آیا میدانید مرغی که میخورید چیست؟
تمام مرغهایی که در دنیا به نام مرغ ماشینی وجود دارد در عرض ۳۵ روز دوره این مرغها تمام و باید به دست مصرفکننده برسد البته این مرغها خیلی خوشحال هستند چرا که بیشتر از این زنده نمیمانند چون با وضع بدی که دارند، حداقل دیوانه نمیشوند!
به گزارش گلستان 24، مقالهای که در پیش روی شماست و برای اولین بار در سایتها و رسانههای کشورمان منتشر میشود ترجمۀ چندین مقاله و کتاب معتبر اروپایی و آمریکایی است که بسیاری از مراجع (رفرنسهای) این مقالات فقط در مراکز علمی و دانشگاهی جهان منتشر شده و در دسترس عموم مردم نمیباشد. ما از هر گونه دخل و تصرف علمی در محتوای این مقالات پرهیز کرده و فقط آن را ترجمه و ویرایش ادبی نمودهایم: تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل که عاقل را اشارتی کافی است.
به نظر شما آیا این مرغ است یا …
مرغ گوشتی فقط از دو نژاد و بطور مخفیانه (Top secret) در آزمایشگاههای ژنتیکی دستکاری و تهیه شد و اسم آن به انگلیسی COBB ۵۰۰ و به آمریکائی به نام The cobb breeding company گذاشته شد که فرمول آن مخفی و به هیچ کس داده نشد. هر چند تولید گوشت فقط با هورمون خوک همان طور که در گاو و بقیه حیوانات استفاده کردند، در این حیوان دو پا هم استفاده شد که فقط تولید گوشت بکند.
این مرغ با یک کیلو و نیم موادغذائی یک کیلو گوشت تولید میکند. تمام مرغهائی که در دنیا به نام مرغ ماشینی وجود دارد در عرض ۳۵ روز دورۀ این مرغها تمام و باید به دست مصرفکننده برسد. البته این مرغها خیلی خوشحال هستند چرا که بیشتر از این زنده نمیمانند چون با وضع بدی که دارند، حداقل دیوانه نمیشوند!
در عرض این ۳۵ روز وزن آنها ۲ تا ۳ کیلوگرم میشود و در بازار از یک تا دو کیلوگرم مرغ ماشینی یخ زده و پوستکنده بدست مصرفکننده میرسد. برای رسیدن به این وزن باید مرغداری مناسب و مواد غذائی مناسب داشته باشند که این مواد غذائی تمام دستکاری ژنتیکی شده مثل ذرت، سویا، کلزا و غیره که یک به یک نام میبریم، است.
این نوع تولید یک تولید صنعتی میباشد که در هریک از مرغداریها دهها هزار از اینجانور ۲پا تولید میشود. در هر متر مربع ۱۵ تا ۲۰ مرغ یعنی حدوداً در یک متر مربع ۳۰ کیلو گوشت به بازار ارائه میشود در صورتی که برای مرغهای طبیعی و رسمی در مرغداریهای سنتی ۳ مرغ در هر مترمربع وجود دارد و موادغذائی آنها غیر ژنتیکی میباشد و به همین دلیل قیمت گرانتر میباشد.
در دامداریهای صنعتی ۲۴ ساعته مهتابیها روشن است و این مضر برای سلامتی مرغها است چرا که مرغ حیوانی است که باید روز بیدار و شب استراحت کند.
در این دامداریها فضولات مرغ در همان نقطهای است که مرغها روی آن استراحت و تغذیه میکنند و بوی عفونت تمام این مرغداریها را پر میکند. بعد از ۳۵ روز این فضولات را جمع آوری و به عنوان کود مرغی به فروش میرسد.
در موادغذائی این مرغها آنتی بیوتیک زیادی وجود دارد برای اینکه ویروسها اثری روی مرغها نداشته باشند و در مرغها علائمی نشان داده نشود. آنتی بادیهای بدن مرغ با مرضهای ویروسی با کمک این آنتی بیوتیکها مبارزه کرده و در مرغ بیماری نمودار نمیشود ولی همین ویروسها با خوردن گوشت مرغ به بدن انسان وارد میشود مثل آنفلانزای مرغی که خیلی از مردم هم میدانند.
