جلال آل احمد :
-
خاطرهای از دیدار با جلال آل احمد
حسن کامشاد با بیان به اینکه «جلال آل احمد» از تحصیلکردههای پرورده در فرنگ خوشش نمیآمد و همه را «غربزده» میپنداشت، از دیدار با او پس از بازگشت از انگلستان میگوید.
-
خبرنگاران برترین آثار ادبی دفاع مقدس را انتخاب میکنند
دبیر اجرایی جایزه ادبی جلال از انتخاب برترین آثار ادبی دفاع مقدس با داوری خبرنگاران و اهالی رسانه در این دوره از جایزه خبر داد.
-
ماو شریعتی؛ میراث ناخلف روشنفکری ایرانی
امروز سالگرد وفات دکتر علی شریعتی است، مردی که جهت اصلاح گری به مبارزه با استعمار غربی و داخلی بپاخاست .
-
انقلاب اسلامی عبور ازهژمونی آمریکایی و اکولیبریوم غربی به" فردایی دیگر"/بازخوانی اندیشه ومنظومه فکری سید شهدای اهل قلم
به زعم یامین پور:آوینی غرب رابه عنوان "طاغوت دوران ما"به خوبی شناخت وبعد به ان کافر شد وبه انقلاب ایمان اورد.
-
ما و شریعتی؛میراث ناخلف روشنفکری ایرانی
۲۹خرداد سالگرد هجرت مردی است از تبار ابوذر!که درگذشت اورا شهادت گونه خواندند وبنابر وصیت خود اورا در جوار حضرت زینب(س)به خاک سپردند.
-
یادداشتی به قلم حسین پایین محلی:
کارکرد اجتماعی حمام در جامعه سنتی بانگاهی به داستان توبه نصوح درمثنوی
عنوان مقاله درابتدا نگاهی به کارکرداجتماعی حمام در جامعه روستایی جلین بود اما در طی تحقیق ومصاحبه وخوانش مقالات این امر روشن شد که کارکرداجتماعی برخی نهادها درنظام سنتی وروستایی مشترک بود
-
کار جالب یک میدان تره بار در تهران + عکس
میدان تره بار جلال آل احمد، در حرکتی زیبا میزی پر از میوه رایگان را در ورودی درهای خود قرار داده است که مخصوص کودکان است.
-
به قلم حسین پایین محلی :
نیم قرن جریان شناسی فرهنگی سیاسی شهر جلین با نگاهی به انقلاب اسلامی
حسین پایین محلی اندیشمند شهر جلین طی مقاله ای به جریان شناسی نیم قرن اخیر این شهر پرداخته است .
-
دوشنبه بازار روستای قرق علی آباد
مشتریانی که اشک می دهند و دل می برند+ تصاویر
ساده ترین غرفه دوشنبه بازار روستای قرق را همین چند وقت پیش راهش انداختند اما از همه ی بازارش پر رونق تر است و برای خودش برو و بیایی دارد، آنجا حتی مشتریانش هم خریدار دارند.
-
کتابشناسی استکبارستیزی در گلستان24؛
سفر به امریکا
به هر صورت فکر می کردم اگر در آن خراب شده من هم آزادی بود و همکاری ای با مطبوعات می توانستم داشته باشم، چه خوب می شد اگر مختصر شده همین اباطیل را درمی آوردم و برای یک کدامشان می فرستادم و هم پولی می دادند، و هم منتشر می شد و لای این دفتر نمی ماند برای خاک خوردن... والخ. اما در این عدم آزادی و فشار و غیره و سانسور، مگر ممکن است؟