در اقتصاد مقاومتی باید به جوانان مان اعتماد کنیم/تفکر رزم آرایی باید خشکانده شود
هنر انقلاب اسلامی این بود که به نفس امام راحل(ره) آحاد مردم باور کردند که میتوانند روی پای خود بایستند؛
به گزارش گلستان24، یکی از شاخصههای پررنگ جریان روشنفکری در ایران از دوره مشروطه تاکنون را میتوان مرعوب و مسحور غرب شدن دانست. یکی میگفت اگر بخواهیم رشد کنیم باید از سر تا پا غربی شویم و دیگری نسخهی ترقی کشور را در برداشتن حجاب و به سر گذاشتن کلاه پهلوی میدانست. حتی به ذهنشان نیز خطور نمیکرد که ایرانی خود توان طرحریزی برای پیشرفت کشور خود را دارد. یکی از پررنگ ترین توهینهای این جریان به ملت ایران را باید اظهارات رزمآرا نخست وزیر دوران پهلوی دوم دانست که گفته بود ایرانی حتی توان ساخت لولهنگ(آفتابه) را هم ندارد! او میخواست با این استدلال از قطع ید انگلیسیها بر منابع نفتی کشور جلوگیری کند.
اما تفکر رزمآرا متاسفانه مختص به او نبود، فکر او همچون ویروسی کشنده به ذهن دیگر سیاسیون و دولتمردان رسوخ کرد. این رسوخ را هم نمیتوان به دوران قبل از انقلاب محدود کرد که شواهد بسیاری است که هستند در میان دولتمردان بعد از انقلاب کسانی که همچون رزمآرا فکر میکنند.
هنر انقلاب اسلامی این بود که به نفس امام راحل(ره) آحاد مردم باور کردند که میتوانند روی پای خود بایستند؛ هر چند که تقابل این دو تفکر یعنی «می شود و می توانیم» و تفکر «نمی شود و باید از غرب بیاوریم» همچنان ادامه دار است . این در حالی است که در تمام این سالها بارها اثبات کرده ایم که می شود و می توانیم.
جالب آنکه طرف غربی باور دارد که ایران توانایی این را دارد که به هر چه که بخواهد دست پیدا کند. او به قدرت ما اذعان دارد و ما خود باور نداریم. اینکه 6 کشور قدرتمند دنیا حاضرند یک سوی میزی بنشینند که سوی دیگر آن جمهوری اسلامی ایران است نشان از باور داشتن قدرت ایران است. غربیها خصوصا آمریکاییها عمیقا باور دارند که اگر جلوی ایران را در بحث هستهای و یا موشکی نگیرند دستاوردهای آینده ایران قدرت آنها را در منطقه و جهان به خطر خواهند انداخت.
اما عدم باور مسئولین و سیاستگذاران اقتصادی، علمی، فرهنگی کشور سبب شده است سرعت حرکت رو به رشد کشور در این سالها به کندی گراید.
آنچه امروز تحت عنوان فرار مغزها مطرح میشود بُعد پنهانی دارد و بُعدی آشکار. لایه آشکار این است که ذهن ایرانی خلاق است و دارای هوش بالا و بُعد پنهان آنکه غربیها به هوش جوان ایرانی اعتماد دارند و به این فهم رسیدهاند که برای بهرهبرداری از این ظرفیت هم باید هزینه کند و هم سازکارهای اجرایی مناسب را برای جذب این جوانان فراهم کند.
در همین روزهایی که بحران پناهجویان در اروپا جنجالی شده است و کشورهای غربی مرزهای خود را بر بروی پناهجویان سیم خاردار کشیده اند تا مبادا مهاجری وارد خاک آنها شود، اما آغوششان بر روی نخبگان علمی باز است و حاضرند نه تنها به او اقامت بدهند که حتی شرایط را برای تابعیتشان آماده کند.
خطر امروز در ایران عدم باور ذهن خلاق و هوش سرشار جوان ایرانی است. جوان ایرانی در جنگ ثابت کرد که چه در بعد نظامی و چه در بعد مهندسی توانایی رقم زدن شاهکارهایی را دارد که چشم جهانیان را خیره خواهد کرد. در بعد از جنگ هم این اتفاق متوقف نشد و بارها در عرصههای مختلف علمی، نظامی و حتی فرهنگی تکرار شده است ولی باید اعتراف کرد اقتصاد کمتر از این موهبت الهی و بومی ایران زمین بهره برده است.
