این ۶ میلیون نفر را دریابید/ چرخ زندگی نیازمندان از کار افتاده نمیچرخد
نیازمندان از کار افتادهای که تنها ماهی ۵۳هزار تومان میگیرند!
آنها کسانی هستند که برای تأمین حداقل خوراک و پوشاک و مسکن درماندهاند؛ همانهایی که دنبال یک «بخور و نمیر» هستند، همین! اما این افراد که ما «نیازمندان از کارافتاده» میشناسیمشان، دقیقا چند نفر هستند که باید به فکر حل مشکلشان بود؟
به گزارش گلستان 24، شاید برای شما هم اتفاق بیفتد، اینکه یک روز تصادف کنید و از کار افتاده شوید، اینکه بیماری ناشناختهای به جانتان بیفتد و همه دارو ندارتان را خرج سلامتی کنید و بعد هم بهتر نشوید، اینکه پا به سن بگذارید و در کنار بیتوجهی فرزندانتان بیپول هم بمانید... بلا دور است اما حقیقت این است که همه اینها شاید برای هر یک از ما اتفاق بیفتد.
صحبت از جماعتی است که میخواهند اما نمیتوانند کار کنند، آدمهایی که کهولت سن یا بیماری توانشان را گرفته و همه نگاهشان به کمکهای دولت است. کمیته امداد و بهزیستی از این افراد حمایت میکنند اما با مستمریهای ماهانهای که در بیشترین حالت به ۱۰۰هزار تومان در ماه هم نمیرسد نمیتوان از پس «بخور و نمیر» زندگی در روزگار نان سنگک ۱۲۰۰تومانی برآمد. هر سال حقوق کارمند و کارگر و بازنشسته کشوری و لشکری و تأمیناجتماعی متناسب با تورم افزایش پیدا میکند، کرایه تاکسی زیاد میشود، نرخ خدمات دولتی بالا میرود و بخش خصوصی هم البته بلد است گلیمش را از آب بیرون بکشد. میماند همین افراد از کارآفتاده که انگار ته صف هستند و کمترین افزایش همیشه سهم آنهاست؛ همه حکایت همین است: عدهای فرامش شدهاند...
فراموش شدهها
به استناد آمار حدود ۱۰میلیون نفر تحتپوشش کمیته امداد و بهزیستی هستند. هر چند این افراد از هفت خوان مددکاری بهزیستی و کمیته امداد عبور کردهاند تا در این آمار قرار گرفتهاند به این امید که حمایتهای ناچیز نقدی و غیرنقدی نصیبشان بشود اما کسانی که ما در این گزارش آنها حرف میزنیم، تعدادشان کمتر از این است. آنها کسانی هستند که برای تأمین حداقل خوراک و پوشاک و مسکن درماندهاند؛ همانهایی که دنبال یک «بخور و نمیر» هستند، همین! اما این افراد که ما «نیازمندان از کارافتاده» میشناسیمشان، دقیقا چند نفر هستند که باید به فکر حل مشکلشان بود؟
چند نفر هستند؟
مسئولان کمیته امداد در پیگیریهای خبرنگار همشهری آماری از «نیازمندان از کارافتاده» تحتپوشش ارائه کردهاند. از نگاه کمیته امداد ازکارافتاده فردی است که بهدلیل بیماری یا معلولیت جسمی یا ذهنی قادر به تأمین نیازهای معیشتی خود و اعضای خانوادهاش نباشد. بر این اساس در مجموع ۷۷۴هزار و ۵۰۴خانواده به دلایلی مانند از کارافتادگی، بیماری یا معلویت سرپرست تحتپوشش هستند. به استناد آمار کمیته امداد که البته تا سال۹۲ را پوشش میدهد، تعدد نفرات این خانوارها به ۲میلیون و ۵۰هزار نفر میرسد. علاوه بر این کمیته امداد یک میلیون مددجوی سالمند بالای ۶۰سال دارد که همراه با افراد تحت تکفلشان در سال۹۳ کمی ۲میلیون و ۵۰هزار نفر بودهاند.
