ارتباط عجیب با خدا از طریق ترک نماز!
در عرفان حلقه، دنیای بعد از مرگ به صورتی تصویر می شود که مخاطب احساس کند، راه مصون ماندن، پناه آوردن به عرفان حلقه است.
به گزارش گلستان24،«عرفان حلقه» اگرچه بانام درمان بیماریها و فرا درمانی و تشعشع دفاعی و جاذبه درمان و شفابخشی، توانسته خود را بهظاهر موجه، نشان دهد، اما آسیبهای روحی و روانی این جریان، فراوان گزارششده است. همچنین بهمرور، گرایش معنوی و اعتقادات دینی در پیروان عرفان حلقه، تضعیفشده و باورهای دینی و اسلامی افراد بهصورت مرموزانهای، تحریف میشود. در مقاله اول، بعد از معرفی رئیس عرفان حلقه، با برخی از مبانی و اصول عرفان حلقه، نیز آشنا خواهید شد. و در مقاله دوم، با آسیبها و خطرات احتمالی این عرفان، آشنا شده و نیز به برخی از تفاوتهای عرفان حلقه با عرفان ناب اسلامی، اشاره خواهد شد. در مقاله سوم، به ورود اجنه در زندگی انسانها و تقدیس شیطان در این نوع عرفان، اشاره شد. در این مقاله، به باورها و اعتقادات دیگر عرفان حلقه مبنی بر تناسخ و بیاعتنایی به دستورات دینی، پرداخته خواهد شد.
باور به تناسخ و حلول روح در عرفان حلقه
در عرفان حلقه، اعتقاد بر این است که انسانها بعد از مرگ به شکل کالبد ذهنی به دنیا و عالم ماده برگشته و در کالبد انسانهای زنده، حلول میکنند. ازاینرو، فرد زنده را دچار اختلال رفتاری یا روانی و بیماریهای مختلف، میکنند. البته میتوان با عمل برونریزی و تشعشع دفاعی، کالبد ذهنی را از بدن افراد خارج کرد. در عرفان حلقه، دنیای بعد از مرگ بهصورتی تصویر میشود که مخاطب احساس کند، راه مصون ماندن، پناه آوردن به عرفان حلقه است.
نگرش عرفان حلقه به مسئله برگشت ارواح به زندگی این جهان و تناسخ، از دیگر موارد مخالفت با دستورات اسلامی، است؛عرفان حلقه، معتقد است که: انسانها پس از مرگ، رهسپار برزخ و پسازآن قیامت نمیشوند، مگر اینکه اتصال به شبکه شعور کیهانی را دریافت کرده باشند. در غیر این صورت ارواح مردگان که پس از مرگ بهجای کالبد جسمی، کالبد ذهنی دارد، در افراد زنده یعنی ما انسانهای زنده در دنیا، رسوخ و حلول، میکند و در این دنیا باقی میماند. و ازاینرو، اشخاص دچار بیماریهای مختلف، میشوند.
البته، برگشت روح انسانها به کالبدهای دیگر که در کتابهای کلامی و فلسفی نام تناسخ به خود گرفته است در کتابها و جلسات عرفان حلقه بهظاهر انکار میشود و حتی طاهری، رهبر این جریان دریکی از کتابهایش ادعا کرده که نه تنها تناسخ را قبول نداریم بلکه آن را به روشی تجربی رد میکنیم. (کتاب چند مقاله، مبحث تناسخ)
در این نوشتار، بهاجمال، بهنقد و بررسی اعتقاد عمیق و پیشرفته به تناسخ در عرفان حلقه، علیرغم انکار طاهری و عرفان حلقه، خواهیم پرداخت:
تناسخ، ازجمله واژههایی است که علیرغم انکار، در عرفان حلقه، تفسیر جدیدی یافته است بهگونهای که مفهوم تناسخ در قالب یک مفهوم جدید به نام "کالبد ذهنی" پیگیری میشود، در عرفان حلقه، دنیای بعد از مرگ بهصورتی تصویر میشود که مخاطب احساس کند راه مصون ماندن از عذابهای بعد از مرگ، پناه آوردن به عرفان حلقه است.
ریشههای عقیده تناسخ، شاید نخستین بار بهصورت مکتوب در اوپنیشادها از متون مقدس هندویی به چشم میخورد. به اعتقاد آنان روح انسان یک سلسله تولدها و مرگهای پیدرپی و تجدید حیات را طی میکند و از کالبدی به کالبد دیگر درمیآید.
