیزم یاد گرفتم که (اگر قدر این مردم را ندانیم روزی میرسد که یوم الله ای برعلیه ما اتفاق بیافتد و آن روز دیگر دیر بشود) ...
.7چه اهداف و برنامه هایی برای آینده دارید؟
ایده ها و آرزوهای زیبایی برای شهر و استان خودم دارم ولی فعلا تا عمر دارم می خواهم به مردم عزیزتر از جانم در روستاهای محروم استان و بچه مذهبی های غریب (که در حقشون زیبا گفت سید شهدای اهل قلم مرتضی آوینی «در جمهوری اسلامی همه حق دارن الا مذهبی ها») خدمت و نوکری کنم و خود ، زندگی و جوانی ام را وقف این راه خواهم کرد.
.8 حرف آخر؟
دوست دارم با شهدا و همچون شهدا زندگی کنم و تا میزها و پست ها رنگم را عوض نکرد هر چه زودتر در این راه شهید بشوم ...
از لطفتون خیلی ممنونم.
التماس دعا
ممنونم و موفق باشید.
ارسال نظر