بررسی محتوایی روزنامه های دوشنبه:
اگر روحانی نبود توافقی هم نبود!
روزنامه های صبح دوشنبه با توجه به سخنرانی دیشب رئیس جمهور در سیما، اخبار و حواشی آن را پوشش داده اند.
به گزارش گلستان 24، با عبور از تب هسته ای در هفته های اخیر، حواشی آن در حال پررنگ شدن هستند. مباحث مربوط به حضور آمانو در سنای آمریکا، اظهارات صالحی و عراقچی در روزها اخیر و سخنان دیشب روحانی درباره نتایج توافق و رفع تحریم ها، توسط روزنامه های امروز پوشش داده شده اند.
آنچه صالحی گفت/هشدار تهدید امنیت ملی/ نامهای به مدیون چکمههای رضاخان!
روزنامه وطن امروز در گزارشی به نقل از زاکانی، نماینده مجلس و دبیرکل جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی، برخی از اظهارات صالحی را درباره ابعاد خطرناک برجام، روایت کرده است. تیتر این گزارش "آنچه صالحی گفت" است: نماینده مردم تهران تعهد ایران در جمع کردن آبشارهای سانتریفیوژ را مدنظر قرار داد و تصریح کرد: آقای صالحی میگفت ما در زمان خاموش کردن سانتریفیوژها با 50 درصد خرابی مواجه میشویم و حدودا 50 درصد در زمان خاموش کردن از بین میرود و اگر خیلی خوب در زمان جابهجایی عمل کنیم 30 درصد نیز در زمان جابهجایی از بین خواهد رفت؛ یعنی در مجموع 80 درصد سانتریفیوژهای جمعشده از بین میرود. نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه در حوزه تحقیق و توسعه برای ما مانعتراشی کرده و پاشنه آشیل درست کردند، گفت: آقای صالحی در مجلس به ما میگفت بروید دعا کنید که این توافق به هم بخورد. وی با انتقاد از عدم بیان حرف راست در زمینه توافق به مردم از سوی برخی افراد اظهار داشت: ما در حوزه برجام آسیبهای جدی خواهیم خورد که اگر به آن توجه نکنیم با رکود علمی مواجه میشویم. وی ادامه داد: ما تا 8 سال حق نداریم درجات بالاتر سانتریفیوژ را داشته باشیم و بعد از 8 سال به ما اجازه میدهند 30 زنجیره بسازیم و بعد از آن سالی 200 عدد میتوانیم بسازیم و در مجموع آنچه در حوزه علم و فناوری به ما دادند به اندازه یک رآکتور 30 مگاواتی اراک است.
"هشدار تهدید امنیت ملی"، عنوان یادداشت روز وطن است: براساس متون بررسی شده، از برنامه هستهای کشورمان به واقع همان باقی خواهد ماند که پیش از این هشدارش را بارها داده بودیم؛ برنامه هستهای سمبلیک ایران! با غنیسازی کمتر از 5/3 درصد دستکم برای 15 سال! هر چند پس از آن هم بدون کسب توافقی دیگر، امکانی برای تصمیمگیری مستقل وجود نخواهد داشت. «افریم هالووی»، رئیس سابق موساد در تایید اهمیت تن دادن ایران به چنین شروطی میگوید: «در خاورمیانه پذیرش یک دهه محدودیت حکم ابدیت را دارد!» اشارهاش به سرعت بالای تغییرات ژئوپلیتیک منطقه و جا ماندن از جنگ بقا به واسطه خلع ید از ابزارهای قدرت است. او که از مدیران صهیونیست ارشد برنامه «ایران پروجکت» به شمار میرود، در ادامه برای همراه ساختن جامعه نظامی اسرائیل با توافق میگوید: «باید ببینید تا باور کنید ایران به یک رژیم نظارت تهاجمی و منحصر به فرد که بینظیر در سراسر جهان است، رضایت داده! این شرایط ما را قادر میکند تا حتی از سایتهای نظامی که رهبر ایران اعلام کرد اجازه بازرسی از آنها را نخواهد داد، اطلاعات کسب کنیم. ما موفق به ایجاد رویهای شدیم که حتی بدون کسب رضایت روسیه و چین یک اجماع جهانی برای بازگرداندن تحریمهای مجدد علیه ایران شکل یابد و اینها فقط لیستی محدود از امتیازات پیچیده اما روشنی است که به دست آوردهایم»!
