روزی که در علی آبادکتول عطر کربلا پیچید
حضور عاشورایی مردم در بدرقه شهید مدافع حرم
علی آبادی ها بارها استقبال و وداع باشکوهی از شهدای هشت سال دفاع مقدس داشتند و حالا برای اولین بار در شهر شهید مدافع حرم «حاج قربان نجفی خان به بین» را با حضوری شورانگیز بر دستانی که بوی پیمان دوستی با اهل بیت (ع) را می داد به سمت گلزار شهدا بدرقه کردند.
به گزارش گلستان24، حال و هوای روز گذشته مردم شهر عجیب بود در میان آن ها درباره شهید و مقام والای شهادت زمزمه بود در همین راستا برای تهیه گزارش در بین مردم رفتیم:
عصمت سوخته سرایی با بیان اینکه یک ندای درونی مرا در جمع مشتاقان به خانواده شهدا کشانده است بیان کرد: امروز آدم یاد امام حسین (ع) و غریبی حضرت زینب (س) می افتد. نمی دانم یک کشش قلبی بود که مرا به اینجا آورد تا به خودم آمدم دیدم در بین مردم شهید پرور هستم. آمده ام که چند دقیقه ای را در کنار شهید و خانواده اش باشم.
حسین خان بابایی به ویژگی شوخ طبعی و خوش برخورد بودن شهید اشاره کرد و گفت: بغضی نشکسته در گلو دارم نمی دانم برای رفتن چنین عزیزی خوشحال باشم یا ناراحت، این دو احساس در هم آمیخته شده است. شهید حاج قربان دو هفته قبل از اعزامشان به من گفتند می ترسم شبی بخوابم و دیگر صبح از خواب بیدار نشوم و آرزو و حسرت دفاع از حرم اهل بیت به دلم بماند.
وی درباره اینکه شرکت در مراسم خاکسپاری پیکر شهید یک وظیفه عمومی است، اذعان داشت: حضور شهید بزرگوار در بین جوانان این شهر آن ها را به آرمان های انقلاب نزدیک می کند و من هم به عنوان یک جوان وظیفه خود دانستم که در مراسم تشییع پیکر شهید شرکت کنم.
گلابی مازیاری عنوان کرد: اینکه شهید داوطلبانه برای دفاع از حرم اهل بیت رفت مایه افتخار همه است و ناراحتیم که چنین رزمنده ای را از دست داده ایم.
مهدی عباسی مقدم نوجوان علی آبادی خاطره ای از مادرش درباره شهید نقل کرد و افزود: برادرم شاگرد ممتاز شهید نجفی بود مادرم هدیه ای که ظاهر مکعب مستطیل داشت برای تشویق برادرم تهیه کرد و به مدرسه برد، شهید با شوخ طبعی گفت حلب روغن برای پسرت آوردی.
روح اله علیمردانی درباره شهید عنوان کرد: همیشه اهل نماز جمعه بود و ایشان را اگر در طول هفته نمی دیدم در صف نماز جمعه ملاقات می کردم، مومن واقعی بودند و اینکه اگر ایشان و مدافعین حرم نبودند داعش به راحتی وارد کشورمان می شد.
عزیزاله سوخته سرایی درباره همسفر حج اش شهید حاج قربان نجفی خان به بین گفت: سفر معنوی و خوبی بود و برای زیارت رفتن همیشه با هم بودیم. خوش برخورد و مردم دار بود برای همین هست که مردم به استقبال ایشان آمده اند و با شهادتش نیز بسیاری از جوان های شهر عزم سفر برای دفاع از حرم آل البیت دارند.
مائده برزعلی با زبان کودکانه اش که به خوبی نمی توانست احساسش را بیان کند گفت: کلاس فوق برنامه ام را کنسل کردم چون دوست داشتم که به اینجا بیام.
شهربانو موسوی خواهر شهید جاوید الاثر هشت سال دفاع مقدس درباره پافشاری و پیگیر بودن شهید مدافع حرم برای اعزام به عراق و سوریه، بیان کرد: شهید را از قبل می شناختم حالا که اینجا هستم احساس می کنم پیکر برادرم را آورده اند و مراسم تشییع اوست، وقتی خانواده شهید را دیدم دلتنگی برنگشتن برادرم را فراموش کردم.
راضیه فندرسکی به داشتن شهیدی از این خطه افتخار می کند و افزود: شهید مقام والایی دارد چون کار حسینی می کند و از حریم عمه سادات دفاع می کند و در غیبت امام زمان (عج) در رکابش در مقابل ظلم می ایستد برای این نیت شهید است که امروز احساس می کنم در بین الحرمین قدم برمی دارم.
ثریا مشتاقی با بیان اینکه وقتی خبر ورود شهیدی را به شهر شنید برای استقبال و وداع خود را به اینجا رسانده، اذعان داشت: شهید را نمی شناختم ولی داستان رفتن و جانبازی و شهادتش را شنیدم و امروز به احترام حضرت زینب (س) و خانواده شهید آمده ام.
وی درباره آرزویی که دارد گفت: امام حسین فرهنگ شهادت و دفاع از دین و ناموس را به ما آموخت به همین دلیل است که کشور اسلامی خود را دوست داریم و برای حفظ آن جلوی نفوذ آمریکا و هر کشور بیگانه را می گیریم و آرزویم این بود که ای کاش فرزند پسر داشتم و او را در راه اسلام و حفظ خاک و ناموس کشورم هدیه می دادم.
گزارش از فاطمه گیلک
انتهای پیام/
منبع: زرین نامه
ارسال نظر