به قلم حسین پایین محلی :
نیم قرن جریان شناسی فرهنگی سیاسی شهر جلین با نگاهی به انقلاب اسلامی
حسین پایین محلی اندیشمند شهر جلین طی مقاله ای به جریان شناسی نیم قرن اخیر این شهر پرداخته است .
به گزارش گلستان24، مقاله - حسین پایین محلی : درابتدای این نوشتار جادارد به چند نکته اشاره شود که درباب تحقیق وزبان ومواجهه انسان با جهان پیرامونی اش قابل تامل است.
یکی بی نظری ارزش شناختی که وبربرای محقق عنوان میکند ودوم فهم ما که از منظربرخی زبان شناسانی چون گادامر تاویلی وتاریخی وتفسیری است.
نکته سوم رابطه ما با هستی پیرامونی است که فیلسوف پدیدارشناسی چون هوسرل بر درک ناب و بدون پیشفرض باهستی میگوید.
این نکات بیان شد چون نگارنده قبل از چاپ برخی نوشته هایی که ممکن است مخاطب بیشتری باشد واحتمالا درمرکز توجه قراربگیرد با اهل فضل مشورت میکند وبرای برخی بزرگان نوشتار راارسال میکند تا با درنظرگرفتن نقد ونظر اهل فن مطلب مورد بازنگری قرار گیرد.
مقاله فوق قبل از انتشار طبق روال به بزرگانی ارائه شد و مورد بررسی قرارگرفت.
طبیعتا برخی نقدها وارد بود واصلاح شد اما برخی به ماهیت و موضوع پژوهش برمیگردد.به عنوان مثال دوستی متعرض این نکته شد که چرا اسم برخی آمده ودیگری اینکه چرانیامده و.....قس علی هذا...
طبیعی است پژوهشگر براساس عقلانیت انتقادی به تامل وتحقیق ونهایتا روایتگری میپردازد ونباید ارزشهای شخصی وایدئولوژیکی رادرتحقیق راه دهد اما چنانچه اشارت رفت هرفهمی تاریخی است وانسان بدون پیشفرض نمیتواند به جهان و زیست بوم بنگرد با این حال این نوشتار تلاشی است اولیه که مدعای این را ندارد که حرف اخر را زده است لذا ازاهل تحقیق درخواست میگردد بانقد ونظر ما را یاری فرمایند واین وجیزه را تمام وکمال نینگارند وبه این راه قدم بردارند و بر این تحقیق بیفزایند.
پرهیز از اسطوره سازی و بت سازی
راقم این سطور درمواجهه با رخدادهای تاریخی سعی نمود پژوهشگرانه ببیند واز اسطوره سازی وبت سازی فاصله بگیرد چنانکه دیده ایم بسیاری درهیاهوها چون بتی ازدور به نظرمیرسند و وقتی نزدیک میشوی با طبل توخالی مواجه هستی.
ویا اینکه هر بزرگی الزاما بزرگمرد نیست و برخی تنها نام بزرگی دارند امابسان بادکنکی بزرگ که با سوزن کودکی می ترکند از حضورتاریخیشان دیگراثری نمیبینی و-اپورتونیستها-موج سواران جامعه به مانند کفی هستند که نباید صیاد ماهی حقیقت را در دریای جامعه بفریبد.
پژوهشگر خود رااسیر جوسازیهای سیاسی وبزرگنماییهای تبلیغی نمیبیند.به تعبیرنیچه ماشاهد غروب بتان هستیم. باید کسانیکه ازخود بت ساختند وارد کارزارشوند وبه قول شاعر:خوش بود گرمحک تجربه آید به میان /تاسیه روی شود هرکه دراو غش باشد!
این وجیزه را به مردم انقلابی شهرم تقدیم میکنم که ابراهیم وار با تبرآگاهی آنتی کریس- ضدقهرمان -تاریخی خود راخواهند شکست.
عمدتا غربیها برای شناخت شرق شرق شناسی را راه انداختند که به تعبیر ادوارد سعید عین استثمارواستعماربود.شرق شناسی حتی مبنایی شد برای مشروعیت بخشی به سیاستهای امپریالیستی غرب درقبال کشورهای غیرغربی به خصوص آفریقایی وآسیایی.