در یادداشتی با عنوان "نامهای به مدیون چکمههای رضاخان!"، نویسنده در پاسخ به دفاع زیباکلام از رضاخان پهلوی، استدلال هایی را آورده و حمایت این استاد دانشگاه را به نقد کشیده است: از اولین باری که شنیدم روی کرسی دانشگاه از رضاخان دفاع کردهاید چند سالی میگذرد. آنجا در دفاع از «پهلوی بیسواد چکمهپوش» گفته بودید: اگر رضاخان نبود باید در زمین دانشگاه تهران چغندر میکاشتیم! و یکی از دانشجویان روی سن آمده بود و در پاسخ به حضرتعالی گفته بود: دانشگاهی که میخواهد اساتیدی چون شما، ایضا بیاستدلال، لیبرال و واداده و عاشق آمریکا تربیت کند، همان بهتر که زمینش را شخم بزنند و چغندر بکارند! آنجا در جواب همه وطنفروشیها و مملکت به یغمادهیهای رضاخان یک و حتی یک پاسخ نیاوردید و بیاستدلال در دفاع از قلدر قزاق کم نگذاشتید. حالا چند سالی میگذرد. شما هستید و هنوز در بعضی جراید و بعضی وقتها در صدا و سیما از رضاخان به نحوی که میدانید دفاع میکنید. استاد تاریخ خوانده علوم سیاسی مختار است آنچه را که از تاریخ و سیاست میفهمد تحویل دانشجو دهد! البته هنوز درست نمیدانم مختار هست یا نیست؟ میتواند حتی آنچه را که اشتباه فهمیده تحویل دهد یا خیر؟ اما بگذریم که بحثهای مهمتری نیز جز «دفاع از رضاخان» در مطبوعات و مشروحاتتان دارید، نوشتهها دارید، سخنرانیها دارید و حتی اخیرا دیدم درباره سینما هم حرف زدهاید. ای والله به این همه وسعت نظر در مجموعه مسائل. بد نیست دستی هم در علوم غریبه ببرید. استعدادش را دارید. آنچه نگارنده کوچکتر بنا دارد به استحضار حضرت مستطاب آقای زیباکلام برساند این است که به واقع تا چه اندازه یک استاد دانشگاه حق دارد، «سطحیپرداز» باشد؟ در ابتدا آیا این حق را دارد؟ در ثانی برای خود من سوال است که این توانایی برای یک استاد دانشگاه چگونه محقق میشود که «عقبماندگی» و «ما نمیتوانیم» تجویز کند؟
روحانی رئیس جمهور نبود توافق نمی شد/ خرید دکلهای اسقاطی در دولت قبل!/ سفرهای بی نتیجه
روزنامه اصلاح طلب آفتاب یزد به نقل از حمید بدیع نژاد، عضو تیم مذاکره کنند گفته که "روحانی رئیس جمهور نبود توافق نمی شد": این عضو تیم مذاکرهکننده هستهای کشورمان خاطرنشان کرد: شاید اگر ایران کشوری منزوی در دنیا بود و در تحولات بینالمللی و منطقهای نقشی ایفا نمیکرد، روند تحریمها حتی بعد از این هم به همان صورت ادامه مییافت اما ایران جایگاه مهمی در منطقه و جهان دارد و به لحاظ استراتژیک از اهمیت زیادی برخوردار است و این شرایط اجازه نمیدهد سیاست تحریم و انزوا دربارهاش کارآیی داشته باشد، مدیرکل سیاسی و بینالمللی وزارت خارجه در ادامه درباره نقش حسن روحانی در مذاکرات و رسیدن به یک راهحل پایدار، گفت: آقای روحانی احاطه زیادی به مسائل صنعت هستهای دارند و به خاطر مدیریت پیشینشان بر پرونده هستهای و آشنایی با فرآیند مذاکرات بینالمللی یک مذاکرهکننده پخته بینالمللی هستند. این مقام وزارت خارجه در پاسخ به این پرسش که اگر روحانی نبود اما تیم مذاکرهکننده همین ترکیب فعلی را داشت، باز هم به همین نتیجه که اکنون رسیدیم میرسیدیم؟ تاکید کرد: معتقدم اگر واقعا شخص دیگری جز آقای روحانی در راس این مذاکرات قرار میگرفتند، نمیتوانستیم مذاکرات را به این شکل پیش ببریم. مسائل پیچیده و فنی در کنار موضوعات سیاسی و حقوقی که در این مذاکرات مطرح میشد نیاز داشت تا رئیس دولت احاطه کامل به این مسائل داشته باشد.