حتی این مرغها به خاطر ویروسهائی که در بدن دارند نمیتوانند کاملاً سرپا بایستند در این مرغداریهای صنعتی ۵۰ الی ۱۰۰ هزار مرغ است که دائماً باید بیدار و سرپا باشند چون جا نیست و ۲۴ ساعته در فضای با نور مصنوعی روشن زندگی کرده و تاریکی را نمیبینند بنابراین در این مرغها حالت استرس و ضعف زیادی پیدا میشوند. در این مرغداریها باکتریهای زیادی وجود دارد. مثل Salmonella (سالمونلا) و آنفولانزا…
در حالت طبیعی این مرغها از سبزیجات، گندم سالم، و مواد زائده میوه جات تغذیه میکنند به همین دلیل پروتئین گیاهی به پروتئینهای حیوانی خوب در بدن مرغهای طبیعی تبدیل میشود. در صورتی که در مرغداریهای صنعتی فقط مواد دستکاری شده ژنتیکی مثل ذرت، سویا و آنتی بیوتیک و هورمون به اینها داده میشود. به مرغ آرد گوشت و ماهی و چربیهای حیوانی و پروتئین حیوانی داده میشود تا زودتر وزن آنها زیاد و زود بدست مصرف کننده برسد.
آرد حاصل از خون و زائدات ماهی و حتی سیراب و شیردان گاو پاها و استخوان به این مرغها داده میشود و ۳۰ درصد موادغذائی آنها را پروتئین حیوانی تشکیل میدهد اگر در برخی انواع این مرغها گوشت مرغ ماشینی ۲ دقیقه بیشتر پخته شود خرد میشود و اگر سرد شود بوی ماهی میدهد و بوقلمونها بدتر از مرغ.
در این مرغداریهای صنعتی خیلی از مرغها هم زیرِ دست و پا میمیرند و بسته بندی شده و به دست مصرف کننده میرسد. آنتی بیوتیکها مهمترین و اساسیترین مواد برای مرغداریهای صنعتی میباشد.
مرغداریهای صنعتی زمانی افتتاح شد که شرکتهای داروئی و تولید مواد دامداری این مواد اساسی یعنی «آنتی بیوتیک» را توانستند به حد فراوانی تولید کنند.
این مرغداریها چه شرایطی را برای این مرغها ایجاد میکنند: ۱- استرس ۲- در یک مترمربع ۱۵ تا ۲۰ مرغ ۳- کمبود محیط سالم و بهداشتی ۴- بیماری زیاد در بدن مرغ که بیش از ۳۵ روز نباید بیشتر طول بکشد و غیره.
این آنتی بیوتیکها و هورمونها رشد حیوانات (مرغ) را به سرعت بالا میبرند و هم زمان از بعضی مریضیها (ویروسها و باکتریها) جلوگیری میکند. در این موارد چون آنتی بیوتیک مداوم در خوراک آنها هستند ویروس در بدن مرغ وجود دارد ولی علائمی بروز نمیدهد. در صورتی که فقط در مواقع بیماری مرغ باید آنتی بیوتیک داده شود.
کسانی که مرغ مصرف میکنند مصرف آنها فقط پروتئین هائی است که دستکاری ژنتیکی شده (پروتئین ژنتیکی) و این پروتئینها اصلاً با کیفیتی نیستند و به جز ضرر برای سلامتی چیزی را به ارمغان نمیآورند. خصوصاً بیماریهای هورمونی و غددی به وجود آورده و مصرف زیاد مرغ باعث سرطان سینه و تومورهای داخلی میشود.
یک شرکت آمریکائیانگلیسی بیش از ۵۰ رقم مرغهای محلی را دستکاری ژنتیکی و مرغهای چربی دار که تمام آن حاوی هورمون میباشد در تمام دنیا پخش نموده است.
این مرغهای ماشینی سفید نیستند بلکه قرمز، سیاه و به رنگ های مختلف هستند.
