به بهانه تفسیر دلخواه آزادی؛
«آزادی بیان» در غرب، بامی که دو هوا دارد!
احترام به ادیان واجب نیست و می شود دستمایه تمسخر قرار گیرد چرا که آزادی بیان هست! اما سؤال این است که چرا فقط کشیدن کاریکاتور پیامبر اسلام آزادی بیان است؟
* روایت اول
به گزارش گلستان24، به جرأت می توان گفت که نام "شارلی ابدو" منفورترین وتلخترین نام برای مسلمانان در سال گذشته بود. این نشریه سال گذشته در ادامه توهین هایش به پیامبر گرامی اسلام، تصویر موهنی از ایشان چاپ کرد؛ سپس در جریان یک درگیری مسلحانه تنی چند از اعضای تحریریه این نشریه به قتل رسیدند. انگشت اتهام از سمت غرب به سوی جامعه مسلمانان رفت؛ جامعه ای که به مقدس ترین نماد دینشان یعنی پیامبرشان توهین شده بود و با کشته شدن توهین کنندگان، اتهام "تروریسم" را نیز باید بر دوش می کشیدند. این وقایع محملی شد برای غرب در به چالش کشیدن تفکر اسلامی.
رسانه های غرب نوشتند: «حمله مرگبار به دفتر مجله شارلی ابدو در پاریس با شعارهای "الله اکبر" و "ما انتقام پیامبر را گرفتیم"، بار دیگر دلنگرانی از گسترش نفوذ اسلام گرایان افراطی و حمله به دستاوردهای مدرنیته همچون نقادی، روشنگری و آزادی بیان را به مهمترین موضوع روز جهان آزاد بدل ساخته است. حادثه ای که جهان را در شوک و انزجار فرو برد. این نخستین بار نیست که اسلام گرایان فناتیک به بهانه توهین به "مقدسات دینی" یا به بهانه مبارزه با "دشمنان اسلام" به خشونت برای محو و یا مرعوب ساختن منتقدان متوسل شده اند. فتوای قتل سلمان رشدی، شاهین نجفی، تسلیمه نسرین و استفاده از تهدید و خشونت علیه روزنامه نگاران، نویسندگان، کاریکاتوریستها و شخصیتهای سیاسی، هنری و فرهنگی در دانمارک، سوئد، هلند و دیگر کشورها به بهانه توهین به مقدسات مسلمانان، دشواری رواداری در برابر آزادی بیان و دگراندیشی در میان اسلام گرایان افراطی را آشکارا به نمایش می گذارد.»
ویا گفتند: «پرسش این جا است که اصولا تلاش برای واداشتن انسان امروزی به پیروی از قوانین شریعتِ وضع شده در هزار و چند صد سال پیش - به جای تطبیق باورهای دینی با جهان امروز- تا چه حد ممکن است بتواند میراثی به جز واپس گرایی، استبداد دینی، خشونت و تروریسم می تواند برجای بگذارد؟»
و در تلاش هایی سیاسی این گونه نوشتند: «وجه دیگر جنبشهای اسلامگرا که امروز در همهی نقاط دنیا فعال هستند و کمتر از دو وجه مذکور بدان توجه شده، جنگ اسلامگرایان با آزادیهای فردی و اجتماعی است. اسلامگرایان در عین استفادهی حداکثر از آزادی بیان، آزادی مذهب، آزادی رسانهها و آزادیهای فردی (مثل پوشش و خوراک و تحصیل و تفریح) در جوامع غربی این آزادیها برای غیر خود (بالاخص برای یهودیان، زنان، همجنسگرایان، و بیدینان) را دشمن خود تلقی می کنند و در هرجا و حیطهای که قدرتی به دست آوردهاند آنها را محدود ساختهاند. شهروندان و دولتهای غربی کمتر این وجه را جدی گرفتهاند و به همین علت از کشتار تحریریه نشریه فکاهی شارلی ابدو شوکه می شوند...»
اما در این میان هیچ کس نگفت که کشتن جسم انسانی در قالب ترور به همان اندازه ناپسند و منزجر کننده است که ترور روحی جمع زیادی از انسان های این کره خاکی که مسلمان نام دارند.
* روایت دوم
در سال 2003 میلادی کتاب "رمز داوینچی" اثر "دن براون" نویسنده آمریکایی به کتاب فروشی های سراسر دنیا راه یافت و با ترجمه های مختلف رکورد فروش کتابی همچون "هری پاتر" را شکست. سال ها بعد و در سال 2006 "ران هاوارد" کارگردان و تهیه کننده آمریکایی نسخه سینمایی از این کتاب را به تصویر کشیده و به بازارهای سینمایی عرضه کرد.
کتاب و فیلم رمز داوینچی در جهان مسیحیت چالش برانگیز شد و باعث اعتراض بسیاری از بزرگان مذهبی کلیسای مسیحی در جهان گردید.
در تمام رسانه های غربی از این آثار به عنوان اثری یاد می کنند که موضوعی جنجال دارد.