"خرید دکلهای اسقاطی در دولت قبل!"، عنوان مصاحبه آفتاب با نادر قاضی پور، نماینده مجلس شورای اسلامی است که موضوع چالشی و حاشیه ای دکل های نفتی گم شده و خریداری شده را در دولت های قبل بررسی کرده است: دراینباره نادر قاضی پور- عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس در گفتگو با آفتاب یزدبا اشاره به موضوع خرید دکل های اسقاطی دردولت گذشته، توضیح داد:براساس شواهد و مستنداتی که دراختیار داریم ، دو دکل فرسوده دردولت قبلی خریداری شده که البته هنوز هم به کشور وارد نشده است. وی ادامه داد: پول دو دکل نفتی اسقاطی پرداخت شده اما ظاهرا این دکل ها در شارجه امارات توقیف شده است. عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس با بیان اینکه موضوع خرید دکل های فرسوده باید مورد بررسی دقیق قرار بگیرد، توضیح داد: باید مشخص شود این دکل های اسقاطی به چه قیمتی خریداری شده و چرا اصولا چنین خرید بی کیفیتی در دستور کار مسئولانوقت قرار گرفته است.شرکت های مرتبط در پرونده خرید دکل گم شده، حیاط خلوت برخی آقایان است !قاضی پورمعتقد است روند رسیدگی به پرونده دکل نفتی گم شده براساس انتظارات پیش نمی رود و کمیسیون انرژی هنوز نتوانسته گزارش مربوط به این پرونده را تکمیل و تهیه کند.این نماینده مجلس با انتقاد از روند پیگیری تخلف در خرید دکل های نفتی ،گفت: متاسفانه باید اذعان کرد که علی رغم اینکه رسیدگی به پرونده خرید صنایع حفاری دریایی به یک مطالبه عمومی تبدیل شده و جنجال های زیادی هم در پی داشته اما نوع بررسی پرونده تخلفات صورت گرفته ، طبق انتظارات نیست.
آفتاب در یادداشتی بار دیگر احمدی نژاد را سوژه کرده و سفرهای او را پس از دوران ریاست جمهوری مورد نقد قرار داده است. عنوان این یادداشت "سفرهای بی نتیجه"، است: محمود احمدینژاد را از این بعد که رکورددار سفر در دوران ریاستجمهوری خود است را باید یک«پدیده!» دانست، پدیده ای که در حال ثبت این رکورد در سالهای پس از این دوران نیز است. رئیس دولت به مثابه بالاترین مقام اجرایی این سرزمین همچون گذشته همچنان سفر میکند و در این سفرها هنوز هم از«موعود» می گوید و توطئه هایی که می خواهد«ظهور» را به تاخیر بیاندازد. او هنوز از عدالت محوری سخن می گوید و همچنان عقیده دارد که به زودی«بهار»از راه خواهد رسید. او دارد این سفرها را در مدل هایی خاص دنبال می کند تا سفرهای استانی که در دولتهای نهم و دهم در چند مرتبه تکرار شد بار دیگر انجام شود؛ سفرهایی که مصوباتی چندهزارمیلیارد تومانی داشت اما نتیجه و حاصلی در بر نداشت. سفرهایی که بارها این شائبه را ایجاد کرده که صرفا جنبه تبلیغاتی دارد؛ تبلیغات برای ورود به عرصه انتخابات مجلس شورای اسلامی اما احمدی نژاد و حلقه اول و دوم و سوم اطراف احمدی نژاد به خوبی می دانند مردم دیگر به تفکرات احمدی نژادی هم اعتماد نخواهند کرد چه رسد به خود احمدی نژاد! رسوبات آن سفرهای«پوپولیستی» همچنان عده ای را گردهم می آورد به این امید که شاید دوباره اتفاقاتی«باری به هر جهت» رخ دهد یعنی رسوباتی که برخاسته از شرطی شدن عده ای خاص است و همچنان گذشته را پیش چشمشان می آورد.
