عملکرد ضعیف و عجیب صدا و سیما درباره حجاب و عفاف
چرا مدیران تلویزیون، این مجریان پربیینده و دارای کلام نافذ را مجاب نکردند که از جنس همان جملات قشنگ و غیرشعاری که برای مسائل مختلف کشور می زنند، چند جمله هم راحت و خودمانی با مردم از بحث حجاب و عفاف و غیرت بگویند.
به گزارش گلستان 24، سال ۹۴ با رنگ و بوی فاطمی در حال تحویل شدن بود. احسان علیخانی و کامران نجف زاده و علی ضیاء و دیگران، بیشترین مخاطب ایرانی طول تاریخ کشور را پای برنامه های فرهنگی جمهوری اسلامی نشانده بودند. تقریبا همۀ ملت از همه اقشار خصوصاً نسل جوان، قشر خاکستری و حتی غربگرای جامعه، پای این برنامه ها نشسته بودند (ولو در کنار برنامه های دیگر).
چرا مدیران تلویزیون، این مجریان پربیینده و دارای کلام نافذ را مجاب نکردند که از جنس همان جملات قشنگ و غیرشعاری که برای مسائل مختلف کشور می زنند، چند جمله هم راحت و خودمانی با مردم از بحث حجاب و عفاف و غیرت بگویند.
مگر ما دیگر کجا این چنین فرصت و تریبونی داریم که برای مردم از این مسئلۀ حساس و بحرانی شده حرف بزنیم، آنهم زمانی که رنگ و بوی حضرت زهرا و بیشترین مناسبت را دارد. منبرها و برنامه های مذهبی که سقف مخاطبشان مشخص است.
سریالهایمان اگر هم پیام هنرمندانه و موثری در این قضایا داشته باشند – که بندرت دارند – باز معلوم نیست چقدر پیامهای غیرمستقیم را در ذهن و روان مردم بنشانند. باقی تبلیغات و انبوه کتابها و همایشها هم که اصلا ارتباطی برقرار نمی کند با قشرهای هدف. ما فقط می توانیم – غیر از اقدام انتظامی (که آنهم در کمال نامرئی بودن و بدون اثری جدی دارد انجام می شود!) – راحت و صمیمی و غیر کلیشه ای و اتفاقا صریح و بی پرده، با ادبیات متین و اقناعی، با مردم در این زمینه سخن بگوییم.
همان ادبیاتی که احسان علیخانی ها فعلا با آن بیشتر از همه، نبض مخاطبان عمومی جامعه را در دست گرفته اند و کلی حرفهای قشنگ انسانی از جنس کمک به همنوعان و مریضان و رعایت اخلاقیات اجتماعی و قوانین رانندگی و... به آنها می زنند و واقعا این حرفها اثرگذار هست.
در بحث عفاف و حجاب که اصلا اقشار هدف را برای حرفهای اثرگذار هیچ جای دیگر گیر نمی آوریم، چه فرصتی بهتر از این برنامه ها که فضایشان اتفاقا بیشتر مخصوص همین قشرها است، کلی دختران و زنان بدحجاب و امثالهم.
حتی عمو پورنگِ محبوب همۀ کودکان و تا حدی نوجوانان، چرا از مسئله حجاب و حیا، باز غیرکلیشه ای و اثرگذار، برای بچه ها نمی گوید. بچه هایی که بالاخره در معرض این مسائل قرار می گیرند و خیلی هاشان در خانواده های آن اقشار بزرگ می شوند و شاید هیچوقت حرف قشنگی از یک آدم محبوب در این زمینه نشوند. نمی شد وسط آنهمه حرفهای آموزندۀ طنازانۀ برنامه کلاه قرمزی – برنامه ای حتی با مخاطب بزرگسال - حرفهای اینگونه هم زد؟ نمی شد واقعا؟!
و باقی برنامه های پرمخاطب سیما در ایام نوروز. نوروزی که فقط حرفهای کلیشه ای یا کلی گویانه از حضرت زهرا در آن می شنیدی. و یا باز چند مادر شهید و چند تصویر از جبهه و شهدا را بصورت کلیشه ای و مخاطب پران می دیدی.
نمی دانم چرا مدیران تلویزیون و برنامه سازان یادشان رفته گوهر اصلی شخصیت حضرت زهرا و وصیت ثابت غالب شهدا یعنی عفاف را، آنهم با این همه ابتلای مردم در این قضیه و اینهمه فجایع اخلاقی و طلاقها و ... بخاطر بدعفافی جامعه.