در برنامه صنعت شیمی کشاورزی و شرکت هایBiotecوارد ساختن بیش از هزارها ژن در سبد غذایی انسانها قرار دارد که اغلب آنها ریشۀ باکتریایی، ویروسی، قارچی، گیاهان و حیوانات غیر غذایی، حتی انسانی دارند. این توام است با خطر واقعی راه اندازی آلرژنهای جدید که راجع به آنها هیچشناختی نیست و برخی از آنها میتوانند حتی تهدید واقعی برای حیات انسان باشند.
همانطور که در بیشتر غذاهای ژنتیکی بر ما ثابت شد که از ژن خوک و سایر حیوانات در تکنولوژی ژنتیک استفاده خصوصاً در مواد پروتئینی مثل مرغ و گاو که بعضی از ادیان (خصوصاً مسلمانان) با مشکلات و عدم آگاهی که آیا این گوشت حامل ژن خوک است یا نه؟ قابل مصرف میباشد یا نه؟ و در خیلی از مواقع آنها که اطلاعات کامل دارند و میدانند که در تکنولوژی امروزه در بسیاری از مواد غذایی از ژن خوک استفاده برای تولید بیشتر.
همانطور که قبلاً توضیح دادیم این مرغ حداکثر ۴۰ روز به رشد کامل و آماده استفاده میباشد از این نوع گوشت افراد مطلع کاملاً بر حذر هستند. هر چند عامل اصلی آنها خود یهودیان میباشند ولی خودشان هیچ استفادهای از این نوع پروتئینی نمیکنند.
اعتراضات مردم از FDA به جهت اینکه بر روی این گونه مواد غذایی باید بر چسبهایی باشد که کاملاً از محتویات آن آگاه شوند ولی متأسفانه این برچسبها فاقد اطلاعات کامل میباشد و FDA در این مورد سکوت را اختیار کرد.
آنفلوآنزای مرغی و مرغهای OGM
اوایل نوامبر ۲۰۰۵ آقای جورج بوش، رئیس جمهور آمریکا در سازمان بهداشت ملّی (NIH) واقع در Maryland آمریکا با ارائه یک مدرک رسمی ۳۸۱ صفحهای با عنوان «استراتژی مقابله با اپیدمی جهان گیرPandemyآنفلونزای مرغی» با همراهی یک هیئت عالی رتبه که شامل بیش از نیمی از سران حکومتی، آمریکا مربوط به امنیت داخلی، کشاورزی و سرویسهای بهداشت، حمل و نقل و جهت تأیید بر اینکه فرصت مهمی را از دست ندهند، است کاخ سفید از رئیسکل سازمان جهانی بهداشت که در ژنو است، دعوت بهعمل و جلسه را برقرار و لازم میدانستند.
آقای جورج بوش با تصدیق اینکه هنوز موردی در رابطۀ با اپیدمی جهان گیر (Pandemy) نه در آمریکا و نه در سایر نقاط دنیا ثبت نشده سخنرانی خود را آغاز کرد و با به شاهد گرفتن وقایع تاریخی گذشته از بیم قریبالوقوع آن خبر میداد.
چرا که در قرن اخیر کشور آمریکا و دنیا با سه مورد اپیدمی جهان گیر Pandemy مواجهه کردهاند که در هر سه مورد ویروسهایی که از پرندگان منتقل میشدند نقش اساسی ایفا میکردند؛ آقای بوش مردم آمریکا را از یک خطر جدی و قریب الوقوع بر حذر میداشت!
با ذکر اینکه نه دانشمندان و نه دکترها قادر به پیش بینی زمان وقوع آن نیستند ولی یک صدا میگویند که دیر یا زود میبایست با آن مقابله کرد و اعضاء هیئت علمی همه بر این عقیدهاند که یک اپیدمی جهان گیر پانومی از آنفلوآنزای مرغی خواهد بود.
بوش ادامه میداد که خیلی از اهالی جنوب شرقی آسیا با تماس نزدیک با مرغها به این مرض مبتلا شدهاند و ویروس آنفلوآنزای مرغی از آسیا به اروپا رسیده. البته در حال حاضر از ابتلا هیچ حیوان یا انسانی در آمریکا خبری نرسیده حتی اگر با حیوان مبتلایی تماس داشته باشیم این به آن معنی نیست که مردم ما مریض خواهند شد با ذکر به اینکه در حال حاضر افراد بسیار قلیلی تماس خیلی نزدیک با پرندگان دارند که بتواند ایجاد خطر بروز و شیوع این بیماری را در دنیا دامن بزند.
