از تهران که گذشت دیگر شهرها را دریابید
از دور دور در خیابان تا کلاس آموزش رقص مختلط+فیلم
متاسفانه همواره در گوشه و کنار شهرهای مختلف اخباری مبنی بر خودکشی، قتل ، اخاذی مسلحانه و مسائلی از این دست تنها و فقط و فقط به دلیل مشکلات مالی که برخی از آنها ریشه در تجمل گرایی دارد صورت می گیرد.
به گزارش گلستان 24، در دی ماه سال 1391 بود که تیتر یک مصاحبه، با محتوایی باورنکردنی سبب شد تا عمق آسیبهای اجتماعی در گوشهای از کشور پهناورمان، تا حدودی مشخص شود.(1)
تیتر خبر این بود: «زندگی مشترک بدون ازدواج در محلات شمال تهران! »
اما این پایان کار نبود و با گذشت زمان این آمر به واقعیت نزدیک و نزدیک تر شد تا جایی که در سال گذشته اکثر رسانه ها به این معضل اجتماعی پرداختند.
ماجرای این خبر باورنکردنی مربوط به اظهار نظر یکی از مسئولان شهر تهران بود. مرتضی طلایی رئیس وقت کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای شهر تهران در مصاحبه خود گفته بود: «متاسفانه گزارشهایی مبنی بر تشکیل زندگیهای مجردی در شمال شهر تهران داریم که در آن دختر و پسر دانشجو بدون ازدواج رسمی زیر یک سقف زندگی میکنند.» زندگی ای که بعدها از آن به عنوان ازدواج سفید یاد شد.
مرور این خبر فاجعهبار (که ابراز آن از زبان یک مسئول شهری، میتواند مشخصکننده عمق و وسعتش باشد) تنها به این علت بود که تفاوتهای فرهنگ بعضی از نقاط تهران با اکثریت مناطق کشور، آشکار شود.
معضل مجتمعهای تجاری و کافیشاپها
این روزها ساختمانهای پر زرقوبرقی که بیشتر آنها از نقاط میانی به سمت شمال تهران مورد بهرهبرداری قرار گرفته است، مبدل به اعضای جدانشدنی زندگی شهری اکثریت ساکنان این مناطق شدهاند.واحدهای تجاری مستقل و فروشگاههای زنجیرهای در مجتمعهای تجاری، عموماً (و نه به صورت مطلق) به فروش کالاهایی مشغول هستند که یا فرهنگ مصرفگرایی را ترویج میکنند، یا مشوق بیتوجهی به فرهنگ عفاف و حجاب هستند و یا سلامت شهروندان را هدف قرار دادهاند.
عمده کالاها و خدمات عرضه شده در این مکانها عبارتند از کیفوکفشهای رنگارنگ عموماً زنانه، عروسکها و اشیای صرفاً تزئینی، جدیدترین انواع لوازم آرایشی و محصولات وابسته که تحت عنوان کالای بهداشتی فروخته میشوند، فستفودها، مانتو و شلوار و ساپورتهای رنگارنگی که از اساس ربطی به فرهنگ ملی و دینی ما ندارند و البته فروشگاههای عرضهکننده جدیدترین انواع موبایل و تبلت و کلا اجناس لوکس.
ناگفته نماند که بعضی مجتمعهای تخصصی که به فروش یک نوع خاص از محصولات و کالاهای سرمایهای اختصاص یافتهاند، کمتر از دیگران موجب ایجاد آسیبهای مورد اشاره میشوند اما روند کلی مجتمعهای تجاری اینگونه است که کمترین آسیب ناشی از عملکرد آنها، تبلیغ و درشتنمایی یک یا چند برند در زمینههای گوناگون است.
وقت گذرانی و دیگر هیچ
با خصوصیات ذکر شده، پاساژهای شمال شهر تهران اکنون بیشتر کارکردی شبیه پاتوق یا محلی برای قرارهای نامتعارف پیدا کردهاند. این را میتوان از رشد قارچگونه تعداد کافیشاپها در این اماکن دریافت. این یک واقعیت است که در بسیاری از ساعات روز، حتی نیمی از شلوغی کافیشاپها را نمیتوانید در مغازههای مجتمعهای تجاری مشاهده کنید.
ناگفتنیها از مفاسد اخلاقی اماکن تجاری شمال شهر تهران
سالهاست که جامعه ما با افزایش واضح در شمار زنان و دختران فراری مواجه است. ناگفته پیداست که حضور این اشخاص در میان افراد جامعه باعث ایجاد کدام مشکلات اخلاقی، فرهنگی و حتی بهداشتی میشود. از طرف دیگر حضور این اشخاص در جامعه و تعاملات آنها با سایر گروههای ضد اجتماعی، یکی از عوامل حتمی بروز جرایم خشن است. جرایمی مانند درگیریهای گروهی، قمهکشی، چاقوکشی، ایراد ضرب و جرح، تخریب اموال عمومی و موارد پرشمار دیگر از اثرات این حضور نامبارک است.
