مستندات 400 صفحه ای حسن روحانی با فردی اسرائیلی
این شهید مظلوم در طول عمرش تهمت ها و توهین های بسیاری را شنید اما لحظه ای عقب نکشید. اما همان هایی که این برچسب ها را بر وی می گذاشتند دستشان آلوده به همان تهمت ها بود.

به گزارش گلستان 24، حسن عباسی رئیس اندیشکده یقین می گوید ماه رمضان امسال مذاکرات 400 صفحه ای دکتر روحانی با یک فرد اسرائیلی در سال 1365را به دادگاه ارائه دادیم. دو احتمال می دادیم. یا تکذیب می کنند و به دهان اسرائیل می زنیم و شایعه ساختگی شان رو می شود. یا تکذیب نمی کنند.
عباسی می گوید متاسفانه اتفاق دوم رخ داد و به جای تکذیب از ما شکایت کردند و در سایت هایشان قرار دادند و کلی سر و صدا به راه انداختند که در نهایت با ارائه سند و مدرکی که داشتم تبرئه شدم و مشخص شد که دوستان مذاکرات ویژه ای داشتند!
متاسفانه این ها دیر رو می شود. زمانیکه لانه جاسوسی آمریکا را دانشجویان با رهبری موسوی خوئینی ها تسخیر کردند بعضی از سودجویان خبر از مذاکره شهید بهشتی دادند و گفتند اسم ایشان در لانه جاسوسی وجود دارد.
در همان اولین روزهای اشغال لانه جاسوسی آمریکا ، شایع شد که نام آیت الله بهشتی، دبیرکل حزب جمهوری اسلامی نیز در اسناد این مرکز جاسوسی به دست آمده است اما آن روز ها هیچ کس نمی دانست که محتوای این اسناد چیست و بر چه چیزی دلالت می کنند.منافقین و دشمنان حزب جمهوری از این فضای ابهام آلود کمال سوء استفاده را کردند و تاسف برانگیز آن که دانشجویان پیرو خط امام نیز به بهانه عدم انتساب به جریان های سیاسی در برابر موج شایعات و اتهامات وارده بر شهید بهشتی سکوت کرده و از انتشار سند یا اسناد مذکور اجتناب نمودند. تنها پس از شهادت آن سردار مظلوم به دست منافقین بود که متن کامل این سند منتشر شد ومشخص گردید که آن عزیز سفر کرده چگونه از موضع تدبیر و اقتدار با اعضای جاسوسخانه آمریکا در تهران برخورد کرده است. ملاقاتی که این سند به گزارش آن پرداخته است تنها یک هفته پیش از اشغال لانه جاسوسی آمریکا توسط دانشجویان پیرو خط امام انجام شده است.
سند شماره 359
محرمانه 29 اکتبر 1979 ـ 7 آبان 1358
از: سفارت آمریکا، تهران ـ 11390
به: وزارت امور خارجه، واشنگتن دی. سی ـ دارای حق تقدم
رونوشت برای سفارتخانههای آمریکا در آنکارا، جده، اسلامآباد، کابل، کویت، بغداد، دمشق
موضوع: ملاقات با بهشتی
1*ـ (محرمانه ـ تمام متن)
*2ـ خلاصه: هنری پرشت و من، 27 اکتبر با دکتر محمد بهشتی، نایبرئیس مجلس خبرگان و دبیرکل حزب جمهوری اسلامی، یک گروه سیاسی که با [امام] خمینی[ره] پیوستگی نزدیکی دارد، ملاقات کردیم. بهشتی به ما یادآوری نمود که احساسات عمومی شدیدی در مورد هرگونه پشتیبانی از شاه سابق وجود دارد. او از مشکلات در حمل قطعات یدکی نظامی و قراردادهای تجاری جویا شد و به شایعات گسترده در مورد دخالت “سیا ” در کردستان اشاره کرد. اظهار حمایت دولت آمریکا از انقلاب کفایت نمیکند. به جای حرف عمل لازم است. او گفت که انقلاب پشتوانه لازم را در اکثریت مردم ایران دارد و اگر لازم باشد میتواند طبقه متوسط و اقلیت متخصصین را نادیده بگیرد. بهشتی اعتماد به نفس فوقالعادهای از خود بروز میدهد، خصومت ظاهری نشان نمیدهد، ولی در امر بهبود روابط آمریکا و ایران، او بار اصلی را به دوش آمریکا میگذارد. پایان خلاصه.