بوش از کنگره آمریکا خواست که مبلغ ۷/۱ میلیارد دلار جهت مقابله با این خطر قریب الوقوع را تصویب کند و متعاقب آن مقدار یک میلیارد دلار دیگر جهت خریداری داروی جدید Tamiflu که محصول یک شرکت کالیفرنیای را خواستار شد. (چرا بوش از واقعهای که هنوز اتفاق نیافته است سخن میگوید؟
واشنگتن و WHO به شدت از این دارو جهت مقابله با هر نوع آنفلوآنزا از جمله نوع مرغی آن نیز به عنوان تنها داروی مفید دفاع کردند.
شرکت چند ملیتی ROCHE سوئیس که یهودی الاصل میباشد لیسانس مجوز انحصاری آن را داشت، در پی تبلیغات وسیع آمریکایی و بین المللی حاکی از داستانهای مهلک بودن و مواردی که منجر به مرگ انسانها شده و خطر انتقال آن از انسان به انسان، سفارشات خرید دارو از جانب کشورهای دنیا به این شرکت سرازیر شدند.
چیزی را که آقای بوش نگفت و مخفی کرد این بود که داروئی بنام Tamiflu در اصل ساخت یک شرکتBiotecکالیفرنیایی به نام Gilead Science Inc بود، شرکتی که آقای Donald Rumsfeld (دوست شفیق آقای بوش) در سال ۱۹۹۷ عضو هیئت مدیرۀ آن بود. در نوامبر سال ۲۰۰۴ زمانی که وزیر دفاع بود» معاون امور بهداشتی او طی دستوری تأئید میکرد که Tamiflu جهت مقابله و پیشگیری آنفلوآنزای مرغی، باید استفاده شود چرا که ثابت شده که ویروس H۵NI به این دارو حساسیت و عکس العمل مثبتی ندارد و در آیندۀ نزدیک استفادۀ از آن از ماکزیمم الویتها برخوردار است». این مدرک پنتاگون نشان بارزی از مشارکت فعالانه دستگاه آقای بوش در ایجاد ربع وحشت و در پی آن هجوم دولتهای دیگر جهت خرید Tamiflu هستند.
یک مورد فساد مالی مربوط به Halliburton که آقای Dick cheneyمعاون رئیس جمهوری مدیر آن بود نیز قابل ذکر است که این شرکت چند ملیتی موفق به اکتساب قراردادهای چندین میلیاردی از دولت آمریکا برای بازسازی کشور عراق و سایر کشورهای اشغال شده باشد.
ایجاد ترس و وحشت بزرگ مربوط به آنفلوآنزای مرغی یکی دیگر از حقه بازیهای واشنگتن بود که در جهت اهداف نه چندان شفاف حرکت میکرد.
کی سینجر و جنگ باکتریولژی
در دهه هفتاد میلادی هنری کی سینجر که توسط نلسون راکفلر حمایت میشد به عنوان مشاور رئیس جمهور ریچارد نیکسون هستۀ مرکزی سیاست خارجی آمریکا و متحدین آن (انگلیس، آلمان و سایر کشورهای عضو NATO) را استراتژی کاملاَ محرمانۀ کاهش جمعیت کشورهای جهان سوم تلقی میکرد و پروژۀ NSSM۲۰۰ آنرا به وضوح نشان میدهد. دفتر ثبت کارهای کنگره سال ۱۹۷۵ نمایانگر آنست که برای تحقق بخشیدن به آن پروژه آقای کی سینجر چگونه CIA را مجهز به ادوات باکتریولژی کرد. بین اینگونه سلاحهای جدید برخی از ویروسهای تغییریافته توسط انسان با کارآیی و میزان کشندگی بسیار بالاتر از HSN۱ را میتوان پیدا کرد.
از سال ۱۹۶۸ توسط محققین در غالب «برنامۀ ویژه دولت ایالات متحده برای ویروسهای مرگبار و کشنده» ویروسهای آنفلوآنزای تغییر یافته متعددی تکثیر و ترکیب شدند.
