رتبهبندی فرهنگیان گلستانی؛ از رویا تا واقعیت!
رتبهبندی زمانی باید اجرا شود که بحث معیشت فرهنگیان حل شده باشد و معلم دغدغه مشکلات اقتصادی نداشته باشد تا بتواند به انجام فعالیتهای پژوهشی و علمی بپردازد.
به گزارش گلستان 24،چندی است صحبت از طرح رتبه بندی فرهنگیان به میان آمده و اعتراضهایی را در جامعه فرهنگی به همراه داشته است. در ادامه گزارشی به قلم وحید حاج سعیدی از فرهنگیان گلستانی را میخوانید که روز گذشته در خروجی فارس استانی قرار گرفت :
روح پژوهش و تالیف با کسب درآمد و گذراندن امورات زندگی منافات دارد. در واقع با اجرای این طرح در شرایط کنونی یک بار دیگر سونامی کپیکاری و حمله به دفاتر نشریات و چاپخانهها برای چاپ مقالات و کتب گردآوری شده راه خواهد افتاد! »
مقوله آموزش و پرورش را میتوان به یکی از کاربردیترین مقولات در عرصه آزمون و خطا، ایدهپردازی و اجرای انواع طرحهای و برنامههای گوناگون در کشور تعبیر کرد.
اهمیت این حوزه به قدری است که همه ساله در این خصوص مقالات و کتب مختلفی به زیور طبع آراسته میشوند و بیشمار همایش و سمینار در باب آموزش و لزوم پرداختن به آن برگزار میشود و صاحبنظران و اساتید فن در باب مسائل آموزشی و تربیتی ساعتها سخن سر میدهند.
صدا و سیما نیز در این بین حساب ویژهای برای آموزش و پرورش گشوده است و همه اخبار این حوزه، از اعلام پرداخت مطالبات فرهنگیان، اسکان فرهنگیان در کلاسهای مدارس در ایام نوروز گرفته تا موعد انتقالی فرهنگیان در فصل تابستان و سایر اخبار ریز و درشت مصوب شده و مصوب نشده را با ذکر جزئیات به موقع پوشش میدهد و با اهتمام خاصی موضوعات مربوط به فرهنگ و فرهنگیان عزیز را پیگیری میکند. و همواره این سئوال در نزد افکار عمومی مطرح است که چرا صدا و سیما هیچگاه از میزان رضایت کارکنان بانکها و سایر ادارات از هتلها و مهمان سراهای اختصاصیشان گزارش تهیه نمیکند و یا از افزایش حقوق و دستمزد آنان حرفی به میان نمیآورد؟!
ناگفته نماند که بخش اعظم یا به عبارتی تمامیت این اهتمام و حساسیت ملی در بخش آموزش و پرورش جنبه تئوری و گفتاری دارد و وقتی که سخن از تحول و اجرایی شدن چند هزارم درصد از این «دو صد گفته» به میان میآید، سنگی بزرگ به نام «کسری بودجه دولت» یا عاملی دست و پاگیر با عنوان «تعداد بالای فرهنگیان» مانع از به ثمر نشستن زحمات طاقتفرسا و خردمندانه اساتید و فرزانگان این حوزه میشود و تمامی رشتههای بافته شده در کتابها، همایشها، سمینارها و جلسات به طرفهالعینی به پنبه تبدیل میشوند.
جالب اینکه با وجود تصویب انواع طرحها و مصوبات مختلف در مجلس که قطع به یقین برخی از آنها بار مالی جدید برای دولت ایجاد میکنند وقتی پای فرهنگیان به میان میرسد اصل ۷۵ قانون اساسی مطرح میشود که بر اساس این اصل «مجلس نمیتواند مصوبهای بگذراند که برای دولت بار مالی جدیدی ایجاد کند!»
