خادم الحسینی که عاقبت مدافع خواهرش شد

گزارش گلستان ۲۴؛ شاید اگر رشادت ایشان نبود از اسلام وآموزه هایش چیزی نمی‌ماند، در واقع امام  حسین (ع)خود را فدای اسلام کرد و سال‌ها بعد هزاران نفر از شاگردان مکتبش فدای راه او شدند مثل مدافعان حرم.

در زمانی که دشمن گزینه تحریف اسلام را روی میز گذاشت تا با ارائه اسلام دروغین و منحرف مبارزه اش را ادامه دهد، داوطلبانه و آگاهانه برای مبارزه به پا خواستند.

یکی از شاگردان امام حسین(ع) را شهید مدافع حرم مصطفی خوش محمدی می‌توان دانست که افتخارش نوکری اباعبدالله الحسین(ع)بود و تمام تلاشش را کرد تا دین خدا را یاری دهد حال با جهاد باشد یا با قلم و لسان.

او ساکن شهرک جوادالائمه، از شهرک‌های تازه تاسیس شهرگرگان بود که هیئت و مسجدی نداشت و از آنجایی که دغدغه احیای دین را داشت اقدام به تاسیس هیئت کرد.

 

 

هیئت مردمی و جوان پسند، حتی الان هم که به شهادت رسیده است همچنان پابرجاست.

پای صحبت خانواده و اهالی هیئت نشسته ایم ازنقش شهید در چگونگی تشکیل هیئت تا الان.

 

شهید آتش به اختیار

مرضیه خوش محمدی دختر شهید در گفت و گو با خبرنگار باشگاه خبرنگاران،گفت:درسال اول حضور در شهرک جوادالائمه پدر بعد از مشورت با مادرم نماز جماعت را در طبقه پایین منزلمان که آن زمان هنوز ساخته نشده بود برگزار کردند.

روز‌ها و شب‌های زیبایی بود، پیچیدن صدای اذان در شهرک و برپایی نماز جماعت و مراسمات مذهبی، اطعام دهی در محرم و افطاری در ماه رمضان و ... واقعا به یاد ماندنی بود و برق شادی را در نگاه پدر می‌شد دید.

۲ سال گذشت و جمعیت شهرک افزایش یافت و این بار دغدغه پدرم ساخت مسجدی در شهرک بود، اما به دلیل هزینه‌های سنگین ساخت مسجد تلاش کردند تا با کمک تیپ ۴۵ جوادالائمه، سوله‌ای را به عنوان حسینیه شهرک به پا کنند تا نماز جماعت و مراسمات در آنجا برگزار شود و تعداد بیشتری بتوانند در این برنامه‌ها شرکت کنند.

 

 

خوش محمدی ادامه داد: از دیگر دغدغه‌های ایشان برگزاری دعای ندبه بود که به حمدالله برقرار شد، پدرم انسان مردم داری بود و بعد از دعای ندبه درمسجد می‌ماند و صبحانه اش را با مردم میل می‌کرد.

 

روحیه جوشش با همه اقشار

جواد محمدی مسئول فعلی هیئت جوادالائمه در گفت و گو با خبرنگار باشگاه خبرنگاران، گفت: اوایل تشکیل هیئت طبق رای گیری شهید خوش محمدی به عنوان مسئول هیئت انتخاب شد، و به خاطر روحیه سازگاری ایشان با همه اقشار چه جوانان وچه بزرگسالان، هیچ گونه تنشی پیش نیامد.

ایشان پای کار بودند وحضوردائمی و همیشگی شان مایه دلگرمی مان بود، جوانان هیئت مدام یه ایشان می‌گفتند که شما باشید ما خودمان همه کار‌ها را انجام می‌دهیم.

اگرهیئت مشکل مالی داشت و ایشان می‌گفتیم همان روز یا فردا پول می‌آورد و می‌گفت کسی کمک کرده است، اما معلوم بود که خودشان و یا خانمشان کمک کرده اند.

او افزود:نام بچه‌های کوچک را همراه با پسوند آقا یا خانم صدا می‌کردند، به هرنحوی نمازجماعت شان را توی مسجد می‌خواندند واگر نماز جماعت نمی‌آمدند می‌فهمیدیم خاج از شهریا استان بودند.