در طی این پروژه برای بدست آوردن یک سلاح مرگبار قابل سرایت سریع توسط تماس مردم با آن (نظیر امراض مرگبار تحت فرم آنفلوآنزا) از طریق ترکیب و تلفیق ویروسهای سرماخوردگی و ویروس سرطان خون طراحی و مورد استفاده قرار گرفت.
به گفته دکتر Leonard Horowitz محقق مشهور متخصص بیماری AIDS، دانشمندان پروژۀ سرطان زائی را به انسانها و میمونهای زیادی را با سرطان مرغی (SARCOMA) جهت مطالعۀ آثار سرطان زایی آن آلوده ساختند، بدیهی است که از این گونه تحقیقات محرمانه در جایی سخن به میان نیامده است.
با توجه به آنچه گفته شد قابل نتیجه گیری است که در مورد امکان قریب الوقوع بودن بیماری همه گیری مثل آنفلوآنزای مرغی و فرم جدید آن HSNI جای شک و تردید فراوانی خواهد داشت.
درآمدهای حاصله از آنفلوآنزای مرغی در پی ایجاد وحشت و اضطراب علاوه بر آقای Donald Rumsfeld که سود هنگفتی از فروش Tamiflu عایدش شد از ترس و وحشت آنفلوآنزای مرغی شرکتهای چند ملیتی نظیر TYSON Foods و Agribusinessجهت افزایش برتری خود و اشاعۀ مزارع صنعتی استفادۀ کلانی بردند.
قابل تعجب است که مزارع صنعتی بزرگ Agribusiness که در شرایط بهداشتی نامناسبی فعالیت میکردند، آنطور که باید و شاید جهت تشخیص و پیدا کردن کانون پرورش نهفتۀ ویروس H۵N۱ یا امراض دیگر مورد مطالعه و کنترل قرار نگرفتند. بر عکس شرکتهای زراعی کوچک علی الخصوص دهقانانی که در آسیا از ۱۰ تا ۲۰ مرغ پرورش میدادند مسئول تولید و شیوع بیماری قلمداد شدند.
تبلیغات وسیع بزرگترین تولید کنندگان مرغ در آمریکا (TYSON Foods، Perdue Farms، Conagra poultry) در این جهت بود که شرایط تحت کنترل مزارع آنها مانع از بروز و شیوع هر گونه بیماری میشد از اینرو خیلی مطمئنتر از نحوۀ پرورش در هوای آزاد و خارج از کنترل تولید کنندگان آسیایی میبود.
نقش فعالانه دو پروفسور Rey Goldberg John Davisدر دانشگاهHarwardدر رشد و پیشرفت صنعت پرورش طیور و تولید گوشت مرغ آمریکا به حدی بود که علی رغم بروز H۵N۱ در سال ۲۰۰۳ در آسیا به نقل از مجلۀ WATT Poultry USA تولید مرغ ماشینی و ارمونی در تمام آمریکا منحصر به پنج شرکت چند ملیتی؛ مثال (TYSON Foods بزرگترین آنها در دنیا میباشد و Perdue Farms، Con Agra poultry، pilgrim، s pride، Gold Kist Ineکه دست کمی از Tyson ندارند. این شرکتها هر هفته تولیدی معادل ۳۷۰ میلیون دلار گوشت مرغ آماده برابر با ۵۶ درصد کل بازار مرغ آمریکا را به خود اختصاص دادهاند، در سال ۲۰۰۵ تولید گوشت مرغ آنها معادل ۲۲ هزار تن بود، که سهم TYSON Foods از Arkansas به تنهایی ۱۴ هزار تن میشد.
GAO دفتر حسابرسی کل دولت آمریکا در ژانویه ۲۰۰۵ گزارشی تحت عنوان» سلامت تولید گوشت گاو و مرغ» تحویل دولت میدهد، طی آن گزارش میشود که خط تولید گوشت مرغ و گاو بالاترین نرخ رشد مریضی و عفونت را نسبت به کلیۀ بخشهای تولیدی آمریکا و سایر کشورها دارا است.
