گزارشی از نفوذ در قلب نظام مالی ایران؛
آیا انگلیسیها پروژه تسلط بر عملیات بانکی کشور را تدارک دیدهاند؟ +عکس
نکتهای که درباره بسیاری از شرکتهای حاضر در کنفرانس «پرداخت ایران» به وضوح مشخص است، ارتباط آنها با دوبی است؛ شهری که سالهاست به بارانداز نفوذ در ایران تبدیل شده و پای ثابت همه نقشههای ضدایرانیست.
جالب اینجاست که روزانه از خارج از کشور صدها ایمیل و تلفن به مدیران و کارشناسان بانکهای کشورمان در این خصوص زده میشود. بر اساس گفته منابع آگاه، دستگاههای امنیتی کشور نسبت به این موضوع حساس شده و به زودی پشت پرده این پدیده نفوذ و همچنین لغو آن را به طور علنی به اطلاع عموم خواهند رساند. انتظار میرود بانکها و شرکتهای ایرانی تا اقدام نهایی از هرگونه همکاری با برگزارکنندگان این نمایشگاه خودداری نمایند. برای اطلاع از جزئیات این برنامه انگلیسی، پیشنهاد میکنیم ادامه این گزارش را بخوانید.
کنفرانسی برای استفاده از روزنههای پسابرجام
ساعتها در وبسایتهای مختلف (مثلاً اینجا) در حال شمارش معکوس هستند. 2 آذر 1395 ساعت 9 صبح قرار است کنفرانس و نمایشگاهی بینالمللی با موضوع فنآوریهای مرتبط با پرداخت بانکی و کارتهای اعتباری در برج میلاد تهران آغاز به کار کند و تا ساعت 5 بعد از ظهر روز بعد نیز امکان آشنایی بازدیدکنندگان با جدیدترین فنآوریهای حوزه بانکی را فراهم نماید.
کنفرانس «پرداخت ایران» توسط یک شرکت انگلیسی به نام «تراپین[2]» (Terrapinn) برگزار میشود[3]. شرکت تراپین در شهرهای مختلفی از جمله لندن، نیویورک و دوبی دفتر دارد[4] و به طور تخصصی در حوزه برگزاری نمایشگاههای «متمرکز روی استراتژی، خلاقیت و فنآوری» فعالیت میکند. اینگونه که به نظر میرسد، این شرکت برگزاری این کنفرانس را از طریق دفتر منطقهای خود در دوبی و عمدتاً به وسیله شخصی به نام «جوزف ریدلی» سازماندهی میکند (نام دوبی را به خاطر داشته باشید؛ تا انتهای گزارش باز هم به این نام برخواهید خورد).
اطلاعات بیشتری را با مطالعه دقیقتر بروشور این کنفرانس میتوان به دست آورد. برگزارکنندگان نمایشگاه، در بروشور معرفی این مراسم، با اشاره به لغو تحریمهای هستهای علیه ایران در آینده پیش رو، کشورمان را به عنوان بازاری 80 میلیونی معرفی میکنند که به طور خاص، 17 میلیون نفر از جمعیت آن در تهران زندگی مینمایند. «35 بانک، 20 هزار شعبه، 45 هزار دستگاه خودپرداز که انتظار میرود تعداد آنها به شدت افزایش یابد، و 4.2 میلیون دستگاه پوز که پیشبینی میشود تعداد آنها تا انتهای سال 2016 به 5 میلیون برسد»؛ اینها وضعیتی است که از «فرصت بزرگ بهوجودآمده در ایران» پیش روی علاقهمندان به شرکت در این کنفرانس ترسیم میشود.
بازدیدکنندگان از این نمایشگاه میتوانند آموزش ببینند که چگونه «ایران را به دنیا وصل و یک شبکه پرداخت واقعاً مبتنی بر اشتراک ایجاد کنند» (که میان بانکهای مختلف مشترک و قابل استفاده باشد)، «تجربه جذاب و یکپارچهای از پرداخت همهکاناله بسازند» (که همه سیستمهای بانکهای مختلف را به هم متصل نماید)، «از تحلیل مبتنی بر پیشبینی استفاده کنند تا کاری بیشتر از صرفاً جمعآوری اطلاعات تراکنش انجام دهند»، «موضوع امنیت، ریسک و کلاهبرداری در عصر دیجیتال را حل کنند»، «نهایت استفاده را از پرداختهای همراه (موبایلی) ببرند»، و غیره.