رتبهبندی فرهنگیان از حرف تا عمل
بحث رتبهبندی فرهنگیان در اوایل سال ۱۳۹۲ مطرح شد و مقرر شد بر اساس آن با توجه به صلاحیتهای حرفهای و فعالیتهای علمی و پژوهشی و … فرهنگیان در ردههای مختلف رتبهبندی شده و این رتبه در میزان دستمزد و حقوق آنان تاثیر مستقیم داشته باشد.
این لایحه تحت عنوان «لایحه رتبهبندی معلمان» دوم تیرماه ۱۳۹۲ در هیئت وزیران به تصویب رسید و به مجلس شورای اسلامی ارائه شد. اما مجلس آن را به هیئت دولت عودت داد تا اشکالات آن برطرف شود.
در واقع وکلای ملت پس از استماع سخنان موافقان و مخالفان طرح مذکور، در نهایت کلیات آن را با ۹۹ رای موافق، ۶۱ رای مخالف و ۲۱ رای ممتنع از مجموع ۱۹۹ نماینده حاضر در صحن مجلس رد کردند.
در جریان بررسی کلیات طرح مذکور احمد امیرآبادی، نماینده مردم قم در مجلس طی سخنانی به عنوان مخالف اول اخطار قانونی اساسی را براساس اصول ۷۴ و ۷۵ قانون مطرح کرد و گفت: «طرح نظام رتبهبندی معلمان مغایر این دو اصل قانون اساسی است چرا که در این طرح دولت مکلف شده لایحهای را به مجلس بدهد در حالی که ارائه لایحه از اختیارات دولت است و مجلس نمیتواند دولت را مجبور به این کار کند. متاسفانه منابع بودجه لایحه تامین نشده، لذا مجلس شورای اسلامی هم به همین دلیل لایحه را به دولت باز میگرداند تا اصلاح شود. در ضمن در شرایط رکود، تورم، نقدینگی بالا، بدهی معوقه بانکها و… تامین این بودجه هر چند ضروری برای دولت امکانپذیر نیست.» در سال ۱۳۹۳ نیز زمزمههایی در خصوص اجرای این طرح شنیده شد تا اینکه بعد از اعتراض فرهنگیان به اوضاع معیشتی و برگزاری تحصن در چندین شهر، اواخر سال گذشته یک بار دیگر مسئولان آموزش و پرورش، وعده اجرای طرح رتبهبندی معلمان را در سال ۱۳۹۴ مطرح ساختند و از ارائه لایحه تا پایان اسفند ۱۳۹۳ به مجلس خبر دادند. اما همانگونه که شاهد بودیم بررسی این طرح در سال ۱۳۹۳ به پایان نرسید و ارائه آن به مجلس به سال ۱۳۹۴ موکول شد. اما جالب اینجاست ارائه مجدد این طرح به مجلس در حالی صورت میگیرد که هنوز منابع مالی این لایحه دقیقاً مشخص نشده است.
در صورتی که در سال ۱۳۹۲ نیز طرح به همین دلیل از سوی مجلس شورای اسلامی به دولت عودت داده شده بود، اما دولت بار دیگر مُصر است که این طرح را بدون در نظر گرفتن جمیع شرایط به مجلس ببرد.
هر چند این طرح با طرح قبلی دارای تفاوتهای اساسی است و ظاهرا قرار است به جای تببین رتبه و عضویت علمی فرهنگیان، با یک مجموعه فوقالعاده شغل و چهار رتبه شغلی پایه، ارشد، عالی و خبره به پایان برسد.
طرح رتبهبندی، رضایت نسبی فرهنگیان یا اقناع افکار عمومی!؟
بدون شک «ایجاد انگیزه در کارکنان» یکی از راهکار علمی و عملی بالا بردن راندمان کاری و بهرهوری در سازمانها و نهادهای دولتی و غیر دولتی و جلوگیری از فرسودگی شغلی است.