در دیگر نهاد حمایتی مهم کشور، یعنی بهزیستی نیز اوضاع مشابهی وجود دارد. در بهزیستی کل مددجویان ۴میلیون و ۸۰۰هزار نفر هستند که البته میان آنها باید تفکیک قائل شد. برای نمونه بهزیستی معلولان را به گروههای خفیف، متوسط، شدید و خیلی شدید تقسیم کرده است. این سازمان عدهای «مستمری بگیر» دارد که تنها درآمدشان پولهای دریافتی از بهزیستی است؛ شبیه به همان جمعیت از کار افتاده در کمیته امداد امام خمینی(ره). براساس آمار اعلامی از سوی اداره آمار سازمان بهزیستی، مستمریبگیران در حوزههای اجتماعی، توانبخشی، روانی مزمن و روانی ترخیص شده ۴۹۸هزار و ۸۵۸خانواده هستند. در مجموع و با احتساب افراد تحت پوشش این افراد یک میلیون و ۱۵۳هزار نفر هستند. به این ترتیب در ایران حدود ۲میلیون و ۲۰۰هزار خانوار با جمعیت ۵ میلیون و ۳۰۰هزار نفر داریم که هیچ درآمدی جز کمکهای نهادهای حمایتی ندارند. با درنظر گرفتن به روز نبودن آمار و خطاهای احتمالی میتوان این جمعیت را تا ۶میلیون نفر تخمین زد. اما این ۶میلیون نفر که همه دغدغهشان یک زندگی «بخور و نمیر» است، چقدر کمک دریافت میکنند؟
چقدر میگیرند؟
افراد تحت پوشش نهادهای حمایتی از چند مسیر مشخص ممکن است دریافت داشته باشند. یارانهای که سهم همه مردم است، کمکها متفرقه مردمی و صندوقهای حمایتی بخش غیردولتی که گاهی هست و گاهی نیست و دست آخر هم مستمری ماهانه. در کمیته امداد به هر مددجوی تحتپوشش ماهانه ۵۳هزار تومان داده میشود. اگر ۲نفر و خانواده باشند ۶۰هزار تومان، اگر ۳نفر باشند ۷۱هزار تومان و اگر ۴نفر باشند ماهانه ۸۲هزار تومان میگیرند. تعداد اعضای خانواده ۵نفر که باشد ماهی ۱۰۰هزار تومان دریافت خواهند کرد و برای افراد بیشتر از ۵نفر هیچ کمکی پرداخت نمیشود. در بهزیستی نیز رقمها دقیقا به همین اندازه است. به این ترتیب اگر یک خانواده ۴نفره شامل یک سرپرست معلول، یک همسر بیمار و ۲نوجوان در حال تحصیل داشته باشیم، باید با ۸۲هزار تومان ماهانهای که از کمیته امداد یا بهزیستی میگیرند چرخ زندگیشان را بچرخانند.
چطور میچرخانند؟
از ابتدای امسال حقوق بازنشستگان تأمین اجتماعی با ۱۵% افزایش در کمترین حالت به بیش از ۷۰۰هزار تومان رسید. این منهای پرداختهای جانبی مثل حقمسکن، حق عائله مندی، حقمعیشت و... است.این افزایش حقوق در سالهای ۹۳و ۹۲از سوی دولت ۲۵درصد اعلام شده بود.۶میلیون نفری که حرفشان را زدیم هم در همین جامعه زندگی میکنند و همان چوبها که لای چرخ زندگی بقیه هست، کمیت زندگی آنها را هم لنگ کرده و اصولا چون «سنگ»ها همیشه بیشتر به پاهای «لنگ» توجه داشتهاند، زندگی این عده سختتر هم اداره میشود.اما افزایش حقوق این افراد در سالهای گذشته چقدر بوده است؟ نهادهای حمایتی همیشه با همان درد همیشگی بخشهای دولتی مواجه بوده اند؛«کمبود بودجه».
سال گذشته و با وجود افزایش ۲۱درصدی بودجه کمیته امداد در سال ۹۳، حسین انواری سرپرست قبلی این نهاد اعلام کرد که مستمری مددجویان تحتپوشش کمیته امداد تا اطلاع ثانوی افزایش نمییابد.