انجام پیشاپیش تعهدات عملیات روانی یا واقعیت؟!/ آن سوی توافق وین !/ فابیوس؛ هفتمین جنایتکار جنگی
روزنامه کیهان در گزارشی به بررسی اظهارات یکی از کارشناسان آژانس انرژی اتمی پرداخته و تیتر یک خود را با عنوان " انجام پیشاپیش تعهدات عملیات روانی یا واقعیت؟!"، به این موضوع اختصاص داده است: کارشناس پادمانهای آژانس در ادعایی قابل تامل خبر داد ایران اغلب تعهدات خود در توافق وین را انجام داده است!پس از پایان مذاکرات هستهای ایران و 1+5 در وین-23 تیرماه- تصمیم بر آن شد که مفاد برنامه جامع اقدام مشترک(برجام) در مجالس آمریکا و مجلس شورای اسلامی و شورای عالی امنیت ملی ایران بررسی شود و در صورت تایید به اجرا درآید. با وجود آنکه هنوز فرصت 60 روزهای که برای این مرحله در نظر گرفته شده بود به پایان نرسیده است، خبرها حاکی از آن است که ایران بدون طی مراحل قانونی، اجرای تعهدات خود را آغاز کرده است!توماس ایی شی کارشناس باسابقه بخش پادمان ها در آژانس بینالمللی انرژی اتمی گفت:آژانس بین المللی انرژی اتمی هم اکنون نیز در حال انجامدادن فعالیت های خود است و بیشتر چیزهایی که در برنامه جامع اقدام مشترک با آن موافقت شده است، تاکنون نیز اجرا شده است.موضوع مهم باقیمانده حل ابعاد نظامی احتمالی است. وی در ادامه مدعی شد: باید گزارش درباره این مسئله داده شود که آیا تهران قبلا برنامه تسلیحاتی را دنبال کرده است و اگر دنبال کرده است،از آن چه چیزی آموخته است.ایران دستکم در سال گذشته در برابر آژانس بین المللی انرژی اتمی در این زمینه کارشکنی کرده است!
"آن سوی توافق وین !"، عنوان یادداشت روز کیهان به قلم حسین شریعتمداری است: رد پای این پروژه (براندازی) پلکانی را که پله آخر آن- به زعم دشمن- براندازی نظام است، در جای جای توافق وین و قطعنامه 2231 به وضوح میتوان دید، که طی دو هفته گذشته در یادداشتها و گزارشهای کیهان به نمونههای متعددی از آن اشاره کردهایم و در محدوده این یادداشت تنها به چند مورد که با موضوع یادداشت پیش روی مرتبط است اشاره و بسنده میکنیم...دشمن در جای جای توافقنامه و قطعنامه 2231 بندها و مواردی را گنجانده است که خروجی آن «تحقیر» نظام اسلامی ایران است! از جمله آن که؛ در بند 27 قطعنامه 2231 و نیز در متن برجام آمده است «تمامی قیدها و شرایط و مقررات برجام فقط درباره ایران است... و نباید تصور شود که سایر دولتها نیز ملزم به رعایت این قیدها و شرطها هستند»! یعنی ایران را و فقط ایران را با این قیود و شروط مهار کردهایم! ..حالا نوبت پرسش پایانی این وجیزه است و آن، این که؛ با وجود تلاش پیگیر آمریکا و متحدانش برای براندازی جمهوری اسلامی ایران که طی سیوچند سال گذشته از سوی حریف به عنوان یک هدف استراتژیک دنبال شده و میشود، آیا در صورت پذیرش توافق وین و در حالی که ایران اسلامی به یک کشور ضعیف و ناتوان تبدیل شده است، آمریکا در عملیاتی کردن آرزوی بر زمین مانده خود کمترین تردیدی خواهد کرد؟! پاسخ این پرسش خالی از ابهام است و در آن حالت- که انشاءالله هرگز پدید نخواهد آمد- آمریکا احتمالا برای تحقق اهداف براندازانه خود نیازی به حمله نظامی مستقیم ندارد بلکه راهاندازی یک جنگ نیابتی -PROXY WAR - نظیر آنچه این روزها علیه سوریه، عراق و اخیرا یمن در جریان است هم میتواند برای حریف کارساز باشد!