اکثر مدیران به منظور ایجاد رقابت سالم بین کارکنان، از شیوهها و طرحهای گوناگون استفاده میکنند. اعطای وام و تسهیلات، افزایش حقوق و مزایا، مرخصی خارج از نوبت، اعطای تشویقی و … از جمله راهکارهای بالابردن انگیزه در کارکنان و کارگران سطوح مختلف است. یکی دیگر از شیوههای مدرن و به روز در ایجاد انگیزه، ردهبندی یا رتبهبندی کارکنان است. در واقع اجرای شیوه رتبهبندی بین کارکنان، نوعی ارزشگزاری به فعالیتها و اقداماتی است که فقط برخی کارکنان در اجرای آنها اهتمام دارند. ادامه تحصیل و بالابردن سواد اطلاعاتی، شرکت در همایشها و سمینارها، شرکت در دورههای حین خدمت، تالیف، ترجمه و … بخشی از اقدامات یاد شده هستند که به صورت اختیاری و داوطلبانه توسط نیروها انجام میشود ولی این آیتمها به مدیر کمک میکند تا در ردهبندی کارکنان و شناسایی کارمندان ساعی موفقتر عمل کند. البته نکته مهم در اجرای ردهبندی کارکنان، ایجاد شرایط برابر و یا به عبارتی مدنظر قرار دادن فعالیتهایی است که امکان اجرای آن توسط همه پرسنل امکانپذیر باشد که در غیر این صورت در حق سایرین اجحاف خواهد شد.
از برآیند مطالب بالا چنین بر میآید که رتبهبندی نه تنها با اصل عدالت و شایستهسالاری منافاتی ندارد، بلکه عین عدالت و شایستهسالاری محسوب میشود و اجرای آن در همه ادارات ضروری به نظر میرسد. اما آنچه که در این بین مغفول مانده است، اوضاع عمومی و شرایط حاکم بر وضعیت معیشتی و درآمدی فرهنگیان است که مانع از حرکت در فضای پژوهشی و علمی میشود و افرادی نیز که در این گام توفیقاتی به دست آوردهاند، از بیتوجهی به اقدامات صورت گرفته و عدم برخورداری از امتیازات ویژه ناراضی هستند.
یکی از معلمان مقطع متوسطه در استان گلستان که با مدرک لیسانس مدت ۲۰ است که به تدریس اشتغال دارد.
وی معتقد است کسب عناوینی چون سه بار معلم نمونه استان و کشور شدن، چندین رتبه در جشنوارههای مختلف شهرستانی، استانی و کشوری، تالیف سه کتاب، شرکت در بیش از ۷۰ همایش و ارائه مقاله به صورت پوستر و سخنرانی، چاپ بیش از ۵۰۰ مقاله کوتاه و بلند در نشریات و مجلات معتبر کشوری، شرکت در دورههای ضمن خدمت به مدت یکهزار و ۵۰۰ ساعت و سایر فعالیتهای پژوهشی دیگر نظیر تهیه جزوه، محتوای آموزشی الکترونیک، پاورپوینت، وبلاگ و … هیچ تاثیری در حقوق و مزایای شغلی وی نداشته است و حقوق مندرج در حکم کارگزینی وی مبلغ یک میلیون و ۶۰۰ هزار تومان است که با احتساب کسورات، بیمه، مالیات و بازنشستگی خالص دریافتی به کمتر یک میلیون و ۳۰۰ هزار تومان کاهش مییابد.
جالب اینکه این مبلغ با حقوق سایر همکاران وی که حتی یک صفحه مقاله ننوشتهاند برابری میکند و هیچ تفاوتی بین حقوق دریافتی وی و سایرین نیست.» با این وجود وی اجرای شتابزده این طرح را جایز نمیداند و معتقد است: «رتبهبندی زمانی باید اجرا شود که بحث معیشت فرهنگیان حل شده باشد و معلم دغدغه مشکلات اقتصادی نداشته باشد تا بتواند به انجام فعالیتهای پژوهشی و علمی بپردازد. چرا که روح پژوهش و تالیف با کسب درآمد و گذراندن امورات زندگی منافات دارد. در واقع با اجرای این طرح در شرایط کنونی یک بار دیگر سونامی کپیکاری و حمله به دفاتر نشریات و چاپخانهها برای چاپ مقالات و کتب گردآوری شده راه خواهد افتاد!»