اما موضوع رمز داوینچی چیست که تا این حد از نظر همه و همه جنجالی به نظر میرسد؟ ماجرای داستان حول یک تئوری خاص در مورد تاریخ مسیحیت میگردد که پیش از این کتاب نیز در موردش صحبت شده است و تاریخدانانی با آن موافقند. طبق این تئوری، عیسی مسیح با مریم مجدلیه ازدواج کرده و صاحب فرزند شده است و کلیسای کاتولیک و واتیکان با اطلاع از این قضایا قصد در پنهان کردن آنها داشتهاند. در ضمن "جام مقدس" نه یک شیئی بلکه خود مریم مجدلیه است.
رمز داوینچی از نظر غرب یک اشکال بزرگ داشت: شدیداً علیه کلیسای کاتولیک، واتیکان، پاپ و گروه مذهبی اپوس دئی است.
* روایت سوم
روز یکشنبه 3 می 2015 نمایشگاه کاریکاتور از پیامبر اسلام به عنوان بخشی از کنفرانسی موسوم به گارلند برگزار شد که مرکز آمریکایی "دفاع از آزادی" برگزار کرده بود.
برگزارکنندگان گردهمایی گارلند، گروه "دفاع از آزادی آمریکا" گفتهاند هدف از آن، رویدادی برای "آزادی بیان" است. پاملا گلر، یک وبلاگنویس فعال و جنجالی این مرکز را اداره میکند.
یکی از سخنرانهای این کنفرانس خیرت ویلدرز، سیاستمدار راستگرای هلندی بود که به خاطر اظهارنظرهایش در انتقاد از اسلام مشهور است.
برگزاری مسابقه کاریکاتور از پیامبر اسلام هم بخشی از این مراسم بود که جایزه ۱۰ هزار دلاری داشت و تصاویری حاوی اهانت به پیامبر اسلام هم به نمایش گذاشته شده بود.
* روایت چهارم
حزب "جبهه ملی" فرانسه، ریاست افتخاری این حزب را که از آن ژان- ماری لوپن، بنیانگذار "جبهه ملی" بود، به دلیل تکرار سخنان ضد هولوکاست وی، به حالت تعلیق درآورد. به این ترتیب اعضای اصلی این حزب پشتیبانی خود را از ماری لوپن، دختر ژان-ماری لوپن، رئیس کنونی حزب نشان دادند. عضویت بنیانگذار حزب "جبهه ملی" هم در حزب به حالت تعلیق درآمده است.
لوپن بارها گفته بود که واقعه هولوکاست و اتاقهای گاز فقط "مسئله جزیی تاریخ" در جنگ جهانی دوم بوده است.
دادستانی کل کشور در فرانسه، تحقیقات مقدماتی خود در مورد اتهام انکار جنایت علیه بشریت توسط لوپن را آغاز کرده است.
* فرجام سخن
آزادی بیان و اصولا آزادی های فردی، مفهومی است که تولدش در غرب از قرن 19 و 20 فراتر نمی رود، حال آن که در تعالیم اسلام و در بیانات حکومتی بزرگان اسلام و به ویژه گفتمان سیاسی و اجتماعی شیعه، قرن ها پیش بسیار از آزادی های فردی و زبانی سخن گفته شده است.
از این تفاوت و از بحث مربوط به شرایع که بگذریم، باید گفت در جوامع غربی در باب آزادی به یک نکته توجه نمی کنند و یا به عمد توجه ندارند ( که احتمال دوم قوی تر است) و آن این که همان قواعد و اصول بشری که به ادعای غربیان مبانی آزادی های فردی و اجتماعی را تبیین می کند، دقیقا همان اصول به احترام متقابل و عدم اهانت به باورهای دیگران نیز اشاره دارند و رعایت آن را واجب فرض می کنند. پس تمسخر و دستمایه طنز قرار دادن گروه قابل توجهی از جمعیت جهانی بر اساس اصول بشری کاری منزجر کننده و قبیح و غیراخلاقی است.
از این نیز بگذریم، احترام به ادیان واجب نیست و می شود دستمایه تمسخر قرار گیرد چرا که آزادی بیان هست! اما سؤال این است که چرا فقط کشیدن کاریکاتور پیامبر اسلام آزادی بیان است و چرا فقط هنرمندی! امثال سلمان رشدی فریادگر آزاداندیشی هستند؛ اما آثاری چون کد داوینچی، مصائب مسیح و مانند آن آثاری چالشی و جنجالی هستند که باید در مورد آن ها کمی! سخت گیرتر بود.
انتخاب حجاب وپوشش اسلامی برای حضور در جامعه تحت تعاریف آزادی فردی نیست و باید از آن جلوگیری کرد. صحبت از هولوکاست و هرگونه خدشه به آن تحت قواعد آزادی بیان نیستند و چه "روژه گارودی" باشی و چه مؤسس یکی از بزرگترین و مؤثرترین احزاب سیاسی فرانسه باید تاوان اظهارات مخالفت با صهیونیسم را بپردازی و اتهام نژادپرستی را به جان بخری؛ اما اگر سلمان رشدی باشی یا عضو شارلی ابدو، و فقط به اسلام بتازی، تو تحت قاعده آزادی بیان مختاری و باید محترم شمرده شوی و حتی محافظت از تو بر عهده کشورهای بزرگ! دنیاست.
ارسال نظر