قرن نوزده و بیستم حوزه علوم انسانی در کنار شرق شناسی بسیار فربه شد وجامعه شناسی٬مردم شناسی وبعدها مطالعات منطقه ای(به جای شرق شناسی)٬مدیریت فرهنگی٬اسطوره شناسی٬ومطالعات میان رشته ای واین متاخرها آینده شناسی هم در سیستم های دانشگاهی غرب به راه افتاد تا بتوانند مدیریت جهانی رادراختیاربگیرند وفرهنگهای دیگر را ماده خود کنند چراکه منطق دکارتی چیزی جز غیر دیدن غیر غربی نبوده ودرهمین راستا باهدف مدیریت آینده رشته های دیگری هم راه اندازی شد که دراینجا محل بحث مانیست.
بخشی ازحوزه شرق شناسی به سفرنامه های سفیران غربی اختصاص دارد.یکی ازاین سفرنامه ها اثری است از سفیر انگلیس رابینو که درباب گیلان٬مازندران وگلستان به نگارش درآورده است.کتابی که درباب ویژگیهای جغرافیایی٬فرهنگی وحتی منابع حیاتی وغذایی وشمارش نفوس ومسکن واحشام وجنسیت راهم دربرمیگیرد....
اما ما درعصر جدید تاریخمان در ذیل تاریخ غرب قرارگرفت وبه عبارتی ذیل تاریخ غرب صدر ما شد وغربزدگی مارا به تعبیریکی از روشنفکران به تعطیلات تاریخی برد
حضورامیرکبیردراین غفلت تاریخی نقطه عطفی بود که ان را نیز غرب ازما گرفت.بعداز شهادت امیرکبیر فضای فکری فرهنگی جامعه ما تحت تاثیر استعمار واستبداد واستقلال قرارگرفت وشاهد بروزجریانات کلان فرهنگی سیاسی وخرده فرهنگها هستیم.
از این جریانات میتوان به گفتمانهای پهلوی-کاریکه فروغی کرد وامثال نصر وشایگان وآشوری تئوریزه کردند درپهلوی اول ودوم-گفتمانهای مارکسیسم یا چپ(توده٬سازمان مجاهدین خلق)٬لیبرالیزم(جبهه ملی ونهضت آزادی) واسلام سیاسی (موتلفه٬فداییان٬برخی جنبشهای منطقه ای مثل میرزاو خیابانی و..تا سطح کلانش ازسیدجمال وشیخ فضل ا..ومدرس ونهایتا نهضت امام خمینی (ره) نام برد.
به عبارتی سه جهان بینی کلان دربستر تاریخ معاصرشکل گرفت:
مارکسیسم٬لیبرالیزم واسلام.حکومت پهلوی برای مدیریت اسلام گراها که آنان را دشمن اصلی فرض میکرد لیبرالهارادرون حاکمیت جای میداد-مثل بختیار ومصدق وماسونها وبهاییها..-و از انسوی فضا را برای مارکسیستها باز میگذاشت تا مذهبیها انرژی خود را روی انان متمرکز کنند واین گونه جریانات لیبرال ومارکسیست گاهی باقدرت گرفتن توسط سیستم سرکوب میشدند.
مارکسیسم ولیبرالیزم نیز درگذرزمان به شعبه های مختلف تقسیم شدند واز مارکسیست های محض مثل توده تا مجاهدین خلق ونهضت خداپرستان سوسیالیست راشامل میشدند.
لیبرالها نیز از جبهه ملی ومصدق تا نهضت آزادی وسحابی وبازرگان را دربرمیگرفت وبعدها بعدازانقلاب مجاهدین انقلاب ومشارکت نیز به عنوان لیبرالهای نسل جدید سربراوردند.اسلام گراها نیز با احیاگری سید جمال دردوره قاجار زنده وبعدها ازموتلفه وفداییان تانهضت امام(ره)راشامل میشدند...