و آن به دلیل تماس نزدیک و طولانی حیوانات با عناصر شیمیایی خطرناک، خون، مدفوع (که به جهت عدم تعویض هوا و دمای بالا بیش از بیش خطرناک میشوند) میباشد. کارگران این شرکتها در شرایط کاری بسیار سخت با صداهای گوش خراش در تماس مستقیم با ابزار تیز و برنده و تجهیزات و ماشین آلات خطرناک، کار میکنند.
بنا به گزارش Viva USA که یک سازمان غیر انتفاعی است که کار آن تحقیق و کاوش بر شرایط مزارع صنعتی آمریکاست، «این شرکتها؛ استفاده از علم ژنتیک و بکاربردن ژنهایی مثل خوک برای تولید و زود فراوری سیستم تغذیه و ممانعت از هر گونه بیشتر حرکت و جابجایی طیور باعث فربه شدن سریع آنها میشوند.»
با اشاره به یک مدرک USDA در سالهای ۴۰ برای پرورش مرغ ۲ کیلویی ۱۲ هفته وقت لازم بود، امروزه با استفاده از ابزار غیرطبیعی مرتبط با تولید صنعتی طیور بعد از ۵ هفته (حداکثر۴۰روز) به وزن مطلوب جهت کشتن میرسند.
استفاده از این روشهای پرورشی توسط شرکتهای بزرگ چند ملیتی مشکلات عظیم بهداشتی در بطن مزارع صنعتی با تمرکز بسیار زیاد طیور را باعث شده. تزریقات آنتی بیوتیکها، واکسنهای متعدد باعث افزایش نامتناسب وزن ماهیچهای با اسکلت استخوانی مرغ و متعاقب مشکل تحرک و در برخی موارد شکستگی استخوان و مرگ آنها میشود، مواردی مثل ورم سینه ـ التهاب شدید پاها ـ عدم تناسب رشدسایر ارگان ها باعث بروز مشکلات قلبی وکلیوی افزایش بیش ازحد مایعات در ارگانیزم حیوان وخیلی موارد منجر به مرگ میشود.
«مقررات نظارت بر سلامت حیوانات» با ایجاد یک مصونیت ویژه شامل حال مرغها و حمایت از آنها نمیشود و دولت فدرال راجع به محل رشد، نوع تغذیه و کمیت و کیفیت رشد آنها در داخل مزارع صنعتی هیچ منعی قائل نشد.
بنا به نظر متخصصین سلامت حیوانات مسوولین اصلی تولید و انتشار ویروس و امراضی مثل H۵N۱ مزارع صنعتی آمریکایی هستند نه مزارع خانوادگی آسیایی.
دنیای پر از طیور تغییریافته ژنتیکی؟
شرکت TYSON Foods به تنهایی در سال ۲۰۰۶ بیش از ۲۶ میلیارد دلار فاکتور فروش داشته بدلیل اینکه ایجاد نگرانی در مردم و وحشت از بیماری آنفلوآنزای مرغی سود حاصله از فروش طیور که ۴۹ درصد افزایش داشته). در حالیکه نرخ سود آن مساوی با ۴۰ درصد بود و این بیانگر نقش ترس حاکم بر مردم و استفادۀ بهینه کردن از آن توسط شرکتهای چند ملیتی در جهت کسب سود بیشتر است.
در اواخر قرن گذشته شرکتهای بزرگ آمریکایی خیلی نزدیک به کنترل کامل بازار طیور و به نظر میرسد که فاکتور آنفلوآنزای مرغی کمک بسیار زیادی در راه رسیدن به سرمایههای کلان و کنترل باز جهانی مرغ است.
یکی از اهداف آنها بازار بزرگ آسیا بود در حالیکه دولتهای محلی تحت فشار WHO و سایر سازمانهای بین المللی مرغداریهای کوچک را وادار به بستن طیور در محیطهای کوچک و ناسالم و در نهایت مجبور به تعطیل کارگاهها کردند که این امر منجر به ایجاد بستر مناسب برای فعالیت شرکتهای چند ملیتی TYSON Foods و گروه تایلندیCPGroupکه یکی از بزرگترین شرکتهای آسیایی و Agribusiness شد.