*3ـ بهشتی ما را در اتاق انتظار ساختمان سنا پذیرفت. او تنها بود، رفتار او دوستانه و آرام به نظر میرسید ولی از حجم زیاد کار، شکایت داشت.
*4ـ ما سلامها و آرزوهای دولت و ملت آمریکا را ابلاغ نمودیم و بر نظر خویش که پیشرفت دولت موقت در ساختن نهادهای جدید دولتی که در خدمت منافع آمریکا و همچنین ایران باشد، تأکید کردیم. پرشت که دیدگاه واشنگتن را ابراز میداشت، گفت که مشکل دوجانبهای برای هر دو کشور وجود دارد که عبارت است از درک ناکافی و تا حدی نادرست از انقلاب در میان مردم آمریکا و ایران. او گفت که از دیدگاههای بهشتی در زمینه اینکه روابطمان را چگونه میبیند و چه اقداماتی میتوان در جهت بهبود آن انجام داد، استقبال میکند.
*5ـ بهشتی در پاسخ اول بر لزوم اینکه آمریکا حسننیت خود را همراه حرف در عمل نیز نشان دهد تأکید نمود. اظهار حسننیت تنها کفایت نمیکند. او سه زمینه اصلی مشکلات را برشمرد. اول مسئله شاه بود. او پنجاه سال تباهی را بر ملت ایران تحمیل نموده و هماکنون احساسات عمومی علیه او خیلی شدید میباشد. لذا ایران نمیتواند تحمل کند که آمریکا و یا هر کشور دیگری از او حمایت کند. (نظرات بهشتی، در این مورد مانند بقیه موارد گفتوگو صریح، کنترلشده و عاری از احساسات بودند.)
6ـ انتقاد دوم او در زمینه قراردادهای تجاری بود. نظر او بر این دلالت داشت که با توجه به انقلاب، برخورد با مسائل تجاری نباید فقط در جنبههای عادی تجاری محدود شود، بلکه دیدگاه سیاسی نیز باید در نظر گرفته شود. او شنیده بود که مقدار زیادی از وجوه ایران در آمریکا توسط دادگاهها مسدود شدهاند. ضرورت دارد که دولت آمریکا با کمک برای حل این مشکلات حمایت خود را از ایران نشان دهد.
*7ـ نگرانی سوم او در زمینه قطعات یدکی نظامی و تجاری بود. واضح بود که او اطلاعات کمی در مورد جزئیات این قضیه دارد، ولی میدانست که قطعات یدکی به مقدار و سرعت لازم توسط آمریکا فراهم نمیشود.
*8ـ من گفتم در مورد شاه، پاسخ خواهم گفت و از پرشت خواستم تا نظرات واشنگتن را در زمینههای دیگر بیان دارد. من بر آنچه که به هنگام طرح مسئله سفر شاه به آمریکا به منظور انجام معالجات پزشکی برای نخستوزیر و یزدی گفته بودم به عنوان موضع خودمان در قبال شاه تأکید کردم. ما شاه را به عنوان یک مقام مسوول در ایران به رسمیت نمیشناسیم و از دولت موقت به رهبری بازرگان حمایت میکنیم. ما اهمیت زیادی برای تمامیت و استقلال ایران قائل هستیم و به شاه تأکید کردهایم که به هنگام اقامت در آمریکا هیچگونه فعالیت سیاسی نباید داشته باشد.
*9ـ بهشتی اعتراضی به این مسئله نکرد، ولی بعد پرسید که پاسخ من در برابر شایعات مربوط به فعالیت سیا در کردستان و مناطق دیگر ایران چیست. من گفتم که این شایعات مطلقا بیاساس میباشند. نه سیا و نه هیچ نهادی از دولت آمریکا به هیچ شکلی در هیچیک از فعالیتهایی که به تمامیت ایران لطمه بزند، شرکت نداشتهاند. من بر اساس اطلاع کامل از فعالیتهای دولت آمریکا در ایران چنین تضمینی به او دادم، در هر حال ایجاد آشوب در کردستان از هر طریقی که باشد کاملاً برخلاف منافع ملی خودمان خواهد بود.
