بررسی علت افت علمی کشور، فرید بنی عقیل، قسمت دوم؛
دانشگاه های کشور، متکی بر حافظه پروریست
در اغلب دانشگاه های کشور، اصل بر حافظه پروری و محفوظات است. یک فارغ التحصیل باید آنقدر در کارش آزمون و خطا انجام دهد تا بلاخره با کسب تجربه در کارش موفق شود!
در پی ارسال نامه 4200 تن از اعضای هیئت علمی دانشگاه های کشور به آقای روحانی و هشدار به وی مبنی بر افت علمی کشور، گلستان24، با فرید بنی عقیل، معاون سابق پشتیبانی سازمان آموزش و پرورش شهر تهران، به گفت و گو می نشیند. قسمت دوم این گفت و گو را بخوانید:
جناب بنی عقیل، چرا شرکتهای دانشبنیان در حیطه اقتصاد مقاومتی فعالیت کم رونقی دارند؟
چرا مقام معظم رهبر همچنان دغدغه دارد؟ بهدرستی مخاطب فرمایش ایشان در حیطه مسائل فرهنگی صرفنظر از آحاد جامعه، متوجه چه ارگان یا دستگاهی است؟
شما از یک فارغالتحصیل کارشناسی مکانیک بخواهید که موتور ماشین خود را باز کند، عیبیابی کند و سپس آن را جمع کند. ببینید اصلاً حاضر است دست خود را روغنی و کثیف کند؟! چند درصد از آنان موفق میشوند این کار را بهدرستی انجام دهند؟ در خیلی از رشتههای دیگر هم همینطور!! بهعبارتدیگر اساس آموزش در اغلب دانشگاهها متکی بر محفوظات و حافظه پروری است و همین است که محصول دانشگاه در جامعه فعال خود را پسزده میبیند. باید بیاید با سفارش و رابطه مشغول به کاری شود آنقدر آزمون خطا کند تا به تجربه به کارش فائق آید.
شاید شما این لطیفه بهظاهر خندهدار اما دردآور را شنیده باشید که روزی تعدادی از اساتید را برای مأموریتی سوار هواپیما کردند. همینکه همه سر جایشان نشستند، مهماندار هواپیما، پشت بلندگو اعلام کرد اساتید محترم! هواپیمایی که داخل آن نشستهاید ساخته دست دانشجویان و شاگردان شماست. بهمحض اعلام خبر همه اساتید با سرعت هواپیما را ترک کردند. فقط یکی از آنان روی صندلیاش نشسته بود. از او سؤال کردند استاد شما چرا هواپیما را ترک نکردید. گفت اگر واقعاً این هواپیما ساخته دست دانشجویان من است! عمراً بتواند پرواز کند. تازه اگر بتواند روشن شود!!
در خصوص شرکتهای دانشبنیان، شما بفرمائید که ابتدا در زنجیره صنعت و تولید چه ارتباط تنگاتنگی بین وزارت علوم با وزارت صنعت و معدن و تجارت و منابع بانکی و ریالی وجود دارد؟!
نگاه تیزبینانه رهبر فرزانه انقلاب در خصوص اقتصاد مقاومتی در کدام پروسه صنعتی بهدرستی به ظهور رسیده است؟! مگر نه این است که ایشان بارها اشاره داشتهاند اگر ظرفیتهای خودمان را خوب بشناسیم و بهکارگیریم دشمن نمیتواند از طریق تحریم موفق شود. البته کارهای قشنگی دارد میشود. بعضاً هم نتیجهبخش بوده است. معهذا نظام بروکراسی آنقدر سخت و سنگین و مقاوم است که اغلب فعالیتهای دانشبنیان را بهجز موارد خاص دچار یاس و ناامیدی میکند.
به نظر من در اقتصاد مقاومتی، اول باید مقاومت همین بروکراسی رسوب یافته را درهم شکست تا شاهد آن نباشیم که خیلی از جوانهای مؤمن ، کارا و اهل عمل علیرغم داشتن دانش فنی و تمایل به ایجاد و تأسیس بنگاههای زودبازده، در پیچوخم دریافت پروانه و تسهیلات بانکی، خود خم میشوند و مأیوس!!
از طرفی برخی با استفاده از رانتهای مختلف تسهیلات میلیاردی دریافت میکنند و حتی به تعهدات خویش در بازپرداخت آن بیتوجهاند! از طرفی برخی از همین شرکتهای دانشبنیان که میخواهند واقعاً حرکتی کنند. آنقدر سرخورده میشوند که از اساس پس میزنند و بیشک همه ما در اطرافمان از این نمونهها مواردی را سراغ داریم.
اینجا اراده میخواهد نه حرف! اختیار عمل میخواهد نه شعار و شوت کردن صورتمسئله در زمین دیگر! اینجا هیچ ارتباطی به تحریم و محدودیتهای بینالمللی ندارد. حالا شما بگویید چه کسی متولی است!
چرا ضمیر مرجعش را دوست دارد گم کند؟! یا ثقل آن را آنقدر وسیع کند که خودش هم پیدا نشود. چه کسی اختیاردار این وادی است؟ چه دستگاه یا ارگانی اختیاردار بازتعریف و نظام عملیاتی در حوزه علمی و فرهنگی دانش در کشور است؟
میگویند:
آنیکی بر رفت بالای درخت میفشاند او میوه را دزدانه سخت
صاحب باغ آمد و گفت ای دنی از خدا شرمت بگو چه میکنی
گفت کز باغ خدا میوه خدا میخورم خرما که حق کردش عطا
پس ببستش سخت آندم بر درخت می زدش از پشت پهلو چوب سخت
گفت آخر از خدا شرمی بدار میکشی این بیگنه را زار زار
گفت کزچوب خدا این بندهاش میزند بر پشت دیگر بندهاش
چوب حق و پشت پهلو آن او من غلام و آلت فرمان او
گفت توبه کردم از جبر ای عیار اختیار است اختیاراست اختیار
از شما متشکریم.
موفق باشید.انشاء الله
ارسال نظر