فلسفه ی روزه داری مسلمانان
از نگاه یک مقام ناظر ، رمضان ماهی است که مسلمانان در آن نه می خورند و نه می نوشند . امساک و یا همان پرهیز معنایی است که احتمالا این نگاه برای این کار برخواهد گزید .
از نگاه یک مقام ناظر ، رمضان ماهی است که مسلمانان در آن نه می خورند و نه می نوشند . امساک و یا همان پرهیز معنایی است که احتمالا این نگاه برای این کار برخواهد گزید .
از این رو ، یک انسان غربی وقتی به ماه رمضان و یک ماه روزه داری مسلمین می نگرد ، دلیل آن را نه از بعد فلسفی بلکه به مثابه عملی مذهبی که مبتنی بر آموزه های دین اسلام است ، ذکر می کند .
بی شک روزه داری در این ماه دو روی دارد . یکی ناظر به گزاره های فلسفی است و دیگری اشارتی به احکام قطعی شریعت مبین اسلام خواهد بود
یک پرسش و دو پاسخ
اما براستی ما مسلمانان فقط از آن رو که روزه داری در ماه رمضان ، یک واجب شرعی است ، سر به اطاعت از حضرت باریتعالی می گذاریم یا دلایل دیگری نیز در این باره وجود دارد ؟ علمای اهل دین و عامه جامعه مسلمین بر دو اصل زیر اعتقاد ، اصرار و التزام دارند .
الف) فرمان به روزه داری و امساک در ماه رمضان از آن رو که از جانب خداوند متعال به مومنین عرضه شده است ، لازم الاجرا ، قطعی و لایتخلف است . این مساله همچنان مدنظر است که جست و جو برای ارائه دلیلی برای روزه داری غیر از دلیل مطروحه ، امری است مطلوب اما در صورت نیافتن ادله ای دیگر ، نمی توان فرمان به منع آن داد .
ب) به صراحت در شرع مبین اسلام ذکر شده است که فرامین و آموزه های الهی ، جز آنکه دستوری مستقیم از جانب حضرت حق بوده و مبنایی برای آزمایش نوع بشر در زندگی این دنیایی برای دستیابی به سعادت و رستگاری اخروی است ، با قواعد منطقی ، عقلایی و انسانی نیز در تطابق کامل قرار دارد . روزه داری نیز از این قاعده مستثنی نبوده و قطعا دلایل بی شماری برای این تکلیف شرعی وجود داشته که یقینا اثرات و کارکرد های فراوانی را نیز در جامعه مسلمین برجای خواهد گذاشت .
فلسفه اجتماعی روزه داری
کند و کاو در فلسفه اجتماعی روزه داری ، ناگزیر به بیان مفصلی در این باب است . چراکه شناخت جامعه شناسی فلسفی این حرکت جمعی دینی ، نیازمند بررسی و تبیین در گزاره هایی است که تدقیق در آن بسیار گسترده خواهد بود . اما در این باب ، بیان برخی مضامین و گزاره های عقلایی و منطقی خالی از فایده نیست چراکه رهنمونی است به سوی شناخت کلی فلسفه اجتماعی ماه رمضان .
ابتدا باید متذکر شد که برای شناخت مبانی فلسفه اجتماعی ماه رمضان باید این نکته مشخص شود که روزه گرفتن به عنوان یک حرکت دینی ، آیا یک اقدام فردی است و یا بعد جمع گونه ای نیز را می توان برای آن در نظر گرفت ؟
روزه داری در نگاه نخست ، عملی فردی است . اما باید به این نکته نیز توجه داشت که فرمان به روزه داری بر عموم مسلمین در یک بازه زمانی مشخص ، اشارتی است به بعد جمعی این حرکت دینی . نماز عید سعید فطر ، سنت افطارجمعی ، برگزاری عمومی مراسم قرآن به سر گرفتن و استغاثه مومنین در شب های قدر ، نمونه های دیگری است که می تواند آن را به مثابه تاکید شریعت مبین اسلام بر بعد جمعی روزه داری در این ماه مبارک قلمداد کرد . بنابراین می توان این را نتیجه گرفت روزه داری اگرچه یک اقدام فردی به مثابه یکی از احکام دینی است ، بلکه دارای سویی جمعی به قاعده یک اصل اجتماعی امت مسلمین است که در ارتباط مستقیم با بحث ما ذیل عنوان فلسفه اجتماعی روز داری است .