کابالیستها که پیروان عرفان یهودی هستند، نیز معتقدند، که تناسخ در همه ادیان وجود دارد. اما در اندیشه اسلامی تناسخ، پذیرفتهشده نیست و انسان پس از مرگ بهسوی عالم برزخ و سپس عالم قیامت، رهسپار میشود و دیگر به سمت حیات مادی و دنیا، بازگشتی نخواهد داشت.
اما در عرفان حلقه، برخلاف صریح دستورات اسلامی، عقیده به تناسخ، به شکل مرموزانهای، پذیرفته میشود. طاهری، چنین مینویسد:
"کالبد ذهنی (روح) فرد درگذشته میتواند کالبد ذهنی هر یک از عزیزان خود را تسخیر کند و موجب انتقال خصوصیات، تمایلات و بیماریهای خود، به او گردد". (موجودات غیر ارگانیک، ص 53)
طاهری، معتقد است که افراد متصل نشده، و دور از عرفان حلقه، پس از مرگ در زمین بهصورت"ارواح سرگردان"، باقی میمانند و در کالبد ذهنی ما انسانهای زنده، به زندگی ادامه میدهند و خواستههای خود را ارضا میکنند، عرفان حلقه، چنین میگوید:
"پس از مدتی که کالبد ذهنی در برزخ بماند، متوجه قابلیتی در خود میگردد که میتواند افرادی را که در فاز منفی (غم، ترس، ناامیدی) هستند را تسخیر کند و دوباره از دریچه چشم آنان در دنیا زندگی کند؛ کالبد ذهنی برای تسخیر، فردی را انتخاب میکند که فصل مشترک و علائق مشترکی با او دارد، انتخاب افرادی که تسخیر میشوند با خود اوست و به دلیل همان فصل مشترک یا علاقه مشترک است. مثلاً یک قمارباز، قمارباز را انتخاب میکند، یک موسیقیدان، موسیقیدان را و ... زیرا از دریچه چشم او همان تجارب را دوباره خواهد داشت. ... یک کالبد ذهنی به دلیل لامکان بودن میتواند همزمان چندین نفر را تسخیر کند و محدودیتی برای تعداد نفراتی که تسخیر میشوند وجود ندارد. وقتی کالبد ذهنی کسی را تسخیر میکند، علائق قدیمی خود را برای فرد تسخیرشده بازسازی میکند، فرد تسخیرشده ممکن است کارها و حرفها و رفتارهای همان مرحوم را پیدا کند. حتی در مواردی دیدهشده که بیماریهای فرد مرحوم در زمان حیات برای فرد تسخیرشده ایجادشده و انواع مشکلات ذهنی که قبلاً توضیح داده شد، میتواند ایجاد گردد. اما وقتی با تشعشع دفاعی، کالبد ذهنی از بدن یک نفر خارج میشود، از دیگران نیز خارجشده است. (تشعشع دفاعی، متن آموزش مجازی عرفان حلقه، نسخه 4 ص 7)
در متون آموزشی عرفان حلقه، این نوع از تسخیر هرچند نام تناسخ را با خود ندارد، اما نوعی از حلول و برگشت فرد به عالم دنیاست که از تناسخ عادی که در آیینهای شرقی ادعا میشود، پیچیدهتر و عمیقتر است برخلاف تناسخ عادی که هر روح فقط قادر به تسخیر یک کالبد است، حلقه، عرفان در برگشت کالبد ذهنی به کالبد دیگران و حلول آن در جسم دیگران چه ازنظر تعداد کالبدی که به تسخیر درآمده و چه ازنظر نوع کالبد تسخیرشده، محدودیتی ندارد.
بنابراین، عرفان حلقه، هرچند، شعار برائت از تناسخ را سر میدهند و میگویند ما نه فقط تناسخ را قبول نداریم بلکه با روش علمی آن را رد میکنیم، فراموش کردهاند که مراد از تناسخ فقط این نیست که کسی قائل به عالم آخرت نباشد و به این دلیل مجبور شود به حلول روح در کالبدهای دیگر در این عالم تن دهد. ازقضا در عرفان حلقه نوعی از تناسخ پذیرفتهشده که هرچند نام آن را تناسخ ننهادهاند، اما از پیشرفتهترین مصادیق تناسخ (حلول همزمان روح در چند کالبد) است که متکلمین و فلاسفه از پذیرش آن سرباز زدهاند و متون و احادیث دینی هم آن را رد نمودهاست.