در این بین وجود جاذبه در معماری و رنگآمیزی مجتمعهای تجاری شمال شهر تهران، یکی از دلایل تبدیل این اماکن به پاتوق خلافکاران است. خلافکارانی که طیف وسیعی از خردهفروشان مواد مخدر و قاچاقچیان مشروبات الکلی را در بر گرفته و شامل دختران فراری و مروجان انواع دیگر فساد نیز میشود.
استخرمجتمعهای مسکونی
شمال تهران محل تجمع آپارتمانها و مجتمعهای مسکونی است که دارای امکانات رفاهی مختلفی هستند. پارکینگهای مجهز، لابیهای مجلل و البته استخرهای اختصاصی. استخرهایی که بههیچ عنوان قابل کنترل نیستند. با جستجو در منابع مختلف میتوان اخباری مبنی بر تبدیل این استخرها به استخرهای هنجار شکن و یا اجاره بدون محدودیت آنها به افراد مختلف یافت.(2)
اخیرا هم که متاسفانه از گوشه و کنار شهر تهران خبرهایی مبنی بر استخر مختلط و همچنین آموزش رقص مختلط می شنویم.اگر چه این مراکز به صورت غیر قانونی اداره می شود تما قطعا باید مسئولین بیش از پیش نظارت های خود را افزایش دهند تا شاهد این مراکز صد در صد غیر قانونی نباشیم.
مهمانیهای کاملاً عادی و باقی قضایا
این روزها اگر برای طیف نهچندان کوچکی از افراد جامعه شهرنشین ما، عدم رعایت بعضی از ارزشها در مجالس عروسی مبدل به یک عرف شده است اما در محلات شمال شهر تهران برگزاری جشنهای ساختارشکنانه ذیل عنوان تولد، سالگرد ازدواج، سالگرد آشنایی!!! و اخیرا هم جشن کذایی طلاق و بهانههای دیگر، امری غیرعادی نیست.
متأسفانه چنین فرهنگی که خواهناخواه به دیگر نقاط نیز سرایت خواهد کرد (آنچنان که سالهاست چنین شده است) نهتنها موجبات ایجاد بیبندوباری در بین جوانان میشود، بلکه با هر چه سستتر کردن بنیان عقاید مذهبی و اساس خانوادهها، زمینه بروز انواع انحرافات و فعالیت فرقههای ضاله را فراهم میکند.مراسم هایی که در ظاهر خانواده به مراسم مجردی و رقص و پارتی تبدیل می شود و معمولا آرامش همسایگان هم به طور محسوسی از بین می رود.
پیستی به نام خیابان
یکی از پدیدههای نهچندان دلچسب این روزهای شمال تهران، کاروان ماشینهایی است که فقط به نیت تفرج و سوزاندن بنزین گرانقدر، راهی خیابانها شدهاند.که بعضا مزاحمت هایی را هم برای افراد جامعه به وجود آورده است.مسئله ای که به دلیل اهمیت آن، روز گذشته رهبر معظم انقلاب در دیدار فرماندهان ناجا، در بخشی از بیانات خود به این نکته اشاره کردند که نشان داد تا چه میزان امنیت روانی جامعه در حال به خطر افتادن است. ایشان با اشاره قرار دادن لزوم توجه به امنیت روانی جامعه، یکی از ابعاد برهم زننده نظم و امنیت روانی را جولان جوان های سرمستِ غرورِ ثروت با خودروهای گران قیمت در خیابان ها دانستند.
از انواع چندصدمیلیونی و میلیاردی خودروهای روز و اشرافی ایتالیایی و آلمانی و کرهای و بعضاً فرانسوی گرفته تا مدلهای بازسازی شده و بهنسبت گرانقیمت خودروهای قدیمی همچون فولکس قورباغهای و ژیان، این روزها در خیابانهای شمالی تهران رژه میروند.البته این رژه مانند هر رژه دیگر، تعدادی تماشاگر را به سمت خود جذب میکند؛ تماشاگرانی که پیاده یا سواره در خیابان حاضر شدهاند.
نکته قابل توجه در این میان، ایجاد ترافیک و راه بندانهای شدید از سوی این اجتماع خودجوش ماشینی است. راه بندانهایی که بیخود و بیدلیل ایجاد میشوند و کمترین هزینه آنها، فرسایش اعصاب شهروندانیست که میخواهند با استفاده از حق قانونی خود، از خیابان عبور کنند.