یکی از طرح‌های خوب شهید این بود که به کوچکتر‌ها اجازه می‌دادند مداحی کنند یا اذان بگویند، اول اسم نویسی می‌کردیم به علت تعداد زیاد افراد هرشب را به کسی می‌دادیم واین موجب رقابت واستقبال می‌شد.

 

 

محمدی افزود: در ماه محرم هر کسی تمایل داشت مداحی کند استقبال می‌کردیم و کسی را رد نمیکردیم و حتی جوانی بود که اهل هیئت نبود، اما به ایشان پیشنهاد داده شد که سیستم صوتی هیئت را ایشان برعهده بگیرند، چون با این کار آشنا بودند ایشان هم پذیرفتند و از ابتدای محرم تا آخر به صورت جدی کار پیگیری کرد و هیئتی شد.

خانم رمضانی از ساکنان شهرک جوادالائمه می‌گوید: موقع مراسم علم گردان اولین نفر که در مراسم حاضر می‌شد ایشان بودند، با اینکه آن ساعت خیلی از مردم در منزل استراحت بودند، اما ایشان زود در مراسم حاضر می‌شدند و موقع علم گردان در وسط مراسم بین بچه‌ها می‌رفتند تا بقیه هم بیایند جلو و شرکت کنند.

 

مدیری جوان گرا

مریم خوش محمدی فرزند دیگر شهید در گفت و گو با خبرنگار باشگاه خبرنگارانگفت: به جوانان و امور آن‌ها خیلی علاقه داشتند و همیشه دغدغه ایشان این بود که چه کار کنند، جوان‌های شهرک و دوستان به مسجد جذب شوند به دین جذب شوند و اوقات فراغتشان را در مسجد بگذرانند عاشق اسلام شوند و در این راه تلاش بسیار می‌کردند.

همیشه ایشان ناراحت بودند و می‌گفتند چرا جوانان باید وقت خود را در کوچه و بی خودی هدر دهند باید کاری کنیم که مسجد و اسلام برایشان جذاب شوند و جذابیت‌های اسلام را به آن‌ها نشان دهیم، سخنران‌ها باید طوری سخنرانی کنند که جوانان را جذب کنند نه این که سخنرانی هایشان کسل کننده باشد.

 

 

مداحان هم باید طوری مداحی کنند و مولودی خوانی کنند که علاوه بر مداحی کردن در شعر هایشان مسائل معنوی و اسلام را به همگان آموزش دهند.

اردو‌ها کلاس‌های ورزشی در مسجد، کلاس شنا و... از کار‌هایی بود که تلاش می‌کردند در حسینیه شهرک انجام شود.

او افزود: پدرم جزو هیئت امنای حسینیه‌ای بودند و همیشه برای بهتر شدن اوضاع حسینیه و مسجد تلاش می‌کردند همیشه تلاش میکردند مراسمات حسینیه باشکوه برگزار شود و مردم استقبال بیشتر از پیش کنند بار‌ها پدر با پول خود هدیه‌های مختلفی می‌خریدند تا این بهانه‌ای شود برای خیلی‌ها تا در اعیاد و مناسبت‌های مختلف جوانان و مردم و بچه‌ها را جذب مسجد کنند.

 

 

مصطفی خوش محمدی، که عمری خادم اباعبدالله الحسین(ع) بود عاقبت مدافع خواهرش شد و ۱۸ مرداد ۹۵ در سوریه به شهادت رسید حالا ۳ سال که از شهادتش می‌گذرد، هیئت شهرک که یادگار اوست هم چنان پابرجاست و محل قرار دل شیفتگان اهل بیت (ع)شده است.

 

 

به راستی حسین کشتی نجات است و هر کسی وارد این سفینه النجات شود، رستگار می‌شود، مانند کسی که از حب اهل بیت خیمه عزاداری ایشان را برپا می‌کنند و زلف خیلی‌ها را به این خاندان گره می‌زنند، هم مایه رستگاری دیگران می‌شود هم خواهرحسین (ع)خریدارش می‌شود.