آنچه در عرفان حلقه ادعاشده، وجودِ نوعی از حیات است که از طریق کالبد ذهنی در همین عالم قابلتداوم است و اتفاقاً این کالبد ذهنی توانایی حلول در دیگر کالبدها را هم دارد. اگر تناسخ باطل است، با همه اقسامش باطل است و معنا ندارد که کسی عالم آخرت را بپذیرد و به حلول کالبد ذهنی در کالبد دیگران معتقد باشد.
البته، اندیشمندان مسلمان برای باطل بودن تناسخ، دلایل زیادی بیان کردهاند که بهطورکلی میتوانیم آنها را در دو گروه دلایل عقلی و دلایل نقلی یعنی دلایلی که در قرآن و روایات مطرحشده دستهبندی کنیم. در اینجا از هرکدام این دلایل نمونهای را ذکر میکنیم:
الف) دلیل عقلی: امتناع تبدیل فعلیت به قوه: نفسی که به فعلیت رسیده و با یک جسم زندگی کرده و اعمال و افکاری داشته و تجربههایی اندوخته، محال است که دوباره در نقطه صفر قرار بگیرد و در قالب جنینی خالی از هر تجربه و عمل و اندیشهای متولد شود. در فلسفه به این میگویند بازگشت از فعلیت به قوه که محال است. (صدرالمتأهلین، اسفار، جلد 9، ص 65)
ب) آیات قرآن: در قرآن کریم آیات متعددی است که پندار تناسخ و باقی ماندن و بازگشتن روح پس از مرگ در جسم دیگر را رد میکند. ازجمله آنها آیات 99-100 سوره مؤمنون است.
حَتّی إِذا جاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ رَبِّ ارْجِعُونِ لَعَلّی أَعْمَلُ صالِحًا فیما تَرَکتُ کلاّ إِنَّها کلِمَةٌ هُوَ قائِلُها وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلی یوْمِ یبْعَثُونَ
{کافران همچنان از مرگ غافلاند} تا اینکه وقتی مرگ یکی از آنها فرارسد میگوید: ای پروردگارم! مرا بازگردانید تا شاید اعمال نیکی که ترک نمودهام جبران نمایم {جواب میآید:} هرگز! این سخنی است که او میگوید و پیش رویش برزخ است تا روز قیامت.
از این آیهها فهمیده میشود که کسانی پس از مرگ متوجه از دست دادن فرصتهای زندگی میشوند و از خدا میخواهند که به آنها بازهم فرصت داده شود، ولی این امکان وجود ندارد و وارد عالم برزخ میشوند و تا فرارسیدن قیامت همانجا هستند.
ج) دلیل نقلی: در روایات هم مطالب زیادی در رد این باور خرافی و دروغین وجود دارد که به یک نمونه از آنها اکتفا میکنیم. مأمون خلیفه عباسی ٬ به امام رضا عرض کرد درباره کسانی که قائل به تناسخ هستند چه میفرمایید؟ امام فرمود: کسی که تناسخ را بپذیرد و به آن عقیده داشته باشد ٬ به خدای تعالی کفر آورده و بهشت و دوزخ را غیر واقعی تلقی کرده است. (طبرسی ٬ احتجاج ٬ ج ٬2 ص 89)
بنابراین ٬ اعتقاد و باور به تناسخ در تضاد با باورهای دینی و اسلامی میباشد.
بنابراین ٬ کالبد ذهنی ٬ چیزی است که نه ازنظر علمی و تجربی قابلاثبات است و نه در متون و احادیث دینی تاییدی بر آن یافت میشود؛ بازگشت ارواح به قالبهای مادی که در عرفان حلقه موردقبول است چیزی غیر از تناسخ ٬ نیست و ازنظر متون اسلامی ارواح انسانها بعد از مرگ ٬ ارتباطشان با عالم دنیا قطعشده و جز در موارد نادر توان بازگشت به این عالم را ندارند چه برسد به این که بخواهند با اختیار به این عالم برگردند و یا بخواهند در کالبدی دیگر حلول کنند.