*10ـ پرشت گفت که متوجه مشکلات متعدد در زمینه تجارت هستیم ولی این مسائل به هر دو طرف قضیه مربوط میشوند. دولت آمریکا فعالانه در جهت حل مشکلات تلاش میکند و در واقع در چند مورد مطالبی در جهت حمایت از ایران به دادگاهها داده است. ایران در خیلی از این موارد دادگاه موفق گشته است. ما میخواستیم دولت موقت بداند که دولت آمریکا هر کاری بتواند انجام خواهد داد تا این مشکلات در جهت استحکام بیشتر روابط اقتصادی، تجاری با ایران حل شود. ولی دولت موقت باید توجه داشته باشد که دولت آمریکا هم جوانب سیاسی را باید در نظر داشته باشد و محدودیتهایی وجود دارد، هم قانونی و هم محدودیتهای دیگر که بر نقشی که ما میتوانیم ایفا کنیم اثر میگذارد.
*11ـ در مورد قطعات نظامی، پرشت اقداماتی را که ما برای تضمین حل مسئله سپردههای ارزی اتخاذ نموده بودیم را برشمرد و گفت که این تضمین از ژوئیه به مورد اجرا گذاشته شده و از آن وقت هیچ مانعی از سوی دولت آمریکا بر ارسال قطعات ایجاد نشده است. موارد مجردی وجود دارد که مشکلاتی در آن بروز خواهد کرد، ولی دولت آمریکا در منافع خود میداند که ارسال قطعات را تسهیل نماید تا روند تأمین قطعات نظامی برای ایران استمرار داشته باشد. ما همچنین میخواستیم در زمینه قطعات یدکی و تجهیزات شرکتهای تجاری نیز کمک کنیم. برای کمک در این امر اطلاعات مشخصی لازم است.
*12ـ بهشتی مدتی را صرف توضیح و تأکید بر حمایت تودهای مردم از انقلاب ایران نمود. این حمایت هنوز کاملاً مشهود و یا از لحاظ تشکیلاتی و حزبی سازماندهی نشده است، ولی حمایت عظیمی بوده و این توده شرکتکننده انقلاب برای اثبات حقانیت و حمایت از اهداف انقلاب در ایران کافی است. رهبری انقلاب بر چنین حمایت عظیمی اتکا دارد و این حمایت از انقلاب قدرت و پیروزی انقلاب را علیرغم گزارشها و شایعات در مورد توطئههای وسیع از جمله امکان توطئههایی از جانب نظامیان، تضمین میکند. اقدام برای کودتا بسیار محتمل است، او گفت که اگر چنین امری پیش آید آمریکا مسوول شناخته خواهد شد، چون آمریکا دارای نقش گستردهای در رابطه با ارتش ایران بوده است. بهشتی در رابطه با این موضوع به گونهای صحبت نکرد که نشان دهد تصور میکند تلاش برای انجام یک کودتا موفق خواهد بود بلکه میگفت چنین اقدامی به هیچوجه موفق نخواهد شد و هرگونه اقدام مشابه، مشکلات جدی برای آمریکا در ایران ایجاد خواهد کرد. رهبری انقلاب تصمیم گرفته است که با آمریکا و غرب به صورت دوستانه و مثبت برخورد کند ولی آنها عمیقاً ظنین باقی میماندند.
*13ـ در پاسخ، من نکاتی را که قبلاً توسط پرشت مطرح شده بود مبنی بر ضعف در شناخت ابعاد انقلاب در آمریکا را پیش کشیدم ولی گفتم یک جنبه انقلاب برای افکار عمومی آمریکا کاملاً روشن است و آن وسعت حمایت مردمی از انقلاب است. با توجه به روابط ما با نظامیان در ایران من از فرصت استفاده نمودم تا بهشتی را از ترکیب و اندازه واحدهای مستشاری مطلع سازم. گروه مشورتی مستشاری نظامی که از تعداد زیادی افراد متشکل شده بود در حال حاضر به گروه شش نفری کوچکی تبدیل شده که تنها هدف آن حفظ ارتباط با طرفین ایرانی برای تسهیل دریافت تجهیزات نظامی آمریکا توسط دولت موقت ایران میباشد.
*14ـ پرشت گفت که در واشنگتن ایرانیانی با دفتر او تماس میگیرند که از طبقات متوسط و متخصصین ایران بوده و با شاه نیز مخالفت میکردند، ولی اکنون از ایران فرار کردهاند چون احساس میکنند برای آنها در جو سیاسی جدید جایی وجود ندارد. او از بهشتی خواست تا موضع رهبری انقلاب را در برابر این افراد و ایرانیانی که به طور فزاینده نسبت به پیشرفت انقلاب سرخورده و ناامید شدهاند، روشن کند.