ماهیت متفاوت رتبهبندی فرهنگیان
با وجود اینکه رتبهبندی باید بر اساس یک سری اقدامات پژوهشی و علمی صورت پذیرد، مسئولان در تفسیر لایحه طرح رتبهبندی معتقدند که بخش اول رتبهبندی که همان «رتبه پایه» محسوب میشود، شامل حال ۷۰ درصد از فرهنگیان میشود! در واقع چنین به نظر میرسد که اجرای این طرح نیز همانند سایر طرحها، ظاهری پژوهش محور و مطالعاتی دارد ولی در عمل، بر مبنای رضایتمندی نسبی همه فرهنگیان و اقناع افکار عمومی تنظیم شده است.
هر چند مسئولان ارشد در این وزارتخانه معتقدند که در آموزش و پرورش با دو خلاء انگیزه و شایستگی و مهارتهای حرفهای مواجه هستند و امیدوارند با طرح رتبهبندی این خلاءها برطرف شود ولی ذکر این نکته ضروری است که به باور بسیاری از کارشناسان اجرای طرح رتبهبندی در شرایط کنونی و بدون برطرف کردن مشکلات معیشتی و اقتصادی امکانپذیر نخواهد بود.
چرا که این طرحها در سایر ادارات در شرایط آرمانی و معیشتی مناسب، به منظور کسب موقعیت اجتماعی بالاتر در وهله اول و درآمد بیشتر در وهله دوم اجرا میشوند ولی این طرح، در آموزش و پرورش به منظور برطرف ساختن مشکلات اقتصادی و بهبود اوضاع معیشتی فرهنگیان تنظیم شده است که با ماهیت رتبهبندی منافات دارد.
محتوای طرح رتبهبندی
با وجود اینکه هنوز محتوای طرح رتبهبندی به صورت کامل مشخص نشده است ولی علیرضا منادی عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس در این خصوص معتقد است: رتبه نخست در طرح رتبهبندی معلمان شامل ۷۰ درصد آنها میشود که مواردی همچون پنج سال سابقه معلمی و گذراندن دورههای آموزشی از شروط آن است، فرهنگیانی که در رتبه نخست ساماندهی شوند، به میزان حقوق دریافتی آنها ۴۵۰ تا ۵۰۰ هزار تومان اضافه میشود.
رتبههای بعدی شامل رتبههای دو، سه و چهار است که فرهنگیان با توجه به مدرک تحصیلی، سابقه کار و سوابق پژوهشی همچون تهیه مقاله و تالیف کتاب در این گروهها دستهبندی میشوند.
منادی ادامه داد: رتبه چهار بالاترین سطح در طرح رتبهبندی معلمان است و افرادی که در این رتبه ساماندهی شوند، تا سه برابر فوقالعاده شغل را دریافت خواهند کرد و حقوق آنها به ۴ میلیون تومان در ماه خواهد رسید.» در صورتی که به گفته وزیر آموزش و پرورش، براساس احکام جدید مطابق رتبهبندی، حقوق دریافتی معلمان از ۱۶۰ تا۶۰۰ هزار تومان افزایش خواهد یافت و تبعا از حقوق ۴ میلیون تومانی خبری نیست.