فرق درمان در عرفان حلقه و شفای الهی در دین اسلام
ازجمله دیگر موارد تفاوت و تناقض مبانی عرفان حلقه با عرفان ناب اسلامی، فرق بین درمان و شفا، میباشد. البته، ادعای درمان و شفا دهی، مهمترین جذابیت دروغین عرفان حلقه، است که برخی از افراد جامعه، فریب این ادعا را خورده و جذب این گروه میشوند. هرچند این عرفان نیز همانند سایر مکاتب دستساز بشری، از طریق فرا درمانی و کمک گرفتن از اجنه، سعی در برطرف کردن بیماری، دارند؛ لکن صرف انجام کارهای خارقالعاده و درمان برخی از بیماریها، دلیلی برای حقانیت مکتبشان، نیست. چراکه در هر مکتبی اعم از مکاتب هندی و مرتاضان تا عرفانهای شرقی و وارداتی از دنیای غرب، از درمان، بهعنوان جاذبهای برای تبلیغ و ترویج مکتب دستساز خویش، استفاده میکنند. و درمان، چیز جدیدی نیست.
با این مقدمه، میتوان فرق بین درمان در مکاتب دستساز بشری با ادیان الهی، را چنین، توصیف کرد که:
در ادیان الهی و مشخصاً دین اسلام، شفا الهی توسط معصومین که نوعی کرامت و معجزه، تلقی میشود. امری است که ابزار ندارد و بهمحض اراده معصوم، محقق میشود؛ یعنی تنها پشتوانهای که معجزه دارد، روح بزرگ امام معصوم است و معصوم برای شفا دادن نه لازم است مثل طاهری، که کالبد ذهنی را از دیگران بیرون بکشد و نه لازم است از تشعشع دفاعی، استفاده کند و نه لازم است زمان در اختیار داشته باشد و نه لازم است دیگران را به عمل نظارهگری محض و شاهد بودن و تسلیم بودن، دعوت کند.
بهعبارتدیگر، شاخص تشخیص و فرق بین درمان و شفا این است که:
1. درمان ٬ تدریجی است ولی شفا ٬ آنی و لحظهای و در یک زمان خاص ٬ انجام میشود. در درمانهای مادی ٬ تدریجی بودن و زمان بری ٬ جزء لاینفک آن است. زیرا نیروهای غیر الهی٬ محدود است و برای حصول نتیجه ٬ نیاز به زمان دارد. اما نیروی الاهی در لحظهای با «کنفیکون» اوضاع را دگرگون میکند. همانطور که در ماجرای حضرت سلیمان آمده که آن عفریت جن ٬ برای آوردن تخت بلقیس نیاز به زمان داشت و گفت پیش از آنکه از جای خود برخیزی آن را میآورم ٬ و حضرت سلیمان بهقدرت جن ٬ هیچ اعتنایی نمیکند. در مقابل وقتیکه آن انسان مؤمن به نام «عاصف بن برخیا» با نیروی الاهی خواسته جناب سلیمان را پاسخ میدهد٬ در چشم به هم زدنی تخت حاضر میشود و حضرت سلیمان به خاطر توفیق تربیت چنین انسانهایی خدا را شکر میکند. (ر.ک: سوره نمل ٬ آیه 40)
2. نشانه دیگر درمانهای شیطانی و تفاوت آن با درمانهای الاهی با مقایسه درمان جویان عرفان حلقه با شفا یافتگان در زیارتگاهها و توسل به معصومین و ائمه٬ معلوم و مشخص٬ میشود. درمان یافتگان از طریق ائمه٬ امراضشان بهطور کامل برطرف میشود. اما با درمانهای شیطانی همه مشکلات برطرف نمیشود و در بسیاری از موارد مرض موردنظر ٬ هم بهطور کامل درمان نمیپذیرد.
انتقاد علمی از عرفان حلقه در شبکههای ماهوارهای | دانلود فیلم
به انتقاد علمی از عرفان حلقه توجه کنید که پزشکان بهصراحت در شبکههای ماهوارهای این عرفان و درمانش را زیر سؤال میبرند و آن را یک نوع شیادی قلمداد میکنند. امیدواریم که اعضای حلقه دیگر این پزشک منتقد را از بازجویان و عوامل سپاه ننامند!!!!