رشد چشم گیر ایران چه در بحث هسته ای و چه در سلولهای بنیادی، سد سازی، صنایع هوا فضا اثبات این مدعاست که اگر به فکر ایرانی اعتماد کنیم نتیجه آن را خواهیم گرفت. هر جایی که بیشتر تحت فشار بیگانگان قرار گرفتهایم و مجبور شدیم بر توان داخلی خود تکیه کنیم، استعدادها شکوفا شد. شاید یکی از مصادیق آیه شریفه « إِنَّ مَعَ العُسرِ یُسرًا» همینجا باشد. شهید طهرانی مقدم آن را اثبات کرد؛ در اوج جنگ زمانی که موشکهای بعثی شهرهای ایران را هدف قرار داده بود و صدام فکر میکرد ایران توان پاسخ گویی ندارد اولین قدم های قدرت موشکی شدن ایران برداشته شد. هراسی که امروز صهیونیست ها از شهرهای زیر زمینی موشکی ایران دارند مدیون همان روزهای سخت جنگ است که کمتر کشوری در دنیا حاضر بود به ایران موشک بفروشد و آموزش استفاده از آن را بدهد.
آنچه امروز رهبر انقلاب در ذیل سیاستهای اقتصاد مقاومتی به عنوان فرصتی برای پیشرفت کشور عنوان میکنند اعتماد به فکر جوانان ایرانی است. حجم جوان دانشجو و فارغ التحصیلی که امروز در کشور است با هیچ دورهی دیگری قابل مقایسه نیست. اصلی ترین نقش را در این موقعیت خطیر اول باید دولت به عنوان بازی ساز پیشرفت کشور انجام دهد و بعد جوانان تحصیلکرده به عنوان بازیگر.
دولت اگر بخواهد بر مبنای تفکر امثال رزمآرا رفتار کند می شود شبیه آنچه امروز بر سر کشور آمده است. نگاهی به لیست کالاهای وارداتی موید آن است حجم بالایی از کالاهای وارداتی یا در کشور تولید میشود و یا توان تولید آن فراهم است. آنگاه به جای آنکه زیرساخت های اقتصادی کشور را فراهم کنیم تا از پتانسیل نیروی کار گسترده و نیروی تحصیلکرده ی فنی استفاده کنیم برای تولید آنها و خودکفایی را برای کشور به ارمغان بیاوریم و از خروج ارز جلوگیری کنیم؛ امروز باید نگران موج بیکاری فارغ التحصیلان دانشگاهی باشیم، موجی که از جوانان دارای مدرک کارشناسی شروع شد و به جوانان دارای مدرک کارشناسی ارشد رسیده است و باید در آینده نه چندان دور منتظر میانسالانی باشیم با مدرک دکتری
دولت نه باید و نه میتواند به تنهایی بار خودکفایی کشور در واردات را به دوش بکشد. او اول باید به فکر ایرانی و همت ایرانی اعتماد کند بعد نیازهای کشور را به آنها عرضه کند. سازوکار اجرایی کشور را برای حرکت آنها در جهت خودکفایی فراهم کند. رهبر انقلاب فرمودند در ماجرای خرید هواپیماهای ایرباس به شکلی دیگر نیز میشد عمل شود. این فکر نه تنها دور از انتظار نیست بلکه بر اساس یک پشتوانه ی اعتقادی، ملی، علمی بیان شده است که جوان ایرانی میتواند نه تنها در تکنولوژی های متداول دنیا که در صنایع پیشرفته و روز جهان نیز حرف اول را بزند .
شرط این اتفاق خودباوری است. تا زمانی که منتظر بنشینیم تا غربی ها برایمان قدمی بردارند و پول نفت را خرج کردیم و حاضر نشدیم نان بازوی خود را بخوریم، از اینکه طرف غربی بخواهد با تحریم نفت برای سرنوشت کشورمان تعیین تکلیف کند نباید گله گذاری کنیم که از ماست که برماست.
ارسال نظر