انقلاب اسلامی زمینه خودآگاهی تاریخی رامهیاکرد وباردیگر غرب انقلاب وجامعه ما را به موضوع اصلی خود تبدیل کردچراکه ما چالش اصلی برای غرب تصورشدیم همانگونه که آلترناتیو حکومت پهلوی بودیم.با این تفاسیرما نیز طبیعتا باید به مهندسی فرهنگ ومهندسی فرهنگی بپردازیم چنانچه غربیها به اینکارپرداختند ومی پردازند.
خطوط کلی که از جریان شناسی کلان فرهنگی سیاسی درسطح کلان جامعه ایرانی وبستر تاریخی معاصر ترسیم کردیم رامیتوان درجغرافیای استانها ومناطق کوچکتردرنظرگرفت.
شناخت جریانات فرهنگی وفکری فلسفی وسیاسی هم میتواند مارادر شناخت جامعه پیرامونیمان کمک کند وهم با رصد وانالیز اجتماعی ازظرفیتهای موجودتاریخی درزیست بوممان در راستای حرکت به آینده ومدیریت آینده بهره ببریم.
ایت الله طاهری : جلین پایگاه مهمی برای انقلاب است
حضرت آیت ا...طاهری مجتهد شهیر منطقه بارها بر این نکته تاکید کرده بود که جلین پایگاه مهمی برای انقلاب است لذا بررسی تاریخ جلین درتحولات معاصر وانقلاب اسلامی نه تنها لازم است بلکه تحقیق درباب تحولات قبل ازانقلاب وجریان شناسی فرهنگی سیاسی جلین ازدهه سی وبه خصوص بعدازکودتای بیست وهشت مرداد بسیارضروری است.
جلین دهه بیست وسی که بیشتر به واسطه باغهای انار وکشتی پهلوانی زبانزد در منطقه بود به مانند بسیاری از روستاها ازتحولات سیاسی ودگرگونیهای مهم هم چندان مطلع نبود وهم متناسب بافضای تاریخی جامعه ایرانی که سیستم شاهی داشت بودتا با اشاعه جریانات مارکسیستی ولیبرالیستی ونهایتا نهضت امام(ره)مواجه شد.
هنوز بودند عده ای که سنگ شاه رابه سینه میزدند ودراصطلاح شاه دوست بودند اما موج مارکسیسم وامواج مجاهدین که عمدتا در دانشگاه ها بودند ونهضت امام (ره)که درهمه سطوح تاریخی واجتماعی نفوذ کرده بود به روستای کوچک ما نیز رسید و رود خروشان انقلاب اسلامی خس وخاشاک شاه دوستان را برکند ومارکسیسم ومجاهدین نیز چندسال بعد ازانقلاب به فراموشی سپرده شدند.
فضای مذهبی روستای جلین عمدتا بعدازانقلاب به دوجریان سیاسی کلان درانقلاب تقسیم میشد که موسوم به حزب وانجمن بود.
حزبیها طرفداربهشتی وبعدها درریاست جمهوری از دکترحبیبی حمایت کردند وانجمنی ها طرفدار بنی صدر وعده ای ناشناس!که روزگاری روی دیوارها درشب بارنگ مینوشتند:مرگ بر بهشتی!یا «بهشتی بهشتی طالقانی را تو کشتی!»واینگونه دوگانه چپ و راست سنتی جای حزب وانجمن را گرفت وبعدها جای خود رابه مفاهیم وگفتمان اصولگرا-اصلاح طلب داد.
این دوگانه بعد ازانتخابات هشتاد وچهار خود تبدیل به جریانات کوچکتر یا گفتمانهای درونی دیگری شد.چنانچه بخشی از اصلاح طلبها یا چپ قدیم که مرحوم آیت ا... هاشمی را اکبرشاه٬ویا کتاب عالیجناب سرخپوش را با حمایت ارشاد وقت چاپ وکتاب سال کردند ویا در تراژدی دموکراسی....باعناوین تند دیگری میخواندند حمایت کردند وبرعکس برخی افراد جوان دیگر درجریان راست سنتی بایک گسست به حمایت از کاندیدای جدید-احمدی نژاد-پرداختند.
درانتخابات دهم اتفاق عجیبی افتاد وشاهد انشقاق های عجیبی درجریانات اصولگرا واصلاح طلب بودیم.چپیهایی که چپی تر شدند وچپیهای هایی که راستی شدند وبرعکس:راستیهایی که چپی شدند وراستیهایی که راستی ترشدند!
