یک فیلم خیانت محور دیگر در آستانه اکران

بسیاری از کارشناسان دلیل اصلی تب خیانت در سینما را شبکه های ماهواره ای می دانند که ذائقه مخاطب ایرانی را تغییر داده است.

طاعون خیانت چه زمانی دست از سر سینمای ایران بر می دارد؟
به گزارش گلستان 24، روند خیانت در سینمای ایران از فیلم چهارشنبه سوری اصغر فرهادی شروع شد، با فیلم زندگی خصوصی قوت گرفت و با فیلم من مادر هستم اثر فریدون جیرانی به اوج خودش رسید. بعد از آن کارگردانان بیشتری به خود اجازه ساخت فیلم هایی را با مضمون خیانت به خود دادند و فیلم هایی نظیر زندگی خصوصی آقا و خانم میم، سعادت آباد، برف روی کاج ها، پل چوبی و به خاطر پونه تولید و اکران شد.
فیلم هایی که در آن همان بحث جذاب خیانت در سریال های ترکیه ای با نگاهی بومی شده تئوری شد تا بتوانند یک موضوع خاص که برای عده محدودی از مردم ایران مسئله است را به کل جامعه تعمیم دهند.
بسیاری از کارشناسان دلیل اصلی تب خیانت در سینما را شبکه های ماهواره ای می دانند که ذائقه مخاطب ایرانی را تغییر داده است. زیرا در اکثر این سریال ها محور اصلی داستان خیانت زن و شوهر نسبت به یکدیگر است. مثلاً در فارسی 1 میتوان به سریال های همسایه ها، نقاب آنالیا، طلسم زیبا، در جستجوی پدر، افسانه افسونگر و...اشاره کرد.
 
طاعون خیانت
 
در شبکه GEM TV نیز سریال های عشق ممنوع، از بوسه تا عشق، شمیم عشق، عمر گل لاله کوزی گونی و... نیز اشاره کرد که باعث تغییر نگرش مردم ایران در مسئله خیانت خانوادگی (زناشویی) شده است. 
این در حالیست که تا قبل از اکران دوران عاشقی، " به خاطر پونه"‌ آخرین فیلم از "موج خیانت" در سینمای ایران است که در سینماهای کشور اکران می شود؛ جالب اینکه تهیه کننده و کارگردان فیلم یکی از برنامه سازان شبکه های ماهواره ای بوده و به عبارتی کارگردانی را از ماهواره آغاز نموده است!
 فیلم "‌به خاطر پونه" اثر هاتف علیمردانی از آخرین فیلم های موج خیانت است که به دلیل مسائل عدیده در مضمون و محتوا از بخش مسابقه جشنواره فیلم فجر کنار گذاشته شد.
 قصه "‌به خاطر پونه"‌ حول اختلافات و تضادهای فرهنگی یک زوج از دو طبقه متفاوت شکل می گیرد و در این دوگانگی مخاطب ناگزیر به انتخاب می شود. انتخابی بین دو شخصیت از دو خانواده به نمایندگی از دو دیدگاه؛ پونه از خانواده ای به اصطلاح مدرن و متمایل به دیدگاه روشنفکری و مجید از خانواده ای سنتی که پایبند به آموزه های مذهبی است. فرصت انتخاب اما خیلی زود تمام می شود و خود فیلم ساز در مقام قضاوت، پونه را فردی روشنفکر، فهمیده، منطقی و به طور کلی حق به جانب و آن سوی مناقشه را فردی متعصب، بی منطق و خشک مقدس القا می کند.
اما دوران عاشقی نیز به عنوان خلف گذشتگان خود همان راه را پی می گیرد. دوران عاشقی ساخته جدید علیرضا رئیسیان داستان وکیل موفقی (بیتا) را روایت می کند که با وجود تواناییش در حل مشکلات موکلانش در باز کردن گره کور زندگی خود باز مانده است: روزی زن جوانی به دفتر بیتا می آید و از او می خواهد که وکالتش را قبول کند. بیتا متوجه می شود که میترا زن دوم همسر او حمید است.
جالب اینجاست رسانه های همسو با ترویج خیانت در سینما نیز از همین امروز بحث فروش بالای این فیلم را پی گرفتند و با تبلیغ روزانه خود برای این فیلم درصدد رکورد شکنی این فیلم در گیشه هستند تا دگیر کارگردانان نیز با خیال راحت تری به این موضوع بپردازند.
البته کارگردان این فیلم معتقد است این فیلم راجع به خیانت نیست، شخصیت در فیلم خطاکار است اما خائن نیست، چرا که او کارش را آشکارا انجام داده و هیچ چیزی را پنهان نمی‌کند. تم اصلی فیلم خیانت نیست بلکه بحران است، اینکه آدم‌ها در بحران چه واکنش‌هایی نشان می‌دهند.
با کمال تاسف باید گفت ما در ساحت هنر، بویژه سینما، وابسته به هویت و ریشه‌های فرهنگی خود نیستیم. هنرمند امروز ما نسبتی با هنرمندان طلایی دوره گذشته خود ندارد. سینماگر امروز ما با رمان‌نویسان و نمایش‌نامه‌نویسان غربی بیشتر انس فکری و روحی دارد تا قرآن کریم، شاهنامه فردوسی، بوستان و گلستان سعدی، مثنوی مولوی یا خمسه نظامی یا دیوان حافظ یا ... . این مشاهیر در هنر امروز ما بویژه سینما فقط اسامی باشکوهی هستند، وگرنه ما با فیلم‌های خود فحش‌های رکیکی به نظام معرفتی و اندیشه‌ای آنان می‌دهیم. ما فقط اسم حکیم ابولقاسم فردوسی را بزرگ می‌شماریم اما اندیشه و حکمت هنری او را در آثار خود پایمال می‌کنیم. اگر عشق‌های سینمایی را با عشق در «لیلی و مجنون» نظامی، یا بحث خیانت و بی‌عفتی را در سینما و شاهنامه فردوسی مقایسه کنیم جز شرمندگی و تاسف-که نتیجه‌ی از بین بردن نظام معرفتی و فرهنگی آنهاست- چیز دیگری نداریم. 
 
 

ارسال نظر

آخرین اخبار