کیهان در یادداشتی به ابعاد حقوقی جنایت فابیوس در صدور خون های آلوده پرداخته و تیتر یادداشت خود را نیز "فابیوس؛ هفتمین جنایتکار جنگی"، برگزیده است: تازهترین و منحصر به فردترین و حیرتبرانگیزترین حضور یک جنایتکار جنگی در تهران به سالهای پس از انقلاب اسلامی و همین روزهای اخیر برمیگردد. حضوری شگفتآور و سوالبرانگیز! شاید از آن روی که وی در دادگاهی مجرم شناخته نشده است اگرچه برخلاف بسیاری از جنایتکاران جنگی یاد شده، در دادگاه محاکمه شد و روند دادگاههای او و دوستانش نزدیک به 10 سال به طول انجامید.شاید هم از آن روی که وی ظاهرا در هیچ جنگ رسمی درگیر نبوده است! و یا شاید از آن روی که وی در دادگاههای یاد شده که توسط هم پالکیهایش برگزار شد، علی رغم وجود تمامی دلایل متقن، محکوم شناخته نشد. دلایلی که بعدا نشریات و ژورنالهای غربی و به خصوص فرانسوی بسیار در موردشان نوشتند و منتشر کردند.روزنامه لوموند در همان زمان نوشت که از 15 نفر اعضای دیوان عالی دادگستری که محاکمه فابیوس و همکارانش را به عهده داشتند، 12 تن آنها از اعضای پارلمان و هم حزبیهای فابیوس بودهاند و فرانسیس آوتن یکی از همان اعضا در سال دو هزار گفت که تبرئه فابیوس در آن دادگاه با انگیزه سیاسی بوده است!!بله سخن از لوران فابیوس، وزیر امور خارجه فرانسه است، اما آیا میتوان به وی عنوان «جنایتکار جنگی» را اطلاق کرد؟ لوران فابیوس در طول سالهای 1363 تا 1366 یعنی سه سال در بحبوحه دوران جنگ تحمیلی رژیم صدام علیه ایران، نخستوزیر دولت فرانسوا میتران بود. در طی این دوران مهم، فرانسه از اصلیترین متحدان و تامین کنندگان سلاح برای صدام بود؛ از جمله هواپیماهای جنگی و فوق پیشرفته سوپراتاندارد، موشکهای اگزوسه و سلاحهای شیمیایی.یعنی در واقع فرانسه در کنار صدام و دیگر متحدان وی بهطور رسمی با ایران در حال جنگ بود و سلاحهای ارسالی وی نه تنها رزمندگان ایرانی بلکه هر روز و هر شب، مردم بیگناه شهرها و روستاهای این سرزمین را به خاک و خون میکشید. تا اینجای کار اشکالی دیده نمیشود. به هر حال دولت فرانسه دل چندان خوشی از انقلاب اسلامی ایران نداشت و تهاجم صدام به ایران را فرصت مناسبی برای خالی کردن نفرت و کینهاش دانسته و وارد جنگ با ایران شد. اما کار از آنجایی اشکال پیدا میکند که فرانسه از «میدان جنگ» وارد عرصه «جنایت جنگی» میشود.