روش شناسی شناخت فلسفه اجتماعی روزه داری
حال که بعد جمعی روزه داری بر بعد فردی آن در این نوشتار چیره یافته و برجسته شد ، این سوال طرح می شود که فلسفه اجتماعی آن چیست ؟ برای شناخت این مساله می توان از 2 سو این موضوع را مورد بررسی قرار داد . یکی به شیوه استقرایی و دیگری به شیوه قیاسی .
شیوه استقرایی
استقرا یعنی رسیدن به نتیجهٔ کلی از طریقِ مشاهداتِ جزیی و مکرر. این نوع از استدلال با استنتاج فرقِ اساسی دارد، زیرا میتوان از جزیی به کلی رسید،
به بیان دیگر ، می توان با شناخت اثرات و کارکردهای حرکت جمعی مومنین در روزه داری ماه رمضان در فرهنگ ، سیاست و اقتصاد جامعه اسلامی ، به شناخت بنیان و علت اصلی فلسفه اجتماعی این اقدام دست یافت .
استنتاج نوعی از استدلال است که با داشتنِ مقدمات آن داشتنِ نتیجه ضروری میگردد. در این نوع استدلال میتوان از مقدماتِ کلی به نتایجِ جزیی رسید،
در این نگاه ، می توان با بررسی اصل موضوع به شناخت کارکردها و اثرات این حرکت دینی در جامعه مسلمین دست یازید .
روش شناسی ما از نوع کارکردگرایی است که پیوندی میان اصول جامعه شناسی و فلسفه اجتماعی احکام دینی است . بطور خاص در عهد سوم نظام جمهوری اسلامی موارد زیر در این باب قابل بررسی است :
اثرات اجتماعی روزه از 3 بعد : فرهنگ ، اقتصاد ، سیاست
فرهنگ : فراگیری الگویی و انسجام اجتماعی ، دفاع و مقابله فرهنگی با غیر ، اتحاد و اعتماد عمومی ، تقویت سرمایه های اجتماعی امت در مقابل جامعه مدنی ، هویت یابی برای مقابله با تهاجم فرهنگی ، تقویت ارزش های فرهنگی مثل زهد ، ساده زیستی
اقتصاد : اقتصاد مقاومتی ، سبک زندگی فقیرانه ، قناعت ، فرهنگ اقتصادی مصرف و صرفه جویی ، پس انداز ، آمادگی اقتصادی برای شعب ابی طالب و تحریم اقتصادی
سیاست : بقا ، انسجام عمومی ، تقویت اجتماعی نظام سیاسی حاکم ، پیوند نظام و مردم ، گسترش مشروعیت دینی نظام ، غلبه سیاسی و صدور فرهنگ اسلام سیاسی به نقاط دیگر
نتیجه گیری ، بررسی فلسفه اجتماعی با نگاه کرکردی با شناخت این مسائل حاصل می شود :
پیوند رمضان با نیاز اجتماعی و مدل و الگوی آن
پیوند با عقلانیت صوری و ابزاری و منطقی
پیوند با کارکردهای سه گانه
تطابق با نیازهای روز جامعه اسلامی برای مواجه با تهدیدات
تقویت امت
انسجام اجتماعی
ایجاد اعتماد و سرمایه اجتماعی
همبستگی
آمادگی برای حکومت مستصعفین
آمادگی برای ظهور
تقویت امت واحده در مقابله پدیده های نوظهوری همچون جامعه مدنی
در آخر باید گفت : احکام عملی اسلام هم وجوب دارد و هم ضرورت فسلفه ای و هم آزمایش و هم کارکرد و هم اثرات مثبت است، دارد و هم و در تطابق کامل با اصول عقلانی و منطقی است .
ارسال نظر