استحاله یا منفعت طلبی ؟
هرچه باشد شاهد تغییر موضع سیاسی وحتی رویکرد ایدئولوژیک دربرخی تیپهای مهم هردوجریان بودیم واین درکل کشور مصداق داشت. با این تفاسیر زنده یاد غلامرضا احمدی ونعمت جوادی به عنوان یک نیروی فکری در راست سنتی ومحمد رضا ایزد در چپ سنتی شاخص بودند- که بنده افتخار داشتم دربرهه ای شاگرد این بزرگواران باشم-والبته دراین بین برخی هم ادای لیبرالها وطرفداران مصدق وبازرگان را دراوردند که تنهایک شو میتوان محسوب کرد.
تیپهایی هم بودند که سیاسی نبودند یا با حفظ ارزشها و پایبندی به اصول انقلاب دارای گفتمان محسوب نمیشدند ومیتوان آنهارا جزیره ای مستقل بدون بازخورد تاریخی اجتماعی درفضای فکری فرهنگی وسیاسی بعد از انقلاب درجلین تصور کرد که یا خنثی بودند و یا جنس فعالیتشان متفاوت بود.
طبیعتا دراین فضا افرادی هم هستند که میتوان انها را اپورتونیست تلقی کرد که با وزش بادها تغییر جهت میدهند وبه تعبیرمولانا:(ماهمه شیریم شیران علم/حمله مان از باد باشد دم به دم!!!)عندالوقت هستند.
انتخابات یازدهم مجددا تغییرمواضع سیاسی راشاهد بودیم. مدافعان احمدی نژاد که یقه پاره میکردند اینبار نه درجبهه جلیلی بلکه درستاد ولایتی-که ازنیروهای هاشمی بود-وستاد قالیباف-که در انتخابات هشتاد وچهار رقیب ودرانتخابات هشتاد وهشت منتقد احمدی نژاد بود-پیدایشان شد!ومشخص شد این تغییر مواضع اصلا گفتمانی نبود چنانکه انجمن اسلامی ازروحانی باسابقه وکارنامه راست حمایت کرد!
چرخشها و گردشها در جلین گفتمانی نبوده
تاریخ عملکرد چپ وراست به خصوص انتخاباتهای چند دوره کنونی ومواضع اتخاذ شده از طرف به اصطلاح اصولگرا-اصلاح طلب بیانگر این نکته است که اولابرخی مواضع وبرخی چرخشها وگردشها گفتمانی نبوده واین تفکر جناحی با تلاش برای حفظ موقعیت خود وبعضا ائتلاف صوری در برخی مواقع برای جلوگیری از ظهور وبروز رقبای جدید درفضای سیاسی این شهر بیانگراین است چرخ دنده های این جریانات زنگ زده وافراد شاخص این جریانات دیگر حرفی برای گفتن ندارند چراکه اگر داشتندانتخابات شورارا از ساحت گفتمانی وسیاسی به قومی وقبیله ای تقلیل نمیدادند وازسویی دیگران با احترام ومشروعیت قائل شدن برای این جناحین وارد گود نمیشدند.
علاوه بر جناح های سیاسی جا دارد دراینجا به چند مورد دیگر که به نوع خود نقطه عطف در رخدادهای فرهنگی سیاسی میشدند اشاره شود.
مسجد درتاریخ اسلام وجامعه ایرانی نقش مرکزی درتحولات تاریخی وتمدن سازی وامت سازی داشته ودرجلین نیز مسجد تازیکیها ومسجد پایین محلیها چنین نقشی راایفاکردند.
چنانکه در دهه اول انقلاب درمسجد تازیکیها کتاب رد وبدل میشد وافراد به معرفی کتاب به هم میپرداختند.کتابهایی که بیشتر از شهید مطهری٬شریعتی وشهید هاشمی نژاد بود.