کاسبان تحریم در چین و تهران/ احمدینژاد در مجلس ٨٠حامی دارد/ نابغه فراریدادهشده ایرانی حشرهشناسان دنیا را به وجد آورد
روزنامه اصلاح طلب شرق، با تیتر "کاسبان تحریم در چین و تهران"، اظهارات رئیس جمهور را مورد پوشش قرار داده است: تحریم، ظالمانه و ضد انسانی است. ما جنسی که وارد این کشور میکردیم گاهی ٢٠ درصد، ٢٥ درصد و حتی ٣٠ درصد تا ٤٠ درصد هم داشتهایم که گرانتر درمیآمد؛ یعنی اگر ١٠٠ میلیارد فرض میگیریم جنس وارد این کشور باید بشود، حالا کالاهایی که ضروری بود، حداقل میزان ٢٥ میلیارد آن تلف میشد. این از جیب مردم است البته کاسبان تحریم خیلی برایشان سود داشت. کاسبان تحریم در دوبی، اروپا، چین، تهران، همهجا این کاسبان تحریم بودند، آنها از توافق عصبانی هستند اما مردم ما هزینه پرداخت میکردند ما میبایست این تحریم ظالمانه را برداریم؛ دروازه ایران به سوی جهان بهطور کامل گشوده شود. در زمان اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی عدهای داستانهایی مطرح میکردند و در برخی از روزنامهها میگفتند که چنانچه پروتکل الحاقی را بررسی کنید درمییابید که آنها میآیند و زیرزمینهای ریاستجمهوری و مجلس را بازرسی میکنند. این در حالی است که اینها پروتکل الحاقی را با بازرسیهای مصوب شورای امنیت سازمان ملل اشتباه میگرفتند.
اکبر ترکان، مشاور حسن روحانی، در مصاحبه ای مدعی شده "احمدینژاد در مجلس ٨٠حامی دارد": نمیتوانیم بگوییم تفکر دولتهای نهم و دهم مربوط به آقای احمدینژاد و دو،سه نفر اطرافیانش بوده که بعضیهایشان اکنون در زندان هستند. یک گروه حداقل ٨٠ نفره از این تفکر در مجلس هستند. گروهی از این جمعیت در قوای دیگر هستند. یک گروهی از این جمعیت در نهادهای دیگر هستند. اینطوری نیست که فقط آقای احمدینژاد بوده و تمام شده است. این طرفداران حداقل ٨٠ نفر در مجلس و در سایر قوا هم هستند، حتی در پیکره همین دولت هم حضور دارند. الان که ما در دولت یازدهم هستیم ٨٠٠ هزار نفر از کارکنان در طول دولت نهم و دهم به بدنه دولت اضافه شدهاند که ملاک و معیار ورودشان به دولت آزمون شایستگی و سواد و تحصیلات نبوده است. من مخالف این هستم که احمدینژادیها را از اول حذف کنند. اصلا کسی نباید به فکر حذف باشد. احمدینژاد و همکارانشان با شفافیت همین مواضعی را که در دولت نهم و دهم داشتند، بیان و اعلام کنند. طرفدارانشان را به پای صندوقهای رأی دعوت کنند. دیگران هم در صحنه بیایند و افکار خودشان را ارائه کنند. مردم این کشور تصمیم میگیرند برای اداره امورشان به سمت کدام فکر بروند وگرنه حذف، کار غلطی است. باید آرای مردم تعیینکننده باشد.