GRAIN که یک سازمان فعال در تمام زمینههای تغییرات ژنتیکی و دستکارهای غیر قابل قبول OGM میباشد. طبق گزارشی در سال ۲۰۰۶، چنین افشاگری کرد، کلیۀ شرکتهای چند ملیتی فوق در تمام نقاطی که آنفلوآنزای مرغی مشاهده شد، دارای یک خط تولید بودهاند.
در آغاز ۲۰۰۶ مشاهدات مربوط به آنفلوآنزای مرغی در کشورهای مختلف شروع شدند –آناتولیا، بلغارستان، کرواسی، همه آنها متعاقب واردات گوشت مرغ از CP Group (تهیه شده در چین، تایلند و کامبوج یا سایر نقاط تولید کننده در ساختارهای بزرگ و ناسالم با تمرکز بیش از حد حیوانات جاهایی که شرایط مناسب برای رشد ویروس را ایجاد میکرد) توسط هواپیما یا قطار با این بیماری مواجه شدند.
تولید گوشت مرغ در چند دهۀ اخیر تحولات فوق العادهای در کشورهای آسیایی داشته، در کشورهایی مثل تایلند، اندونزی و ویتنام که بیشتر از همه جا بروز مریضی به ثبت رسیده شاهد رشد فزاینده تولید هستیم. یعنی از ۳۰۰ هزار تن سال ۱۹۷۱ به ۲/۴۰۰/۰۰۰ تن سال ۲۰۰۱ رسیدهایم. تولیدات کشور چین طی دهۀ ۹۰ میلادی سه برابر شده و به حد ۹ میلیون تن رسید.
تمام این افزایشها مربوط به بروز مزارع صنعتی در حومۀ شهرهای بزرگ میباشند که همانگونه که گفتیم زمینه مساعد جهت انتشار ویروسهای شدیداً تهاجمی مثل H۵N۱ را فراهم میکنند، که با تبدیل شدن به Pandemy می توانستند حتی به انسان هم سرایت کنند.
سازمان کانادایی Beyond Factory انتشار ویروس را در پی ایجاد ساختارهای بزرگ صنعتی تولید مرغ اجتناب ناپذیر تلقی میکنند نه تنها در آمریکا بلکه در تمام کشورهای آسیایی مثل تایلند، چین، ویتنام، شرکتهای بزرگ میلیونها طیور پرورش میدهند. جوجههای آنها برای صنایع تبدیلی دیگر بطور مستقیم یا غیر مستقیم به عنوان تولید کننده تخم مرغ به کشورهای دیگر صادر میشوند. مثل نیجریه (که اولین مورد بیماری در آفریقا مربوط به آن کشور است)؛ تولید مواد غذایی برای طیور و سایر حیوانات نیز از اقلام تولیدی آنهاست که اغلب صادر هم میشوند. معمولاً آلوده به مدفوع طیور بوده که میتواند ناقل ویروسهای فعال باشد، قابلیت پخش شدن در زمینهای اطراف و آلوده ساختن آبهایی که حیوانات وحشی از آنها شرب میکنند را داراست و همچنین صادرات این فضولات به عنوان کود نیز میتواند ناقل بیماری باشد.
مدفوع طیور در غذای ماهیها هم یافت شده که بعضاً مستقیماً وارد محیط آنها میشود.
به نظر میرسد که پرندگان وحشی مبتلا به HPAI (آنفلوآنزای ویروس A شدیداً مهاجمی) در آسیا، ترکیه و نیجریه بطور مستقیم با ویروسهایی که در شرکتهای بزرگ تولید طیور تکثیر شدهاند تماس حاصل کردهاند.
به عقیده همه مسئولان و صاحبنظران پرندگان مهاجر از شمال به جنوب و مناطق گرمتر پرواز میکنند و حال اینکه ویروس آنفلوآنزای مرغی از شرق به غرب رفته و رؤسای WHO و مرکز کنترل بیماریها دولت ایالات متحده ایجاد وحشت در رابطۀ با پرندگانی که اصلاً مهاجرت نمیکنند را در دستور کار خود قرار داده بودند.
