سکانداری هنری وزارت ارشاد توسط معاون مهاجرانی/ اقدمات مشابه دوران مهاجرانی و جنتی توسط معاون مشترک
حضور علی مرادخانی در معاونت هنری وزارت ارشاد باعث شده این روزها آثار بیشتری در حوزه تئاتر، یادآور دوران وزارت مهاجرانی باشند.
به گزارش گلستان 24، این سخنان که در ادامه خواهید خواند تشکر نمایندگان مجلس یا جمعی از صنوف مختلف نسبت به عملکرد وزیر ارشاد نیست. "به حمدالله، نخوت باد دی و شوکت خار آخر شد. پیدا بود که آن حرکت غریب در سیاست و اقتصاد و فرهنگ و اخلاق نمیتواند ماندگار باشد. به تعبیر حکیمان، حرکت قسری تداوم ندارد. اگر اندکی آگاهی فرهنگی و یا شناخت عرفی داشتند میدانستند که تاریخ را نمیشود حذف کرد. مثلا فرض کنید بخواهند جلسه استیضاح را از مذاکرات مجلس حذف کنند و… به هر حال از وزیر محترم و شایسته فرهنگ و ارشاد، جناب آقای جنتی بسیار ممنونم! "
بلکه این یادداشت توسط عطاالله مهاجرانی، وزیر ارشاد دولت اول خاتمی که چند سالی می شود به انگلیس پناه برده و بی بی سی نشین شده مرقوم شده است. وی در این یادداشت از علی جنتی، وزیر جدید ارشاد به خاطر نصب عکس خود در وزارتخانه تشکر کرد.
البته جنتی نیز به صورت غیر مستقیم و در مصاحبه نوروزی با هفته نامه سروش جواب محبت وی را داد. وزیر ارشاد درباره مهاجرانی می گوید:" خب ایشان بالاخره یک امتیازات فکری خوبی داشت، آدم اهل مطالعه و کتابخوانی بود، حوزه کتاب و مسائل فرهنگی را خوب میشناخت."
البته جدای از بحث تشکرهای ردوبدل شده از جانب این دو وزیر سابق و وزیر فعلی، در عمل نیز به نقطه مشترک هایی زیادی رسیدند که انتصاب علی مرادخانی، مدیر مرکز موسیقی وزرت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دوره وزارت مهاجرانی به عنوان معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی جنتی از همین مصداق های نقطه مشترک های عملی است.
مرادخانی، همواره از سوی اصلاح طلبان مورد حمایت بوده و از جمله مدیرانی است که همزمان با استعفای مهاجرانی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، به همراه تنی چند از مدیران منصوب مهاجرانی، استعفا کرد.
شاید به دلیل همین انتصاب مشترک است که شرایط هنرهای نمایشی امروز یادآور شرایط دوران اصلاحات است. وقتی مهاجرانی در جلسه استضاح خود گفت تئاتر یک اجرای زنده است و در اجرای زنده همواره امکان تخلف وجود دارد. و با یادآوری نمایش رابینسون کروزوئه نیز که در زمان اجرای آن، دو بازیگر مرد لباسهای خود را درآورده و با لباس زیر مقابل تماشاچیان قرار گرفته بودند، توضیح داد که به کارگردان این نمایش در مورد لباس متناسب تذکر داده شد و او هم گفت من عرف را میدانم و اصلاً خودم آخوندزادهام. این شرایط امروز بیش از دیروز در تئاتر ما دیده می شود. اگر آن روزها نمایش رابینسون کروزوئه، هملت و پدر نمایش نامه های غیر سالمی بودند، امروز این تعداد به یمن فصل مشترک های اجرایی و انتصابی و بعضا عقیدتی آقای جنتی با عطاالله مهاجرانی در حال افزایش است.
به طور مثال در نمایش نامه پاییز اثر برهانی مرند، یکی از بازیگرهای دیالوگ های بسیار سخیف و کلمات مستهجنی را ایراد کرد که برای حاضرین در سالن نمایشنامه ایرانشهر نیز غیر قابل تصور بود.
نمایش پاییز
این روند ادامه پیدا کرد تا جایی که سرسنگی مدیر مجموعه ایرانشهر با دستور خود این نمایش را البته بعد از شش روز که به روی سن رفت، متوقف کرد. این در حالی بود که سرسنگی در پاسخ به این پرسش که آیا فشارهای بیرونی باعث توقیف این نمایش شده است، تاکید کرد: هیچ فشار بیرونی نبود، بلکه تصمیم شخصی من بود و تمام مسئولیتش هم متوجه من است، زیرا به عنوان مدیر در قبال تماشاگران مسئول هستم و در این مدت تماشاگرانی که با خانواده آمده بودند نسبت به آنچه در این نمایش گفته میشد، اعتراض داشتند.
یا برای یک مثال دیگر که نشان از مهاجرانیزه شده شرایط امروز تئاتر دارد می توان به اجرای نمایش" لودلو" از اولین آثار لنفورد ویلسون نمایشنامهنویس آمریکایی در مشهد اشاره کرد. با دیدن صحنههای استفاده از لباسخواب توسط دو بازیگر دختر این نمایشنامه درنهایت باید گفت داستان بهصورت آگاهانه و کاملاً غرض ورزانه و با اجرای بیهویت و استفاده از متن ضعیف وعبورازخط قرمزها و تابوشکنیهای ضدایرانی - اسلامی سعی در به سخره گرفتن ماهیت اصلی دختران معتقد به اصالت حجاب دارد.
نمایش لودلو
متأسفانه زیر پا گذاشتن شئونات اخلاقی و رسیدن به مدلی جدید از فرهنگ وارداتی غربی و هتک حرمت و دریدن فرهنگ ایران اسلامی عزیزمان بیش از هر چیز قابلتأمل و نقطه دردناک اینگونه نمایشنامههاست .نمایشنامههایی که بابی فکری و بیهویتی کارگردانانی تازهکار شکل میگیرد و فحوای محتوایی این اجراها نتیجهای جز ضربه به پیکره تمدن هزاران ساله ایرانی نیست.
نمایشنامهای به روی صحنه میرود که حتی نوشتن از آنهم دستمایههایی از سانسور را با خود به همراه دارد. مشاهده صحنههایی چون استفاده از لباسخواب در روی سن و رابطه عاشقانه دو دختر و درعین حال توجه به معشوقهای واحد تنها نمای کوچک ترسیمی از نمایشنامه ایست که در این اثر شاهد هستیم.
اما شاهد هستیم نه تنها خبری از توقیف این نمایش نامه ها نیست و نظارتی روی روند اجرای هر روز نمایش ها وجود ندارد بلکه دغدغه هر روزه وزارت ارشاد مواردی غیر از ریل گذاری صحیح فرهنگ است.
انگلیس
|
تئاتر
|
تمدن
|
فرهنگ و ارشاد اسلامی
|
مشهد
|
معاون
|
موسیقی
|
وزارت ارشاد
|
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
|
یمن
|
ارسال نظر