"نابغه فراریدادهشده ایرانی حشرهشناسان دنیا را به وجد آورد"، عنوان گزارش علمی شرق از یک واقعه مهم در عرصه علمی جهان است: یک سال پیش در شهریورماه سال ٩٣، حسین آخانی، استاد زیستشناسی دانشگاه تهران، مقالهای در «شرق» نوشت با تیتر «فرار مغزها یا فراریدادن مغزها». او در این مقاله از تلاشها و علاقه یک دانشجو و دانشمند حشرهشناس جوان ایرانی به نام حسین رجائی برای استخدام در دانشگاه تهران نوشت که همه تلاشهای او با موانعی عجیب مواجه شد و در نهایت با وجود همه پیگیریهای خودش و دکتر آخانی به نتیجه نرسید و استخدام نشد تا اینکه در نهایت در آلمان بهعنوان مدیر کلکسیون پروانهها و آزمایشگاه تحقیقاتی سیستماتیک استخدام شد. آخانی در مقاله خود برای «شرق» آن روز دراینباره نوشته بود: «من بعد از ١٥سال خدمت در دانشگاه تهران ناامید از اینکه نتوانستم برجستهترین متخصص حشرهشناسی و فیلوژنی کشور را به ایران بازگردانم، در اتاق کوچکم که دستشویی تغییرکاربریشده در دانشکدهای دیگر است، با یادآوری برخوردی که با او شد، فقط اشک میریزم».همین دانشمند در رشته تخصصی خود کشفی کرده که حشرهشناسان دنیا را به وجد آورده است. ماجرا از این قرار است که در قالب یک پروژه بینالمللی که این حشرهشناس جوان ایرانی سرپرستی آن را برعهده داشت، خانواده جدیدی از پروانهها کشف شد. یافتههای تحقیقات منجر به این کشف، همین ماه جاری در مجله علمی معتبر «زولوجیکا اسکریپتا» (zoologica scripta) منتشر شده است. این کشف دودهه پس از کشف خانواده قبلی پروانهها که طی پروژهای بینالمللی به سرپرستی موزه تاریخ طبیعی اشتوتگارت آلمان صورت گرفته، رخ داده است.
در ادامه این گزارش می خوانیم: بر اساس اطلاعات مندرج در مجله «زولوجیکا اسکریپتا»، تحقیقات تیم دکتر رجایی از سال ۲۰۱۲ با همکاری پژوهشگرانی از موزههای تاریخ طبیعی اشتوتگارت و بن آلمان و پاریس و دانشگاههای تورکو (فنلاند) و دانشگاه وین (اتریش) آغاز شد. طبق این گزارش، اولین عضو این خانواده جدید از پروانهها که توسط این تیم تحقیقاتی کشف شده است، شبپرهای بزرگ (حدودا به اندازه کف دست) است که در شمال تایلند و ویتنام زندگی میکند. در سال ۱۹۸۹ نمونههای نر آن برای نخستینبار در جنگلهای شمال تایلند یافت شدند و در سال ۱۹۹۴، پروانهشناس سرشناس ژاپنی، هیروشی اینوئه، بهعنوان گونهای جدید (Pseudobiston pinratanai) آنها را توصیف کرد. اما عدم تطابق صفات تشخیصی این شبپره با خانوادههای شناختهشده، سبب شد تا محقق ژاپنی و سایر محققان در سالهای بعد، نتوانند بااطمینان جایگاه این گونه را در سیستم ردهبندی تعیین کنند. در پژوهش اخیر این خانواده Pseudobistonidae نامگذاری شده است...بخش دیگری از مطلب هم درباره تلاشها برای استخدام او در دانشگاه تهران بود: «از او خواهش کردم درخواست استخدام بدهد. او هم اطاعت کرد. بر اساس فراخوان دانشکده و اعلام نیاز به حشرهشناس، او هم درخواست داد. به ایران آمد، سخنرانی کرد. در آن زمان من در فرصت مطالعاتی خارج از کشور بودم. گزارش سخنرانیاش را به من داد که چگونه با او رفتار کردند. او خودش فهمید که به قول فرنگیها Welcome نیست. سعی کردم به او دلداری بدهم. به ایران آمدم و با همکاران صحبت کردم. دیدم همه مِنمِن میکنند. دیدم از این میترسند که او جایشان را تنگ کند. حتی برای آنکه جلویش را بگیرند فرد دیگری را با عجله استخدام کردند تا بهانه کنند که دیگر به تخصص او نیازی نیست. اگرچه میان ماه من با ماه گردون، تفاوت از زمین تا آسمان بود! سعی کردم با مذاکره با رئیس پردیس پرونده استخدامی حسین را جلو ببرم. خودش هم به ایران آمد و با رئیس پردیس صحبت کرد. رئیس پردیس که حسین را از دوران دانشجویی میشناخت، قول داد مشکل را حل کند. هرچه تلاش کردم بیهوده بود و دست آخر رئیس پردیس آب سردی روی دستم ریخت که مشخص بود فشارجدی است...».
ارسال نظر