شرکت CP Group در سال ۲۰۰۵ با بیش از ۲۰ کشور دنیا مراودات بازرگانی داشته و شرکت آن در چین هشتاد هزار کارگر دارد «Chia Tai Group» صاحب آنDhaninChearavanonدر سال ۱۹۶۴ در Arbor Asres Farm بزرگترین شرکت دنیا در شهر Connecticut USa کار میکرد؛ این شرکت با سرمایه Nelson Rocke Feller بنا شده بود.
Chearavanont با برادر رئیس جمهور آمریکا Neil Bush شریک بود، معاون Chearavanont وزیر اسبق امور خارجه تایلند نیز وارد کمسیون سه جانبه David Rocke feller شده بود.
پنج شرکت آمریکایی که ذکر کردیم با شرکت تایلندی فوق همه با کاخ سفید مرتبط بودند که در صدد صنعتی کردن سیستم تولید در سطح دنیا بودند در این زمینه نتیجه پژوهش انگلیسی اعلام کرد که در صورتی که تولید همه مرغ دنیا منحصر به ۶ شرکت فوق میشد، مرغ میتوانست به عنوان اولین حیوانی که کاملاً از نظر ژنتیکی تغییریافته باشد مطرح بشود.
برخی از گزارشات مربوط به انتشار ویروس آنفلوآنزای مرغی از آسیا به اروپا که در تاریخ ۲۹ اکتبر ۲۰۰۵ در روزنامه Times به چاپ رسیده حاکی از پروژه تحقیقاتی Roslin Institute با همکاری Laurence Tiley استاد ویروسشناسی دانشگاه کمبریج است که میبایستی از مرغهای تغییریافته ژنتیکی برای تولید جوجههای مقاوم به ویروس H۵N۱ استفاده میکرد.
بدین ترتیب جوجههای ترانس ژنی (Transgenic) حامل قسمتی از مواد ژنتیکی قابل انتقال به تخم مرغهای شان میشدند و جوجههای حاصله از آنها میتوانستند مقاوم به ویروس آنفلوآنزای مرغی بشوند.
RoslinInstiu lute که به اندازه کافی با گوسفند Dolly جلب توجه عموم شد با VIRAGEN شرکت بیوتکنولژی فلوریدا قراردادی مبتنی بر حقوق تجاری ناشی از تکنولوژی ترانس ژنتیکی TRANSGENIC ویروس آنفلوآنزای مرغی بسته بود، طبق آن روش یک رقم از مرغهای ترانس ژنتیکی قادر به تولید تعداد بیشماری (بینهایت) تخم مرغ است که در Albume سفیده تخم مرغ خود هر نوع ترکیبی از نوع ویروس و مواد شیمیایی از قبل تعیین شده را میتواند حمل کند.
Tielyخیلی خوش بین بود و آشکارا از امکان تولید ژنتیکی مرغ در تمام جهان که از یکنژاد تغییر یافته ژنتیکی در روزنامه Times صحبت میکرد، و آن را خیلی قریب الوقوع (سه تا چهار سال) تلقی میکرد.
وقتی ما به این مرغهای ماشینی نگاه کنیم از نظر شکل و ظاهر یک شکل و مساوی و با مرغ های محلی کاملاً متفاوت هستند.
دستیابی به علم OGM باعث شد که یک گرده کوچک از شرکتهای چند ملیتی Agribusiness که سه تای آنها آمریکایی هستند بتوانند اصلیترین منابع غذایی دنیا را تحت اختیار خود قرار دهند و کلیه حق تولید برخی مواد غذایی پایه که مربوط به قسمت اعظم جمعیت دنیا مثل برنج، گندم، سویا، در آینده گندم را نیز بخود اختصاص دهند.
«انقلاب ژنتیکی» با استفاده از ترس وحشت انداختن در جهان خطر انتقال بیماری بین انسانها، تصمیم به تصاحب مهمترین منبع پروتئین انسانها (مرغ و خروس) را گرفتند. سپس گام بعدی پروژه برای کنترل زنجیره غذایی انسان بود که در یک روز آرام تابستانی در شهر Scott واقع در Missisipi انجام پذیرفت، عواقب آن بسیار وحشت انگیزند.
ارسال نظر