نسلهای سوخته
شاید استفاده از عبارت نسل سوخته برای کسانی که در میان این شرایط فرهنگی گرفتار شدهاند، چندان دور از انصاف نباشد. در خیابانهای شمال شهر تهران از دوران پهلوی، دست کم سه نسل را میتوان دید که با این شرایط زندگی کردهاند. کمترین تعلیمات مذهبی را دریافت کرده و درنتیجه بیشترین فشارهای روانی حاصل از سستی رابطه خود با دین را متحمل شدهاند. خانواده هایی که اگر از هم نپاشیده باشند، آنچنان سست شدهاند که خارج از حالت طبیعی هستند. ناگفته نماند که این سرنوشت همه خانوادههای شمال شهر تهران نیست اما کم نیستند افرادی که شامل تعاریف مورد اشاره میشوند.
از دیگر شهرها چه خبر؟
متأسفانه اثرات نامطلوب فرهنگی که حاصل تأسیس مجتمعهای تجاری در شهرهای مخلف کشور است، موجب اعتراض مردم و مسئولان نقاط گوناگون کشورمان نیز شده است.بهعنوان مثال در شهر یزد بارها به عملکرد فرهنگی و اثرات نامطلوب مجتمعهای تجاری اعتراض شده است.(3)
همچنین در شیراز نیز عملکرد مجتمعهای تجاری سبب اعتراض نمایندگان شورای اسلامی شهر شده است.(4)
کدام نظارت کدام مسئول؟
متأسفانه برای نظارت بر مسائل فرهنگی و معضلات اخلاقی نشأت گرفته از فعالیت مجتمعهای تجاری، اگر چه نمیتوان وجود بعضی سادهاندیشیها و سهلانگاریها از سوی مسدولان را نادیده گرفت اما مشکلاتی همچون محدودیتهای قانونی و نامشخص بودن مصادیق جرایمی همچون بدحجابی و موارد مشابه نیز تا حدود بسیاری دست مسئولان مختلف را در زمینه رسیدگی بسته نگهداشته است.
تجمل گرایی ریشه بسیاری از مشکلات
با نگاهی هرچند گذرا به این معضلات می توان به این نتیجه رسید که آسیب های همین مسائل و مشکلاتی که مطرح شد می تواند در دراز مدت برای قشرهای مختلف جامعه جبران ناپذیر باشد.امروزه بسیاری از مشکلات خانواده ها به صورت مستقیم و غیر مستقیم به علت همین نابرابری سطح رفاه اجتماعی است.
متاسفانه همواره در گوشه و کنار شهرهای مختلف (حالا علاوه بر تهران این معضل به شهرستان ها هم ورود کرده است) اخباری مبنی بر خودکشی، قتل ، اخاذی مسلحانه و مسائلی از این دست تنها و فقط و فقط به دلیل مشکلات مالی که برخی از آنها ریشه در تجمل گرایی دارد صورت می گیرد.برای مثال، مشاهده می شود که ماشین شخصی یک خانواده که همه نیازهای آنها را برطرف می کند به دلیل شرایط منطقه یا محل و حتی فامیل که جو تجمل گرایی به آن وارد شده است به هر نحوی که شده پدر خانواده تصمیم به تغییر ماشین با هر شرایط بد اقتصادی هم که شده یا حداقل افزایش مدل ماشین می کند.حال این آمر در وسایل منزل، نوع پوشش و حتی در موارد حادتر منطقه و نوع منزل مسکونی هم مطرح است که خود این آمر به نظر می رسد به طور جداگانه نیاز به بررسی است.
رواج تجمل گرایی سمی مهلک برای اعضا جامعه
خلاصه کلام اینکه رفتن جامعه به سمت و سوی تجمل گرایی نتیجه ای جز افزایش فشار روانی بر جامعه و همچنین تعارض های غیر قابل اجتناب نخواهد داشت.از آنجایی که در آمد و سطح توان افراد مختلف جامعه یکسان نیست پیش بینی شرایط بالا دور از دسترس نخواهد بود.از طرفی نشان دادن و تبلیغ تجمل برای قشر آسیب پذیر جامعه می تواند شرایط بحرانی تری را برای جامعه ایجاد کند.مثال بارز آن هم ترویج مد و مدگرایی و همچنین جولان ماشین های مدل بالای خارجی در خیابان ها که واقعا این روزها به موضوعی حساس و عصبی کننده برای تک تک افراد جامعه که در خیابانها در رفت و آمد هستند شده است، شرایطی که همچون سمی مهلک برای اعضا جامعه عمل می کند.
از این رو از اعضاء جامعه انتظار می رود که در هر درآمد و شرایط اقتصادی که به سر می برند تا می توانند از بروز تجمل و تجمل گرایی پرهیز کنند نکته ای که مورد توجه و تاکید دین اسلام و همچنین قوانین اسلامی کشور هم هست.و از طرفی دیگر نظارت دلسوزانه و نه با زور مسئولین را هم می طلبد تا در فضایی صمیمانه و در سال دولت و ملت همزبانی و همدلی حداقل استارت حرکت جامعه به سمت عدم تجمل گرایی و عدم فخر فروشی خورده شود.
ارسال نظر