در بهزیستی هم اوضاع تفاوت چندانی نمیکند و اضافه شدن یک یا چند بسته غذایی در همه طول سال مهمترین گزارش کار مسئولان این حوزه است. مستمری یک مدد جوی کمیته امداد که امسال ۵۳هزار تومان است، از ۵سال قبل فقط ۱۸هزار تومان افزایش داشته است.خلاصه اوضاع در بهزیستی هم این است که در ۲سال اخیر هیچ مبلغی به مستمریها اضافه نشده است. اگر پذیرفتهایم این ۶میلیون نفر نمیتوانند کار کنند و اگر پذیرفتهایم که تأمین زندگی آنها بر عهده دولت و حاکمیت است، این را هم باید بپذیریم که با ماهی ۱۰۰هزار تومان نمیتوان یک زندگی ۶نفره را ادراه کرد.حتما که هزینههای زندگی یک پیرمرد تنهای تحت پوشش کمیته امداد خمینی یا بهزیستی از سال قبل تاکنون فقط ۱۸هزار تومان افزایش داشته است.باید برای ۶میلیون «نیازمند از کار افتاده» کاری کرد؟
چه باید کرد؟
هر چند در باز کردن این قفل فقر، همیشه کمکهای مردمی و مشارکت آنها اصلیترین کلید بوده است اما باز هم این نهادهای حمایتی هستند که باید موضوع را مدیریت کنند و البته که کمکهای مردمی چیزی از تکالیف دولت و حاکمیت در این زمینه کم نمیکند. در مجلس فراکسیون یاران امداد با عضویت بیش از ۲۰۰نماینده قرار است پیگیری حقوق نیازمندان را بهطور متمرکز دنبال کند.
محمدرضا رضایی نماینده جهرم و رئیس این فراکسیون با تأکید بر اینکه سرانه پرداختی به نیازمندان کم است، به همشهری میگوید:«این رقمها مخصوصا برای از کارافتادگان نیازمند که درآمد دیگری ندارد حتی برای پوشش نیازهای اولیه زندگی نیز کافی نیست. افرادی هستند که قابل توانمندسازی نیستند و تا پایان حیاتشان عائله نظام محسوب میشوند. واقعیت این است که ما از تعداد از کارافتادگان نیازمند آمار دقیقی نداریم و باید در مرحله اول بهطور دقیق شناسایی شوند تا ببنیم تأمین حداقلهای زندگی آنها دقیقا اعتبار میخواهد. بهنظر نمیرسد مبلغ خیلی زیادی باشند، تنها باید عزم جدی شکل بگیرد.»
غلامرضا اسداللهی، نایبرئیس اول این فراکسیون هم در توضیح وضعیت این افراد به همشهری میگوید:« ردیفهای اعتباری برای نیازمندان افزایش داشته اما بودجه دولت هم محدود است. در شرایطی که درامدهای نفتی محقق نمیشود، بهترین راه این است که دولت طبق قانون هدفمند کردن، دهکهای بالایی را حذف کرده و یارانه آنها را به دهکهایی پایینی اختصاص دهد.»
دکتر محمد حسین قربانی نماینده مردم آستانه اشرفیه در مجلس هم از مدافعان حذف یارانه ثروتمندان به نفع فقراست، اما معتقد است نباید حمایت از این افراد را معطل حذف یارانه ثروتمندان دانست و میگوید: «این کار ممکن است طول بکشد و با رقمهای فعلی فقرای از کارافتاده نمیتوانند زندگی کنند. باید منابع را مدیریت کرد. برای نمونه اگر جلوی اسرافها و ریخت و پاشهای بیمورد را بگیریم، از محل همین صرفهجویی میشود به این افراد کمک کرد. شنیدهایم که آقای فتاح توجه ویژهای به این موضوع دارد و قرار است در ساختمان کمیته امداد در سوهانک مسقر نشود، این نگاههای ارزشی خوب است.چه از محل یارانه، چه از فروش ساختمانهای مازاد دولتی، چه از درآمدهای نفتی باید اعتبار لازم برای زندگی این عده را تأمین کرد.»
به جای این سهنماینده اگر نظر همه نمایندههای مجلس را هم بپرسیم، کسی مخالف ضرورت حمایت از این افراد نخواهد بود.تنها حلقه مفقوده، چند یا حتی یک نماینده است که پرچم دار کمک به «نیازمندان از کارافتاده» بشود تا راه برای تصویب قوانین الزام آور و نه اختیاری برای حمایت دولت این جماعت را باز کند. آن وقت آنها هم در روزگار «سال از نو، قیمت از نو» که با تحویل هر سال، قیمتها هم متحول میشوند خیالشان از بابت یک زندگی «بخور و نمیر» کمی راحتتر خواهد بود.همشهری این موضوع را دنبال میکند.
منبع: همشهری
ارسال نظر