گاهی وقتهاافراد برصفحات نخستین یاپایانی کتابها به معرفی کتابی دیگر میپرداختند.مسجد پایین محلی ها نیز در برگزاری تعزیه نقش محوری داشت ومرحوم نورعلی پایین محلی نیز به عنوان یک روشنفکر سنتی دارای دیدگاه بود.شخصیت های دیگری چون مرحوم غلامحسین پایین محلی وملامحمود پایین محلی درحوزه علوم قرآنی وبرخی علوم مکتبخانه ای تاثیرگذاربودند.
دراینجا شاید فرصت نباشد به تک تک افرادی که در چهاردهه کنونی به نوعی به تاثیرگذاری فرهنگی وسباسی پرداختند اشاره شود واین خود موضوعی است که نوشتاری مستقل میطلبد اما جادارد به ذکر دوحرکت دیگر درجلین پرداخته شود.
مدیریت بسیج جلین
یکی مدیریت بسیج جلین توسط حاج غلامرضا پایین محلی که درتربیت نیرو برای انقلاب تاثیرگذاربود وبعدها این مدیریت بسیج به حوزه تربیت نیرو و نیروسازی برای مجموعه بزرگ تعاونی اعتبار امید جلین(کاسپین)منجرشد که جلین را به سمت توسعه پایدار و توسعه متوازن برد چرا که در پایان دهه شصت و با ورود تراکتور کشاورزان دیگر پنبه نکاشتند وباغ های انار به کشت سیب زمینی تبدیل شد ونیروی انسانی جوان تمام انرژی خود رامعطوف به منابع زمین وکشاورزی کرد اما حاج غلامرضاپایین محلی ازظرفیت نیروی جوانان در حوزه اقتصادی نیز استفاده کرد واین انرژی کلان راجهت داد.
حرکت دوم تلاش فراموش نشدنی استاد فقید نعمت پایین محلی که دردهه شصت وهفتاد راه رابرای ورود به دانشگاه برای نسلی که ازهرگونه امکانات آموزشی بی بهره بودند فراهم کرد.
معلم بی ادعای متفکروسختکوشی که رویای دانشجو شدن درفضای رقابتی وشرایط تاریخی دران بازه زمانی رابرای بسیاری ممکن ساخت.کسی که به واسطه مطالعه عمیق وگسترده در ادبیات وزبان شناسی وفلسفه زبانزد بود آنهم درآن بازه زمانی که دسترسی به کتاب اسان نبود.
استاد نعمت پایین محلی علاوه برتسلط کم نظیر درادبیات فارسی وادبیات کلاسیک خود شاعر بود وبه دوزبان انگلیسی وعربی احاطه کامل داشت وبافلسفه های آلمانی مانوس بود.
جالب اینجاست که ایشان حتی دربرهه ای یکساله دانشجویی رشته پزشکی شدند وامابه دلیل دغدغه های اجتماعی وتاریخی وبه تعبیرجلال وشریعتی رسالت روشنفکری اصیل تغییررشته دادند ودرست زمانی که عده ای ازآوردن اسم شاه میترسیدند وعده ای نان شاه دوستی خود رامیخوردند به عنوان یک عملگرا به مبارزات سیاسی برعلیه حکومت مستبد شاه پرداخت وتحت تعقیب قرارگرفت وبه هجرت پرداخت ودر راستای آرمان ظلم ستیزی مدتی درکنار مبارزان فلسطینی برعلیه رژیم اشغالگر قدس مبارزه کرد ودر بازگشت به وطن مدتی نامعلوم درزندانهای مخفی ساواک محبوس وشکنجه شد.
یکی ازهمسایگان ایشان نقل میکرد که وقتی برق نبود وبعدها وقتی برق آمد ولی مدام قطع میشد ایشان درکنارنور لمپا مثل طلبه ها دست ازمطالعه برنمیداشت.استاد نعمت پایین محلی متفکری بود که درد حقیقت داشت.استاد نعمت پایین محلی انسان سازبود.جادارد ازایشان به عنوان یک چهره ماندگار تجلیل شود.روحش شاد
روحانیون برجسته جلین
باتوجه به نقش بی بدیل روحانیت انقلابی ومبارز جادارد اشاراتی هرچند مختصر به چند روحانی برجسته شهرجلین من جمله آیت ا...مدرس٬آیت ا...بهبهانی وروحانیون مبارزی چون حجت الاسلام محمد جوادی ٬حجت الاسلام صادق ریاضی ٬ حجت الاسلام عیسی حجتی ٬شهید حجت الاسلام محمد عرب وعالم برجسته کنونی حجت الاسلام محمد پایین محلی داشته باشیم.