در عرفان حلقه٬ درمان طاهری٬ رحمت الهی اما شفا از معصومین٬ شرک است
در عرفان حلقه به یک شبهه دامن زده میشود که استمداد انسانها از معصومین ٬ شرک است و شفا دادن اگر به معصومین نسبت داده شود ٬ چون به معنای ندیدن خداوند است توجه به «من دون الله» بوده و شرک تلقی میشود. در حالیکه ٬ این اعتقاد ٬ حتی با سخنان طاهری ٬ در تناقض آشکار است. زیرا ٬ طاهری ٬ رهبر عرفان حلقه ٬ معتقد است به ابزارهایی که مسیح پیامبر (ع) برای درمانگری در اختیار داشت ٬ دستیافته ٬ و توانسته مفهوم درمان را به مفهوم عرفان پیوند زده و درمان را مقدمه عرفان ٬ معرفی کند؛ حال چگونه است ٬ درمان در عرفان حلقه ٬ شرک نیست و توسل و کمک از غیرخدا ٬ تلقی نمیشود اما توسل و درخواست کمک از معصومین ٬ شرک به خدا ٬ تلقی میشود؟
بنابراین ٬ همانطوری که هواداران عرفان حلقه میگویند طاهری ٬ شفا داد و منظورشان این است که موجودات غیرارگانیک از حریم انسان خارج شد و کسی نسبت دادن شفا به طاهری را شرک نمیداند٬ نسبت دادن شفا به معصومین هم نباید بدون اذن الهی و شرک معنا شود. در عرفان حلقه ٬ چرا و چگونه ٬ شفای طاهری عین خداپذیری معنا میشود ٬ اما اگر چنین شفایی به معصومین نسبت داده شود ٬ در تعارض با خدامحوری معرفی میشود؟
علاوه بر این ٬ بسیاری از افرادی که باانگیزه های درمانی و مادی در دام عرفان حلقه ٬ گرفتارشدهاند به آسیب هایی همچون از دست دادن شغل و موقعیت اجتماعی ٬ طلاق و اختلافات خانوادگی ٬ جدایی از اقوام و دوستان و اختلالات روانی همانند ترس از اجنه و توهمات دیداری و شنیداری ٬ مبتلا شدهاند.
ترویج پلورالیزم دینی در عرفان حلقه
از دیگر اشکالات و مخالفتهای صریح عرفان حلقه، با دستورات اسلامی، اعتقاد به حقانیت تمام ادیان در عرفان حلقه است. طاهری، قائل به وحدت بین ادیان فعلی با اسلام، است. زیرا علاوه بر قرآن، کتب آسمانی را نیز بهعنوان مرجع، موردقبول، میداند [ر.ک: موجودات غیر ارگانیک، ص 35] و در بیانات و آثار خود، به کتب ادیان دیگر، ارجاع میدهند. بارها مشاهده میشود که در اندیشههای طاهری، افکار مسیحیت، انجیل و سخنان تحریف شده، مستندتر از روایات و قرآن کریم، مطرح میشود. درحالیکه بنابر تصریح قرآن، کتاب انجیل، تحریفشده است و نمیتواند دین قبلی، مرجع و مفسر برای دین بعدی، قرار گیرد. طاهری، در این خصوص میآورد:
"یکی از خدمات ادیان به انسان، راهنمایی او در پرهیز از موجودات غیر ارگانیک است. برای مثال، در انجیل درباره دفع موجودات غیر ارگانیک و درمان فرد مجنون (جنزده) بهتفصیل سخن گفتهشده و شاید به دلیل همین تفصیل، قرآن کریم تنها به اشاراتی اجمالی، بسنده کرده است." (موجودات غیرارگانیک، ص 37)
درحالیکه این نظریه ایشان بهصراحت با کلام خدای متعال در قرآن، مغایرت دارد:
وَ نَزَّلْنا عَلَیْکَ الْکِتابَ تِبْیاناً لِکُلِّ شَیْءٍ وَ هُدىً وَ رَحْمَةً وَ بُشْرى لِلْمُسْلِمینَ. (سوره نحل، آیه 89)
و ما این کتاب قرآن را بر تو نازل کردیم که بیانگر همهچیز ٬ و مایه هدایت و رحمت و بشارت برای مسلمانان است.
در هر حال ٬ این اعتقاد ٬ موجب پلورالیزم دینی و حق بودن تمام ادیان ٬ است. طاهری ٬ معتقد است که همه ادیان الهی هماکنون نیز برحقاند و ادیان بهصورت پلهپله میباشند و جداشدنی نیستند. درصورتیکه توجهی به منسوخ بودن و یا محرّف بودن ادیان سابق ٬ نمیکند.
