حاج تقی مسگر کیست؟ / نماد کوچه های قدیم گرگان چه شخصیتی است + عکس
حاج تقی فقط یک مسگر نیست، نمادی برای محله و یادگاری از سنت است برای سرچشمه و دوشنبه ای و محله های اطراف و چه بسا گرگان شبه مدرنیته …
حوالی سال ۷۸ بود که در محوطه بزرگ سرچشمه جلوی آن در بزرگ آهنی با همکلاسی ها قرار گل کوچک می گذاشتیم.
خاطرات شیرین فراموش نشدنی آن زمان شاید تنها دلیلی باشد که برای خانه رفتن راهم را کج و از این محله عبور کنم.
به جز آن درِ بزرگِ قدیمی، کارگاه چوبیِ وسایل حلبی و مسگری از نمادهای همیشگی خاطرات مان از این محله است…
روزها و روزها از جلوی حاج تقی مسگر رد می شدم و همیشه او را در سکوتی معنادار مشغول مسگری می یافتم و این تصویر همیشگی و جدانشدنی من از محله سرچشمه است.
حاج تقی فقط یک مسگر نیست، نمادی برای محله و یادگاری از سنت است برای سرچشمه و دوشنبه ای و محله های اطراف و چه بسا گرگان شبه مدرنیته …
سلام کردم و از او اجازه گرفتم که قدری از کارش فیلم بردارم.
در حین فیلم گرفتن پرسیدم از چه سالی مسگری می کنید؟!
گفت: راستش من حوصله حرف زدن ندارم؛ دارم کار می کنم این بخار میره تو دهنم اذیت میشم حرف بزنم.
دیگر حرف نزدم و فقط فیلم گرفتم از هنر حاج تقی که چگونه دیگ مسی را با قلع جلا می داد و آراسته می کرد.
در همهمه فلزات و سنگ های کارگاهش این سکوت حاج تقی بود که سنگینی می کرد …
منتظر ماندم تا کارهایش تمام شود و کارگاهش را مرتب کند…
روی سکوی کوتاه کارگاه نشست تا دستان زمخت ظریفش را بشوید، نه فقط از آلودگی دیگ و آتش و خاکستر بلکه؛ از روزگار مغفول اصالت.
گفتم : حاج تقی اگه کارت تموم شده یه چند تا سوال …
حرفم تمام نشده، خلقی که زمانه ی مرده پرست آن را فشرده و تنگ کرده بود را به حلقومم انداخت و آن را بست.
حاج تقی شاکی بود؛ از من و امثال من که زمانه ی این شهر را به مرداب بی اصالتی روانه کردیم و امروزِ روزگار آمده ایم تا خبر اصالت گم شده این قرن را از حاج تقی بگیریم.
شاکی بود که باید روزی صد بار به دانشجویان امثال من و به همین سوالها پاسخ بدهد…
مسگر پیر خسته شاید خلقش به این خاطر تنگ است که ما توان پژوهش درباره ظروف مسی را نداشتیم، خلقش تنگ است چون ما به جای تبلیغ ظروف هنرمندانه مسی، تفلون های شیمیایی را به مردمان دیار شناساندیم و گفتیم اینها بهتر است…
خلق مسگرها تنگ است نه برای اینکه کارشان رونق گذشته ها را ندارد، تنگ است، چون هنرشان را باد نسیان در حال بردن است.
می رود که حاج تقی مسگرها خاطراتی شوند چون خاطرات نوجوانی ما از محله سرچشمه و آن روز نزدیک است.
” و أنَّ إلی رَبِّکَ المُنتَهَی”
ارسال نظر