به تعبیرشریعتی روحانیون هرگز پای هیچ سند استعماری را امضا نزدند وتاریخ معاصرما شاهد حضورتاریخی کسانی چون سیدجمال٬مدرس٬شیخ فضل ا...٬میبربهبهانی٬کاشانی٬خیابانی ٬نواب صفوی ٬طالقانی٬بهشتی٬مطهری(وطاهری ومیبدی و نورمفیدی وقدمی وشاهرودی و...درمنطقه) واحیاگراسلام ناب محمدی (ص)امام خمینی بوده است که خودآگاهی تاریخی رابرای مابه ارمغان آوردند وفطرت بشر رابیدارکردند.
جلال آل احمد نیز حرکت تاریخی معاصر را مستلزم پیشروبودن روحانیت شیعه میدانست.
شهید عرب٬ریاضی ٬جوادی وحجتی به تبعیت از بزرگمردان روحانی تاریخ معاصرشیعه درکارنامه زندگی سیاسی خود مبارزه باحکومت پهلوی راثبت کردند.
مرحوم حجت الاسلام ریاضی پس از رفتن به گرگان درمساجد گرگان به عنوان یک روحانی روشنفکر نقش تاثیرگذاری داشت وتفسیرهای زیبایی از حافظ دربین سخنرانیهای خود ارایه میکرد که بعدازفوت ایشان جامعه نخبگانی ومردم گرگان برای ایشان یادبود برگزارکردند وایشان درواقعه پنج آذر نیز حضور برجسته ای داشت.
شهید حجت الاسلام عرب نیز قبل ازانقلاب توسط ساواک درمشهد در زندان وکیل آباد برای مدتی محبوس بود.روحانی مبارز جوادی نیز مدتی زندانی ساواک بود.حجتی از شاهدان عینی فیضیه بود.این روحانیون پیشرو مبارزه با رژیم شاه در منطقه بودند.
جلین و دفاع مقدس
بی شک هشت سال دفاع مقدس بخش لاینفکی ازتاریخ انقلاب محسوب میشود که نمیتوان به سادگی ازکنارآن عبورکرد.مردم شهید پرور جلین باحضور حداکثری درجبهه های حق علیه باطل-حدود ۷۰۰رزمنده آنهم دران بازه زمانی که جمعیت حدود یک پنجم کنونی بود- بیش از چهل شهید وده ها جانباز وچندین آزاده به انقلاب تقدیم کردند که هنوز خانواده دوشهید جاویدالاثرشهید مهاجر وشهید حسینی درانتظار بازگشت فرزندان خویش اند.
ازچهره های شاخص دفاع مقدس شهید سردارعلی اکبرعرب می باشد که زندگی نامه ایشان در کتاب زندگی نامه سرداران شهید استان قیددشده ومسئولیت نگارش زندگی نامه ایشان نیز به عهده حقیروخانم ایزد بود.
از دیگر شخصیتهای دفاع مقدس حاج تقی ایزد یکی از جانبازانی است که درکنارسردارقربانی در لشگر بیست وپنج کربلا دلاوریها ازخود نشان دادوغلامعلی نسایی نویسنده ادبیات دفاع مقدس درآثارخود-فانوس کمین٬زودپرستوشو وبیا-باایشان مصاحبه هایی داشته وبه نقل خاطرات ازایشان پرداخته.
همین طور علی اکبر اوسطی که جزو آزادگان جانباز می باشد وجادارد خاطرات این عزیزان ثبت تاتاریخ رشادتهافراموش نشود.شهید علی پایین محلی٬شهید عاطفی نژاد٬شهید رضاعلی پایین محلی٬شهید فرزبود وشهید محمدتقی عرب مفرد نیز هریک به نوعی اقدامات فرهنگی وسباسی انقلابی انجام دادند.