*15ـ بهشتی در پاسخ قبول کرد که انقلاب اشتباهاتی مرتکب شده است؛ اما گفت در یک انقلاب با وسعت و سرعتی که در ایران داشت، بروز اشتباهات اجتنابناپذیر است. رهبری متوجه است که نمیتواند به دور ایران حصاری بکشد و آن را از تأثیرات خارجی و منافع تجارتی و تخصصی که به آنها احتیاج دارد، منزوی سازد. رهبری انقلاب خواهان مرزهای باز با دنیای خارج میباشد نه مرزهای بسته. در مورد یک میلیون اقلیتی که او مشخص نمود از انقلاب حمایت کامل نمیکنند هم همین موضع اتخاذ میشود. ولی به این اقلیت اجازه داده نخواهد شد که نظرات خود را به اکثریت 35میلیون ایرانی که از انقلاب و اهداف آن حمایت میکنند، دیکته کنند. اگر لازم باشد این تودههای میلیونی جمعیت ایران راه خود را به تنهایی طی خواهند نمود و در مدت 20 سال میتوانند آنچه را که با رفتن این طبقه از دست دادهاند و منافعی که این یک میلیون اقلیت برای کشور داشته جبران کنند. در پاسخ این سوال که آیا بهتر نیست سعی کنند حمایت این اقلیت را جلب نمایند، بهشتی تأکید کرد که هدف رهبری هم همین بوده و در جهت آن کوشش میکند ولی به هیچ صورتی اکثریت به این اقلیت کوچک اجازه نخواهند داد تا اهداف انقلاب اسلامی که ملت ایران خواهان آن هستند را تباه سازند. همانطور که قبلاً گفته بود این اهداف شامل جامعهای میشود که آزاد، مترقی و پیرو اصول اسلامی باشد.
*16ـ نظریه: بهشتی شخصیت مؤثر و گیرایی میباشد. مطمئناً در ظاهر و اگر بتوان بر اساس این گفتوگو قضاوت کرد، از لحاظ فکری و عقلی هم مؤثر و گیرا است. او با اعتماد به نفس فوقالعاده و به طور آرام و شمرده و انگلیسی خوب، صحبت میکند. رفتار او در تمام مدت آرام و غیراحساسی بود. به نظر میرسید که او سعی داشت به ما بفهماند که بهبود روابط بیشتر به نفع آمریکا بوده تا به نفع ایران. ایران انقلابی از حمایت و تفاهم آمریکا استقبال خواهد نمود ولی به هیچوجه به آمریکا وابسته نخواهد بود.
بروس لینگن(کاردار)
این شهید مظلوم در طول عمرش تهمت ها و توهین های بسیاری را شنید اما لحظه ای عقب نکشید. اما همان هایی که این برچسب ها را بر وی می گذاشتند دستشان آلوده به همان تهمت ها بود. گویا باید بیایند و مذاکره را از این شهید بزرگوار یاد بگیرند تا عزت مملکت را با آمریکا مذاکره نکنند و بدانند که آن زمان که شاید به ظاهر دستمان خالی بود و تازه انقلاب کرده بودیم، شهید بهشتی از موضع قدرت با آمریکا مذاکره می کند و بر سر حق و حقوق ایران با 1+5 معامله نمی کند که سه گل بزند و دو گل هم بخورد!
سلام
درباره کتاب "تماس" منسوب به دکتر حسن عباسی مطالبی بگذارید.
حسن روحانی در دیدار با یک جاسوس اسرائیلی به نام آمیرام نیر در سال 1365 در قضیه مک فارلین مطالب زیر را می گوید:
ابتدا و در درجه نخست، شما باید محکم مقابل خمینی بایستید؛ سرسختانه.
اگر دندان هایتان را به خمینی نشان ندهید، شما در همه جای جهان به مشکل خواهید خورد. اگر او را با نیروی نظامی تهدید کنید، حتی ممکن است دستتان را ببوسد و بگریزد.
این برای شما واضح باشد که آنچه الان من می گویم، چیزی است که رفسنجانی خواسته است تا بگویم. اگر این کار را نکنم، کار من تمام است. این روزها، ما داریم با افراطی هایی مثل خمینی و پسرش رهبری می شویم. محافظین مرا احاطه کرده اند. من چیزی برای خودم نمی خواهم، حتی پول، چون که در جایگاهی هستم که نمی توانم آن را خرج کنم، چون باعث سوءظن است. من به دنبال چیزی هستم که برای کشورم بهترین است. شما باید بدانید که با چه کسی طرف هستید.
منتخب بی بی سی و انتخاب کور که باشه همینه دیگه!!!!!!