البته گمانهزنیها در این خصوص و بررسی فرم قبلی این طرح نشان میدهد اجرای برخی آیتمهای در نظر گرفته در این طرح برای همه فرهنگیان امکانپذیر نیست. به عنوان مثال نوشتن کتابهای درسی، دبیری همایش، داوری در مسابقات علمی و فرهنگی، تدوین استانداردهای آموزشی، بازنگری در برنامههای درسی و محتوی آموزشی، راهاندازی مدارس قرآنی، راهاندازی شبکههای تخصصی رایانهای، طراحی سوالات منطقهای، استانی، کشوری و کنکور، طراحی و راه اندازی LRC (مرکز منابع یادگیری) و از جمله مواردی هستند که امکان اجرای آنها برای همه فرهنگیان وجود ندارد و به عبارتی این موارد فاقد دربرگیری هستند و شمولیت کلی ندارد و مختص عدهای خاص است.
بنابراین پیشنهاد میشود دست کم در تهیه سند یا طرح جدید به این نکات دقت شود و از گنجاندن مواردی که از جامعیت کافی برخوردار نیست، خودداری شود.
دقت در امتیازبندی نیز از دیگر خواستههای فرهنگیان است. به عنوان مثال در فرم قبلی به کسب عنوان معلم نمونه کشور چهار امتیاز تعلق میگرفت ولی به تالیف یک جزوه کلاسی پنج امتیاز! در صورتی که فرآیند انتخاب معلم نمونه (به ویژه در بخش کشوری) یک فرآیند پیچیده و دقیق است که میتوان ادعا کرد انتخاب معلمان نمونه از جمله مواردی در آموزش و پرورش محسوب میشود که اعمال سلیقه در آن نقشی ندارد و بر اساس کسب رتبه و امتیاز و شایستهسالاری است و با نوشتن یک جزوه سالها تفاوت دارد!
سخن پایانی؛
در پایان ذکر این نکته ضروری به نظر میرسد که جدا ساختن فرهنگیان از سایر کارکنان دولت از یک سو و تنظیم سینوسی مفاد رتبهبندی فرهنگیان و کم و زیاد کردن مبالغ و ضرایب در این طرح بر اساس اقدامات، اعتراضات و حتی تحصنهای صورت گرفته از سوی دیگر، منجر به کمرنگ شدن و حتی بیاثر شدن نتایج و آثار مثبت آن خواهد شد.
متاسفانه در طول سالهای اخیر افزایش حقوق و مزایای سایر کارکنان دولت نظیر افراد شاغل در محاکم قضایی، بانکها، رسانه ملی و … بدون درگیری و تخاصم بین دولت و مجلس و یا گره زدن آن به رکود اقتصادی، تورم، نقدینگی و سایر مسائل جانبی صورت گرفته است و در هیچ رسانهای نیز به آن پرداخته نشده است. اما در مورد حقوق فرهنگیان هنوز جزئیات طرح به تصویب نرسیده است، وزیر از افزایش حقوق در مهر ماه سخن میراند و رسانه ملی و سایر رسانهها نیز در سطح وسیع به نشر این خبر اقدام میکنند.
بنابراین جا دارد نگاه دولت به ماهیت عملکرد و ساختار اداری فرهنگیان تغییر کند و در هنگام افزایش حقوق و مزایا آنها را نیز در کنار سایر کارکنان دولت، قرار دهد و دست کم قانون خدمات کشوری به صورت یکسان در مورد همه کارکنان دولت اجرا شود.
در ضمن توصیه میشود به منظور احیای رسمی و حقیقی ماهیت فعالیتهای پژوهشی و علمی در مدارس و رونق گرفتن جریان علم و مطالعه در بین فرهنگیان، از دستاویز قرار دادن طرحهایی چون رتبهبندی فرهنگیان خودداری شود و این طرح زمانی وارد فاز اجرا شود که مشکلات معیشتی و اقتصادی تا حدودی رفع شده باشند تا نگاه به طرح رتبهبندی صرفا علمی و پژوهشی باشد و افراد به منظور مرتفع ساختن نیازهای معیشتی، به تحقیق و مطالعه نپردازند.
ارسال نظر