شهید علی پایین محلی با آگاهی از شرایط تاریخی مبنی برعدم امکانات رفاهی٬عدم وسیله ایاب وذهاب وعدم ورزشگاه به پدرخویش وصیت کرد قطعه زمینی را به عنوان ورزشگاه یامحل ورزش جهت فوتبال اهداکند که حاج حمزه که یکی ازخیرین شهرجلین است درکوتاه ترین زمان به این مطالبه شهید لبیک گفت.
شهید رضاعلی پایین محلی هم وصیت کرد که اورادرجلین دفن کنند وآرامستان جلین به نام او مزین شد ورفت وآمد برای مزارگرگان منتفی شد.
شهید محمدتقی عرب نیز به عنوان یک انقلابی بارهاباضدانقلاب درگیرشده بود.
شهید عاطفی نژاد نیز با اینکه تحصیلکرده بود پس ازجهاد علمی به جبهه حق علیه باطل رفت ووصیت نامه ایشان حکایتگر آینده نگری ایشان بود.جنگ به تعبیربزرگان ما گنج بود.
دانشگاه انسان سازی که پس از چند دهه غربزدگی مضاعف توسط حکومت پهلوی برایمان خودآگاهی تاریخی رارقم زد.باوجود گذشت نزدیک به سه دهه هنوز دفاع مقدس از شهرما شهید میگیرد وجانبازانی چون غلامرضافرشید نیا٬باقر قیصری وحجت الاسلام محمد عرب دراثرعوارض شیمیایی حاصل ازجنگ شهید شدند.
طبیعتا افراد تاثیرگذارواشخاص مهمی ازحیث تاریخی وکارکردی چون دکترشریف وحاج غلامرضاتازیکی موسس مدرسه درجلین در ساختارتاریخی اجتماعی جلین موثربودند که پرداختن به آنهاازحوصله این نوشتاربیرون است بالخص که این نوشتار بیشتر بارویکرد جریان شناسی فرهنگی سیاسی نوشته شده اما خالی از لطف نیست که نسل جوان بیشتربداند که چه کسانی کدخدا٬دهیار٬خیرین و یا چه شخصیتهایی به عنوان پزشک سنتی ٬قابله ٬ورزشکار٬ کشاورزنمونه ٬کارآفرین و...به مردم خدمت کردند و افتخارآفرینی کردند وراقم این سطور این وظیفه را مسئولیت خطیری میداند که صاحبان قلم باید ازآن غافل نشوند والحمدالله شهرما اکنون درفضای مجازی دارای چندین شبکه اجتماعی است که انتظارمی رود به این مقولات توجه کافی ووافی داشته باشند.
همانگونه که درابتدای نوشتارعرض شد برخی دوستان مواردی رامطرح کردند چون بازیهای محلی٬مناسبتها٬شیوه تعاملات٬برخی پدیده های اجتماعی فراموش شده چون شو نشینی٬شوپا٬یاریگری درکشاورزی٬کریپ٬عزاداریها٬ومکانها وپدیده های دیگری چون مسجد وامام زاده ومسابقات کشتی وکارکرد اجتماعی حمام عمومی در ساختار سنتی جامعه گذشته٬کشاورزی ودامداری وباغداری وشکار و....که طبیعتا اولا ازحوصله خواننده وموضوعیت این نوشتارخارج است ودر حوزه پژوهش فرهنگی٬جامعه شناسی شهری وروستایی ومطالعات فرهنگ عامه(فولکلوریک)می گنجد که دوستان پژوهشگرباید آستین بالابزنند واین نوشتار راتنها مدخل وآغازی تصور کنند.
تاسیس انجمن ادبی مهرجلین
درابتدای دهه هشتاد حقی ربه همراه حاج حسن مدرس زاده ورمضانعلی مدرس زاده انجمن ادبی مهرجلین را تاسیس کردند وبعد ازیکسال موفق به چاپ اولین مجموعه شعر باعنوان جوانه ها شدند ودرادامه این مسیر دفتر دانش راه اندازی شد که دران به طور شورمندانه ای بحثهای روشنفکری صورت گرفت.حقیر به طرفداری از فردید(ره)ودکتر داوری که منتقد غرب بودند ومروج هیدگر ورمضانعلی مدرس زاده به حمایت از فرج ا...دباغ(سروش)که درحوزه سیاسی به بسط وتبیین ابطال گرایی پوپر وعرفان مولانا میپرداخت.
