طنز نوشته ای از جوان گرگانی

یادداشت وارده: یه روزی رفتم سراغ دوستم که احوالی ازش بپرسم، هنوز زنگ خونه رو نزدم که دیدم از در اومد بیرون، گفتم کجا؟ گفت اگه بیکاری بیا باهم بریم درمونگاه…

بنده خدا مریض احوال بود، پشت هم سرفه می کرد.

یه بیست دقیق ای تا درمونگاه راه بود پیاده رفتیم تا خواستیم دو کلوم باهاش حرف بزنیم، حیوونکی 100 بار سرفه کرد.

اصلا نفهمیدم چی گفتم، فکر هم نمی کنم اونم چیزی از حرفام فهمیده بوده باشه…

خلاصه نسخه رو گرفتیم و روونه داروخانونه یا به قول این بالا شهریا دراگ استور شدیم.

همینطور که وارد داروخونه می شدیم در حال افاضات برای این رفیق شفیق هم بودیم که یهو وسط سرفه و خنده هاش آب دهنی قورت داد و با تته پته به خانم متصدی گفت: این نسخه رو میخوام.

خانمی که فعلا بهش میگیم دارو فروش، رفت که نسخه رو بپیچه اما چشای این رفیقمون همون جا مونده بود گفتم چته پسر؟! گفت: هان؟! گفتم: چرا سرفه نمیکنی؟! گفت: هان؟! گفتم : سرفه؟ گفت: خوب شدم، دیگه سرفم نمیاد… گفتم پس دارو نگیر دیگه، بیا بریم… رفت دفترچشو از بانو دارو گرفت و رفتیم فست فود.

فکرشو بکنید اینقدر زود و عمیق خوب شده بود که از همون جا رفتیم فست فودی…

تازه اونجا بود که متوجه شدم حکم وجود خانم های زیبا روی یا شاید هم زیبا شده روی در سِمَتِ متصدی داروخونه ها چیه؟ نگو این بندگان خدا حکم داروهای طبیعی و روانی رو دارن، منِ از همه جا بی خبر تهمت بی حیایی بهشون زده بودم… خدا منو ببخشه! توبه ! توبه ! توبه!

آخه چطور تونستم در مورد این فرشته های مهربون، داروهای زنده ای که برای روحیه ی بیمارای بدبخت فلک زده بی کس به خودشون سرخاب سفیداب می مالن چنین فکر های بدی داشته باشم. تازه دیروزاینم فهمیدم که دارن یه سری ازین متصدی های مهربون تر میارن تا بتونن بیماران کلیوی و هموفیلی و در آینده نزدیک سرطانی و ایدزی رو هم به همین روش خوبشون کنن. خدایا! شکرت!

دولت حتما باید به این بانو داروها یارانه ویژه ای جهت خرید لوازم آرایشی اون هم با مارک معتبر بده.

بالاخره این همه زحمت و مشقت پشت آینه ایستادن و دارو شدن رو می کشن دیگه ضرر اقتصادی نکن لااقل.

خب دیگه ، حالا اگه دردی، چیزی دارید بپرید یه تک پا برید داروخونه… اگه خوب شدید ما رو هم دعا کنیدااا

لازم بذکر است به دلیل نامناسب بودن وضع حجاب متصدی این داروخانه از تهیه تصاویر خودداری نمودیم و فقط تصویری از داروخانه مذکور را منتشر کردیم.