هزینه بازدید نجومی برای شهروندان ایرانی
هزینه شرکت در این کنفرانس در ابتدا بسیار گزاف به نظر میرسد. افرادی که از همان ابتدا میدانستند باید در این کنفرانس شرکت کنند، (به شرط آنکه تا پیش از روز جمعه 12 شهریور 95 بلیت تهیه میکردند،) میتوانستند با برخورداری از تخفیف 400 دلاری برای خرید یک یا دو بلیت، هر یک بلیت را 1,795 دلار (بیش از 6 میلیون تومان) بخرند. این مبلغ برای خرید سه بلیت یا بیشتر مشمول تخفیف بیشتر هم میشد: هر بلیت 1,215 دلار.
با این حال، الآن که تا برگزاری کنفرانس کمتر از یک ماه باقی مانده، برای خرید هر بلیت باید 2,095 دلار (بیش از 7.5 میلیون تومان) بپردازید. البته اگر بخواهید سه بلیت یا بیشتر تهیه کنید، این مبلغ مشمول تخفیف میشود و میتوانید هر بلیت را 1,415 دلار بخرید. این مبالغ که برای یک کنفرانس نجومی به نظر میرسد، به چه دلیل این همه بالا تعیین شدهاند؟ اولین دلیل، تخصصی بودن کنفرانس و مناسب بودن آن برای مخاطبان خاص است. اما آیا دلایل دیگری هم وجود دارد؟
اگر به توضیحات فراتر از بروشور درباره این کنفرانس مراجعه کنید، متوجه خواهید شد که شرکت در این کنفرانس صرفاً برای افراد عادی گران تمام میشود. حضور ایرانیهای عادی در این کنفرانس در بهترین شرایط به ازای هر نفر 1,415 دلار آب میخورد. این در حالی است که اعضای شرکتهای غیربانکی ایرانی تنها 300 دلار (در صورت خرید سه بلیت یا بیشتر، 270 دلار) هزینه پرداخت میکنند. جالبتر اینکه بانکهای ایرانی برای شرکت در این کنفرانس حتی یک سِنت هم لازم نیست پرداخت کنند[5]. تا اینجا مشخص شد که مخاطبین اصلی این نمایشگاه، بانکهای ایرانی هستند. اما سخنرانان و حامیان مالی کنفرانس چه افرادی هستند؟
سخنرانان و حامیان مالی «پرداخت ایران»
در کنفرانس «پرداخت ایران» قرار است 50 غرفهدار، 60 سخنران، و 1000 شرکتکننده داشته باشد. در میان غرفهدارهای معرفیشده در وبسایت کنفرانس[6] (که اغلب در زمینه فنآوری و کارتهای اعتباری فعال هستند)، نام خیلی شاخصی به چشم نمیخورد. با این حال، بسیاری از سخنرانها برای همه ما آشنا هستند و حامیان مالی کنفرانس نیز جای بررسی زیادی دارند.
در میان سخنرانهای کنفرانس، نامهایی مانند «ابراهیم حسینینژاد» (مدیرعامل شرکت «پرداخت الکترونیک سامان»)، «فرشاد نوشادی» (نایبرئیس بخش استراتژی الکترونیک بانک «سامان»)، «مهدی نجاتی» (معاون توسعه سیستمها و تکنولوژی بانک «خاورمیانه»)، «مصطفی بهشتی روی» (عضو هیأتمدیره بانک «پاسارگاد»)، و «رضا طالبی» معاون فناوری اطلاعات شرکت «رایتل» آشنا به نظر میآید.
البته «علیرضا صادقیان» (از بنیانگذاران «نتبرگ»)، «مصطفی امیری» (از بنیانگذاران و مدیرعامل «زرینپال»، زیرمجموعه شرکت «سامانسیستمز»)، «محمد مظاهری» (مدیرعامل شرکت «توسن تکنو») و «هومن امینی» (بنیانگذار و مدیرعامل شرکت «هماپی») هم هستند که قرار است در کنفرانس «پرداخت ایران» سخنرانی کنند.
سخنرانان خارجی کنفرانس هم شامل «غنی ازبکوف» (مدیرعامل «کپیتال بانک» قزاقستان)، «علی مستنصر» (مدیر ارشد بازاریابی بانک «الفلاح» پاکستان)، «آلکساندر ماگمدف» (مدیر ارشد بازاریابی بانک «یاندکس مانی»، از بزرگترین ارائهدهندگان خدمات پرداخت الکترونیک در روسیه)، و «جیمز هایکوک» مدیر اجرایی شرکت «اداپتیو لبز» و نویسنده کتاب «خداحافظ بانکها» میشود، که البته اینها تمام سخنرانها نیستند.