یا این میزان فرهنگسازی عجیب تلویزیون برای رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی در بهترین ساعات و با دعوت از آدمهای خوش سخن که بالاخره اثرش را در ذهن مردم و کاهش ملموس تصادفات می گذارد. مگر قضیه ححاب و عفاف، اینقدر لولوخرخره است که از کنارش با بی تفاوتی محض رد می شویم و بعد تازه فقط آنجایی که امواج قشر متدین برای انجام کاری انقلابی در این زمینه براه می افتد، بر سرشان – با همین برنامه های تلویزیون و امثال بیست و سی – خالی می شویم که کار فرهنگی باید کرد، باید مردم را قانع کرد، اینقدر تند نباشید و ... . استدلالی که فی نفسه غلط است، اما به همین هم عمل نمی کنند.
همین مدعیان کار فرهنگی و همین مجریان و هنرمندان فرهیخته که ما هم به آنها احترام می گذاریم و بالاخره به حجاب و عفاف اعتقاد دارند و می گویند باید مردم را اقناع کرد، در تریبونهای نافذشان، چرا به همان زبان خودشان و لااقل در حدواندازه های خودشان از این مسئله نمی گویند. اگر آنها خودشان نمی گویند، واقعا نمی شود آن مدیر تلویزیون او را مجاب یا وادار کند، فقط برای چند جملۀ اثرگذار. (منظورمان افرادی که بیرون قاب تلویزیون کلاً بی بندوبارند و مردم دورویی تابلویشان را می فهمند هم نیست)
و بالاخره برنامه های قشنگ و واقعا فرهنگساز این روزهای اخیر سیما دربارۀ «مادری». باز هم امیرحسین مدرس و احمدزادۀ عزیز و مهمانانشان، جا نداشت که از این قضیه برای مردم حرف بزنند. یا یکبار بطور حسابی بگویند یا مکرر در شبهای مختلف جملاتی بگویند (باز تأکید می کنیم حرف زدنی راحت و صمیمی و در عین حال تلنگردهنده).
خب خودتان که می دانید عدم مراعات عفاف و حجاب، از اصلی ترین زمینه های تضعیف روحیه مادری و سایر مناسبات سنتی خانوادگی ایرانیان در جامعه است. تلویزیون بدرستی دارد برای احیای این مسائل در جامعه سرمایه گذاری می کند، اما بالاخره از بحث عفاف و حجاب و شبهات و القائات غلطی که مردم را بسمت عدم مراعات اینها دعوت می کند باید در همین برنامه های عامه پسند گفت دیگر.
اتفاقاً وسط همین برنامه ها، بدون تشریفات و اعلام قبلی، وسط همان حرفهای خودمانی با مردم. کجا دیگر می خواهیم بگوییم؟ در برنامه ای که از قبلش تبلیغات کرده ایم و برچسب حجاب به آن زده ایم و اعلام کرده ایم که آی مردم! می خواهیم شما را پای این حرفها و بیان مضرات و فوایدشان بنشانیم؟! خب طبیعی است که خیلی از آن مخاطبان بالا دیگر نمی نشینند پای این برنامه ها.
خلاصه ایام فاطمی و بهترین روزهای تلویزیون گذشت، بی هیچ کلمه ای از: یکی از دو سه بحران فرهنگی اصلی کشور. سال تحویل های بعدی تلویزیون هنوز هست، با همان مخاطب و اثرگذاری. برنامه های گفتگویی(تالک شوها) و سرگرمی با مخاطب عام هنوز هست.
این گزاره، که عمدۀ مردم ایران عمق فطرتشان پاک است و بلحاظ تاریخی و مسلمانی، زمینۀ اقناع در بحث عفاف و حجاب را هم دارند، گزاره ای درست و جدی است (اگرچه با همین نگاه منطقی، پیش کشیدن این حرفها برای نفی اقدامات انتظامی، خود یک مغلطه است). بخدا خیلی از این اقشار، هیچ حرف دلنشین و بی تکلفی در این زمینه از یک آدم معمولیِ باب خودشان نشنیده اند. هرچه شنیده اند، یا کتابی، یا خشک، یا از آدمهای «غریبه» از نگاه آنها و امثالهم. خیلی هاشان حتی همین حرفها را هم دیگر نمی شنوند و نمی بینند. بحث عفاف و حجاب روز بروز دارد از فضای عمومی و گفتمانی جامعه بکنج انزوا می رود و دستها و تریبونهای مختلفی در کار است تا آن را حتی از اولویت مذهبی ها هم خارج کند.
مدیران صداوسیما، مجریان محبوب، برنامه سازان روشنفکر، به مدعیانِ اقدام انتظامی ایراد نگیرید. خودتان با مردم حرف بزنید. اینهمه آنتن دست شماست. مسئله عفاف و حجاب، مسئله شما هم هست. مسئلۀ ملی است./جام
ارسال نظر