و از طرفی همچون افکار سای بابای هندی که معتقد بود: من آمدهام تا مسلمان مسلمانی بهتر و مسیحی مسیحی بهتر و یهودی یهودی بهتر باشد و هر کس به آوردهی من ایمان آورد وی را در دینداری اش ثابتقدم مینمایم؛ طاهری نیز معتقد است که لزومی ندارد که فرد مسیحی ٬ مسلمان شود و فقط کافی است که انسان ٬ خود را تسلیم شبکه شعور کیهانی طاهری ٬ نماید. اما بنابر دستورات و آِیات قرآن، تنها دین مقبول در نزد خداوند متعال، دین اسلام است و بس. إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلام» (سوره آلعمران، آیه 19)
عرفان کیهانی و اتصالات شیطانی | دانلود فیلم
بیاعتنایی به نماز و عبادات در عرفان حلقه
در اساسنامه عرفان حلقه ٬ چنین ذکر میشود که: در عرفان حلقه ٬ با روبنا یعنی اعتقادات ٬ مناسک و مراسم عبادی ادیان ٬ مداخلهای نداریم و فقط به بخش کیفی ٬ یعنی زیربنای اعتقادی ادیان که همان شعور کیهانی و اتصال به حلقههای آن است ٬ کارداریم! روبنا مربوط به فقه و علما است و زیربنا مربوط به رئیس عرفان حلقه ٬ این طاهری است که در قله عرفان قرار دارد!
ولی بااینحال باید پرسید اگر به مناسک و مراسم عبادی کاری ندارید و در آنها ادعا دارید که مداخلهای نمیکنید٬ پس تئوری "ترمزدستی و ترک عبادات و نماز" به چه معنا است؟! زیرا طبق این تئوری و به بهانه کیفیت بخشی به نماز و عبادات ٬ برخی از اعضا در عرفان حلقه ٬ به ترک نماز و عبادات دعوت میشوند؟
توضیح بیشتر اینکه: برخی از اعضای عرفان حلقه، معتقد هستند که چون نماز ما از کیفیت برخوردار نیست و چون از مرکزیت حلقه (قطب حلقه، محمدعلی طاهری) لایه محافظی در مقابل رسوخ موجودات غیر ارگانیک نگرفتهایم، پس نماز نمیخوانیم و ترمزدستی نماز را میکشیم. این اعتقادی است که دراینبین طرفداران حلقه، ترویج میشود و در کلاسها و توسط طاهری، نیز بهعبارتدیگر، بیانشده است:
"اگر نمازتان از سر عشق و عاشقی و معرفت نیست بهتر است تا مدتی نخوانید و مقیم کوی دوست بمانید و بهاصطلاح ترمزدستی نماز را بکشید! بلکه بگذارید تا عاشق شوید و بعد نماز بخوانید تا درترم هشت مفصلاً به آن بپردازیم چراکه نماز بدون عشق نماز نمیباشد و خم و راست شدنی بیش نیست پس بهتر که خوانده نشود چون از سر عشق و کیفیت نیست آنهایی هم که این ترمزدستی را نمیکشند هنوز توجیه نشدهاند چراکه وقتی هوشمندی ترمزدستی را میکشاند بر سر عبادات ما یکی از دلایلش این است که ما رسم بجا نمیآوریم بلکه درک است که بجا میآوریم ٬ این رسم که یک کار مکانیکی و خم و راست شدن است نیست ٬ معرفت است که نسبت به هر موضوعی برای ما در اولویت قرار دارد." (ر.ک: فایل صوتی طاهری ٬ ترم دوم عرفان کیهانی)
در گفتارها و سخنان افراد در عرفان حلقه، نیز این معنای ترمزدستی نماز، کاملاً مشهود است:
"کسانی که نماز بیکیفیت میخوانند ٬ شعور کیهانی ٬ ترمزدستی آنها را میکشد ٬ آنقدر از نماز بیکیفیت و کشیدن ترمزدستی میگویند که شخص نسبت به نمازش بیرغبت میشود و تمایل به خواندن را از دست میدهد ٬ بههرحال افراد زیادی هستند که میگویند ما منتظریم تا نماز برایمان بیاید، فعلاً شعور کیهانی ترمزدستی را کشیده و منتظریم تا هنگامیکه او صلاح بداند آزاد کند و ما نماز باکیفیت بخوانیم"