فهرست حامیان مالی کنفرانس «پرداخت ایران» نیز جالب توجه است. دستکم سه شرکت ایرانی در این فهرست خودنمایی میکنند. شرکت پرداخت الکترونیک «سامان کیش»، شرکت «توسن تکنو»، و «شرکت اطلاعات فنآوری جهانی پارس (اینفوتک)». با این وجود، آنچه از این سه نام هم جالبتر است، نامهایی مانند «اسپایر پیمنتس[7]» و «جمالتو[8]» هستند.
ایرانیهای مشتاق ورود به ایران!
دو شرکت اسپایر و جمالتو، شرکتهایی غیرایرانی هستند، اما خیلی هم بیربط به ایران نیستند. اسپایر یک شرکت انگلیسی است که از میان اعضای هیأت آن، هم رئیس و مدیرعاملش «کاظم امینایی» و هم رئیس بخش توسعه جهانی محصولات آن «کامران یزدانجو» ایرانی هستند[9]. شرکت اسپایر مستقر در انگلیس و اسپانیاست، اما اتفاقاً دفتری هم در دوبی دارد.
به نظر میرسد، آقای امینایی به ورود به بازار ایران و بهرهمندی از فرصتهای ایجادشده در آن بعد از توافق هستهای، علاقه زیادی دارد. وی در توصیف کنفرانس «پرداخت ایران» میگوید: این کنفرانس «یک نقطه عطف واقعی برای ایران و گام رو به جلویی است که صنعت پرداخت ایران منتظر بوده است.» جالب است بدانید، اسپایر در رتبهبندی حامیان مالی کنفرانس، در کنار دو شرکت ایرانی توسن تکنو و سامان کیش، در بالاترین رتبه قرار گرفته و تنها شرکت خارجیای است که «اسپانسر پلاتینیومی» توصیف شده است.
یکی دیگر از حامیان مالی کنفرانس، جمالتو است. این شرکت هم که دفاتر اصلیاش در فرانسه، سنگاپور و آمریکا هستند، از یک عضو ایرانی در ردههای بالای خود بهره میبرد. «حمیرا اکبری[10]» عضو هیأتمدیره و همچنین عضو کمیتههای «حسابرسی» و «ادغام و مالکیت» شرکتی است که دو دفتر در فلسطین اشغالی دارد[11]. جمالتو البته دفتری هم در دوبی دارد.
خانم اکبری البته سابقهای 20 ساله در حوزههای مختلف مدیریتی در فرانسه دارد، از جمله عضویت در هیأتمدیره[12] و کمیته «حسابها و حسابرسی» شرکت «وئولیا[13]». این شرکت فرانسوی نیز روابط خوبی با رژیم صهیونیستی دارد، تا جایی که نهادهای اروپایی نیز این شرکت را به خاطر همدستی با «ظلم ادامهدار علیه مردم فلسطین» تحریم کرده و از امضای قرارداد با این شرکت خودداری کردهاند.
وئولیا همچنین در ماجرای آلوده شدن آب آشامیدنی مردم در شهر فلینت آمریکا نیز که (از سال 2014 آغاز شد و تا امروز هم ادامه دارد و) موجب قرار گرفتن چندین هزار کودک در معرض نوشیدن آب آلوده به سرب شد، تحت پیگرد قانونی دادستان کل ایالت میشیگان قرار گرفت.
نقطه اشتراک شرکتها در دوبی
این شهر به نقطه مورد علاقه افرادی تبدیل شده که به دنبال نفوذ (در بهترین شرایط) و براندازی (در بدترین شرایط) در ایران هستند. ایمیلهای هیلاری کلینتون که اخیراً توسط ویکیلیکس افشا شد، این واقعیت را به خوبی نشان میدهد که هر جا نام دوبی میآید، بوی دردسر هم برای ایران میآید.
در این ایمیلها، هر جا نام ایران آورده میشود، بلافاصله نام دوبی هم میآید: «کمکهزینه آزادی اینترنتی»، «بخش ایران»، «اعضای دفتر منطقهای دوبی»؛ «اصلاحات دموکرات در ایران»، «برنامه ایران در USAID»، «اسلوبودان میلیچ، مستقر در دوبی»؛ «فعالیتها در خلیج [فارس]»، «فعالیتهای متمرکز بر ایران» «دوبی». در گزارشی دیگر به موضوع این ایمیلها خواهیم پرداخت، اما موقتاً به نظر میرسد هر سرنخی یک سر دیگرش در دوبی است؛ همانند باند مافیایی نمازیها که دفاتر منطقهای و پوششی خود را برای ارتباط هرچه نزدیکتر با حلقههای داخل کشور در این شیخنشین مستقر کرده بودند.
ارسال نظر