تداوم انجمن شعرودفتردانش بعدها به شکل یک تیمی از اهل قلم ازشهرجلین درنشریه استانی کیمیای گلستان شکل گرفت که عبارت بودند از حاج حسن مدرس زاده٬رمضانعلی مدرس زاده٬قاسم شریفیان٬سجا دعرب مفرد وحسین پایین محلی(حقیر).
پیشتر درسطور قبل به روشنفکرهای مستقلی اشاره شد که باحفظ اصول وارزشها مستقل از جریانات سیاسی می اندیشند .
مختارعرب اندیشمندی ازاین جنس است
فردی که درساحت نظری چون سلمان می پرسد ومی اندیشد وهجرت میکند ودرساحت عمل چون ابوذر رفتارمیکند.او نه حقیقت را به مانند رفرمیستهاوپروتستانهای انقلاب وریویزیونیستها-روشنفکران دینی- به معرفت عرفانی مولانا تقلیل میدهد ونه حقیقت رابه اسم مصلحت ذبح میکند.
مختارعرب درد حق دارد ودغدغه حقیقت.مختارعرب به دنبال تاریخ وجود است بی هیچ منفعت طلبی وتحجرسیاسی که امروز گریبانگیر جریانات سیاسی شده.واین تنهابه او اختصاص ندارد چنانکه درسطور قبل به برادر مبارز و روحانی مجاهد وی-شهید حجت الاسلام محمد عرب-وبرادرجانباز دیگرش زنده یاد مسلم عرب اشاره کردیم.
مختارعرب پنداروگفتارورفتارش ودریک کلام سلوکش اندیشمندانه است که کوره راه های تفکر را پیموده وبا نگاهی متکلمانه درصدد رسیدن به گوهر حقیقت است.
او طرح پرسش میکند وپرسش به زعم نیچه پارسایی تفکراست که به شخم زمین خشک وبرهوت باورهای جریانات سیاسی محسوب میشود که تحجرسیاسی وارتجاع ایدئولوژیکی جریانات سیاسی راعیان میکند که چگونه برخی به اسم مصلحت -بخوانید منفعت-وبرخی به اسم معرفت-بخوانید اشعری گری جدید پوپری-پنجره های اتاق فرهنگی شهر رابستند وبه تعبیرگاندی باید این پنجره ها را باز کرد تانسیم تفکر جدید هوای آن رامطبوع کند
امروز کشور وشهرمانیاز به عبورازتفکر تحزبی دارد چراکه تحزب منافع ملی وآرمانهارانادیده میگیرد وبه راه اندازی یک جنبش برخواسته از انقلاب باماهیتی برگرفته ازانقلاب اسلامی ضروری است تاشاهد تحقق آرمان امام راحل(ره)مبنی بر راه قدس ازکربلامیگذرد باشیم.
واین میسرنمیشود جزباشکستن انحصار تاریخی که جناحین رقم زدند واین مسیر با همت جمعی وبرون رفت ازفضای تک گرایانه وواگرایانه محقق میشود که عده ای این علم رابرداشته اند ومهرابطالی بر تفکر تحزبی زدند.
نسل جوان باید قدر متفکرانی چون مختارعرب رابدانند
چراکه حرکت آنان به شکستن فضای مونیستی حاصل از تحجرسیاسی وارتجاع ایدئولوژیکی است که راه را برای شکوفایی نسل جدید بستند وهرنوع دگراندیشی را نادیده ویا بانفی به انزواکشاندند.شهرجلین به مانند فضای کشور چون ایران کوچک شده درانتظار رخدادهای بزرگی است که شاید انروز نتوان تصور درستی ازان ترسیم کرد اما بی شک پاسداشت شخصیتهای فرهنگی که تمام عمر وتوان خودرا در جهت ایجاد خوداگاهی تاریخی وبیداری اجتماعی صرف نموده اند باید غنیمت شمردو خطاب به آنان گفت:
مابدان مقصد عالی نتوانیم رسید/هم مگر پیش نهد لطف شما گامی چند!
انتهای پیام / گلستان ما
ارسال نظر