اگر طبق گفته طاهری ٬ نماز خواندنی ٬ نیست و همانطور که در کتاب چند مقاله ٬ مطرح نمودهاند که: الصلوه اتصال با اوست و اتصال برقرار کردنی است ٬ نه خواندنی و اتصال مقیم میخواهد. پس طاهری و عرفان حلقه که مدعی هستند عرفان ناب اسلامی در نزد ایشان ٬ میباشد ٬ باید به عرفان اسلامی پاسخگو باشند که چطور حضرت رسول اکرم با آن مقام ملکوتی تا اواخر عمر شریفشان نماز را در مسجد اقامه میکردند و حضرت امیرمؤمنان که غایت یک انسان کامل میباشند را در محراب عبادت در میان نماز صبح شهید نمودهاند بهطوریکه حتی نویسنده مسیحی جبران خلیل جبران بیان میدارد که علی را کشتند درحالیکه نماز در بین دو لب مبارکش بود و نماز امام حسین علیهالسلام ٬ در روز عاشورا در صحرای کربلا ٬ نمونههای بارزی است که کتمان آن ٬ کتمان حقیقت و واقعیتی بزرگ است و گوئی نماز باوجود اسلام ممزوج شده و بیان میدارند که نماز ستون و عمود دین است.
پیامبر اکرم ٬ در این زمینه چنین میفرمایند:
ما بین المسلم و بین ان یکفر الا ان یترک الصلاة الفریضة متعمدا او یتهاون بها فلا یصلیها (مجلسی،بحارالانوار، ج 82، ص 216)
فاصله بین مسلمان و بین کفرش چیزی جز ترک نماز واجب نیست که یا عمداً ترک نماید و اصلاً قبول نداشته باشد و یا از بی اعتنایی نماز نخواند.
بنابراین ٬ نماز یکی از اصلیترین و مهمترین ارکان عبادی در دین اسلام به شمار میآید و در قرآن کریم از آن بهصراحت بهعنوان عبادت جوارحی ٬ بحث میشود و بارها افعال آن از قبیل سجده ٬ رکوع و... و همچنین مقدمات آن از قبیل نحوه وضو گرفتن در قرآن مطرحشده است و حضرات معصومین به خواندن با توجه و با حضور قلب آن تأکید فراوانی داشتهاند.
إِنَّ الصَّلاَةَ کَانَتْ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ کِتَابًا مَّوْقُوتًا (سوره نساء، آیه 103)
بیتردید نماز همواره بر مؤمنان امری واجب است.
بنابراین، در دستورات دینی، تأکید شده است که نماز، در هیچ حالتی ترک نمیشود و مرز بین اسلام و کفر، نماز، میباشد. اما در عرفان حلقه، به برخی از افراد دستور داده میشود که چند صباحی، نماز را ترک کنند و به عبادت ظاهری، مشغول نشوند تا از حمله موجودات غیر ارگانیک، در امان باشند. آموزههای این گروه به افراد القا میکند که شیاطین و اجنه به اهل نماز حمله میکنند و این حملات، باعث بیماری انسان میشود!
00:00
گفتگوی مظاهری سیف، منتقد عرفان حلقه و خانم نیرومنش، جانشین رئیس عرفان حلقه در آمریکا | دانلود فیلم
نکته پایانی
البته هرچند، برای رهایی و درمان آسیب دیدگان عرفان حلقه، سایت انجمن نجات از حلقه بهصورت خودجوش و مردمی، در حال فعالیت، میباشد اما حجم آسیبها و نگرانیهای از تبعات احتمالی این عرفان در اختلافات خانوادگی و بیماریهای جسمی و روانی، بنابر گفته کارشناسان این امر، بسیار فراوان و نگرانکننده است و جای توجه بیشتر مسئولین و نخبگان فرهنگی کشور را میطلبد.
همچنین، شایسته است در کنار اطلاعرسانی خبری، با دعوت از موافقین و مخالفین عرفان حلقه، و انجام مناظرهها و کرسیهای آزاداندیشی در محافل خاص، نقاط ضعف و اشتباهات این نوع از عرفان را به عموم مردم، شناساند و معرفی کرد.
ارسال نظر